اغتشاشات و نقش اصلاحطلبان در فریب مردم
گروه سیاسی خبرگزاری آنا - احمد جاننثاری؛ این روزها به بهانه اعتراضات مردمی و در ادامه آن، موج سواری ضد انقلاب و اغتشاش و شورش در برخی شهرها، جریان اصلاحات همه تلاش خود را میکند که به هر شکل ممکن بهره برداریهای سیاسی خود را از اغتشاشات سال 96 داشته باشد. در این نوشتار با استناد به یادداشت هفته پیش سعید حجاریان در روزنامه اعتماد با عنوان «پس از روحانی» به گوشه ای از تلاشهای برخی اصلاح طلبان برای فریب مردم میپردازیم.
-حجاریان در مقدمه نوشتار خود آورده است؛ میتوان ریشه وقایع دیماه سال جاری را در دو مقوله «سیاست» و «معیشت» جست.
*نخستین گام فریب مردم سیاسی نشان دادن مطالبات اقتصادی است؛ حال آنکه گزارشهای مردمی آنا که از طریق گفتوگوی حضوری با 100 نفر از مردم کوچه وبازار تهیه شده است، به خوبی نشان میدهد بیش از 70 درصد مردم مهمترین و اساسی ترین مشکل را اقتصادی میدانند و در این میان تنها 4 درصد هستند که مشکلات را سیاسی میدانند.
گزارشهای آنا را اینجا بخوانید
بخش اول/ این گزارش تیتر ندارد
بخش دوم/مشکلات 4 درصدیها چیست؟
-حجاریان همچنین در این یادداشت آورده است؛ دولت یازدهم زمینی سوخته و مجموعهای از بدهیهای انباشته را از دولت پیش از خود به ارث برد. این ارثیه نامیمون، به همراه مطالبات هشتساله (٩٢-٨٤) مردم و شعارهای مطرح شده در انتخابات سال ٩٢ به انتظارات مردم دامن زد و در نتیجه بر شدت فشارها بر دولت افزوده شد. ریشه مشکلات فعلی را لزوما نباید در عملکرد و نگرش دولت روحانی جست؛ یعنی اگر رقیب وی نیز به پاستور میرفت، چنین وضعیتی خواهناخواه حادث میشد چرا که احمدینژاد درآمد بادآورده کشور (از فروش نفت) را به نام عدالت، هزینه کرد و یک گام در جهت توسعه کشور بر نداشت.
*زمین سوخته، خزانه خالی و اینطور واژه پردازیها برای انحراف افکار عمومی است وقتی که بخواهیم واقعیتهایی را از مردم مخفی کنیم، «خبرگزاری دولتی ایسنا 29 دی 95 در گزارشی آورده است، در جریان مذاکرات هستهای و بعد از آن توافق برای برجام که حدود یک سال از آن میگذرد، اکنون ۲۲ میلیارد دلار از داراییهای ارزی ایران که طی سالهای تحریم بلوکه و خارج از دسترس قرار گرفته بود، آزاد شده است.» این تنها بخشی از ارثیه دولت احمدی نژاد برای روحانی است و اتفاقا مطالبه عمومی همین است که این پولها چه شد؟
مثال دیگر از ارثیه دولت احمدی نژاد آورده اصل و سود وامهای مسکن مهر است که دولت احمدی نژاد این وام ها را به مردم پرداخت کرد و دولت روحانی اصل و سود این وام ها را دریافت کرده است.
موضوع اصلی و محوری که به مطالبات مردم دامن زد، گره زدن حل مشکلات اقتصادی مردم با توافق هستهای است، این آقای روحانی بود که در تبلیغات انتخاباتی گفت چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد و حتی آب خوردن مردم را هم به برجام گره زد و حالا آرام آرام به همان «تقریبا هیچ» رسیده است.
