دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت/ دنیا حیدری

بازی با افکار عمومی

آیا می‌توان امیدی به برچیدن فساد در فوتبال داشت؟ فسادی که مسئولان بارها آن را حاشیه‌سازی و توهم رسانه‌ها خوانده‌اند، توهمی که البته مجلس با تهیه پرونده قطوری از آن مهر تأیید بر گفته رسانه‌ها زده است.
کد خبر : 229817

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های دیگر آنا، فساد در فوتبال تمامی ندارد، چراکه هیچ اقدامی برای براندازی آن انجام نمی‌شود و نهایتاً پرداختن به آن پرونده‌ای قطور می‌شود برای آنکه گوشه طاقچه یا درون گنجه‌ای خاک بخورد!
این داستان سر دراز دارد و یافتن سرنخ کلاف پیچیده‌اش کار چندان آسانی نیست، وقتی در پی هر کنکاش کوچک و بزرگ به یک نام بزرگ و آشنا برمی‌خورید که گذشتن از آن بیش از پیش غیرممکن می‌شود. سدهایی که نه فقط مانع براندازی فساد در فوتبال است که خود گاهی جزئی از این داستان ناخوشایند و پرونده قطوری است که کمتر کسی همت و جرئت بررسی آن را دارد. پرونده‌ای با دانه درشت‌هایی که این‌بار نه از سوی رسانه‌ها که از سوی نماینده‌های مردم در خانه ملت به آنها اشاره شده، اما باز هم راه به جایی نبرده است!
نمونه‌های کوچک و بزرگ سدهای اینچنینی را می‌توان امروز به وفور در فوتبال دید، مثلاً آنجا که یک اسپانسر به واسطه رفاقت با مسئولی بالارتبه در وزارت ورزش می‌تواند برای فوتبال تعیین تکلیف کند، پول هنگفت دو باشگاه را بخورد و ککش هم نگزد و برای پرداخت طلبی که تیم‌های مطرح از او دارند، دست به جیب نشود و در پی اعتراض آنها شرط بگذارد که بدهی در ازای پیش‌پرداخت قرارداد جدید پرداخت خواهد شد. یعنی تمدید اجباری قرارداد یا زدن قید میلیاردها تومان پولی که نه از جیب اسپانسر که از جیب مردم و هواداران جمع شده است. این نمونه‌ کوچکی از صدها فسادی است که حول فوتبال می‌چرخد و وزارت و مسئولان چشم بر آن بسته‌اند. فساد حمایت شده‌ای که افتخاری را برای دریافت طلبی که حق تیمش است، مجبور به پذیرش اجباری تمدید قرارداد می‌کند و طاهری را به استعفا وامی‌دارد، استعفایی که راه‌حلی موقت است وقتی در مدت زمانی اندک بار دیگر باید با آن دست و پنجه نرم شود و باز هم فریاد جدایی سردهد آن هم بابت فشارهای غیرمنطقی و غیرقانونی که به او و تیمش وارد می‌شود.
داستان فساد فوتبال اما پیچیده‌تر و فراتر از اسپانسری است که با حمایت‌های خاص زیرآبی می‌رود و زور می‌گوید و از پرداخت حق تیم‌ها طفره می‌رود. در تمام هزار توی فوتبال می‌توان نمونه‌های زیاد و مشابهی دید که گاهی افکار عمومی را به بیراهه می‌برد و شاید هدف از مطرح شدن آن چیزی جز منحرف کردن ذهن مردم نباشد. درست مثل آنچه این روزها در خصوص پرداخت حقوق کرش، سرمربی تیم ملی از محل درآمد باشگاه‌ها از سازمان لیگ مطرح می‌شود. تحلیل‌ها و خبرهایی که می‌تواند موضع‌گیری‌های سفت و سختی علیه سرمربی تیم ملی ایجاد کند، آن هم درست در روزهایی که می‌توان زاویه را در رفتار و گفتار کرش با رئیس فدراسیون دید، آن هم زمانی که طرفین نیاز به حمایت افکار عمومی دارند. در چنین روزهایی مطرح شدن اینکه دریافتی کی روش از سازمان لیگ و حق باشگاه‌هاست، مسئله بسیار مهمی است، چراکه دلیلی ندارد مطالبات سرمربی تیم ملی از جیب تیم‌ها و باشگا‌‌هایی پرداخت شود که خود با مشکلات مالی زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و بابت همین مشکلات بود که در طول همین یکی، دو ماه اخیر بارها خطر حذف از لیگ قهرمانان آسیا را بیخ گوش خود احساس کردند، اما مطرح شدن چنین مسائلی در این مقطع زمانی سؤالات دیگری را به دنبال دارد؛ اینکه چرا باید این پول از حق باشگاه‌ها پرداخت شود و اینکه مگر فدراسیون هیچ منبع درآمد دیگری ندارد یا پول‌هایی که باید به کرش داده می‌شد، کجا رفته که حالا فدراسیون باید برای پرداخت طلب کرش به مال باشگاه‌ها و حق آنها دست‌درازی کند و آیا مطرح شدن چنین مسائلی در این مقطع زمانی برای شفاف‌سازی است یا منحرف کردن افکار عمومی و یارکشی؟!
رسیدگی به مسائل و مشکلات فوتبال و برچیدن بساط فساد نباید کار چندان سختی باشد، البته نه تا وقتی که آنها در رأس امور هستند و برای مبرا کردن خود توپ را به زمین دیگری می‌اندازند و به راحتی چشم بر تخلفات آشکاری چون داستان‌ اسپانسر سابق پرسپولیس می‌بندند، چون حمایت مسئولان بالا رده را دارند! حمایتی که حتی تا یک قدمی حذف سرخابی‌های پایتخت از لیگ قهرمانان آسیا نیز پیش رفت، اما آقایان را به عقب‌نشینی وانداشت! حتی یک قدم. حال با این نوع نگاه، ‌آیا می‌توان امیدی به برچیدن فساد در فوتبال داشت؟ فسادی که البته مسئولان بارها آن را حاشیه‌سازی و توهم رسانه‌ها خوانده‌اند، توهمی که البته مجلس با تهیه پرونده قطوری از آن مهر تأیید بر گفته رسانه‌ها زده است، اما چه سود وقتی این پرونده به شیئی زینتی در گوشه طاق تبدیل شده است!


منبع: جوان


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب