دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آیت الله سعید شاه‌آبادی در گفتگوی اختصاصی با «آنا»؛

راه مبارزه اعتقادی با داعش، معرفت‌بخشی عمیق است/بخاطر اختلاف‌نظر یکدیگر را تکفیر نکنیم

در واقع اختلاف میان شیعه و سنی نباید وسیله‌ای شود تا دشمن مشترکشان مشغول به آشوب افکنی میان آنها شود. چون در این اختلاف در نهایت اصل اسلام است که آسیب خواهد دید.امروز دشمنان دین اسلام، بیشترین خونریزی‌ها را متصل به عالم اسلام نشان می‌دهند و اختلاف افکنی باعث تشدید این موضوع می‌شود. . .
کد خبر : 240740

گروه فرهنگی آنا - آیت الله سعید شاه آبادی، رئیس موسسه غدیرشناسی، فرزند شهید آیت الله مهدی شاه‌آبادی و همچنین نوه آیت‌الله آقا شیخ محمدعلی شاه‌آبادی معروف (از اساتید برجسته امام خمینی) است. این استاد حوزه و دانشگاه با حضور در خبرگزاری آنا ضمن آشنایی با فعالیت های این خبرگزاری به گفت و گوبا خبرنگاران ما پرداخت . متن زیر گفتگوی تفصیلی با این چهره حوزوی است :



* دلایل ظهور فِرَق ظاله و جریانات تکفیری مانند داعش را بفرمایید.



دشمن اسلام همیشه از مقوله ولایت بسیار ضربه خورده است و الان نیز مشغول ضربه خوردن از همین بخش است، برای نمونه پیروزی انقلاب زاییده یک فکر ولایی و حسینی بود. آن موقعی که امام فرمودند پیام سید الشهدا این است که خون بر شمشیر پیروز است عده‌ای نابخرد این جمله حضرت امام را به سخره می‌گرفتند و می‌گفتند یعنی چه خون بر شمشیر پیروز است؟ اما دیری نگذشت که این اتفاق افتاد و ژاندارم تا دندان مسلح منطقه بدون اینکه مردم ایران اسلحه به دست بگیرند، سقوط کرد.
در هشت سال جنگ هم همین ولایت بود که ما را یاری ‌کرد و به این ایمان رساند که تا کربلا راهی نمانده، حالا امروز تازه می‌بینیم که واقعا تا کربلا راهی نمانده بود و این جمله کاملا واقعی و درست بود و حتی امروز رفتن به کربلا راحت‌تر از رفتن به شهر مبارک مشهد شده است. در واقع می‌خواهم بگویم دشمن این نتایج بدست آمده از ولایت را مکررا دیده و برای نابودی این تفکر و حذف آن طراحی‌های تئوریک زیادی داشته و ولایت که از مبانی ما محسوب می‌شود را مورد هجمه قرار دهد و در این میان شاهدیم تمامی نحله‌هایی مانند داعش، طالبان، القاعده و گروه های تندروی دیگر، همه در پی مبارزه با ولایت بوده و همچنان نیز هستند.
به هیچ عنوان نباید فکر کرد که دشمن در این 40 سال راحت نشسته و کاری نکرده است، بلکه ساخت و طراحی هایی مانند جریان داعش، آغاز حربه های جدید دشمنان ولایت بوده است.قطعا القاعده و داعش و امثالهم محصول فعالیت مستمر دشمنان بر ضد مقوله ولایت بوده و این گروه ها همچنان در پی خدشه وارد ‌کردن به این مبنای مهم ما هستند.





