تاملی بر واکنشهای منفعلانه دستگاه دیپلماسی ایران به اظهارات توهینآمیز ترامپ
گروه بینالملل خبرگزاری آنا: محمدجواد ظریف شب گذشته (سهشنبه) در کاربری توییتر خود و در واکنش به توییتهای ترامپ نوشت: «امنیت و ثبات ایران متکی به مردم خودش است که خلاف مردم دوستان صمیمی منطقهای ترامپ، حق رای دادن و مخالفت کردن دارند. این حقوق که با تلاش فراوان به دست آمده است، حراست خواهد شد و به نفوذیها اجازه داده نخواهد شد که با خشونت و ویرانگری این حقوق را تخریب کنند.»
در برنامه ششم توسعه کشور در بعد سیاست خارجی، یکی از وظایف وزارت امور خارجه «صیانت از وجهه بینالمللی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با موضوعات حقوق بشری از راه رصد و پایش وضعیت حقوق بشر در عرصه بینالمللی» و همچنین «بهکارگیری ظرفیتهای دیپلماسی رسمی در سطوح دو و چندجانبه برای ایجاد محیط سیاسی و امنیتی با ثبات و پایدار در منطقه» تعیین شده است.
از این دو منظر منفعلانه عمل کردن دستگاه دیپلماسی کشورمان نسبت به موضعگیریهای اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و دیگر شخصیتهای این کشور و نیز مقامهای رژیم صهیونیستی درباره ناآرامیهای چند روز اخیر در نقاط مختلف کشور قابل نقد است.
وزارت امور خارجه و دو سیاست متضاد
باید گفت دنیای کنونی روابط بینالملل دیگر دنیای اعتماد و انصاف نیست و باید رقابت کرد، در این راستا وزارت امور خارجه کشورمان در سالهای اخیر نسبت به رخدادهای غرب با تحولاتی که در منطقه و میان کشورهای محور مقاومت و حتی داخلی رخ میدهد دو سیاست تقریبا متضاد را دنبال کرده است و بارها شاهد بودهایم که پس از حوادث تروریستی در پاریس، لندن و دیگر نقاط اروپا و حتی آمریکا این وزارت امور خارجه ایران بود که نخستین واکنشها را نشان داد و این قبیل حوادث را محکوم کرد.
بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه روز پس از حادثه تروریستی پاریس (اردیبهشت سال جاری) این حمله تروریستی را محکوم، با مردم فرانسه ابراز همدردی کرد و گفت: «متاسفانه مماشات و گاه اقدامات حمایتی از تروریستهای جانی که حکایت از اِعمال استانداردهای دو گانه جهان غرب در برخورد با تروریسم دارد آنان را به انجام عملیات تروریستی دیگری در قلب اروپا جریتر ساخت.»
همچنین بلافاصله بعد از حوادث تروریستی لندن (خرداد سال جاری) رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان بود که اقدام به اعلام موضع کرد و گفت: «برای حفظ امنیت مردم جهان در مقابل تروریسم افسارگسیخته و بی رحم کنونی لازم است برخی دولتها از غفلت یا تغافل دست برداشته و از منافع کوتاه مدت سیاسی، اقتصادی و به ظاهر راهبردی خود به نفع امنیت شهروندان و امنیت عمومی جهان، بگذرند و برای ریشهکنی تروریسم، به سراغ منابع و سرچشمههای اصلی مالی و فکری افراطگرایی و خشونتپروری بروند؛ منابع و ریشههایی که بر همگان روشن و واضح است که چرا، چگونه و در کجا قرار دارد.»
شاید بتوان گفت بیسابقهترین واکنشی که دستگاه دیپلماسی کشورمان به حوادث منطقه نشان داد، بعد از کودتای ناکام 15 جولای 2016 (25 تیر 1395) بود. جایی که حتی بسیاری از تحلیلگران منطقه و رسانههای داخلی و خارجی نسبت به آن ابراز تعجب کردند و در محافل غیررسمی داخلی این اقدام «بیسابقه» توصیف شد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان تنها پس از گذشت ساعتی از وقوع کودتا در ترکیه (ساعت 2 بامداد به وقت ایران) در کاربری توئیتر خود نوشت: «نگرانی عمیق درباره بحران در ترکیه. ثبات، دموکراسی و امنیت مردم ترکیه ، مهمترینها هستند. وحدت و احتیاط، ضروری است.»
