بنی اعتماد: منتقدان باید دلیل بیاورند که چه چیز سفیدی را سیاه نشان دادهام؟
به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی برنامه «هفت»، محمود گبرلو مجری و تهیهکننده برنامه «هفت» در صحبتهای آغازین خود ضمن اشاره به جشنواره بینالمللی فیلم شهر گفت: «فیلم دیدن برای جوانان جامعه شهری یک لذت و سرگرمی است، آنها به سینما و فیلم علاقمندند، بنابراین بهتر است فیلمهایی ساخته شود که مورد علاقه جوانان باشد تا هم باعث گردش مناسب برای تولید سینمای ایران شود و هم مخاطب بتواند بهره لازم از سینما به دست آورد.»
گبرلو در ادامه از زنده یاد «مهران دوستی» گوینده توانای رادیو و مجری تلویزیون یاد کرد و اظهار کرد: «مهران دوستی از گویندگان خوب رادیو بود که صدای گرمش در سالهای دفاع مقدس حماسه ایجاد میکرد.»
بخش نخست برنامه «هفت» به گفتگو با رخشان بنیاعتماد بانوی نجیب سینمای ایران و کارگردان فیلم «قصهها» اختصاص داشت.
رخشان بنیاعتماد در پاسخ به این سئوال که آیا از ابتدا به سینما علاقهمند بوده یا خیر گفت: «به دلیل علاقه وارد سینما نشدم، شرایطی در ابتدای زندگیام به وجود آمد که باعث شد وارد این عرصه شوم، به دلیل رسیدن به شغل مورد علاقهام که معماری بود وارد تلویزیون شدم.»
وی ادامه داد: «بعد از یک سال کار در تلویزیون، نظرم تغییر کرد و وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شدم.»
بنیاعتماد با بیان اینکه سینما برای من یک وسیله است نه هدف، گفت: «شانس داشتن سینما به عنوان یک تریبون را به دست آورده ام و این چیزی نیست جز تعلق نسبت به همه کسانی که تریبونی برای زدن حرفهایشان ندارند و این نگاه از ابتدا همواره با من بوده و به همین دلیل سینما خیلی برایم جدی است.»
بنیاعتماد ادامه داد: «سینما فراتر از تصور یک کار هنری لذت بخش، یک درد مقدس برایم است.»
کارگردان فیلم «قصهها» در مورد اهمیت پژوهش برای فیلمساز گفت: «پژوهش برای فیلمساز اجتماعی و مستندساز، مقطعی از دوران فیلمسازی نیست، نگاه جستجوگر و کنجکاو، آمیخته با شخصیت مستندساز و فیلمساز اجتماعی است.»
بنیاعتماد در تعریف فیلمساز اجتماعی در سینمای ایران گفت: «فیلمسازان زیادی نگاه اجتماعی دارند و از زوایای مختلف به مسایل و شخصیتهای جامعه نگاه میکنند، به نظرم در مورد فیلمساز اجتماعی بودن یا شدن نمیتوان نسخهای پیچید چون عمد و ارادهای در کار نیست، مگر اینکه کسی از یک مقطعی سعی کند بهتر ببیند و درک کند.»
رخشان بنیاعتماد در مورد هجمههایی که علیه فیلمسازان اجتماعی وجود دارد، گفت: «اتهامات و بیمروتیهای زیادی نسبت به فیلمساز اجتماعی صورت میگیرد، طبیعی است فیلمی که زبان نقد اجتماعی، گزنده و کنجکاو دارد میتواند باب طبع دوگروه نباشد، گروه اول بخشی از مخاطبان که امری بدیهی است ولی مقابله با سینمای اجتماعی از جانب کسانی است که مسئول پاسخگویی به نقاط مطرح شده در فیلم هستند.»
وی ادامه داد: «موضعگیری در قبال سینمای اجتماعی یا حوزههای دیگر با قضاوتهای نابجا و دور از واقعیت و اغراق، فضایی را به وجود میآورد که باعث جلوگیری از حرف زدن گوینده میشود.»
