گروه دانشگاه خبرگزاری آنا: در یادداشتی که چند روزی قبل نوشته و منتشر شد به 35 ویژگی استادان از دیدگاه مقام معظم رهبری اشاره شد، در این قسمت به دیدگاه ها، مطالبات و انتظارات معظم له از حوزه های مدیریتی دانشگاه ها می پردازم.
از نگاه ایشان دانشگاه مطلوب دارای مشخصه های زیر می باشد:
1- با ایمان
2- با انگیزه
3- دارای شور مقدس
4- رفتار اسلامی
5- علم آموزی مومنانه
6- تربیت کننده ی دانشمندان، مؤمن، مسلمان و صاحب نظر
همه خیال میکنند دانشگاه اسلامی که میگوییم، یعنی حجابها اینطوری باشد، پسرها آستین کوتاه نپوشند و زلفها بلند نباشد؛ اینها که معنای دانشگاه اسلامی نیست! دانشگاه اسلامی از لحاظ ایمان، انگیزه، شور مقدس، رفتار اسلامی و علمآموزی مؤمنانه، اینها شرط دانشگاه اسلامی است.
کاری کنید که دانشمندان مسلمان و مؤمن ما، در رشتههای مختلف علوم انسانی، صاحبنظرانی شوند که دنیا از نظرات اینها استفاده کند (1384/10/29بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیهالسّلام))
7- توجه توأمان به علم، دین و اخلاق
اگر دانشگاه ما یک دانشگاه علمیِ محض باشد، اما تویش دین و اخلاق نباشد، همان بلائی بر سر جامعهی ما و کشور ما و آیندهی ما خواهد آمد که بر سر جامعهی دانشمند غرب آمد. (1390/06/02بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها)
ما میخواهیم علم با اخلاق پیش برود. دانشگاه همچنان که مرکز علم است، مرکز دین و معنویّت هم باشد. متخرّجِ دانشگاههای کشور، مثل متخرّجِ حوزههای علمیه، دیندار بیرون بیاید. (1376/06/19بیانات در دیدار جمعی از پرستاران)
توقع ما از دانشگاه کشور و مرکز علم کشور این است که اگر یک جوان کماعتقادِ لاابالی وارد دانشگاه شد، در حالی از دانشگاه بیرون بیاید که عمیقاً متدین و دارای تعهد دینی و اخلاق دینی است؛ توقع ما از دانشگاه این است؛ مثل حوزهی علمیه. (1386/02/25بیانات در دیدار اساتید دانشگاههای استان خراسان در دانشگاه فردوسی)
8- متدیّن
جامعه باید جامعهی دینی باشد؛ در رأس آن هم دانشگاه است. دانشگاه باید دانشگاه متدین باشد. در مفهوم «متدین» از عرایض من تلقی غلط نشود. تدین به معنای معرفت عمیق دینی، ایمان عمیق و باور ژرف به دین و معارف دینی است، که طبعاً عمل به دنبالش میآید؛ باید دنبال این باشیم. (1390/06/02بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها)
دین به معنای تدین، یعنی پایبندی به احکام اسلامی، قبول، اذعان و تسلیم. هر کسی در دانشگاهفکرش این باشد که این حرفها را رها کنید و حالا بگذارید درسشان را بخوانند، این فکر، غلط و مردود است. باید درسشان را با تدین بخوانند. (1369/05/23بیانات در دیدار با وزیر و مسؤولان وزارت فرهنگ و آموزش عالی و رؤسای دانشگاههای سراسر کشور)
9- برگزاری جلسات نقد ، پرسش و پاسخ برای اینکه اساتید در جریان امور قرار بگیرند.
