خاطرهبازی با سریالهای ماندگار ماه رمضان/ آثاری که کمبودشان احساس میشود
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا از شهروند، درواقع همیشه و در تمام این سالها تلویزیون کوشیده در این دو مقطع مهم زمانی با نمایش سریالها و دیگر برنامههای جذاب مناسبتی اوقات شیرینی برای مخاطبانش در سراسر کشور رقم بزند. در نگاهی دیگر از این زاویه اگر بخواهیم خاطرهسازترین سریالهای تلویزیون در سالهای اخیر را انتخاب کنیم، بیشک بیش از نیمی از فهرست تنظیمشده اختصاص خواهد داشت به سریالهای مناسبتی ماهرمضان که همواره طبق قانونی نانوشته بیشترین انرژی تلویزیون و مدیران و دستاندرکارانش صرف جلب رضایت بینندگان در این ایام شده است. میتوان گفت تماشاگران تلویزیون در این یک ماه فرصت بهتر، مناسبتر و بیشتری برای گذراندن پای جعبه جادو دارند. از دیگر سوی، به دلیل حسوحال معنوی ویژه بینندگان در این ماه، میتوان گفت تماشاگران از گیرندگی مناسبتری نیز برای مفاهیم معنوی که وجود و هستی سریالهای ماه رمضان بر پایه چنین مفاهیمی ساخته میشوند، بهرهمند هستند. به همین دلیل هم هست که مرور ذهنی سریالهایی از این جنس همواره لحظات شیرینی را باعث میشود. لحظاتی شیرین و زیبا از تکتک سریالهایی که تماشاگران اوقاتشان را با آنها گذراندهاند و یک ماهی با داستانها، شخصیتها، حالوهوا و البته مضمون و مفهوم آنها سر کردهاند...
الان که روزهای میانی ماه مبارک رمضان را پشتسر گذاشته و به شبهای قدر رسیدهایم، برای مزمزهکردن شیرینی خاطراتی که شماری از این سریالها در دل و یاد ما کاشتهاند، برای لذتبردن دوباره و چندباره از مفاهیم و مضامینی که این سریالها در دل و ذهن ما کاشتهاند و برای به یاد آوردن دوباره و چندباره شبهایی که پای آنها افطار کردهایم، مطلب زیر میکوشد مروری داشته باشد بر خاطرهسازترین سریالهایی که همه ساله در این ماه روانه آنتن شده است. طبیعی است اگر در این میان ذهن یاری نکند و یکی دو مورد از قلم افتاده باشد یا بین انتخابهای فردی هر کسی با این فهرست تفاوتهایی وجود داشته باشد. اما بههرحال چه با تکتک انتخابهای این فهرست خاطرهانگیز موافق باشید یا نه؛ فهرستی که در پی میآید شامل بیشترین کارهای موفق سالهای اخیر است. سریالهایی که البته این روزها جای خالیشان بیشتر از همیشه احساس میشود. چه، اگر شما هم با نگارنده همعقیده باشید که امسال برای چندمین سال متوالی تلویزیون عاجز از تولید سریالی با قابلیت تاثیرگذاری معنوی و درگیرکردن دراماتیک بینندگان نشان داده، یا نه؛ باز هم نمیتوانید این نکته بدیهی و البته ناراحتکننده را انکار کنید که کمبود چنین سریالهایی بهخصوص در این روزها بیشتر و بهتر از همیشه احساس میشود و بیشتر و بهتر از همیشه آزار میدهد که چرا تا این حد چنته تلویزیون خالی شده است...
او یک فرشته بود
سریال متقدم اغما که توسط علیرضا افخمی در ماه رمضان سال۱۳۸۴ روی آنتن شبکه دو سیما رفت، چنان گل کرد که برخی حرفها و لحظاتش در زمان نمایش سریال کارکردی شبیه به ضربالمثلهای قدیمی یافت و برخی تا امروز نیز امتداد یافته است. در سریال «او یک فرشته بود» حسن جوهرچی، بهاره افشار، مرتضی ضرابی، مریم کاویانی و ثریا قاسمی تیم بازیگران مجموعه را تشکیل میدادند. او یک فرشته بود داستانی ظاهرا ساده و ملودراماتیک داشت با محور روابط زن و شوهر که زن سومی این رابطه را به بحران رهنمون میشود. راز موفقیت این موفقترین سریال کارنامه علیرضا افخمی نیز جز این نبود: بازتولید مثلث عشقی همیشه پرطرفدار در تاریخ ادبیات دراماتیک در بستر مفاهیم و باورهای مذهبی که ترکیب بدیعی را برای لذتبردن زنان روزهدار خانهدار و دیگر دوستداران سریالهای سبک تلویزیون حاصل آورده بود. در ابتدای سریال حسن جوهرچی را در قالب مردی مومن و متدین میدیدیم که رابطهای غبطهانگیز با همسر و فرزندانش دارد تا اینکه در یک ماجرای تصادف پای زنی دیگر به خانه او باز میشد و هر چه سریال پیش میرفت، متوجه میشدیم درواقع پای شیطان به ماجرا باز شده؛ تا هم ترکیب لازم برای محبوبیت هرچه بیشتر سریال را رقم زند و هم اینکه سریال با فضای مذهبی ماه مبارک رمضان نیز همخوانی پیدا کند. خلاصه داستان سریال چنین بود: بهزاد که زندگی خوبی دارد، با زنی تصادف کرده و او را به خانه میآورد. بعد به تدریج میدیدیم که حرکات عجیبی از این زن که فرشته نام دارد، سر میزند و درنهایت موجب میشود بهزاد و همسرش رعنا تا پای طلاق بروند. اما پس از مدتی بهزاد در آستانه تباهی و تلاشی با توجه به رهنمودهای روحانی محل و سخنان فرزندانش متوجه میشد که فرشته در اصل شیطان است و سپس به درگاه خدا توبه و از گناهانش اظهار پشیمانی میکند. این داستان در آن زمان و برای نخستینبار دستمایه مناسبی بود برای کارگردان تا با نمایش لحظات تاثیرگذار ماورایی از حضور روزمره شیطان در زندگیهای افراد، سریال را بدل کند به یکی از بهترین و موفقترین نمونههایی که میتواند در مناسبتهایی چون ماه رمضان مردم را پای جعبه جادو جمع کند...
