«در جستجوی فریده» ماجرای دختری که چهل سال قبل در حرم امام رضا رها شد/ مستندی با 300 نفر سرمایه گذار از نقاط مختلف جهان
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری آنا، فیلم مستند «در جستجوی فریده» به عنوان دومین مستند آزاده موسوی و کوروش عطایی در یازدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت حضور دارد که مورد توجه مخاطبان و داوران نیز قرار گرفته تا جایی که در 7 رشته کاندید بهترین اثر شده است. این زوج فیلمساز بیش از این فیلم مستند «از ایران یک جدایی» را با موضوع اسکارگرفتن فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی ساخته بودند که به عنوان اولین فیلم مستند در گروه سینمایی هنر و تجربه به اکران عمومی درآمد و شروع اکرانهای مستند در سینمای ایران شد.
بر همین اساس در حاشیه برگزاری یازدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت، مصاحبهای با دو کارگردان این فیلم مستند انجام دادهایم.
درباره مستند «در جستجوی فریده»، تفاوت فضای آن با مستند قبلیتان و نوع روایت آن توضیح دهید.
آزاده موسوی: این مستند با فیلم قبلی ما تفاوتهای زیادی دارد. مستند «از ایران یک جدایی» بیشتر حال و هوای ژورنالیستی داشت، در حالی که «در جستجوی فریده» بیشتر داستانی و نزدیک به فضای دراماتیک است و کلا فضای متفاوتی با مستند قبلی دارد.
کوروش عطائی: قصه «درجستجوی فریده» قصه دختری است که 40 سال پیش در حرم امامرضا(ع) رها و به شیرخوارگاه منتقل میشود، بعد از مدتی زن و شوهری هلندی که بچهدار نمیشدند به ایران میآیند تا کودکی را از ایران به فرزندی قبول کنند. این دختر را انتخاب کرده و با خود به هلند میبرند. در اصل فریده اسمی است که در شیرخوارگاه روی دختر این قصه گذاشته بودند. زوج هلندی در همان بچگی به فریده میگویند که او را از ایران به فرزندی قبول کردهاند و بعد از آن فریده همیشه با این موضوع مواجه بوده که به کجا تعلق دارد. او سالها علاقهمند بوده کشوری که در آن به دنیا آمده را ببیند و خانواده واقعیاش را پیدا کند. از یک جایی تصمیم میگیرد برای پیدا کردن خانواده واقعیاش جستوجویی را شروع کند؛ بنابراین برای اولینبار بعد از 40 سال به ایران سفر میکند و چون پدر و مادر هلندی او قبل از انقلاب به ایران آمده بودند و بعد از انقلاب تصور میکردند ایران جای خطرناکی برای رفتن است و این ترس از سفر به ایران را همیشه داشتند، فریده به تنهایی به ایران سفر میکند.
آزاده موسوی: فریده از حدود 10 سال پیش شروع کرد به جستوجو، در وبلاگی که درست کرده بود قصه زندگیاش را نوشت تا بتواند با ایرانیان ارتباط برقرار کند. اما در واقع جستوجوی فریده از وقتی جدی شد که از طریق ایمیل و تماس تلفنی، وکیلی را در تهران استخدام کرد و توانست به پروندهاش در شیرخوارگاه دسترسی پیدا کند. مدتی بعد روزنامه خراسان گزارشی از او به چاپ رساند که آن گزارش شروعی برای ارتباطش با خانوادههایی در مشهد بود که مدعی شدند خانواده اصلی فریده هستند. در نهایت قرار شد 3 خانوادهای که داستان و زمان رخدادشان با توجه به تحقیقاتی که انجام شده بود به داستان فریده نزدیکتر بود آزمایش DNA بدهند و ما از طریق این گزارش و پیگیریها با فریده آشنا شدیم. تصمیم گرفتیم داستان زندگی او را فیلم کنیم. وقتی جریان را با فریده در میان گذاشتیم خوشحال شد که فیلمسازان ایرانی میخواهند درباره زندگیاش فیلم بسازند. از طریق اسکایپ با هم تماس میگرفتیم و تقریبا 2 سال پژوهش کردیم. به هلند سفر کردیم و از نزدیک زندگی فریده را دیدیم تا فیلم را شروع به ساختن کردیم.