اساتید باید در جریان مسائل قرار بگیرند. لازم است جلسات نقد و پرسش و پاسخ میان مسئولین و دانشگاهیان تشکیل شود. (1390/06/02بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها)
10- هدایت کردن پایان نامه ها به سمت حل مشکلات کشور
نود درصد پایاننامهها باید متوجه به حل مشکلات کشور باشد. (1390/06/02بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها)
11- پرداختن به معارف دینی
12- پرداختن به الگوهای دینی
13- توسلات به پروردگار
14- توسلات به ائمه (علیهم السلام)
15- خواندن دعای عرفه
16- برگزاری مراسم اعتکاف
17- اقامه ی نماز جماعت
در محیط دانشجوییِ جوان، پرداختن به معارف دینی، پرداختن به الگوهای دینی، توسلات به پروردگار، توسلات به ائمه (علیهم السلام)، خواندن دعای عرفه، برگزاری مراسم اعتکاف و خواندن نماز جماعت، بسیار خوب است. (1384/02/19بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان)
18- رعایت انضباط
در دانشگاه انضباط لازم است. حالا اگر یک وقت در یک جائی در باب انضباط و اِعمال انضباط یک خرده تندروی بشود، من نمیدانم - ممکن هم هست - لیکن بالاخره انضباط هم لازم است، امنیت هم لازم است. نمیشود محیط دانشگاه را رها کرد. آماج خیلی از توطئههای دشمن، اصلاً محیط دانشگاه است. (1389/05/31بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان)
19- جدی گرفتن ارتقاء تفکر دینی دانشگاهیان
20- پیشگیری از بروز خلاء فکری در دانشجویان و روشنفکران
به هرحال مسئلهی ارتقاء فکر دینی در دانشگاهها را بسیار جدی باید گرفت و مراقب باشید خلأ فکری برای دانشجوی ما و روشنفکر دانشگاهی ما به وجود نیاید. (1386/07/09بیانات در دیدار اساتید و رؤسای دانشگاهها)
21- تربیت چمران ها
توقعی که ما داریم این است که فرآوردهی دانشگاه جمهوری اسلامی - نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده - چمرانها باشند؛ نه اینکه چمرانها یک استثنا باشند. این امید، امید بیجائی نیست. (1389/04/02بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیئت علمی دانشگاهها)
22- تقویت بنیه ی اعتقادی جوانان
آنچه که به نظر بنده در درجهی اول اهمیت قرار دارد، فکر و دل مخاطبان شماست؛ اولاً فکر، ثانیاً دل. فکر به معنای این است که بایستی بنیهی اعتقادی این جوان را تقویت کنید. بنیهی فکری جوان را باید جوری تقویت کنید که نه فقط متأثر از عوامل سلبی و معارض و معاند نشود، بلکه بتواند بر روی محیط خود اثر هم بگذارد؛ باید بتواند نورافشانی کند، محیط خودش را با مبانی و معارف اسلامی آشنا کند، در این راه پیشقدم باشد، نیروی پیشرو باشد. از لحاظ فکری بایست یک چنین حالتی پیدا کند. (1389/04/20بیانات در دیدار اعضای نمایندگی رهبری در دانشگاهها)
23- مماشات ، همراهی و همکاری بین مسئولان دانشگاه و تشکل ها
هم مسئولان دانشگاهی کشور و هم تشکلها سعی کنند نسبت به همدیگر مماشات و همراهی و همکاری داشته باشند. مواردی آدم میشنود که این همکاریها یا وجود ندارد یا تعارض وجود دارد (1390/05/19بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
24- پیشرفت علمی
25- پیشرفت اندیشهی سیاسی
26- عمق اندیشهی دینی و ایمان دینی
27- عمق معرفت دینی
28- روشنبینی دینی
29- دست یافتن به قلمروهای جدید؛ هم در زمینهی علم، هم در زمینهی سیاست، هم در زمینهی معرفت دینی در محیط دانشجوئی
