آزار دادن شهرام ناظری با لغو کنسرتهایش اخلاقی نیست/محدودکردن موسیقی مانند محدودیت زبان فارسیست
نادر مشایخی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، ضمن بیان این مطلب گفت: جریان لغو کنسرتها را باید ریشهیابی کنیم. با این خطکشیها که گاه درباره موزیسینها نیز اتفاق میافتد و براساس برخی تعاریف میگویند از این خط به این طرف خوب است و از این خط به آن طرف بد است، اصلا موافق نیستم. ما باید نشان بدهیم مسئله اصلی موسیقی چیست؟
این موسیقیدان در ادامه افزود: سریال لغو کنسرتها مدام دارد تکرار میشود بدون اینکه توجه شود موسیقی ابزاری مانند زبان فارسی است. فیالمثل در زبان فارسی افرادی از الفاظ رکیک استفاده میکنند یا عدهای اشتباه صحبت میکنند اما آیا صحیح است که به همین دلایل؛ زبان فارسی را حرام اعلام کرده یا به شدت محدود کنیم. در واقع زبان فقط ابزار انتقال است. موسیقی نیز مثل زبان، ابزار انتقال است، منتهی موسیقی ابزار انتقال عواطفیست که با زبان غیرممکن است. پس محدود کردن آن و شرط گذاشتن برای آن درست مانند محدود کردن زبان فارسی است.
وی همچنین عنوان کرد: لغو پی در پی کنسرتها باید ریشهیابی شوند. با لغو کنسرتها واقعا چه اتفاقی میافتد؟ عملا هیچ اتفاقی جز تحمیل خسارتهای مالی و معنوی نمیافتد. در همین مورد آخر شاهد بودیم آقای شهرام ناظری به قدری از جریان پیش آمده ناراحت شده که اجبارا کارشان به بیمارستان کشید. آزار دادن چنین استادی به اعتقاد من؛ عین بیاخلاقی است.
مشایخی گفت: فرهنگ ما ایرانیها سه مطلب بسیار مهم دارد که باید روی آنها تاکید شود؛ مطلب اول اینکه ما میدانیم وجدان و اخلاق چیست و ما هم آدمهای باوجدان و با اخلاقی هستیم. از آنجا که میتوانیم از وجدانمان استفاده کنیم پس میتوانیم قضاوت منصفانه کنیم. یعنی میتوانیم انصاف هم داشته باشیم. این سه ویژگی مهم در فرهنگ ما وجود دارد و ما عموما در هر کاری انجام میدهیم موضوعاتی از این دست را باور داریم. این ویژگیها همواره باید در قضاوتهای ما نیز ملاک واقع شوند از طرفی نباید فراموش کرد که بخشی از بار قضاوت براساس دانش حرفهای و سواد موسیقاییست و طبعا کسی که دانش و شناخت کافی در موسیقی ندارد؛ میتواند دچار اشتباهاتی در قضاوت نیز بشود.
این موسیقیدان افزود: به مسئولان پیشنهاد میکنم مشاوران درستی انتخاب کنند. از آنجا که بخش زیادی از مدیران اطلاع علمی کافی در حوزه موسیقی ندارند؛ ناچار باید از مشاوران آگاه و صالحی استفاده کنند. ازطرفی با انتخاب و به کار گماردن شوراهای تصمیمگیر در حوزه موسیقی نیز مشکل حل نمیشود چون ازسویی اساتید موسیقی نمیتوانند در حوزه تصمیمگیری و امور اجرایی وارد شوند و ازسوی دیگر بیم آن میرود که با واسپاری کامل موضوعات به شورایهای موسیقی، کار به خودی و غیرخودی و باند و گروه کشیده شود و این امر خود نوعی بینظمی و موجی از گلایههای جدید را به دنبال خواهد داشت. درست به همین دلیل است که شوراهای موسیقی تا امروز مزاحمتهای زیادی برای اهالی موسیقی ایجاد کرده و به نوعی همین شوراها که هماکنون نیز مشغول به کار هستند، مانع از پیشرفت موسیقی بودهاند.
وی عنوان کرد: اینکه یک موسیقی را به صرف موسیقی بودن؛ با هر بهانهای لغو کنیم، کار اشتباهی است. این هنر فقط موسیقی نیست بلکه ما موسیقی را ابزاری برای بیان اندیشهها و افکار هنرمند میدانیم.