همچنین ظریف بلافاصله پس از ناکامی کودتا در ترکیه (ساعت 10:30 صبح به وقت ایران) در کاربری توییتر خود نوشت: «دفاع شجاعانه مردم ترکیه از دموکراسی و دولت منتخبشان ثابت کرد که کودتا جایی در این منطقه ندارد و محکوم به شکست است.»
اما موضعگیری وزارت امور خارجه روی دیگری نیز دارد و همانگونه که ذکر شد، متاسفانه در برابر تحولات منطقهای و حتی داخلی دست و پا بسته، محتاط و کاملا منفعلانه عمل میکند. ما در فاجعه منا به عینه دیدیم که عربستان بهطور مکرر توهینهای را علیه دولت انجام داد و حتی اجازه نداد که وزیرانی از دولت روحانی در این کشور حضور یابند و اگر واکنش قاطعانه و شجاعانه مقام معظم رهبری نبود، شاید تبعات ناشی از فاجعه منا سرنوشتی دیگر مییافت.
روزنامه الریاض چاپ عربستان پس از اظهارات عتابآلود مقام معظم رهبری خطاب به حکام سعودی نوشت: «خالد فالح، وزیر بهداشت عربستان در دیدار با وزیر بهداشت ایران پیام تسلیت سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان را به دولت ایران و خانوادههای قربانیان فاجعه منا تقدیم کرد. همچنین او اعلام کرد که عربستان بدون اجازه دولت ایران حق دفن پیکر مطهر حاجیان ایرانی را در این کشور نمیدهد.»
علاوه بر این، چندی پیش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامهای تصویب شد که از آنتونیو گوترش، دبیرکل این سازمان درخواست کرده است نماینده ویژهای برای میانمار تعیین کند. این قطعنامه با 122 رای موافق، 10 رای مخالف و 24 رای ممتنع تصویب شد اما نکته قابل تامل در این نشست، حضور نداشتن نماینده ایران در این جلسه بود. البته بعد از آنکه موضوع در رسانههای داخلی مطرح و با موجی از انتقاد همراه شد، وزارت امور خارجه درصدد جبران مافات برآمد و اعلام کرد رای مثبت جمهوری اسلامی ایران به قطعنامه مربوط به نقض حقوق بشر در میانمار در دبیرخانه سازمان ملل ثبت شد.
بهرام قاسمی در اینباره گفت: «جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مسلمانان آواره میانمار و محکومیت جنایات وحشیانه نیروهای نظامی علیه آنان موضع قاطعی دارد و شرکت نکردن کشورمان در رایگیری مربوط به نقض حقوق بشر در میانمار با عنایت به برخی ابعاد فنی و کارشناسی بوده است، اما با توجه به اهمیت ملاحظات سیاست خارجی جمهوری اسلامی و مبانی اصولی سیاست خارجی کشور، امروز با ارسال یادداشت رسمی به دبیرخانه سازمان ملل متحد، رای مثبت جمهوری اسلامی ایران به این قطعنامه ثبت شد.»
ناآرامیهای داخلی؛ از توهینهای توییتری ترامپ تا نبود قاطعیت در موضعگیری دستگاه دیپلماسی
برای اینکه بخواهم به این بخش بپردازم نیاز است مقدمه کوتاهی را بیان کنم. قاطعیت در مقابله با زورگوییهای قدرتهای جهانی معمولا اثربخش بوده است و میتواند موجبات تجدیدنظر در مواضع را فراهم کند. نمونه عینی این موضوع را در واکنش متقابل دولت عراق به فرمان مهاجرتی دونالد ترامپ دیدیم که باعث شد رئیسجمهوری آمریکا در اصلاحیهای که بر فرمان خود زد، نام عراق از لیست کشورهایی که اتباعشان نمیتوانند وارد آمریکا شوند خارج کند، که البته ایران نیز جزو این دسته از کشورها بود.