*داعش در عمل شکست خورده است اکنون باید چه تدبیری برای شکست نظری و تئوریک این جریان کرد؟
آن فرمایش معروف از حضرت ختمی مرتبت(ص) به خاطرم آمد که وقتی رزمندگان سپاه اسلام از جنگی سخت بازگشتند به آنها فرمودند: ...مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ... (...مرحبا به قومی که جهاد اصغر را پشت سرگذاشته‌اند و همچنان جهاد اکبر باقی مانده...).ضمن اینکه به هیچ عنوان و ذره‌ای نمی‌خواهم از اهمیت پیروزی ما در میدان جنگ بکاهم اما باید به مبارزه نظری و معرفتی ادامه داد. اینبار با مبنا سازی و تقویت آگاهی، مبانی ولایت‌مان باید قدرت‌مان را افزایش دهیم.جهاد اکبر همچنان باقی است و این جهاد در عصر ما، جهاد آگاهی بخشی است و باید در این زمین و میدان هم پیروز شویم و دشمنان را به پیش بزنیم.
امروز در فضای مجازی نیازمند به متولی و فرماندهی همچون سردار سلیمانی هستیم. ما باید از کارهای شکلی و ظاهری بکاهیم و از ابتلا به این جنس کارها رها شویم. در واقع ما متاسفانه خودمان را امروز منحصر در فعالیت های شکلی و زودگذر کرده‌ایم.
برای نمونه باید گفت، هر مراسم و جشن غدیری که می‌گیریم می‌تواند سکوی پرشی برای یک فعالیت فرهنگی و اعتقادی و عمقی یک‌ساله باشد و مبانی معرفتی مخاطبین‌مان را تقویت کند.متاسفانه سال‌هاست که فعالیت ما صرفا معطوف به برگزاری مسابقات تستی در موضوعات مختلف دینی و فرهنگی شده است. برای نمونه عرض می‌کنم کسی که با این مسابقات تستی و سوالات مواجه می شود سریعا به دنبال یک متخصص که از پاسخ ها مطلع است، می‌گردد آن هم کاملا به شوق جایزه و تبع آن صرفا به دنبال گزاره صحیح پاسخ سوال است و نه توضیحی در مورد چیستی و چرایی آن و این به هیچ عنوان آگاهی و کار فرهنگی و معرفتی محسوب نمی‌شود چون اساسا ثمری نخواهد داشت و ما به هیچ وجه نباید در این قبیل فعالیت ها متوقف شویم. در این کارهای ظاهری و شکلی نهایتا هم من بعنوان هیات امنا مسجد یا روابط عمومی فلان سازمان می روم به هیات امنا و مدیرم می گویم دوهزار نفر در این مسابقه شرکت کرده اند. اما چه شرکتی؟ چه تعالی ای؟ آیا در این قبیل اقدامات کار اساسی ومبنایی صورت گرفته است؟
برای مثالی دیگر عرض می‌کنم؛ یکبار در یکی از شهرهایی که برای کلاس و سخنرانی حضور یافتم به یکی از مسئولین غدیری گفتم که شما الحمدالله امکانات خوبی دارید. ساختمان چند میلیاردی، بودجه و منابع مالی و دیگر امکانات؛ چرا فعالیت های معرفتی و آگاهی بخش و کارگاه‌های آموزشی در زمینه غدیر انجام به راه نمی‌اندازید؟ پاسخ دادند بله چنین اقداماتی هم داریم و انجام می‌دهیم. همین چند مدت پیش روحانیون، مسئولین و مدیران ارشد استان را به هتلی دعوت کردیم و به آنها شام دادیم و یک بسته(پک) خوب و آبرومند هم به مدعوین‌مان دادیم و ضمنا چند استاد در همان هتل حدود دو ساعت سخنرانی برای حاضرین داشتند و در روز دوم هم به بازدید از ابنیه تاریخی شهر پرداختیم.
من پرسیدم آیا نمی‌شد آن دو ساعت سخنرانی را ضبط کنید و برای تمامی آن مدیران و مسئولین ارسال کنید؟


ما متاسفانه مشغول به کارهای حجمی، شکلی و پرطمطراق و زودگذر شده‌ایم و باید این روند را به معرفت بخشی قوی و غنی تغییر دهیم تا در مقابل جبهه های علمی و نظری هم مانند جبهه و میدان واقعی جنگ پیروز شویم و نتایج مطلوبی نصیبمان شود.


