گیس این کلاه سر دراز دارد/ چالش «کلاهگیس»؛ از «کاناپه» تا «نفس»
حالا هم عیاری میخواهد به واقعیت صرف وفادار بماند. جالب است او در گفتوگوی اختصاصی خود با «شرق» که در سالنامه ١٣٩٥ چاپ شده است، در برابر این سؤال که «کاملا مشخص است سادگی فیلم آگاهانه است. هرچه هنر کاملتر باشد به موجزترین شکل بیان میشود. آنقدر علاقه و پایبندیتان به واقعیت در شما قوی بود که از کلاهگیس برای موهای زنان استفاده کردید. به نظرم آنقدر این ایده عجیب است که حتی در ذهن آدم هم تصور ساخت چنین فیلمی خطور نمیکند؛ چون تابویی قوی است. با شرایط فیلمسازیای که در ایران داریم، چطور از این مرحله گذشتید و حتی به مرحله اجرا رسیدید؟»، پاسخ داد: «وقتی فیلم «تنوره دیو» را سال ١٣٦٣ میساختم، حتی قبل از آن در فیلمهای دیگری که میدیدم که بازیگر در خلوت نزد محارمش هم روسری به سر دارد، دچار انزجار میشدم و فکر میکردم وقتی قدم اول را غیرواقعی شروع میکنیم، چطور میتوانیم مدعی باشیم در قدمهای بعدی فیلمی رئالیستی میسازیم که متکی بر راستگویی و حقیقتگویی باشد. به نظرم همه اینها جعلی بود. عاقبت «تنوره دیو» ساخته شد. کیانوش عیاری در باره ساخت فیلمهای پیشینش و استفاده از حجاب در فیلم گفت در فیلم «آن سوی آتش»، عاطفه رضوی دختری از عشایر عرب است. طبیعی است که اینها مدام روسری به سر داشته باشند. این فیلم هم به یمن شرایط داستان، مشکلی در این زمینه نداشت؛ اما وقتی نوبت به فیلمهای بعدی من رسید، خفت و خواری برای من شروع شد تا زمانی که سریال «روزگار قریب» ساخته میشد و من فرح، شمس و پرستاران بیمارستان در سال ١٣٥١ را با روسری نمایش میدادم. از این غیرواقعیتر؟ حتی از کسانی که برای من سر صحنه چای میآوردند هم خجالت میکشیدم که فرح پهلوی را با روسری نشان میدهیم. جالب است همکار بسیار عزیزی انتقاد کرده بود که چرا باید این کار را کرد. شنیدن این حرف از تماشاگر ایرانی که پذیرفته این یعنی واقعیت، عجیب است. چرا این یعنی واقعیت؟ این عادت بخش نادرستی از زندگی ماست. من اگر در خانهام پردههای مندرسی داشته باشم؛ اما خودم به آنها عادت کرده باشم، میهمانی که به منزل من میآید، بلافاصله توجهش به پردههای مندرس منزلم جلب میشود. آیا این عادت را باید تحسین کنیم؟ پس نگاه بقیه چه میشود؟
هرچند پیش از این هم عیاری تجربه استفاده از کلاهگیس برای بازیگران را در فیلمهایش داشته است. او در گفتوگویی با «اعتماد» ضمن تأیید این نکته، گفت: «خودم سه بار این تجربه را در فیلمهای «دو نیمه سیب»، «بودن یا نبودن» و فیلم «بیدار شو آرزو» داشتم که خانم مرجانه گلچین، مرحومه لوریک میناسیان و بهناز جعفری هم در بخشی از این فیلمها با پوستیژ ظاهر شدند. در فیلم «بودن یا نبودن» یک صحنه ١٥ثانیهای، «دو نیمه سیب» دو دقیقه و «بیدار شو آرزو» حدود سه دقیقه با این چهره ظاهر شدند اما خب اینها مسلما برایم کافی نبود».
در این مسیر تاکنون برخی مراجع درباره استفاده از کلاهگیس در فیلمها و سریالها نظر دادهاند؛ از جمله آیتالله بهجت: از کلاهگیسی استفاده کنند که مصداق زینت نباشد/ آیتالله تبریزی: اگر در تهیه فیلم، اختلاط مرد و زن به نحوی باشد که موجب تحریک شهوانی است جایز نیست؛ چه با کلاهگیس باشد یا نباشد/ آیتالله خامنهای: کلاهگیس حکم موی سر را ندارد لکن اگر زینت محسوب شود یا موجب جلب توجه نامحرم گردد باید نزد نامحرم پوشانده شود/ آیتالله سیستانی: مطلقا جایز است، ولی اگر زینت به حساب بیاید باید بپوشاند و...
حالا در این موقعیت، کمترین کاری که یک مسئول دلسوز در سینما میتواند انجام دهد این است که به فیلمسازی که فیلمی سالم و درعینحال جدی ساخته کمک کند تا فیلمش بدون واسطه ازسوی مردم مورد قضاوت قرار گیرد و اکران شود. یعنی همین کاری که الان مسئولان تلویزیون در حمایت سریال «نفس» میکنند؛ ادامه نمایش سریال.
انتهای پیام/