ایجاد مفصلبندی نظارتی جدید
به گروه رسانههای دیگر آنا، ارزیابیهای مردم از عملکرد دم و دستگاه حکمرانی، نشان میدهد که آنها خواهان یافتن رد پاهای محکمی از ارزشهای انقلابی مانند عدالت، ساده زیستی مسئولان، حمایت از مستضعفان، استقلال، آزادی و حریت، و ... هستند. در موضوعی مانند واکنشهای سایبری به ماجرای کارگران اراک، این حقیقت معلوم بود. مردم، از این بیش، میخواهند مطمئن شوند که انقلاب در مسیر خود، گامهای روشنی به سوی تحقق هر چه کاملتر این ارزشها بردارند.
این، یک مسئولیت مبرم است که نقطه رجوع آن، مقام ولایت فقیه بوده است که سمبل محوریت ارزشهای اسلامی و انقلابی و سبک مردمسالاری دینی در نظام حکمرانی ماست. ولی گستردگی حیطه عملکردهای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای و بینالمللی، و همچنین عظمت تعهدات داخلی حکومت، لازم گردانیده است تا این نظارت نهادیتر و مؤثرتر اعمال گردد. نظارتهای اداری، نظارتهای حقوقی، و نظارتهای مردمی صورت میگیرند، ولی نظارت هوشمند و منعطف از موضع حفظ ارزشهای انقلابی، همواره و تا به امروز، از سوی مقام معظم رهبری و آن هم در مواقع مبرم و جدی صورت میگرفته است. اکنون، وقت آن است تا خبرگان و همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام، به عنوان عالیترین مراجع تشخیص مصادیق ارزشها، به این روند کمک کنند.
دستور العملهای ویژه مقام معظم رهبری خطاب به اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین سخنان ایشان در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، هر دو، مؤید این تشخیص است. این که به نظارت نهادی جدی برای پایش پیشبرد ارزشهای انقلاب نیاز است، و اکنون وقت آن است که این دو نهاد، سازمانهای نظارتی تازهای را سازمان بدهند. در این زمینه برخی نکات تحلیلی را تقدیم میداریم، امید که طرح آنها مفید باشد:
در گام اول، به نظر میرسد که باید رایجترین نوع کمکاریها و ضعفهای عملکردی درون کشور شناسایی شوند. هر یک از اعضای عالیرتبه مجلس خبرگان یا مجمع تشخیص مصلحت نظام، در حوزه انتخابیه یا اقامت خود، به این آسیبها و نقاط ضعف واقف هستند، ولی مهم، تعیین اولویتها در سطح کشور است. باید نحوی تعامل و همکاری در درون و تشکیلات مجلس خبرگان تدبیر شود، تا اطلاعات در این زمینهها مبادله شوند، و بالاترین اولویتها با کارآیی و بدون فوت وقت شناسایی شوند.
در گام بعد، باید عملکردهای سازمانها و نهادهای حکمرانی، با ارزشها و معیارهای مصرح و مشخص انقلابی سنجیده شوند. یکی از مسائل رایج نظارتی این است که عملکردها را با گذشته یا با عملکرد سایر نهادها بسنجند، در حالی که این نحوه سنجش خطاست و موجب سرخوردگی مردم از پیشبرد ارزشها میشوند؛ بالاخره در یک نقطه باید به مردم تضمین داده شود که هر چند نه همین حالا، ولی بالاخره در موقعیتی در آینده ارزشها تحقق معنادار و کاملی خواهند یافت. اقدام درست در این زمینه عبارت است از مقایسه مستمر و دقیق عملکردهای حکومت با استانداردها و معیارهای انقلابی و ارزشی و اثبات این حقیقت به مردم که مرجعی از جانب آنها با دقت و با یک توش و توان سازمانی مطمئن، پیگیر تحقق بلند مدت ارزشهای انقلاب است و روندها را پایش میکند.
این نیز مهم است که نمونههای ایدهآل و مطلوب تشویق شوند؛ اشاره هدفمند به عملکرد مطلوب بخشها و دستگاههای لایق و کارآمد میتواند باعث الگوسازی و مشخص شدن نقشه راه برای بهبود عملکردها در آینده شود. این کار ظرافتهایی دارد که اگر مراعات شوند، سازمانهای تشویق شده احساس حاشیه یلگی در آینده نخواهند کرد، و در عین تقویت، خود را از نظارت مبرا نخواهند شمرد.
نکته بعد این است که نظارت دو نهاد عالی مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، به عنوان دو جایگاه عالی رتبه، نباید از جانب دستگاههای دولتی و قضایی و مقنن، به عنوان یک امر خاص و تعجبآور به نظر برسد. در صورتی که این نظارت به صورت منظم انجام شود، دیگر به آن، به عنوان امری عجیب و شوکآور نگاه نخواهد شد. مستمر و بیاغماض و عادلانه بودن این نظارت، یک شرط مهم توفیق آن خواهد بود.
موضوع پسین آن است که مردم و بویژه فعالان سیاسی را از همه جناحها و سلیقههای فکری، باید در امر نظارت بر عملکردها مشارکت داد. برای این کار میتوان گزارشهای مستمری از روندهای ارزیابی و نظارت مراجع عالی در اختیار مردم قرار داد تا آنها از نقاط حساس آگاه شوند و توجه خود را به آنها و امکان اصلاح آنها معطوف بدارند. این مهم است که از تکرار عملکردهای ضعیف جلوگیری شود، تا اطمینان مردم برای مشارکت هر چه بیشتر فراهم گردد.مطلب دیگر آن است که باید بهترین زمان و نحوه را برای مداخله در روندهای سیاسی انتخاب کرد. نظارتها باید بهنگام و روزآمد و در عین حال به شیوه و در حال و هوایی مؤثر واقع شوند. این، نیاز به دریافت مشاورههای هوشمند از نظامهای تخصصی مرتبط با بخشهای مختلف دارد. در همین ارتباط، مهم است که نظارتهای عالی رتبه از جانب مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، در محیطی آرام و اتمسفر مثبت انجام شود.نکته آخر این که روابط عمومی مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، باید بر مبنای یک شعار مهم فعالیت کنند: «هم صحبت از گذشته، هم سخن از آینده». جستن عیوب و اشکالات، نباید موجد دریغ و دیدگاه منفی نسبت به آینده شود. بلکه بر عکس، باید محرک کوششها برای شکلگیری آینده بهتر شود. واضح است که در مسیر انقلاب به پیشرفتهای مهمی در همه زمینهها دست یافتهایم و البته اشکالاتی هم داشتهایم. یکی از دشواریهای وضع و حال امروز ما، شیوه نقد و ارزیابی است، چرا که نهایتاً موجب یأس و سرخوردگی میشود، در حالی که هدف و منظور معقول از ارزیابی بهبود آینده است.
منبع:رسالت
انتهای پیام/