*آیا اساسا با این قبیل فعالیت های به قول شما ظاهری و شکلی مخالفید؟



خیر، به هیچ وجه با برگزاری مراسم و پرداختن به ظاهر، مخالف نیستم اما این قبیل کارها باید فرع باشد و آگاهی و هدف گذاری اصل قرار گیرد. چرا که لازم است ابتدا زیرساخت‌هایمان را تقویت کنیم. برای نمونه عده ای کنگره ای برگزار می‌کنند در موضوع «حجاب» که همه‌ حضار در این کنگره دختران چادری و پوشیه زده‌اند که دور هم جمع می‌شوند و این اتفاق یعنی ما برای خودمان همایش و نشست می‌گیریم. یعنی یک روز من همایش می‌گیرم و شما را دعوت می‌کنم و روز بعد شما نشستی می‌گیرید و بنده را دعوت می‌کنید. در واقع ما برای خودمان همایش و نشست برگزار می‌کنیم و خودمان هم درونش حضور داریم و برای همین است که متاسفانه شاهد نتیجه مناسب و خیری نیستیم.
نکته اینجاست که هزینه‌های هنگفتی برای این قبیل همایش‌ها می‌شود که می‌توان با آن مباحث عمقی و آگاهی بخش را به بهترین شکل پیش برد و در بلند مدت از آن نتیجه گرفت.



*اختلاف نظرات میان اهل تسنن و اهل تشیع را چگونه ارزیابی می کنید؟


اختلاف فکری که معمول و مرسوم است و میان دو نفر هم وجود خواهد داشت. همچنان میان اهل تشیع و اهل تسنن نیز این اختلاف نظرات وجود دارد و از طرفی خود اهل تسنن و اهل تشیع در درون با مذاهب و شاخه های مختلف مواجه هستند و این امر کاملا عادی و معمولی است. مهم‌تر از توجه و تاکید به اختلاف‌ها این است که کسی نیاید این اختلافات را وسیله‌ای کند برای ایجاد تفرقه و آشوب و بخاطر اختلاف نظر یکدیگر را تکفیر نکنیم و نگذاریم چنین اختلافات داخلی و درون دینی موجب افراط و تفریط شود.
این اختلاف نباید منتج به آشوب و درگیری شود. در تفکر به ظاهر سنی، مانند طیف ابن تیمیه و . . .که دارند دامن می زنند به آشوب ها و افراط‌ هابه طور مثال اینکه ما وضویمان را به چه صورتی بگیریم به دشمن اسلام چه ارتباطی دارد تا بیاید با آن بین مسلمین اختلاف بیاندازد؟
در واقع اختلاف میان شیعه و سنی نباید وسیله‌ای شود تا دشمن مشترکشان مشغول به آشوب افکنی میان آنها شود. چون در این اختلاف در نهایت اصل اسلام است که آسیب خواهد دید.امروز دشمنان دین اسلام، بیشترین خونریزی‌ها را متصل به عالم اسلام نشان می‌دهند و اختلاف افکنی باعث تشدید این موضوع می‌شود. ما در حالی که معتقدیم مکتب ولایت مکتبی بر حق است و از این اعتقاد دست هم برنخواهیم داشت، نباید فضا را برای استفاده اغیار مهیا کنیم.