در دهکده جهانی کنونی توییتهایی که یک مقام رسمی یک کشور انجام میدهد، فارغ از درست یا نادرست بودن آن، موضع رسمی آن مقام و آن کشور محسوب میشود. رویکردی که ترامپ آن را راهبرد رسمی خود در مقابله با رسانههایی میداند که به ادعای او دست به تحریف سخنانش میزنند. البته این رویکرد با استقبال برخی دیگر از مقامهای جهان ازجمله محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان همراه بوده است و بهعنوان یک ابزار برای اعلام موضع رسمی محسوب میشود.
همزمان با سرشاخ شدن ترامپ با حوادث داخلی در ایران و اغتشاشاتی که برخی آشوبگران در برخی نقاط کشور فراهم کردند، دولت آمریکا وارد یک مناقشه دیگر منطقهای آن هم با دولت پاکستان شد. اگر بخواهیم قیاسی میان رویکرد دستگاههای دیپلماسی دو کشور ایران و پاکستان بیاندازیم، آن هم به عنوان «یک نمونه دم دستی» از کنش و واکنش بینالمللی باید سرعت عمل مقامهای اسلام آباد را در موضعگیری علیه گستاخی و توهین ترامپ علیه دولت و ملت پاکستان ستود.
دونالد ترامپ روز دوشنبه در نخستین توییت خود در سال 2018 تهدید کرد که کمکهای خارجی آمریکا به پاکستان را قطع خواهد کرد. وی پاکستان را متهم کرد که به تروریستها پناه داده است و در این مورد پنهانکاری میکند. ترامپ در این توییت نوشت: «آمریکا در 15 سال گذشته احمقانه به پاکستان بیش از 33 میلیارد دلار کمک کرده است، اما آنان هیچ کاری نکردهاند، جز دروغ و فریب دادن. آنان رهبران ما را احمق تصور کردهاند.»
یک روز بعد از این اظهارنظر ترامپ، اعضای شورای امنیت ملی پاکستان در جلسهای فوقالعاده درباره اظهارات رئیسجمهوری آمریکا و چشمانداز روابط دیپلماتیک اسلام آباد با واشنگتن گفتوگو کنند. همچنین سفیر آمریکا در اسلامآباد برای ادای توضیحات و اعلام مراتب اعتراض دولت پاکستان به وزارت امور خارجه این کشور احضار شده است.
این تنها مورد در تنش میان دو کشور نبود. در جولای 2017 (تیر) نیز پنتاگون اعلام کرد که دیگر بودجهای برای برنامههای مبارزه با تروریسم در پاکستان تخصیص نخواهد داد، چرا که این کشور در این مسیر موفق عمل نکرده است. خواجه محمد آصف، وزیر امور خارجه پاکستان این توییت رئیسجمهوری آمریکا را ناشی از شکست آمریکا در مبارزه با گروه طالبان خواند و گفت پاکستان به کمک آمریکا نیازی ندارد.
از این دست کنش و واکنشهای بینالمللی زیاد است. در ترکیه نیز رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه و مولود چاوشاوغلو، وزیر امور خارجه این کشور در موارد متعددی ازجمله بر سر تحولات منطقهای پاسخهای آمریکا را به سرعت دادهاند.
از اینها بگذریم، نکتهای که ذهن را درگیر میکند این است که چرا محمد جواد ظریفی که شبانه به کودتای ترکیه واکنش نشان میدهد و بهرام قاسمیا که بلافاصله حوادث تروریستی را در فلان نقطه از اروپا و آمریکا محکوم میکند نمیتوانند جواب توهینهای گستاخانه دونالد ترامپ را علیه دولت و ملت ایران در سطحی بالا بدهند؟ واقعا چه سیستمی بر سیاست خارجی ایران حاکم است که باعث میشود تا «بهکارگیری ظرفیتهای دیپلماسی رسمی در سطوح دو و چندجانبه برای ایجاد محیط سیاسی و امنیتی با ثبات و پایدار در منطقه» محقق نشود؟
*یاسراحمدوند
انتهای پیام/