وی افزود: «در سینمای اجتماعی اگر سیاه نمایی به معنای نشان دادن سفیدی از سیاهی باشد، منتقدین باید استدلال بیاورند که چه چیز سفیدی را سیاه نشان دادهام؟! من سیاهیها و تلخیها را میبینم اما سیاه بین و تلخ بین نیستم، کاراکتر فیلمهایم در اوج تلخی و سیاهی، جوهر پاک انسان بودنش را حفظ میکنند.»
بنیاعتماد درباره امید داشتن شخصیتهای فیلمهایش گفت: «امید را در وجوه انسانی آدمها، مقاومت، مطالبهجویی، یاد گرفتن اعتراض کردن به وضعیت موجود و پایداری میدانم.»
رخشان بنیاعتماد در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان به هنرمند اجتماعی و کارهایش اعتماد کرد بیان کرد: «اگر به نگاه و عقیده مخاطبان احترام گذاشته شود، بهترین داوران خواهند بود. در حال حاضر وزارت ارشاد به عنوان متولی سینما و بنا بر مسئولیتی که بر عهده دارد، حتمأ از نیت فیلمسازان آگاهی دارد. اگر نگاه بدبینانه ای نسبت به فیلمسازان وجود داشته باشد، آنها نمیتوانند از موقعیت خود دفاع و قصد و نیتشان را از کارها ثابت کنند.»
وی افزود: «اگر هر کدام از فیلمسازان به دنبال پیدا کردن پاسخهایی برای رد اتهام به نهادهای موازی حرکت کنند مشکلات سینما زیادتر خواهد شد.»
بنیاعتماد در مورد اینکه هدف برخی از فیلمسازان از ساخت فیلمهای اجتماعی و نشان دادن مشکلات اجتماع،
بنی اعتماد: متأسفانه شاید به دلیل نشناختن سینمای جهان و جشنواره ها همواره این تصور وجود داشته که تنها ماییم که فیلمهای انتقادی میسازیم، در صورتی که اینطور نیست، کشورهای دیگر از نقدهای گزندهتری استفاده میکنند، اما ما زبان صلح جویانه ای برای بیان موضوعات اجتماعی داریم. |
بردن فیلمها به خارج از کشور و جایزه گرفتن است گفت: «متأسفانه شاید به دلیل نشناختن سینمای جهان و جشنواره ها همواره این تصور وجود داشته که تنها ماییم که فیلمهای انتقادی میسازیم، در صورتی که اینطور نیست، کشورهای دیگر از نقدهای گزندهتری استفاده میکنند، اما ما زبان صلح جویانه ای برای بیان موضوعات اجتماعی داریم.»
وی ادامه داد: «برخوردی که با فیلمهای ایرانی در خارج میشود بازتاب واکنشهایی است که فیلمساز در داخل کشور میبیند. موضعگیریهای مغرضانه و جناحی نسبت به سینمای اجتماعی باعث میشود که عده ای از آب گلآلود ماهی بگیرند.»
بنیاعتماد همچنین در مورد فیلم «قصهها» گفت: «آخرین نظرات در مورد این فیلم نشاندهنده همدلی افراد جامعه ایرانی از نظر مخاطبان خارجی بود، یعنی وجوهی که از نظر ما سیاه بود واقعأ اینگونه نیست.»
رخشان بنیاعتماد در مورد فیلم «گیلانه» گفت: ««گیلانه» ادای احترام من به مادران جانبازان جنگ و تشکر کوچکی از آنها بود.»
وی افزود: «فیلم «گیلانه» در زمان خودش فیلم خوبی بود، میتوان آن را نقد کرد ولی نباید حرمت فیلمساز و بازیگر را نادیده گرفت، بی احترامی در مورد خودم را میبخشم اما بی حرمتی به بهرام رادان را که در آن زمان به عنوان یک سوپراستار شناخته شده بود، هرگز نمیبخشم.»
بنیاعتماد درباره جایگاه مردم از نظر فیلمساز اجتماعی گفت: «هرگز به آدمها به عنوان سوژه نگاه نمیکنم چون آنها خیلی محترماند و اینگونه نگاه کردن به آدمها جفا نسبت به آنهاست.»
