محمدعلی بهمنی: موسیقی از ترانه عقب مانده است
محمدعلی بهمنی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا درباره شرایط ترانه و ترانهسرایی در کشورمان اظهار داشت: «اگر با انصاف و دقت به آثار ترانهسرایان نگاه کنیم، باید اذعان کرد که ترانهها نسبت به گذشته بسیار مترقی شدهاند. هرچند ترانههای خوب بنا به دلایل مختلف، کمتر شنیده میشوند و اکثر ترانههایی که به اجرای موسیقایی میرسند، ترانههای ضعیف و آزاردهندهای هستند.»
شرکتهای موسیقی حاضر به سرمایهگذاری روی آثار ارزشمند نیستند زیرا از نظر آنها آثار خوب، به درد کنسرت و جذب مخاطب و سرمایه نمیخورد |
وی در تشریح موانع پیش پای ترانهها مترقی برای اجرای موسیقایی گفت: «در حال حاضر این شرکتهای موسیقی هستند که تصمیم میگیرند چه ترانههایی وارد عرصه موسیقی شوند. از آنجایی که ترانههای خوب و قوی به ملودیهای، خوانندهها و نوازندههای خوب نیاز دارد و گرد آوردن این مجموعه هزینهبردار است.»
بهمنی ادامه داد: «شرکتهای موسیقی حاضر به سرمایهگذاری روی آثار ارزشمند نیستند زیرا از نظر آنها آثار خوب، به درد کنسرت و جذب مخاطب و سرمایه نمیخورد. از طرفی کار کردن روی ترانههای مبتذل و سطح پایین (و به تبع آن آهنگسازی و خواننده و توازنده سطح پایین) هم برای آنها ارزانتر است و هم اینکه به درد کنسرتها میخورد.»
وی روی آوردن ترانهسرایان به انتشار مجموعه ترانه را، واکنشی طبیعی در مقابل نبود ظرفیت و پذیرش عرصه موسیقی در کشور خواند و گفت: «همانطور که گفتم ترانههای خوب، کمتر شنیده میشوند اما اگر کسی به دنبال ترانه خوب باشد، میتواند ترانههای بسیار خوبی را در مجموعه ترانههای منتشر شده بیابد.»
شاعر مجموعههایی مانند «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» و «من زندهام هنوز و غزل فکر میکنم» در پاسخ به این سوال که چه وجوهی از ترانههای امروزی رشد کرده، خاطر نشان کرد: «یکی از مهمترین دستآوردهای ترانههای امروزی، کمرنگ شدن مرز ترانگی و شاعرانگی در ترانههاست؛ به نحوی که وقتی برخی از ترانهها را میخوانی، کاملا شعر هستند. این اتفاق بسیار خوبی است و به نظر من اگر این موفقیت به عرصه موسیقی نیز راه پیدا کند، موسیقی ما را نیز متحول و مترقی خواهد کرد.»
تنها مشکلی که من در مجموعههای منتشر شده میبینم، یک نواختی آنها در قالب و ظاهر ترانههاست |
وی ادامه داد: «از طرفی ترانههای امروزی به لحاظ مفهومی بسیار قویتر از ترانههای مطرح در گذشته هستند. این رویداد را میشود در کار ترانه سرایان و زاویه نگاه شان به موضوعات و مفاهیم مختلف به وضوح دید.»
بهمنی که معتقد است رشد انتشار مجموعه ترانهها را باید در مجموع به فال نیک گرفت، اظهار داشت: «تنها مشکلی که من در مجموعههای منتشر شده میبینم، یک نواختی آنها در قالب و ظاهر ترانههاست، آنچنانکه عمده ترانهسرایان از قالب چهارپاره یا همان دوبیتیهای به هم پیوسته استفاده میکنند. این باعث میشود که آهنگسازان نیز اگر بخواهند کاری را روی این ترانههای بسازند، دچار یکنواختی شوند.»
وی افزود: «آن زمانی که من کار ترانهسرایی را آغاز کردم -یعنی سال 42- روال کار اینگونه بود که ترانهسرایان باید روی ملودیها ترانه مینوشتند. این مساله باعث میشد که ترانهسرا با روح ملودیها آشنا شود و حتی حداقل چند روزی را با آهنگساز بگذراند. بنابراین حاصل کار، اثری متفاوت بود که یکنواختی در ان وجود ندارشت.»
این شاعر و ترانهسرا ادامه داد: «اما این رویکرد در زمانه کنونی کمتر دنبال میشود. هرچند با توجه به گسترش حجم ترانه و ترانهسرایی، و البته رویکردهای مبتذلی که در عرصه موسیقی وجود دارد و به آن اشاره کردم، باعث شده که موسیقی در کشور ما ظرفیت ترانه را نداشته باشد. در مجموع باید بگویم موسیقی در حال حاضر خیلی از ترانه عقب است.»
وی در پایان افزایش تعداد کارگاههای ترانه و انتشار کتابهای نقد و تئوری در حوزه ترانه را اتفاقی خوشآیند خواند و گفت: «این رویدادها نشان از جدی بودن جریان ترانه دارد. در جلسات نقد ترانه، مباحثی مطرح میشود که به زوایای پیچیده و نادیده اشاره دارند. من به این جریان بسیار امیدوارم و فکر میکنم در آینده نیز شاهد رشد و ترقی بیشتر ترانه خواهیم بود.»
انتهای پیام/