میوه ممنوعه
یکی از بهترین سریالهای مذهبی و قرآنی تلویزیون ایران در تمام طول فعالیتش که حسن فتحی همیشه موفق و کاربلد آن را جلوی دوربین برده بود، داستان فردی متدین به نام حاج یونس (علی نصیریان) را روایت میکرد. حاج یونس تاجر پولداری است که به اصول دینی اعتقاد دارد و اهل حرام و حلال است، اما با ورود دختری جوان به زندگیاش و عشقی که در دل حاج یونس کاشته میشود، حاج آقا درگیر ماجراهایی میشود که یادآور ضربالمثل عشق پیری و رسوایی پس از آن است. این مجموعه که میشد آن را اقتباسی آزاد از داستان شیخ صنعان نامید، بنا به توصیف کارگردانش حسن فتحی راوی آدمهای خاکستری بود و همین هم باعث شد به دل تماشاگران بنشیند. در میوه ممنوعه علی نصیریان، گوهر خیراندیش، هانیه توسلی، هرمز هدایت، طناز طباطبایی، نیما رئیسی و امیر جعفری به ایفای نقش پرداخته بودند.
زیرزمین
شبکه سوم مجموعه زیرزمین را به کارگردانی علیرضا افخمی، تهیهکنندگی بهروز مفیدی و نویسندگی علیرضا بذرافشان برای ماه رمضان سال ۸۵ تهیه کرد. در این مجموعه فتحعلی اویسی، ابوالفضل پورعرب، بهاره رهنما، مهتاج نجومی، سروش صحت، رضا توکلی، مرجانه گلچین، مهران رجبی، صدرالدین حجازی و بهمن دان بازی داشتند و داستانش روایتگر زندگی سه شریک بود که براساس یک نقشه قبلی و کاملا حرفهای موفق به کلاهبرداری چند میلیاردی میشوند، اما...
صاحبدلان
سریال صاحبدلان به کارگردانی محمدحسین لطیفی هم به لحاظ مخاطب و هم از دید صاحبنظران مورد توجه قرار گرفت. این قصه قرآنی که از آن بهعنوان یکی از موفقترین تلاشها در به تصویر کشیدن روایات قرآنی یاد میشود، با بازی حسین محجوب، محمد کاسبی، باران کوثری، پوریا پورسرخ، برزو ارجمند، حمید ابراهیمی، سیروس گرجستانی، ثریا قاسمی، اردلان شجاعکاوه، هایده حائری، مهران رجبی و محسن قاضی مرادی از جایی آغاز میشود که صحاف پیر و متدینی به اسم سیدخلیل صحافزاده به دلیل کهولت سن، کار صحافی را رها میکند و مشغول خریدوفروش کتابهای قدیمی و خطی میشود. او با نوهاش دینا که دانشجوی رشته فیزیک است، اختلافاتی دارد و پسرش محمود هم بر سر سهمالارثش با پدر و دینا کشمکش دارد. تمام اینها روند را به جایی میرساند که ترجمان تصویری یکی از مشهورترین قصههای قرآن را در دنیای امروز شاهد باشیم؛ آنجا که صحاف پیر چیزی مثل کشتی نوح ساخته و... از نکات مهم صاحبدلان دیالوگنویسی کار بود که در زمان خودش خیلی موفق شد و بخش اعظمی از گفتوگوهای روزمره مردم را به خود اختصاص داد...