وی ادامه داد: «با آدمها زندگی میکنم و از نزدیک با مشکلات آنها آشنا میشوم، از دل این نزدیکی و سرکردنها، شخصیتی شکل میگیرد که هیچکدام از آنها نیست و در عین حال همه آنها و بازتابی از موقعیتشان است.»
وی ادامه داد: «در حال حاضر حرکتهای امیدوارکنندهای از طرف نسل جدید و جوان در کشور در حال انجام گرفتن است و امید من جامعه ای است که آدمهایش، منفعل نیستند و تن به شرایط نمیدهند و این موضوع نشاندهنده یک جامعه پویا و زنده است.»
رخشان بنیاعتماد در مورد وضعیت امروز سینمای ایران و موقعیت جوانان گفت: «به کار جوانان و آینده سینمای ایران امیدوارم، ما مفتخر به گذشته سینمای ایران (سینمای نوین) هستیم، ولی طراوت و تازگی در ایدهها و تفکر فیلمسازان جوان بسیار امیدوارکننده است.»
بنیاعتماد درباره دغدغههایش گفت: «یکی از دغدغههای من اکران فیلم «قصهها» بود که انجام شد، به امید اینکه بقیه فیلمها هم اکران شوند. نگاه ممیزی کمی از شرایط دوران معاصر دور است.»
وی افزود: «نمایش فیلمهای اکران نشده، موفقیت یک گروه بر گروه دیگر نیست بلکه تلطیف شدن فضاست.»
بنیاعتماد در پایان گفت: «امیدوارم همانطوری که مسئولیت بر عهده وزارت ارشاد است، اختیار در حوزه وظایف وزارت ارشاد تعریف شود و هیچ فیلمی در هیچ کمدی باقی نماند.»
در بخشی از برنامه، گزارش ویژه «هفت» از جشنواره فیلم «کن» بر روی آنتن رفت.
در بخش دیگری از برنامه، دوربین «هفت تا هفت» و گزارشهای جشن انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار در خانه سینما، تجلیل از استاد جمشید مشایخی در دانشگاه شهید بهشتی، نکوداشت سی و سه سال فعالیت هنری فرج الله سلحشور در خبرگزاری فارس، تودیع و معارفه مدیران عامل خانه سینما، اختتامیه جشن انجمن عکاسان سینمای ایران، بررسی مستند « 23 نفر و ان یک نفر » در سینما روایت و نقد و بررسی فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» پخش شد.
لطیفی: مردمی کشوری که شاد نیستند به سمت کمدی گرایش دارند
محمد حسین لطیفی کارگردان فیلم «اسب سفید پادشاه» مهمان بخش دیگری از برنامه «هفت» بود.
لطیفی در مورد قصه فیلم «اسب سفید پادشاه» گفت: «از سالها قبل با این قصه آشنا شدم و توانستم با کمک بخش خصوصی آن را بسازم.»
لطیفی درباره انتخاب الناز شاکردوست ادامه داد: «شاکردوست از قبل با این قصه آشنا بود، من نیز علاقمند بودم که او از فضای صرفأ تجاری بیرون بیاید و مردم بخش دیگری از بازیهایش را ببینند، به کسانی که به سینما علاقهمندند توصیه میکنم که حتمأ بازی خوب الناز شاکر دوست را ببینند.»
لطیفی در مورد هدفش از ساخت فیلم «اسب سفید پادشاه» گفت: «این فیلم نگاه کردن به قشری از جامعه است که پدر و مادر و سرپناهی ندارند و دچار بزه میشوند، اما هدف اصلی، احترام به ساحت مقدس عشق زمینی است و به قول عرفا مرحله اول برای رسیدن به مرحله ثانویه است.»
لطیفی درباره فروش فیلم «اسب سفید پادشاه» بیان داشت: «به نظرم کشوری که حال خوبی ندارد به سمت حتی سینمای هجو کمدی هم خواهد رفت، اما در کشوری که رفاه و حال خوبی وجود دارد به دنبال فیلمهای سنگین و آنچنانی میروند. دو فیلمی که بالاتر از این فیلم قرار گرفته اند طنز هستند و این موضوع نگران کننده است چون نشان میدهد که حال جامعه بد است.»