*برای موسسه غدیر چه افق هایی را ترسیم کرده اید؟
دیدن خلائی در 7 سال پیش ما را به تشکیل موسسه غدیر شناسی وادار کرد. اغلب موسسات و مجموعه هایی که در حوزه غدیر مشغول به فعالیت هستند کارهای شکلی می‌کنند که البته باید هم بکنند و این قبیل کارها هم لازم و واجب است. اما مسیر اصلی موسسه غدیر شناسی را «آموزشی» «معرفتی» تعریف کرده‌ایم. برای همین منظور کار ما صرفا معطوف به ایام جشن غدیر نیست و در طول سال در حال برگزاری کلاس‌های آموزشی و معرفت‌ افزایی هستیم. در تمام شهرهای ایران کلاس‌هایی برگزار می‌کنیم و در این زمینه مشغول به کار فکری و آموزشی هستیم.
در واقع ما می‌خواهیم محبت به اهل بیت که در قلوب اهل تشییع و حتی اهل تسنن وجود دارد را با بیان فضایل و اوصاف ناب اهل بیت بیشتر کنیم. «هَل الدین الی الحُبّ» دقیقا یعنی به این معنا است.ما می خواهیم اولا فضیلت اهل بیت شناخته شود و علقه ایجاد کنیم و ثانیا معارف و آموزه‌های اهل بیت را به تمام کسانی که مشتاق هستند منتقل کنیم.اساسا ما نیامدیم سنی، شیعه کنیم، ما آمدیم با بیات فضیلت اهل بیت آنها را به مردم معرفی کنیم و به تبع این معرفی محبت به ولایت را افزون کنیم. خود اهل بیت هم گفته‌اند حرف‌های خوب ما را به مردم منتقل کنید، چرا که مردم اگر حرف‌های مارا بشنوند خودشان می‌آیند و جذب این طریق می‌شوند.البته ما بدمان نمی‌آید سنی شیعه کنیم اما این رسالت ما نیست و صرفا در راستای آموزش معارف اهل بیت و معرفت‌افزایی در این مسیر هستیم.



*مهم‌ترین اوصافی که از شخص امیرالمومنین(ع) در نظر دارید به اجمال برایمان بفرمایید.
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کند سر انگشت و صفحه بشمارد
از کدام فضیلت علی ابن ابی طالب(ع) بگویم؟ اصلا چه می توان در وصف آن یگانه مولا گفت؟
بهتر است در پاسخ به سوالتان این ابیات که شاعری خوش ذوق آن را سروده است، تقدیم کنم:


على!
آن جاودانه مَرد، آن دُرّ درخشان امامت،
آن خدا مَرد (مرد خدا)
همان کو مادر گیتى، چو او فرزند نارد !
همان کو در سخاوت همچو خورشید
همان کو در کرامت همچو یک ابر
همان کو در رشادت همچو یک شیر
همان کو در قضاوت دادگستر
همان کو در بر ظالم چو یک خصم
همان کو در بر یک فرد مظلوم
به زانو می نشیند، حال مى پرسد و مى گرید!
پس آنگه «ذوالفقار» او،
حق آن شخص از بیدادگرها مى ستاند باز مى گیرد و می خواهد
و در آن واپسین روز حجِ پیغمبر خاتم
آن رسول پاک،
این یک گوهر مطلوب را با دست ایزد یار، از جا کَند
و با مردم در آن وادى چنین فرمود:
هر آنی را که من باشم ورا هادى، ورا رهبر
على، بعد از من، او را مقتدا باشد


ابعاد مختلف و گاهی به ظاهر متناقض در این شخصیت والا مقام وجود دارد. ما می‌خواهیم زوایای مختلف شخصیت حضرت امیرالمومنین(ع) را اولا شناخته و ثانیا به گوش علاقه‌مندان حضرتشان برسانیم.
قرآن به شخص نبی مکرم اسلام(ص) می فرماید «إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ» تو نمی توانی هرکس را که دوست داری هدایت کنی، فقط خدا می تواند آنها را هدایت کند» در ادامه این فرمایش کلام الله باید گفت: ما چکاره هستیم تا سنی شیعه کنیم؟ سنی ها سنی بمانند اما ما معرفت به فضایل اهل را در آنها افزایش دهیم و اوصاف اهل بیت را به گوششان برسانیم. اوصاف حقیقی و غیر جعلی را باید به گوش تمام کسانی که در دایره اسلام هستند و حتی کسانی که در این دایره حضور ندارند رساند.