اغما
شاید بهیادماندنیترین سریال ماه رمضانی تمام این ١٥-١٠ سال اخیر این سریال ۳۰ قسمتی به کارگردانی سیروس مقدم و تهیهکنندگی رضا جودی باشد که از شبکه اول سیما در ماه رمضان ۱۳۸۷ پخش شد. این سریال که در زمان خودش در نظرسنجی سایت صداوسیما بهعنوان محبوبترین سریال تلویزیونی ماه رمضان ۸۶ شناخته شد، با داستانی متفاوت و عجیب و رویکرد جسورانه کارگردان و البته طراح و نویسنده سریال در قایلشدن جسمیت به شیطان، نهتنها محبوب همگان شد که بحثهای جدی مذهبی و معنوی زیادی را در رسانههای گوناگون باعث شد. اغما داستان دکتر طه پژوهان با بازی امین تارخ را دنبال میکند که یک پزشک فوقمتخصص جراحی مغز و اعصاب است. او به دلیل جراحیهای موفقیتآمیزش روی رزمندگان در جبههها به پنجهطلایی مشهور است. دکتر پژوهان در آغاز سریال به دلیل بیماری حاد همسرش مولود بر سر دوراهی قرار دارد؛ از طرفی عرف پزشکی مانع جراحی همسرش توسط او است و از سوی دیگر مولود اصرار دارد که فقط توسط پژوهان جراحی شود. همزمان با این تردیدها، ناگهان سروکله یکی از آشنایان قدیم دکتر پیدا میشود که حضور او اتفاقات هولناکی را در زندگی دکتر و اطرافیانش باعث میشود...
اگر روزهای پخش این سریال یادتان باشد، پس قطعا میدانید که چقدر بازی حامد کمیلی در اغما که یکی از نخستین و البته دیدهشدهترین بازیهایش در کارنامهاش میتواند باشد، گل کرد. او در اغما در نقش الیاس، آشنای دیرین سریال، آمیزهای غریب بود از فرشته و شیطان. موجودی فرشته ظاهر و شیطانخو که مضمون ماورایی سریال را این همنشینی بارورتر میکرد. همچنین کارگردانی متظاهرانه سیروس مقدم در یکی از معدود تلاشهای موفقش که بسیار با فضای رازآلود و ماورایی اغما همخوان شده بود...
متهم گریخت
یکی از موفقترین سریالهای رضا عطاران پیش از هجرت فعلا همیشگی به سینما؛ با بازیگرانی چون سیروس گرجستانی، مریم امیر جلالی، سعید آقاخانی و علی صادقی؛ که داستان هاشم آقا و خانوادهاش در شهرستانی نهچندان دور را روایت میکرد. آنها که زندگی سادهای داشتند، به دلایلی به تهران مهاجرت میکنند و این آغاز ماجراهای خندهدار و عجیبوغریب آنهاست که یکی از جذابترین و مفرحترین سریالهای تمام این سالها را شکل میبخشد. در تهران روند اتفاقاتی که برای هاشم و خانوادهاش رخ میداد، دارای چنان تنوعی بودند که نهتنها تماشاگر را با اشتیاق پای تماشای هر قسمت میکشاند، بلکه با رویکرد هوشمندانه کارگردان در دوری گزیدن از هر نوع شعاردادن، آنها را گامبهگام با مفاهیم اغلب اخلاقی مستور در تکتک لحظات داستان ارتباط میداد. لحظات شوخ و شنگ و خندهدار متهم گریخت در روند پیشرفت خود، همچنین نشان میدادند که رضا عطاران چه قابلیتهای کشفنشدهای در شوخیآفرینی و خنده گرفتن از بدعنقترین تماشاگران دارد. میتوان گفت این سریال اگرچه در ظاهر نزدیکی چندانی به سریالهایی که در اذهان مردم به سریالهای ماه رمضانی شناخته شده بودند، نداشت، اما از نظر تاثیرگذاری بر تماشاگرانش هنوز که هنوز است سریالی در ماه مبارک ساخته نشده که بتواند میزان گستردگی و فراگیری تماشاگران متهم گرخت را تکرار کند. جالب این است که بعد از متهم گریخت خود رضا عطاران نیز نتوانست از مرزهایی که این سریال ترسیم کرده بود، فراتر برود. درواقع کار بعدی عطاران که بزنگاه نام داشت، با آنکه نوع خاص نگاه کمیک عطاران را تثبیت کرد و حتی ارتقا بخشید؛ اما آشکارا نتوانست حتی به درصدی از میزان اثرگذاری این سریال نیز دست یابد. درواقع و البته متاسفانه، بزنگاه با اینکه بهترین و کاملترین سریال عطاران محسوب میشود، به واسطه شوخی با اتفاقات و مسائلی که خطقرمزی قلمداد میشد، محبوبیتی همپای ارزشهایش به دست نیاورد و بعدتر هم که خود عطاران نیز از تلویزیون کناره گرفت، متهم گریخت همچنان در نقطه بالای کارنامه تلویزیونی این سریالساز موفق، دست نخورده باقی ماند...
انتهای پیام/