دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
ید‌الله جوانی*

هزینه‌های تأمین امنیت

«سوریه را رها کن – فکری به حال ما کن.» این عبارت از جمله شعارهای برخی از معترضین یا اغتشاشگران در حوادث دی‌ماه بود؛ شعاری که در فضای مجازی همراه با تحلیل‌ها و تفسیرها در بعضی از شبکه‌های اجتماعی به صورت پررنگ مطرح می‌شود.
کد خبر : 256083

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، «سوریه را رها کن – فکری به حال ما کن.» این عبارت از جمله شعارهای برخی از معترضین یا اغتشاشگران در حوادث دی‌ماه بود؛ شعاری که در فضای مجازی همراه با تحلیل‌ها و تفسیرها در بعضی از شبکه‌های اجتماعی به صورت پررنگ مطرح می‌شود. این شعار در برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان نیز به شکل‌های گوناگون محل بحث قرار می‌گیرد.


پیام این شعار و معنایش بسیار روشن است. کسانی که این شعار را مطرح می‌کنند در واقع می‌گویند ما نیازهای مهم‌تر از سوریه داریم، چرا به این نیازها توجه نمی‌شود؟ صرف نظر از اینکه شعار مذکور، ساخته و پرداخته کدام اتاق‌های فکر است و چرا در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان به صورت مستمر روی این موضوع کار می‌شود، باید گفت، اقدامات مستشاری ایران در خارج از کشور و خصوصاً در سوریه و عراق، در راستای تأمین نیازهای ملی و تک‌تک ایرانیان است. در واقع کسانی که به صورت عقلایی و مدبرانه به حال ملت و جوانان ایرانی و کشور عزیزمان ایران برای حال و آینده فکر می‌کنند، حضور مستشاری در سوریه و مبارزه با تروریسم را، در راستای تأمین اساسی‌ترین و اولویت‌دارترین نیازها ارزیابی می‌کنند. در هر کشوری حکومت باید به فکر مردمش باشد و برای تأمین نیازهای اساسی آنان، قانون‌گذاری، سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و اقدامات عملی و اجرایی لازم را انجام دهد. امنیت، معیشت، مسکن، رفاه، تعلیم و تربیت، آزادی و آرامش، عزت و منزلت، از مهم‌ترین نیازهای اساسی مردم در هر جامعه‌ و کشوری می‌باشد. از مجموعه نیازها و منافع عمومی در ادبیات علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، تحت عنوان منافع ملی یاد می‌شود. بنابراین می‌توان گفت تأمین منافع ملی، وظیفه اصلی حکومت‌ها می‌باشد. از منافع ملی و تأمین آن می‌توان به عنوان شاخص سنجش و ارزیابی عملکرد دولت‌ها در هر کشوری یاد کرد. حکومت‌های خوب و حکمرانان خوب، آن حکومت‌ها و حکمرانانی هستند که به بهترین وجه منافع ملی را با کمترین هزینه تأمین می‌کنند.


در تأمین نیازها و منافع، اولویت‌بندی یک اصل عقلایی است. این اولویت‌بندی از یک طرف به دلیل ارزش‌های متفاوت نیازها برای حیات و ادامه آن و از طرف دیگر به خاطر محدودیت‌ها در منابع و امکانات برمی‌گردد. از نظر جامعه‌شناسان معیشت و امنیت در صدر نیازها قرار دارد. از این رو در تمامی حکومت‌ها با هر گرایش، مکتب و ایدئولوژی‌ای، تأمین امنیت در صدر منافع ملی تعریف می‌شود. امنیت ملی و امنیت داخلی برای یک ملت، شرط لازم برای تأمین تمامی نیازهای معقول دیگر است. پیشرفت، رفاه، آرامش، استقلال، عزت، منزلت، کار، تجارت، سرمایه‌گذاری، سفر و تفریح، تشکیل خانواده و هر نوع نیاز دیگری که متصور باشد، با وجود امنیت دست‌یافتنی می‌باشد. ارزش امنیت، در نبودش بیشتر قابل درک و فهم است. امنیت یعنی نداشتن ترس، وحشت و نگرانی برای زنده ماندن و حفظ دارایی‌ها. جامعه برخوردار از امنیت، موقعی متوجه ارزش امنیت می‌شود که برای مقطعی آن امنیت را از دست بدهد، همانند کسی که ارزش داشتن دندان سالم را موقعی می‌فهمد که از سر شب تا به صبح، مبتلا به دندان‌درد شدید گردد. فرد مبتلا به دندان‌درد شدید، حاضر است هر کاری را برای رهایی از ‌درد انجام دهد. معنای این سخن آن است که کشور و ملت گرفتار ناامنی، برای رسیدن به امنیت دست به هر کار ممکن خواهد زد. بر همین اساس، سیاستگذاری، طرح‌ریزی و انجام اقدامات عملی برای تأمین امنیت و جلوگیری از ناامنی، در هر حکومت در اولویت قرار می‌گیرد. ایجاد نیروهای مسلح اعم از نظامی و انتظامی، اطلاعاتی و امنیتی، ساخت و خرید تجهیزات نظامی و انواع وسایل مورد نیاز، در هر کشوری برای تأمین امنیت است. بر این اساس وجود این نیروها و تجهیزات در هر کشوری، از نظر صاحب‌نظران و نخبگان، امری پذیرفته شده است. میزان و حجم این نیروها در هر کشوری به موقعیت آن کشور و تهدیدات متوجه آن ملت برمی‌گردد. بدیهی است که برای رسیدن به یک امنیت مطلوب، هر ملت و حکومتی، باید هزینه کند. امنیت یک وضعیتی است که باید با هزینه کردن‌ها و خرج‌کردن‌ها به صورت عقلایی و مدبرانه، ایجاد گردد. بر همین مبنا و اساس، در بودجه سالیانه هر حکومت و دولتی، ردیفی تحت عنوان بودجه دفاعی قرار دارد. آیا ایران را می‌توان از این امر مهم و ضروری، با توجه به موقعیت راهبردی و حجم بالای تهدیدات، استثنا کرد؟ ایران کشوری است که به دلیل موقعیت راهبردی‌اش همواره مورد طمع قدرت‌ها بوده است.