از سوی دیگر گفته شد که احمدی نژاد حتی یک گام در جهت توسعه کشور برنداشت، این از همان دروغهایی است که می گویند دروغ اگر خیلی بزرگ باشد باورپذیرتر میشود. اما این دروغگوییها شاید برای حامیان و همفکران حجاریان باورپذیر شود اما مردمی که در شهرستانها از توسعه و آبادانی بهره بردهاند هیچ وقت طعم خدمت مسئولان در آن دوران را فراموش نخواهند کرد. جالب است که بسیاری از طرح های دولت دهم که پیشرفت بالای 50 درصد داشته اند در دولت روحانی افتتاح شده است و پیش از آن هم در بخش راه سازی، شبکه ریلی، مسکن مهر، ساخت مدرسه، بیمارستان و ورزشگاه و امثال اینها اقدامات بسیار خوبی انجام شده است که رضایت مردم را به دنبال داشته است.حالا باید دید تعریف حجاریان از توسعه عمرانی چیست.
-حجاریان در بخش دیگری از نوشتار خود باز هم با توسل به شگرد قدیمی و سوخته «همه مشکلات تقصیر احمدینژاد است» به استخدام های (قراردادی و پیمانی) دوران دولت دهم انتقاد کرده و آورده است؛ احمدینژاد دولت را فربه، لخت و ولنگار کرد.
*این در حالی است که استخدامها در دولت احمدی نژاد قراردادی یا پیمانی و قانونی بود و استخدامهای رسمی همه طبق قانون و از طریق آزمون استخدامی صورت گرفته است، حال آنکه در دوران اصلاحات همفکران حجاریان با هدف شبکه سازی در بدنه دولت دست به استخدام های فلهای، حزبی و غیر قانونی زدند که هزینههای مادی و معنوی آن هنوز بر دوش نظام باقی است. در یک نمونه کوچک با راه اندازی سازمان ملی جوانان تلاش کردند بخش جوانان حزب منحله مشارکت را وارد بدنه دولت کنند که البته این پروژه به دلیل تغییر دولت نیمه کاره ماند و تقریبا شکست خورد.
-حجاریان در بخش دیگری از نوشتار خود با هجمه به سفرهای استانی احمدی نژاد که هنوز هم از سوی روحانی هرچند به صورت نمادین، ادامه دارد، نوشت: رئیس دولتهای نهم و دهم دایما ادعا میکرد از این دهستان به آن شهرستان در حال دویدن بود؛ که این عمل وی به روزهداری میمانست که فقط شکمش روزه است و نهایتا جز تشنگی چیزی عایدش نمیشود.
*این میزان کینه و دشمنی حجاریان و همفکران او از احمدی نژاد قابل درک است، اگرچه احمدی نژاد اواخر دولت دهم آرام آرام از آن مسیر مورد حمایت نیروهای جبهه انقلاب خارج شد و این اواخر حتی به حاشیه رفت اما کینه اصلاح طلبان از او به خاطر عدالتخواهی، سادهزیستی، مردم داری و استکبار ستیزی است. این رفتارهای احمدینژاد بود که ضربه محکمی به بنیان جریان به اصطلاح روشنفکر و غربزده اصلاحات شد تا جایی که هنوز نتوانسته اند روی پای خود بایستند و از اجبار به روحانی تکیه کردهاند و هر چه تلاش میکنند نمی توانند پروژه عبور از روحانی را اجرایی کنند.
-حجاریان در ادامه نوشتار خود با لیست کردن تعدادی از مشکلات اساسی کشور که حتی ریشه در قبل از احمدینژاد دارد، آورده است: روحانی در چنین وضعیتی و در حالی که آماج حملات رقیب است، باید سه سال دیگر در پاستور بماند؛ سه سالی که دستخوش اعتراضات پی در پی خواهد بود، اعتراضاتی که مانند موج دریا عقب میروند و با شدت بیشتر باز میگردند.
*این جملات حجاریان فقط می تواند فرار رو به جلو یک جریان برای شانه خالی کردن از عملکرد ضعیف دولت مورد حمایتش باشد، زیرا که 5 سال از استقرار کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان در راس هرم قدرت اجرایی کشور میگذرد و حالا نه تنها گزارش مناسبی از عملکرد گذشته آن ندارند بلکه از حالا در تلاش برای توجیه عملکرد ضعیف روحانی در سه سال آینده با توجه به آنچه در گذشته قابل مشاهده است، هستند.
-حجاریان در ادامه یادداشت خود انتقادها به روحانی را پمپاژ یاس و ناامیدی در جامعه خواند و با طرح یک دروغ بزرگ دیگر مدعی شد که جناحی دیگر (اصولگرایان) فرمان «نه به روحانی» را صادر کرد و شعار مرگ بر روحانی سر داد و نوشت: نگفتند پس از روحانی به چه فرد یا نهادی میرسند. پاسخ روشن است؛ عبور از روحانی یعنی گذر از دولت و رسیدن به حاکمیت و اصل نظام و در آخر عبور از جمهوری اسلامی.
*این در حالی است که این سخن تنها یک تهمت و دروغ بزرگ است، همفکران حجاریان پیشتر حتی آیت الله علم الهدی را بانی اعتراضات در مشهد معرفی کردند که موجب طرح شکایت ایشان و البته عذرخواهی تلویحی دروغ پردازان هم شد و حالا تئوریسین آنها با کلی گویی به صورتی که نیازی به اثبات هم نداشته باشد یک جریان را متهم به سردادن شعار مرگ بر روحانی میکند، پرواضح است که دوران این شعبدهبازیها به سر آمده است.
اگر چه اصولگرایان هیچگاه طرحی برای عبور از روحانی که برنامه محوری اصلاحطلبان بعد از انتخابات 96 بوده است، نداشتهاند اما باید گفت عبور از روحانی به معنای رسیدن به حاکمیت و اصل نظام نیست و روحانی از اصل نظام و حاکمیت تفکیکناپذیر است اما بعد از انتخابات 96 این جریان اصلاحات بود که در جلسات خصوصی خود طرح چند مرحلهای عبور از روحانی را کلید زد که ناکام ماند و حالا در تلاش است که آن ناکامی را به گونهای دیگر جبران کند.
-تئوریسین اصلاح طلبان در بخش دیگری از نوشتار خود فتنه های کوی دانشگاه، 88 و 96 را متفاوت از هم ذکر میکند و تلاش دارد که تنها اغتشاشات سال 96 را در جهت براندازی نظام نشان دهد حال آنکه در حادثه کوی دانشگاه و فتنه 88 هم دشمنان داخلی و خارجی از ماه ها قبل برنامهریزیهای خود را کرده بودند و اقدامات آنها برای آغاز، هدایت و ادامه دارشدن آشوبهای خیابانی مستند و موجود است.
*سعید حجاریان خود در دفاعیهای که در دادگاه بررسی جرایم متهمان فتنه 88 داشت اینگونه می آورد: من هم در این انتخابات با ارائه تحلیل های ناصواب مرتکب خطاهای سهمگین شده ام که از آنها تبری می جویم چون قطعا مورد رضای محبوب عالمیان نیست و موجب ندامت است . من به خاطر این تحلیل های ناصواب که مبنای بسیاری از اعمال نادرست قرار گرفته از ملت عزیز ایران عذر خواهی می کنم .
متن کامل دفاعیه سعید حجاریان را اینجا بخوانید
تئوریسین اصلاح طلبان در ادامه نوشتار خود واقعه کوی دانشگاه 78 و فتنه 88 را بدون ایده مشخص و سازمان مرکزی دانست و نوشت: حادثه دی ماه 96 اما جامع بود و یکباره شعله گرفت و شعارهای معترضان حول تمامیت نظام میگشت.
حجاریان در ادامه تلاش کرده است حادثه کوی دانشگاه و فتنه 88 را حاصل برخورد قهر آمیز نظام با دانشجویان و مردم عادی قلمداد کند و برنامهریزی و تلاشهای ضد انقلاب داخلی و خارجی برای براندازی نظام را در این حوادث انکار کند، در حالی که در کوی دانشگاه 78 و فتنه 88 هم برخی از قبل زمینههای لازم را برای تهییج و ترغیب دانشجویان و مردم برای اعتراض خیابانی را فراهم کرده بودند و در حین آشوبهای همان مقاطع هم شاهد شعارهای ساختار شکن و به قول حجاریان »شعارهایی حول تمامیت نظام« به صورت گسترده بودیم.