بین دو مستندی که شما تولید کردید، 4 سال فاصله وجود دارد، دلیل این زمان طولانی چیست؟
کوروش عطائی: پروژه ساخت «در جستجوی فریده» از حدود 4 سال پیش یعنی از اواخر سال 92 شروع شد؛ زمان زیادی صرف شد تا با شخصیت اصلی فیلم آشنا شویم و در مرحله تامین سرمایه نیز وقت زیادی تلف شد. در نهایت بخش زیادی از بودجه از طریق کرادفاندینگ (سرمایهگذاری جمعی) انجام شد که نزدیک 300 نفر از نقاط مختلف جهان، در تامین بودجه مشارکت کردند. پس از آن به مرحله فیلمبرداری رسیدیم که بخشی از فیلم خارج از ایران و در هلند و بخش دیگری در ایران فیلمبرداری شد. برای تمام این مراحل زمانی چهارساله صرف شد.
مستند قبلی شما «از ایران یک جدایی» اولین فیلمی بود که در گروه سینمایی هنر و تجربه به عنوان یک مستند اکران شد؛ در واقع به نوعی شما با این مستند فضای اکران را باز کردید. فکر میکنید این ماجرا چه اندازه ادامه داشته باشد و اینکه آیا آنقدر توان مستندسازی ما بالا هست که بتوانیم اکران گسترده عمومی داشته باشیم و سرگروه سینمایی بگیریم؟
کوروش عطائی: قطعا این توان وجود دارد؛ هرسال چند فیلم مستند خوب در همین جشنواره سینماحقیقت داریم که میتوانند ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کنند و اکران عمومی شوند. این موضوع کمکم در جامعه ما در حال پیشروی است و از چهار سال گذشته هم آغاز شد. اکنون هم فیلم مستند «صفر تا سکو» را در اکران داریم که اتفاق مثبتی تلقی میشود.
«صفر تا سکو» را در اکران داریم اما اکران گسترده آن میتواند به دلیل اسم یک بازیگر و چهره سینمایی در تولید آن باشد که توسط آن اسم از یکسری رانتها استفاده کرده و اکران عمومی گرفته است.
کوروش عطائی: مهم نیست که چطور توانسته اکران بگیرد، مهم این است که فیلمی مستند اکران شده و مخاطب به سینما رفته و تا مستند تماشا کند و این اتفاق خوبی است.
شاید گفته شما درست باشد اما من فکر میکنم، جایگاه مستندها به حدی بالا هست که برای دیده شدن آنها نیازی واسطهگری سلبریتیها نباشد!
کوروش عطائی: بله، اگر این اتفاق بیفتد که خیلی بهتر است و این آرزوی همه مستندسازهاست که فیلمهایشان اکران شود.
برای این موضوع راهکاری دارد؟
آزاده موسوی: واقعا فکر میکنم هنر و تجربه شروع خوبی بود، به دلیل اینکه حداقل در قدم اول افراد حرفهای جامعه را برای دیدن فیلم مستند به سینما کشاند. در جشنوارههای مستند اکثر مخاطبان حرفهای هستند و برای تماشای فیلم هزینهای نمیپردازند؛ اما باید دید همانها اگر قرار باشد هزینهای پرداخت کنند و برای دیدن مستند به سینما بیایند آیا خواهند آمد؟ برای همین فکر میکنم فعلا هنر و تجربه شروع خوبی است و در حالحاضر اکران عمومی شاید کمی زود باشد. اکران عمومی فقط این نیست که هنرمندان راضی باشند، بلکه از پخشکننده و سینمادار گرفته تا مردم باید رضایت داشته باشند. من مطمئن نیستم که هنوز همه این این شرایط مهیا باشد.
فیلم شما در 7 رشته نامزد دریافت جایزه شده است، فکر میکنید پر جایزهترین فیلم جشنواره یازدهم باشید؟
آزاده موسوی: همه فیلمها را ندیدیم ولی واقعا نظری درباره این جایزه ندارم، چیزی که برایمان اهمیت دارد، از حضور در جشنواره خوشحال هستیم.
انتهای پیام/