اکنون آمریکایی‌ها، تنها راه ممکن برای به دست گرفتن رهبری جهان را، سلطه بر ایران به عنوان شرط لازم جهت سلطه بر خاورمیانه (غرب آسیا)، ارزیابی می‌کنند. هزینه 6 تریلیون دلاری (6 هزار میلیارد دلار) آمریکایی‌ها در سال‌های اخیر برای جنگ‌های غرب آسیا، با چنین منظور و هدف راهبردی انجام شده است و استقلال، پیشرفت، ثبات، رفاه و آرامش ملت ایران، با اهداف راهبردی آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدین آنها در منطقه سازگاری ندارد. بنابراین در چهار دهه گذشته، این دشمنان برای بر هم زدن امنیت ملت ایران، دست‌ به کار، توطئه و نقشه شیطانی زده‌اند. اگر با پایان یافتن جنگ تحمیلی، در سه دهه گذشته ایران از بهترین امنیت در منطقه ناآرام غرب آسیا برخوردار بوده، این امنیت ناشی از سیاست‌گذاری‌ها، طرح‌ریزی‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات عملی و اجرایی درست از سوی حاکمیت در جمهوری اسلامی است. حضور در سوریه و عراق به صورت مستشاری، بخشی از این مجموعه اقدامات مدبرانه، حکیمانه و دوراندیشانه است. این حضور در راستای تأمین منافع ملی و در صدر این منافع و نیازها، امنیت ملی و امنیت داخلی است. بنابراین دلسوزان به حال این ملت و جوانان این سرزمین، چنین تدبیری را اندیشیده‌اند.


حضور در سوریه و عراق به صورت مستشاری، هزینه‌های تأمین امنیت است. هزینه‌هایی مانند خرید هواپیمای جنگی، ساخت موشک، تجهیز لشکرها و تیپ‌های نظامی، ایجاد پاسگاه‌های مرزی و... برای تأمین امنیت، چگونه قابل دفاع و توجیه است؟ با همان منطقی که از این هزینه‌ها دفاع می‌شود، هزینه‌های حضور در سوریه هم قابل دفاع است. وقتی مثل روز روشن است که اگر در سوریه با گروهک‌های تروریستی ساخته و پرداخته آمریکا و متحدینش نجنگی، باید با آنان در داخل ایران و حتی شهرهای مرکزی چون تهران، اصفهان، همدان و... جنگ کنی، آیا هزینه جنگ در سوریه و حضور در آنجا قابل دفاع نیست؟ مردم ایران و خصوصاً جوانان، باید بدانند که شعار «سوریه را رها کن – فکری به حال ما کن» ساخته و پرداخته اتاق‌های عملیات روانی همان کسانی است که با بحران‌آفرینی در سوریه و عراق، امنیت ایران را نشانه‌روی کرده بودند. حال که با دوراندیشی حاکمیت در ایران، این نقشه آنان خنثی شده، اینچنین برای بدبین کردن مردم نسبت به حاکمیت فتنه‌انگیزی می‌کنند. ای کاش از همان ابتدا، از مدافعین و شهدای مدافع حرم، بر اساس واقعیات انکارناپذیر، تحت عنوان «مدافعین و شهدای مدافع حرم و امنیت» یاد می‌شد.


منبع: جوان


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب