به سنگ قبر هنر ایران فکر کردم/ تا جایی که توان دارم کار میکنم
این خواننده در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: هزینه تولید قطعات موسیقایی زیاد و بدون برگشت سرمایه، اذیتکننده است، کپیرایت در ایران وجود ندارد. انگار برنامهریزی شده هنر در ایران بمیرد؛ گویی قرار است هنرمندان واقعی هر روز ضعیفتر شوند و دلالها و خوانندههای عروسی و هنرمندانی که پشتوانه فکری ندارند اما سیاسیبازی بلدند، قدرتمندتر شوند.
او ادامه داد: من بیش از ۲۰۰ ملودی و شعر آماده دارم اما در کشوری که بیهنران سیاستپیشهای را که اهل تفکر نیستند، هنرمند میشمارند، کار کردن برای من سخت است اما سعی میکنم تا جایی که توان دارم کار کنم. با این حال من چند «تک آهنگ» در دست تولید دارم که تقریبا کار تولید آنها تمام شده و قصد دارم تا پیش از نوروز آن ها را منتشر کنم.
حامی با بیان اینکه کارهای من معمولا عاشقانه است، درباره این قطعات توضیح داد: من نمی توانم اثری با مضمون اجتماعی بخوانم؛ زیرا برداشت سیاسی از آن می شود؛ اما در میان این قطعات، یک اثر اجتماعی به نام «قسم» با شعری از یغما گلرویی وجود دارد. کار دیگر با نام «نارنج و ترنج» با شعری از بابک صحرایی است که آن را به زودی منتشر میکنم و اثر دیگری با شعری از حمیدرضا صمدی آماده شده که هنوز نام آن مشخص نیست.
این خواننده درباره برگزاری کنسرت نیز گفت: خیلی وقت صرف کسب اجازه اجرای دوباره در تالار وحدت کردم، مقامات و مدیران مربوطه نیز به من قول دادند چنین کاری انجام میشود اما هنوز این اجازه به من داده نشده است. امیدوارم این اتفاق بیفتد و تا پایان سال حداقل دو اجرا در این تالار داشته باشم؛ زیرا زمان زیادی از آخرین اجرایم گذشته است.
او در ادامه صحبتهای خود درباره آلبوم جدیدش نیز اظهار کرد: قرار بود اواسط امسال آلبوم جدیدم منتشر شود اما به دلیل یکسری مشکلات تهیهکننده، این اتفاق نیفتاد. این اثر به طور حتمی، قبل یا بعد از عید منتشر خواهد شد.
حامی بیان کرد: چند روز پیش داشتم به طرح کاریکاتوری فکر میکردم که سنگ قبری را نشان بدهد که در آن هنر ایران فوت و تدفین شده است؛ مسلم است با مرگ اسم و فراموشی برخی هنرمندان بزرگ، باید فاتحه هنر ایران را خواند و شاید هم تا حالا کار هنر در ایران تمام شده باشد.
او اضافه کرد: سلیقه بیشتر مردم در موسیقی پاپ به زوال رفته و این موسیقی رو به ابتذال پیش میرود، منظورم ابتذال در محتوا و کلام و بیپشتوانه بودن موسیقی است. فکر میکنم این ابتذال به سیاست نظام هنری ایران برمیگردد که از افرادی حمایت کنند که مبتذل هستند.
این خواننده گفت: ما عادت کردهایم وقتی دختربچههای ۱۴ ساله برای خوانندهای جیغ و هورا میکشند، بگوییم خواننده خوبی است اما باید همه فاکتورها غیر از صدای خواننده را نادیده بگیرم تا بگویم یک نفر خواننده خوبی است یا خیر. البته هنر در دنیای امروز، هنر مجازی و دروغین است که قبل از هر فاکتوری تجارت و فالوورهای یک هنرمند مهمتر است.
حامی در بخش دیگری از این گفت و گو درباره آهنگسازانی که دوست داشته با آن ها همکاری کند، بیان کرد: آهنگسازان زیادی مانند منوچهر چشمآذر، واروژان و... هستند که من آرزوی همکاری با آنها را داشتم.
او با بیان اینکه من موسیقیهای سنتی این روزها را زیاد گوش میدهم؛ زیرا حالم با آن ها خوب میشود، اظهار کرد: من علیرضا قربانی، محمد معتمدی، همایون شجریان و سالار عقیلی را خیلی دوست دارم اما میگویم کاش سالار گزیدهتر کار کند.
حامی با انتقاد از جریان موسیقی تلفیقی در ایران گفت: تلفیقیهای از این ور رانده و از آن ور مانده را نمیپسندم؛ زیرا آنها افرادی هستند که در موسیقی سنتی موفق و توانا نبودهاند و به خاطر ضعفهایشان است که تلفیقی میشوند؛ مگر خوانندهی توانایی مانند علیرضا قربانی سبک خود را عوض میکند؟ البته من مخالف جریان موسیقی تلفیقی نیستم اما آن را نمیپسندم.
او در پاسخ به اینکه آیا مخالف جریانها و اتفاقهای جدید در موسیقی است؟ گفت: هزاران اتفاق در موسیقی میتواند رخ بدهد اما باید از کیفیت لازم برخوردار باشد؛ من فرد کمالگرایی هستم و با چشم دیگری به موسیقی نگاه میکنم و این جریان را نمیپسندم.
انتهای پیام
انتهای پیام/