آن چیزی که ما از محیط دانشجوئیمان انتظار داریم، پیشرفت علم، پیشرفت اندیشهی سیاسی، عمق اندیشهی دینی و ایمان دینی، عمق معرفت دینی و روشنبینی دینی، دست یافتن به قلمروهای جدید؛ هم در زمینهی علم، هم در زمینهی سیاست، هم در زمینهی معرفت دینی در محیط دانشجوئی است. (1386/07/17بیانات در دیدار دانشجویان نخبه و نفرات برتران کنکور و فعالان تشکلهای سیاسی فرهنگی دانشگاهها)
30- پیوند بین دانشگاه و صنعت
نکتهای که من ازاوّل روی آن تکیه کردم و هنوز هم به طورکامل تحقّق پیدا نکرده، مسئله ی پیوند علم وصنعت ، دانشگاه و صنعت، مراکزتحقیقی وصنعت است (1392/07/17بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هفتمین همایش ملی نخبگان جوان)
31- تربیت افرادی که نظام بتواند به آنها تکیه کند
دانشگاه نظام جمهوری اسلامی، باید کسانی را تربیت بکند که تکیهی این نظام، به آنها باشد. یعنی این نظام، از لحاظ علمی و عملی و مدیریت و گشودن گرههای ریز و درشت بر سر راه زندگی این ملت، به آنها تکیه کند. (1369/05/23بیانات در دیدار با وزیر و مسؤولان وزارت فرهنگ و آموزش عالی و رؤسای دانشگاههای سراسر کشور)
31- پرهیز از خط و خط بازی
برای خاطر خدا، دور این مسایل خط و خطبازی را هم در محیط دانشگاه قلم بگیرید و نگذارید گسترش پیدا کند. شما که رؤسا هستید، جلویش را بگیرید. این مسایل اختلافات و نزاع سیاسی و خطبازیها، واقعاً ضرر زده است. در دانشگاه، در این سالهایی که من اطلاع دارم، اکثریتی دانشجوی بیمبالات و بیتقید نسبت به دین و مسایل دینی - نمیگویم بیاعتقاد - مشغول کار خودشانند و اقلیتی معتقد به دین، به دو، سه گروه تقسیم شدهاند و به سروکلهی هم میزنند! این، بلاهت است. (1369/05/23بیانات در دیدار با وزیر و مسؤولان وزارت فرهنگ و آموزش عالی و رؤسای دانشگاههای سراسر کشور)
32- تربیت جوان مسلمان و متخصص و عالم مسلمان
دانشگاههای ما، وظیفهی تربیت جوان مسلمان و متخصص و عالم مسلمان - نه صرفاً عالم - را بر دوش خودشان احساس کنند (1369/06/01بیانات در دیدار با رئیسجمهور واعضای هیأت وزیران، در آستانهی هفتهی دولت)
33- آموزش علم توأم با تقویت تفکر و بینش صحیح و خط درست و هدایت دانشجو
اگر فرض کنیم کسی نسبت به انقلاب، هیچ معرفت یا اعتقادی نداشته باشد و وارد دانشگاه بشود، اینطور نیست که ما مطمئن باشیم که این شخص، فردا که از دانشگاه بیرون میآید، فرد انقلابیِ مؤمنی بیرون آمده است؛ درست است؟ عکسش، مصادیقی دارد؛ مصادیق کمی هم ندارد. کسانی هستند که در محیطهای خانوادگی یا محیط شهری خودشان، به انقلاب و اسلام و مبانی انقلابی معتقدند؛ اما به دانشگاه که میآیند، کمرنگ میشود، یا بیتفاوت میشوند، یا - همانطور که اشاره کردند - جذب یک جاذبههای علیالقاعده منافی با تفکر و حرکت انقلابی میشوند؛ اما آن طرف قضیه که متوقع است، وجود ندارد. ما باید کاری بکنیم که در دانشگاه، وقتی دانشجو وارد شد، اینجا به عنوان مرحلهیی باشد تا همچنانکه بر علم خود میافزاید، بر تفکر و بینش صحیح و خط درست و هدایت خودش هم بیفزاید. (1369/06/11بیانات در دیدار با اعضای شورای مرکزی جهاد دانشگاهی، به مناسبت سالگرد تأسیس این نهاد)
34- ترجیح افراد متعهد به غیر متعهد حتی در صورت تخصص بالاتر متخصص غیر متعهد
ما از تخصصها استفاده میکنیم؛ اما هیچگاه در هیچ موردی، در دَوَران امر بین متعهد و غیرمتعهد، غیرمتعهد را ترجیح نمیدهیم - البته در صورتی که آن کار از او بربیاید - والّا اگر غیرمتخصص بود، اصلاً سراغ او نمیرویم. ما نمیگوییم اگر متعهد و غیرمتعهد مساوی بودند، ما متعهد را میآوریم؛ نه، حتّی اگر نامساوی هم باشند، غیرمتعهد را نمیآوریم. (1369/06/18بیانات در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرّسین دانشگاهها)
