چرا رسانهها بیشتر به اخبار زرد و منفی میپردازند؟
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، مهرداد نصرتی سردبیر ماهنامه سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران یادداشتی با عنوان چرا رسانهها بیشتر به اخبار زرد و منفی میپردازند علاقهمندی به وجه تخیلی امور تا تعقلی نوشت.
متن کامل این یادداشت بدین شرح است:
خبری که دانی که دلی بیازارد تو خاموش تا دیگری آرد
بلبلا مژده بهار بیار
خبر بد به بوم باز گذار
گلستان سعدی، باب هشتم
درآمد
خبر، تعاریف فراوان و انواع مختلفی دارد که غالبا آن را شنیده یا خواندهایم؛ مثلا اینکه خبر گزارشی از واقعیت است ولی هر واقعیتی خبر نیست و دارای یک یا چند ارزش خبری است. دیگر اینکه خبر میتواند دربردارنده اطلاعات تازهای باشد از آنچه مردم نشنیدهاند و برایشان تازگی دارد و مواردی از این دست.
اما آنچه به نظر، میتوان فصل مشترک همه تعاریف باشد این است که خبر، پیامی است که متضمن صدق و کذب است، یعنی میتواند راست باشد یا نباشد و مهم است که مخاطبان اخبار، پیش از آنکه تصمیم به انتشار آن بگیرند، از صحت و سقم آن مطلع شوند.
طبیعی است که گسترش فضای مجازی، برای تکتک آحاد جامعه که در این فضا فعالیت دارند، ولو در حد خواندن اخبار، امکان بهرهمندی از یک رسانه شخصی را فراهم آورده که در عین اینکه میتواند یک فرصت مغتنم باشد، در عین حال میتواند به صورت عکس هم عمل کند و اگر نگوییم تهدید، میتواند مجالی فرصتسوز باشد. راستی چگونه باید عمل کنیم؟
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
فضای مجازی این امکان را برای ما فراهم کرده که بعد از فراگیر شدن یک خبر، پیش از آنکه قصد کنیم ما نیز یکی از مجاری انتشار آن باشیم، ایتدا با یک تحقیق و جستوجوی ساده، از درگاههای مطمئن خبری و پایگاههای اطلاعرسانی معتبر و قابل استناد، درباره صدق و کذب آن خبر تحقیق کنیم و درباره آنچه قصد انتشار آن را داریم، بیشتر بدانیم.
بعد هم که اصطلاحا راستیآزمایی کردیم، کمی بیاندیشیم که آیا انتشار این خبر، واقعا به صلاح است یا نه. امیدآفرین است یا ناامیدکننده. ایجاد اتحاد میکند یا بر طبل تفرقه خواهد کوبید. اصلا هم اینطور فکر نکنیم که به هر حال اگر ما هم اینکار را نکنیم، دیگری به انتشار آن اقدام خواهد کرد و با این منطق، به خودمان مجوز بدهیم. ابدا. این طرز تلقی صحیح نیست. قطعا اگر ما در جمعبندیمان به این نتیجه رسیدیم که انتشار فلان خبر، در شرایط امروز به صلاح نیست، آن را منتشر نکنیم.
پرهیز از نشر موارد حساسیتزا، ولو واقعی، حتی اگر از جانب یکنفر باشد، تاثیر خود را خواهد داشت. یکبار دیگر آنچه را از گلستان سعدی در ابتدای این نوشتار آوردیم، بخوانیم. سعدی مجازاً همین خواسته را از ما دارد. سعدی به زبان بیزبانی میخواهد بگوید در انتشار یک خبر بد( شما بخوانید آنچه انتشارش به صلاح نیست)، حتی یکنفر کمتر، بهتر. سعدی میفرماید دیگری اگر میخواهد بگوید بگوید. تو نگو.
سعدی میفرماید عدهای در هر حال، مانند جغد هستند. راهنمایان ویرانی و ویرانههایند. عشقشان خبر بد دادن و انتشار اخباری است که انتشارشان به صلاح نیست. در چنین هنگامهای تو بلبل باش و خبر خوب را بیاور. سعدی اصلا نمیگوید خبر بد را اصطلاحا آگراندیسمان شده، خوب جلوه بده. بلکه میگوید خبر خوب را بیاور. کوتاه سخن اینکه به تعبیر حافظ: کار بد، مصلحت آن است که مطلق نکنیم
تخیل و تعقل
یک پرسش! چرا اینقدر دوست داریم خبرهای بد بدهیم؟ چرا جامعه آنقدر که برای انتشار اخبار هولناک و دلهرهآور شتاب دارد، به همان میزان درباره نشر اخبار امیدوارکننده، تعلل میکند؟ چرا رسانههایی که اخبار اصطلاحا زرد را پوشش میدهند، پرطرفدارترند و تیراژ بالایی دارند؟
پاسخ به این پرسش، دستکم در حوزه علاقهمندی به انتشار اخبار ناامیدکننده، بیتردید به همین سادگی نیست و بررسیهای جامعهشناختی و روانشناختی مفصل میطلبد و میتواند موضوع یک پژوهش مفصل باشد اما آنچه در این مجال کوتاه و در حد بضاعت این نوشتار میتوان درباره رواج اخبار زرد و سطحی گفت، بخش عمده آن به طیف مخاطبان این اخبار هم برمیگردد.
مخاطبانی که ترجیح میدهند اساسا با پدیدههای چند وجهی مواجه نشوند و خبرهایی که میخوانند، نیاز چندانی به فکر کردن نداشته و نهایتا برایشان سرگرمکننده باشد. موضوعی که صرفا در حوزه خبر صدق نمیکند و میتواند دایره وسیعتری داشته باشد. اقبال این طیف از مخاطبان به نوع عامهپسند و بازاری هرچیز، میتواند در امتداد همین رویکردشان باشد و همانطور که گفتیم صرفا در پیگیری اخبار سطحی و زرد خلاصه نمیشود.
جامعه اصولا در حوزه مخاطبان بسیاری از محصولات فرهنگیاش، با طیفی از مخاطب که جمعیتشان کم هم نیست مواجه است که اصطلاحا«خردگریز» هستند و ترجیحشان، پرداختن به وجه تخیلی امور است تا تعقلی. این وجه تخیلی هم فرقی ندارد در چه گونه و ژانری پیاده شده باشد.
شعر، داستان، سینما یا گزارشها و اخبار مطبوعاتی. چنین هنگامهای و چنین مخاطبانی، کعبه آمال افرادی است که نان خود را از این علاقهمن
دیها میخورند. کافی است به تیراژ نشریات و کتابهای و فروش فیلم و سریالهایی که برای این طیف از مخاطبان ساخته و تولید میشود (روی تولیدی و ساختگی بودن نشریات و کتابها و فیلم و سریالها تاکید داریم)، نگاه کنیم تا کار، دستمان بیاید و بفهمیم چرا رواج بسیاری از اخبار و آثار که به نوعی رویه و جنبهای تخدیری دارد، اینطور سریع اتفاق میافتد.
توهم توطئه نیست اگر بگوییم فراگیر نشدن پارهای از اخبار که با نشاط و پویایی و امیدبخشی به جامعه ارتباط مستقیم دارد، در دستور کار اتاقفکرهایی قرار دارد که نان خود را از طیف مخاطبانی میخورند که تخیل برایشان از تعقل، پر رنگتر است.
منبع:فارس
انتهای پیام/