اگر انقلاب اسلامی نبود موشکهای ایران تهدیدی برای آمریکا محسوب نمیشد
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، رهبر انقلاب، روزگذشته طی سخنانی به صراحت اعلام کردند که ایران بابت قدرت دفاعی کشورش با کسی مذاکره و چانهزنی نمیکند، بلکه راه اقتدارش را ادامه خواهد داد. در این خصوص مایکل استفانز، کارشناس حوزه خاورمیانه اندیشکده سلطنتی مطالعات امنیت دفاعی انگلیس گفتوگویی کرده است؛ این اندیشکده مرکز تحقیقاتی انگلیسی است که تخصص آن پژوهش روی مسائل نظامی و امنیتی است.
چرا آمریکاییها اصرار دارند سیستم دفاعی نظامی ایران را به چالش بکشند؟
فکر نمیکنم اروپا یا آمریکا مشکلی با سیستم نظامی دفاعی ایران داشته باشند. مساله درخصوص تسلیحات تهاجمی است که میتواند منافع غرب و همچنین متحدان آنها در حاشیه خلیج فارس را تهدید کند. در حال حاضر برخلاف آنچه دونالد ترامپ مدعی شده، ایران به تعهدات خود در برجام پایبند بوده است و باید بدانیم که کشورهای اروپایی به این مساله واقفند و به صورت کامل حامی حفظ برجام هستند. تفاوتهایی میان رویکرد کشورهای اروپایی و آمریکاییها وجود دارد؛ کشورهای اروپایی نمیخواهند درگیر اینگونه چالشها با ایران شوند و اولویتهای مهمتری دارند.
شما از موشکهای ایران بهعنوان ادوات نظامی تهاجمی نام بردید. این تجهیزات تهاجمی کارکرد دفاعی دارد و از تهدیدات احتمالی آمریکا و سایر دشمنان ایران پیشگیری میکند. به زعم شما چطور میشود آمریکا و انگلیس که از بزرگترین تولیدکنندگان و فروشندگان تسلیحات تهاجمی در دنیا هستند برای ایران چنین تصمیمی بگیرند؟
هیچکس منکر حق ایران در دستیابی و توسعه سیستم نظامی- دفاعی نیست ولی همانطور که میدانید تنش زیادی میان تهران و واشنگتن وجود دارد که به آغاز انقلاب ایران برمیگردد. هر دو طرف تحرکات نظامی یکدیگر را بهعنوان تهدیدی برای منافع خود تلقی میکنند. حالا در نظر بگیریم که انقلابی صورت نگرفته و هنوز شاه در ایران بود، آیا آن موقع نیز مساله هستهای یا برنامه موشکی ایران تهدید تلقی میشد، نه به هیچوجه اینگونه نبود. آمریکاییها به انقلاب ایران بهعنوان یک تهدید برای خودشان و منطقه نگاه میکنند، برای همین هر گونه توانایی در ایران تهدیدی برای آنها محسوب میشود. عامل دیگری که باعث میشود آمریکاییها بخواهند توان ایران را کاهش دهند تنش میان ایران و ریاض است. عربستان متحد مهمی برای آمریکا محسوب میشود، آنها افزایش توان ایران را تهدیدی برای خود و غربیها خود را متعهد میدانند که نگرانیهای آنها را برطرف کنند.
تجربه نشان داده است که فشار غربیها شروع میشود و پایانی در آن نیست. فشار زیادی به ایران درخصوص برنامه هستهایاش آوردهاند تا اینکه ایران موافقت کرد درباره آن مذاکره کند. حالا میبینیم مساله موشکی مطرح میشود. شاید اگر ایران درباره مسائل موشکی کوتاه بیاید و مذاکره کند فشارهای بعدی روی پرونده حقوق بشر و مسائل دیگر باشد. تجربه رفتار آمریکاییها با لیبی، عراق و حتی کره شمالی نشان میدهد که مساله آمریکاییها برنامه هستهای یا برنامه موشکی ایران نیست، بلکه آنها میخواهند با تفکر مقاومت و توان اجرایی آن مقابله کنند.