*تلاش حجاریان برای نادیده گرفتن برخی ویژگیهای حادثه کوی دانشگاه و فتنه 88 در مقایسه با فتنه 96 با هدف توجیه برائت جستن لیدر جریان اصلاحات و برخی چهرههای شاخص این جریان از آشوبهای 96 است، حجاریان سعی دارد فتنه 96 را متفاوت قلمداد کند تا مخاطب در ذهن خود نتیجه بگیرد که برای همین جمعی از چهرههای شاخص اصلاحطلبان از آن اعلام برائت کردند، حال آنکه اعلام برائت از فتنه 96 با عبرت آموزی از فتنه 88 صورت گرفت و اگر همین اقدام از سوی سران فتنه در سال 88 صورت میگرفت جلوی بسیاری از اتفاقهای ناگوار گرفته میشد.
تئوریسین اصلاحطلبان با وارونه جلوه دادن حادثه کوی دانشگاه میآورد: »سال ٧٨ معترضان از نظام عبور نکردند» او همچنین حضور آلترناتیو در حادثه کوی دانشگاه و فتنه 88 را انکار میکند، حال آنکه اسناد سخنرانی فائزه هاشمی در کوی دانشگاه و تشویق دانشجویان به آشوب خیابانی از سوی او و سخنرانی جمعی دیگر از اصلاح طلبان در آن مقطع و حمایت و هدایت از معترضان به تقابل با »تمامیت نظام» موجود است.
*درواقع حوادث سال 78 آلترناتیو جریانی داشت به این معنا که جریان اصلاحات با ایجاد موج دوم خرداد 76 که در دانشگاهها ایجاد شده بود و پتانسیل به وجود آمده در مجلس ششم، اعتراضات خیابانی را شکل دادند و هدایت و حمایت کردند، انکار آلترناتیو فتنه 88 هم که از همان دروغ های بزرگ حجاریان است چرا که میرحسین موسوی از همان شب انتخابات و قبل از اعلام نتایج این نقش را به خوبی برعهده گرفت و تا قبل از حصر خانگی نه حاضر به برائت از آشوب گران شد و نه روند صدور بیانههای کذایی را متوقف کرد.
تئورسین اصلاح طلبان در حالی جناح راست را متهم به تلاش برای عبور از روحانی می کند که چندی پیش یکی از فعالان سیاسی که خواست نامش فاش نشود در گفتوگو با آنا از برنامه ریزی جریان اصلاحات برای عبور از روحانی خبر داده بود.
جلسه محرمانه بزرگان اصلاحات؛ جدایی اصلاحطلبان از روحانی کلید خورد
بعد از آن هم بهزاد نبوی و برخی دیگر از اصلاح طلبان در سخنان و مواضعی که داشتند به وضوح از پروژه عبور از روحانی اصلاحطلبان رونمایی کردند.
رونمایی از نتایج جلسه محرمانه بزرگان اصلاحات/ بهزاد نبوی: با روحانی ائتلاف نداشتیم
*در واقع این که حجاریان سعی دارد جناح راست را متهم به تلاش برای عبور از روحانی و شکست در این پروژه بکند، فرار از شسکت جریان اصلاحات در عبور از روحانی است،اصلاح طلبان بعد از چینش کابینه دوازدهم تصمیم گرفتند که به مرور زمان از روحانی عبور کنند تا در انتخابات مجلس بتوانند در لباس منتقد دولت اکثریت مجلس را به دست بیاورند و بعد از آن هم در انتخابات 1400 قدرت را به دست بگیرند، اما این پروژه اصلاحات به خاطر ناهماهنگی بین چهرههای شاخص این جریان با شکست روبرو شد و حالا حجاریان تلاش دارد این شکست را به دوش جریان رقیب بیاندازد.
انتهای پیام/