نادر مشایخی در ادامه درباره کنسرت "اینتر ارکستر تهران" که قرار است روزهای 13 و 14 مرداد در فرهنگسرای ارسباران روی صحنه برود نیز گفت: ما در اینتر ارکستر تهران تلاش داریم عادتهای شنیداری مختلف را به گوش مخاطبان برسانیم. یعنی انواع فرهنگهای مختلف را کنار هم قرار میدهیم و نشان میدهیم اگر ما ایرانیها قرار است موسیقی کلاسیک گوش دهیم حتما نباید فرهنگ خودمان را کنار بگذاریم. فرهنگ ما میماند، فرهنگ موسیقی کلاسیک هم وجود دارد و اینها در کنار یکدیگر فرهنگ شنیداری دیگری به وجود میآورند. این ایده اصلی شکلگیری این ارکستر است.
این آهنگساز در ادامه افزود: در این کنسرت سعی کردهایم فرهنگها و عادتهای شنیداری مختلف را به مردم ارائه کنیم؛ چراکه اعتقاد داریم هر فرهنگ موسیقایی یک عادت شنیداری خاص خودش را دارد؛ برای مثال برای شنیدن موسیقی محلی کردستان نمیتوانید ساکت در گوشهای از سالن بنشینید چراکه این موسیقی نیاز به همکاری مخاطب دارد و حتی مخاطبان در آن با خواننده همنوا میشوند. ما در کنسرت آینده خود از موسیقی باروک استفاده میکنیم و من اعتقاد دارم که از فرهنگ و عادت شنیداری موسیقی دوره باروک میتوانیم برای ارتقای عادت شنیداری موسیقی ایرانی استفادههای زیادی کنیم.
وی همچنین عنوان کرد: ما در موسیقی ایرانی سعی میکنیم مسائل غیرموسیقایی را نیز مطرح کنیم. موسیقی ما فقط اصوات نیستند؛ بلکه این صوات تنها ابزاری برای انتقال عواطف مختلف هستند. این جریان در موسیقی باروک هم پیش میآمد. یعنی باخ اگر یک موزیسین و ابراستاد موسیقی است؛ تنها یک استاد موسیقی نیست بلکه یک استاد ایده است. این جریان از اساس و ساختار شاید با موسیقی تفاوتهایی داشته باشد اما از نظر فلسفه یکی هستند. ما در این کنسرت سعی میکنیم این موضوع را به نمایش بگذاریم.
نادر مشایخی افزود: من همچنین قصد دارم کاری را ارائه کنم که طی آن نشان دهم آهنگسازی و اجرا برای اولین بار بهطور همزمان اتفاق میافتد؛ یعنی نقشه و اجرا همزمان انجام میشود. این در فرهنگ ما ایرانیها نیز وجود دارد. شما اگر به فرش گبه نگاه کنید، میبینید که از ابتدای کار نقشهای وجود ندارد بلکه نقشه و بافت گبه همزمان اتفاق میافتد. این رفتار در زمینه موسیقی نیز تاریخ هفت – هشت هزار سالهای دارد. در سنگوارههای مصری نیز این موضوع به وضوح نشان داده شده است؛ به چنین کاری بداهه یا کایرونومی میگویند. کایرونومی به آهنگسازی اطلاق میشود که بهطور همزمان با رهبری اتفاق میافتد و ما برای اولین بار داریم سعی میکنیم این روش ساخت و اجرای بداهه موسیقی را به نمایش بگذاریم.
این موسیقیدان گفت: سه آهنگساز دوره باروک هستند که برای من اهمیت بسیار زیادی دارند. یکی از آنها باخ است که ما تنها یک قطرهای از این اقیانوس را میتوانیم به نمایش بگذاریم. یکی هم ژان باتیست لیلی است که در اوایل قرن هفده میزیسته و ایده ارکستر سمفونیک از او بوده و شروع موسیقی کلاسیک ارکسترال از او بوده است. ما از کلودیو مونته وردی هم آثاری را اجرا میکنیم چراکه موسیقی از زمان وردی تغییر اساسی میکند. در واقع از زمان او نوع شنیدار موسیقی به گونهای تغییر میکند که نتیجهاش را امروز ما شاهد هستیم.
انتهای پیام/