ایران تلاش میکند در مقابل آمریکا و برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس بازدارندگی نظامی ایجاد کند و این یک تدبیر و روش کلاسیک نظامی است. ایران اعلام میکند که برنامه موشکیاش دفاعی است و آمریکا و متحدانش میگویند این برنامه تهاجمی است؛ البته این را هم در نظر بگیریم کسی درباره خرید گسترده تسلیحات نظامی توسط کشورهای حاشیه خلیج فارس صحبت نمیکند. مساله اصلی برنامه موشکی ایران نیست، بلکه وجود رقابت در خاورمیانه است. شرایط منطقه و جهان در حال تغییر و تحول است، غرب باید بداند که در حوزههایی ناگزیر است با ایران همکاری کند. دوباره تاکید میکنم که مسائل از نقطهنظر آمریکا و اروپا همیشه یکی نیست نگاه و خط فکری قویای وجود دارد که بر این باور است ایران میتواند نقش بسیار سازندهای در منطقه داشته باشد، ولی این نگاه توسط گروهی در آمریکا به چالش کشیده میشود. در غرب اتفاق نظری درخصوص نحوه تقابل یا همکاری با ایران وجود ندارد.
اگر قرار به تهدید باشد برد موشکهای ایران بیشتر اروپاییها را تهدید میکند تا آمریکا. چرا ما موضعگیری در برنامه موشکی ایران را بیشتر از اینکه از اروپاییها بشنویم از آمریکاییها میشنویم.
اولا انگلیس بهشدت درگیر مساله برگزیت و خروج از اتحادیه اروپاست و شاید کمتر فرصت پرداختن به این مساله را داشته باشد، ولی در کل، موضع کشورهای اروپایی همکاری با ایران است نه مقابله با ایران. با این وجود ما هم مانند آمریکا روابطی با کشورهای حاشیه خلیج فارس داریم که آن را باید در سیاستهایمان در نظر بگیریم.
بسیاری از کارشناسان درباره لزوم برقراری ثبات در غرب آسیا حرف میزنند و لازمه این کار را کاهش قدرت ایران اعلام میکنند برای ایجاد ثبات میتوان تبادلات تجاری و اقتصادی را با ایران توسعه داد، چرا غربیها جنگ و خشونت را انتخاب میکنند.
اقلیتی تاثیرگذار در آمریکا وجود دارند که تقابل با ایران را به همکاری ترجیح میدهند و تخریب توافق هستهای را فرصتی برای افزایش تنش و فشار به ایران میدانند و این اختلاف نگاه در غرب درخصوص ایران روزبهروز نمایانتر میشود. منافع بسیاری از کشورها ایجاب میکند که با ایران تبادلات اقتصادی داشته باشند، ولی تلاش میشود با بیثبات نشان دادن ایران و همچنین ایجاد محدودیتها مانع این کار شوند.
ایران با وجود عدم تمایل به مذاکرات هستهای به هرحال این مذاکرات را پذیرفت و به تعهدات خود عمل کرد. چرا فکر میکنید مساله موشکی و برنامه نظامی ایران بهعنوان یک خط قرمز یا یک مذاکره تلقی میشود.
مساله موشکی و قدرت نظامی برای ایران نشاندهنده اقتدار و استقلال و همچنین توانایی حفاظت از تمامیت ارضیاش است و این مساله برای هر کشور دیگری هم ممکن است وجود داشته باشد؛ فارغ از اینکه این کشور در کدام نقطه از جهان وجود داشته باشد. هیچ کشور مستقلی دوست ندارد به او دیکته کنند که چه کار کند و چه کار نکند. به نظرم پیام آیتا... خامنهای این است که برنامه موشکی و نظامی ایران قانونی و مشروع است. هر کشور دیگری هم باشد این کار را انجام میدهد؛ واکنش ایران، واکنشی غیرعادیای نیست.
ایران متهم میشود که برنامه موشکیاش منجر به بیثباتی منطقه خواهد شد. این در صورتی است که کسی درباره برنامه هستهای نظامی اسرائیل در منطقه صحبت نمیکند، چرا برای افزایش ثبات در منطقه فکری به حال اسرائیل نمیشود، آیا دلیلش این است که اسرائیل در جبهه غرب قرار دارد؟
شاید دلیلش این باشد که اسرائیلیها هیچ موقع به صورت رسمی اعلام نمیکنند تسلیحات هستهای دارند و به همین دلیل این کار را برای کشورهای غربی سخت میکند که آنها را تحتفشار قرار دهد، ولی با وجود این اگر اسرائیلیها رسما اعلام کنند تسلیحات هستهای دارند و بر فرض، آمریکا به آنها بگوید تسلیحات هستهای خود را کنار بگذارید قطعا آنها خواهند گفت نه و این کار را نخواهند کرد.
به نظرم در شرایطی قرار داریم که اگر بخواهیم برنامه هستهای اسرائیل را به چالش بکشیم به جایی نخواهیم رسید و موفقیتی وجود نخواهد داشت.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/