35- عدم تسری دعواهای بیرون از دانشگاه به داخل دانشگاه
بشدت مراقبت کنید که دیگر این دعواهای بیرون دانشگاهی، داخل دانشگاه نیاید. این، به ضرر دانشگاه و انقلاب است. (1369/06/18بیانات در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرّسین دانشگاهها)
36- انتظارات از دفتر نمایندگی رهبری در دانشگاه ها
با نصیحت، با موعظهی حسنه، با رفتار خوب، باید دل جوان را نرم کرد؛ او را به خشوع و توسل و توجه و تذکر آشنا کرد؛ نماز را برای او درست تبیین کرد؛ ذکر الهی را برای او درست تبیین کرد. این میشود پشتوانهی آن فکر. اگر این شد، آن وقت آن استقامت فکری دیگر بیزوال خواهد بود. در میدان عمل، این لینت قلب، این توجه و تذکر، به درد انسان میخورد؛ اوست که انسان را محکم نگه میدارد؛ این چیز لازمی است. این دو چیز را باید در جوان تقویت کرد. باید کلاس معارف بگذارید؛ معارف متقن با زبان روز، متناسب با فکر دانشجو، متناسب با ادبیات دانشجو بایستی ارائه بدهید؛ اینها کارهای لازم و اجتنابناپذیری است. به لسان قوم حرف زدن، یک مصداقش اینجاست. با زبان دانشجو باید حرف زد. اگر چنانچه انسان با ادبیات محیط جوان و محیط دانشجوئی آشنا نباشد، از این ادبیات استفاده نکند، راه ارتباط فکری بسته خواهد شد و تأثیرگذاری کم خواهد شد. در بخش موعظهی حسنه - که حالا من تعبیر «تربیت» را به کار نمیبرم، چون تربیت یک معنای اعمّی دارد - به نظر من علاوهی بر مسئلهی زبان، مسئلهی رفتار لازم است. همین «کونوا دعاة النّاس بغیر السنتکم» که گفته شده، اینجاست. چیزی که دلها را نرم میکند، بلکه عنادها را به زانو در میآورد، آدمهای معاند را به زانو در میآورد، رفتار درست است، رفتار خوب است. البته رفتار خوب، شامل اخلاق خوب، تواضع، صداقت در گفتار، صداقت در موضعگیری، صراحت در بیان حقیقت و بلندنظری نسبت به امور مادی و دنیوی میشود .بهترین راهش همین است: اولاً لسان موعظه و نصیحت - برادرانه، و در مواردی پدرانه و مشفقانه - ثانیاً رفتار و عمل. نباید پشت میز و توی اتاق حبس شد. شکل اداری پیدا کردنِ ما مجموعهی روحانی و مجموعهی آخوند، به نفع ما نیست. هر مسئولیتی هم در هر جا داریم، این حالت طلبگی خودمان، حالت آخوندی خودمان، حالت روحانی خودمان را - که انس با مردم، رفتن میان مردم، گفتن به زبان مردم، شنیدن درددل مردم است - باید از دست ندهیم. البته ما هر دو جورش را در بین روحانیون دیدهایم. کسانی بودهاند که هیچ سمت رسمی و اداری و اینها هم نداشتند، در عین حال رفتارشان با مردمی که با آنها مواجه بودند، مثل رفتار یک آدم اداری، خشک، بیانعطاف، بیتوجه، بیمحبت و بیلبخند بوده است. عکسش را هم دیدهایم. کسانی هم بودهاند که مسئولیتهای اداری داشتند، اما در همان گوشهای و ضلعی که با مردم تماس پیدا میکردند، رفتار محبتآمیز، رفتار پدرانه، رفتار مشفقانه و دلسوزانه با مردم داشتند؛ این خوب است، این درست است. پس این هم یک مسئله است؛ یعنی حبس نشدن مجموعه در قالبهای سازمانی. این حالتی که در بین روحانیت شیعه وجود داشته - اینکه با مردم مأنوس است، از مردم مرتزق است، نسبت به مردم مشفق است، دردهای مردم دردهای اوست - این را باید حفظ کنید؛ این چیز خیلی مهمی است. فعالیتها را به نفع بخش صف، در مقابل ستاد، تعدیل و تنظیم کنند؛ یعنی بیشتر به صف بپردازند تا به ستاد؛ به نیروی داخل میدان بپردازند. (1389/04/20بیانات در دیدار اعضای نمایندگی رهبری در دانشگاهها)
*عضو هیئت علمی و مدیرگروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
انتهای پیام/