محمدحسین لطیفی در مورد تبلیغات فیلمش گفت: «کارهای تبلیغات از طریق تلویزیون هم صورت میگیرد و این موضوع به نفع تلویزیون هم خواهد بود چون فیلمها بعد از مدتی در تلویزیون نمایش داده میشوند، اما بهتر است که تلویزیون تخفیفهایی را برای تبلیغات در نظر بگیرد.»
لطیفی در خصوص شورا و اتفاقاتی که در آنجا رخ میدهد، تاکید کرد: «حرکت مجموعه اعضای شورا سازنده و مثبت است و همواره تلاش میکنند که اتفاق درستی در سینما رخ دهد و رابطه بین مردم و سینما بهبود پیدا کند.»
کرمپور: نود درصد سینمای ایران را فیلمهای اجتماعی تشکیل داده اند
بخش پایانی برنامه «هفت» به میزگرد بررسی زندگی شهری در سینمای ایران با حضور ضیاءالدین دری و مهدی کرمپور(کارگردانان سینما) اختصاص داشت.
کرمپور در مورد چگونگی نشان دادن زندگی جامعه ایرانی در سینمای ایران گفت: «با بستن جریان اصلی سینما و محکوم کردن آن به سینمای گیشه یا تجاری، کانال فیلمسازی در سینمای ایران روی بحث فیلمهای اجتماعی و نقادانه متمرکز شد. جریان سینمای اصلی در دنیا، فیلمهای اجتماعی نیستند.»
وی افزود: «جریان اصلی سینما را نابود کردیم و به جریانی که سهمش ده درصد تولید بود، هشتاد درصد تولید را برعهده گرفته است.»
کرم پور در این باره گفت: «نتیجه این کار (نادیده گرفتن جریان اصلی سینما) باعث کم شدن مخاطب، ایجاد بحثهای سیاسی و حاکمیتی خواهد بود.»
وی افزود: «نود درصد سینمای ایران را فیلمهای اجتماعی تشکیل دادهاند.»
ضیاء الدین دری در خصوص وضعیت زندگی شهری در سینمای ایران گفت: «موضوعات انتخاب شده در فیلمها مشابه هستند و آشفتگی در جغرافیای شهر وجود دارد.»
وی ادامه داد: «یکی از نقصهای کار این است که کلیه آثار شهرداری از محلی به محل دیگر پاک میشود در حالیکه در کشورهای دیگر اینگونه نیست، چون سازههای دورههای مختلف با سلایق مختلف دیده میشود.»
کرمپور در ادامه صحبتهای دری افزود: «دو موضوع در بحث فضای شهری وجود دارد، شهر انسانی و انسان شهری. در فرهنگ شهرنشینی ایرانیان, بر این عقیدهایم که باید به خاطر همسایه از حق خود بگذریم، اگر این فرهنگ را ادامه میدادیم یک فرهنگ غنی شهر نشینی داشتیم اما متأسفانه آن را از بین بردیم.»
کرمپور در مورد ایجاد شرایط لازم برای فضای فیلمبرداری فیلم شهر گفت: «بخشی از این شرایط توسط جشنواره فیلم شهر و شهرداری و بخشی دیگر به وسیله فیلمساز فراهم میشود.»
دری در ادامه صحبتهای کرمپور گفت: «تا زمانی که حرفه فیلمسازی رسمیت پیدا نکند و در قالب سندیکا، تلاشی برای انتقال اهداف خود به سیستم مملکت ( دولت و ارگانها) انجام ندهد، درکارش موفق نخواهد بود.»
وی ادامه داد: «شهرداری تهران باید به کلیه شهرداریها ابلاغ کند تا آنها با فیلمسازان نهایت همکاری را داشته باشند.»
دری در خصوص نشان دادن هویت و سبک زندگی ایرانی در فیلمها گفت: «معماری برخی از ساختمانها بر اساس قوانین اسلامی انجام نگرفته و یا فرهنگ سلام گفتن خیلی مهم و مورد توجه بود که بر اساس آن آهنگی هم ساخته بودند، ولی اکنون در حال از بین رفتن است.»
وی افزود: «باید به این موضوعات توجه شود چون این نکات در سینما، بسیار تأثیرگذار هستند.»
انتهای پیام/