*آیا در کلاس ها و نشست هایتان حرف ها و استدلالات حاضرین مخصوصا استدلالات اهل تسنن را هم می‌شنوید؟
اساسا ما کلاس‌هایمان را با محوریت گفتگو و مباحثه برگزار می‌کنیم و تاکید داشته و داریم که در این نشست‌های آموزشی صرفا متکلم وحده نباشیم و اغلب در کلاس‌های مان برادران اهل تسنن هم حضور دارند و حتی به آنها می‌گوییم بزرگان اعتقادی‌شان را به کلاس دعوت کنند تا با آنها هم به گفتگو بپردازیم. در واقع اساس برگزاری کلاس‌های آموزشی موسسه غدیرشناسی چیزی جز همین گفتگوها و مباحثات نیست. برای نمونه همین هفته گذشته در شهر ارومیه در کلاس‌های ما بزرگان اهل تسنن آن منطقه هم آمده بودند و برای این عزیزان کلیپی از یکی از علما «الازهر» گذاشتیم و از آنها خواستیم تا جلسه آینده نظرشان را مستدل اعلام کنند تا به مباحثه در مورد آن بپردازیم. اساسا به دنبال تحکیم خود و شیعه سازی نیستیم ما به دنبال آشنایی مخاطبانمان با دین اصیل و اوصاف رحمانی اهل بیت (علیهم‌السلام) هستیم.



*به نظرتان کدام صفت و خصوصیت و ویژگی از شخص مبارک علی ابن ابی طالب (ع) می تواند به داد انسان در روزگار ما برسد؟



این سوالی سخت است. علی(ع) در خدا و باور به قیامت بی نظیر بودند. اگر انسان خدا ترس باشد زندگی و زیستنش کاملا تغییر خواهد کرد و خدایی می‌شود. اگر مردم این زمانه به قیامت و مرگ باور داشته باشد دنیایی به مراتب بهتری را خواهیم دید. باید دنیا را مانند شخص مولا زودگذر بدانیم.



* یکی ویژگی از امیر المونین (ع) بفرمایید که حتی برای غیر موحد ها هم جالب باشد .



غیر موحدهای عالم در هر مسلک و مرامی که باشند برای انسان تعریفی قائل شده اند.همه افراد حتی از منظر غیر توحیدی هم که نگاه کنند ممتاز بودن مخلوقی مانند انسان نسبت به دیگر موجودات مشهود این عالم را خواهند دید. تامل و تاکید در ویژگی‌های انسانی علی(ع) می تواند به داد انسان عصر جدید برسد. همه ما می‌دانیم اساسا قدرت ذاتا خشونت را در درون خودش به همراه می‌آورد. حال وقتی به قدرت رسیدن و راس قدرت بودن علی (ع) را می‌نگریم، با گستره ای لایتناهی از مهر و عاطفه علی(ع) مواجه خواهیم شد. ایشان در همان حینی که بیشترین قدرت را داشتند مهربان ترین عالم هم بودند و شاهد این جمع نقیضین هم خم شدن و کولی دادن به کودک یتیمی است که حتی علی را نمی‌شناسد.«ایثار» هم از مهم ترین اوصاف حضرتشان بود که ما از آن تعبیر به انسانیت می‌کنیم. که حتی اگر خداباور هم نباشیم به این اوصاف معتقدیم. همین صفت اگر در انسان جدید احیا شود عالَمَش تغییری محسوس خواهد کرد.





*کمی هم از آیت الله آقا شیخ محمد علی شاه آبادی و سلوک باطنی و عرفانی شان بگویید.
من که متاسفانه شخصا ایشان را درک نکردم. اما آثار ایشان را مورد نظر داشتم و همچنان دارم.ایشان چهره‌ای چند وجهی بودند که عرفان تنها یکی از شئونشان به حساب می‌آمد.برای نمونه از فتاوا و نگاه تخصصی و فقهی ایشان باید اشاره کنم فتوای ایشان در مورد واردات باید متذکر شوم که آن زمان برخی از علما و روحانیون واردات را با این جمله تفسیر می‌کردند که اجانب برای ما حمالی می‌کنند و اجناسی که نیاز داریم را برای ما تهیه می‌کنند و ایشان بشدت و به عنوان اولین نفر با این جریان به مخالفت فقهی پرداختند.ایشان فقیه اصولی بودند که آیت الله میرزاهاشم آملی شاگرد فقه و اصول‌شان بود و خیلی تاسف می‌خوردند که وجوه علمی دیگر جناب شاه آبادی مانند فقاهت ذیل عرفان و سلوک ایشان مستور ماند.آیت الله میرزاهاشم آملی می‌گفتند ما خدمت جناب شاه آبادی کتاب ریاض و فصول می خواندیم که کتب بسیار صعب و قدیمی است و الان دیگر تدریس نمی‌شود و کتاب هایی ساده تری جایگزین آن شده‌اند.





*از کرامات باطنی این عالم بزرگوار نمونه ای سراغ دارید؟



ما از کرامات آیت الله شاه آبادی چیزی نمی دانیم. ضمن اینکه معتقدم کرامت معیار دقیقی برای فهم شان و درجه کسی نیست. اما با این حال نمونه ای از جناب آیت الله نصرالله شاه آبادی عموی بنده که شاهد حاضر هستند ذکر می‌کنم.
آیت الله نصرالله شاه آبادی می‌گفتند من در مدت اقامتم در نجف(همان زمان که حضرت امام در نجف بودند) خوابی دیدم که در آن نخل های سوخته بود وقتی این خواب را برای حضرت امام عرض کردم ایشان گفتند مطلبی به شما می‌گویم که تا وقتی زنده‌ام حق بیان آن به کسی را نداری. امام بعد از تاکید بر همین تعهد، فرمودند والد شما (آیت‌الله شیخ محمدعلی شاه آبادی، استاد امام) آینده را برایم گفته‌اند. اینکه انقلابی به دستت شکل می‌گیرد و خاندان پهلوی را سرنگون و ساقط خواهی کرد، حاکم می شوی، بعد از حکومتت جنگی آغاز می‌شود و در آن نخل‌هایی می‌سوزند و آن نخلی که شما در خواب دیدید اشاره به همین بود.که سال‌ها گذشت و ایشان هم این تعبیر حضرت امام را مکتوم نگه داشتند تا سال 71 که اعلام کردند.
* ماجرای تحصن مرحوم آقا شیخ محمدعلی شاه آبادی در حرم شاه عبدالعظیم حسنی (ع) چه بود؟
سال 1306 شمسی بود که مرحوم محمدعلی شاه آبادی در حرم شاه عبدالعظیم بمدت 11 ماه متحصن شدند. از میان طیف زیادی که می‌گفتند همراه با شیخ خواهند بود تنها 3 نفر باقی ماندند که آن سه هم همه 11 ماه کنارشان نبودند.ایشان 11 ماه هر شب در حرم شاه عبدالعظیم حسنی سخنرانی میکردند و به سیاست های ضد دینی رضا خان اعتراض داشتند.زمانی که رضا خان در طرح مبارزه با دینداری و روحانیت منبر ها را برداشته بود آیت الله شاه آبادی شبی را سرپا به سخنرانی پرداختند و فرمودند: این چاروادار(مکار) فکر می‌کند این منبر است که دارد حرف می زند؛ این منم که حرف می‌زنم نه منبر!پس از 11 ماه این تحصن با وساطت آیت الله مدرس و میزا عبدالنبی نوری که از علمای تهران بود به پایان رسید و شیخ به شرط خروج از تهران به تحصن پایان دادند.


*نکته پایانی اگر مانده بفرمایید .



ما در کارگاه غدیر پژوهی توفیقات خوبی داشتیم برای نمونه در 28 شهر بیش از 11 هزار نفر را سر کلاس های غدیرشناسی آورده‌ایم. انشالله به زودی آموزش مجازی غدیر شناسی را آغاز خواهیم کرد. از 18 اسفند ماه همزمان با سالروز ولادت حضرت زهرا(س) این بخش از فعالیت‌هایمان آغاز می‌شود و فضا را برای مباحثات و برگزاری کلاس ها بیش از پیش خواهد شد. این کلاس‌ها در فضای مجازی اغلب برای کسانی است که موقعیت حضور در کلاس های حضوری را ندارند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب