بدل ایرانی مسی: دوست دارم موهایم را رنگ و بدنم را خالکوبی کنم/ مسی را به ایران میآورم
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا از شهروند، رضا پرستش (مسی ایرانی) میگوید: «برنامهام این است به مسی نزدیک شوم و با او همکاری داشته باشم.»
در دنیا افراد دیگری هم هستند که اینقدر به مسی شبیه باشند؟
دیگران باید نظر قطعی را بدهند، اما در نظرسنجیها و مطالب منتشر شده در رسانههای خارجی تا به اینجا گفتهاند شبیهترین فرد به مسی من بودهام. جالب اینجاست که استایل بدن و قد من هم شبیه به او است! جالب است بدانید برادر من هم کپی سلمانخان است و قیافهاش مثل هندیهاست!
ممکن است از این شباهت به نقطهای برسی که پیش خودت بگویی «اشتباه کردم»؟
در ابتدا فضا مثل الان نبود. از برخوردها و کامنتهای مردم خیلی دلخور شدم. فحاشی و توهین خیلی زیاد بود. البته کامنتهای خوب هم وجود داشت. الان با داستان کنار آمدهام. این حس خوبی است. هرجایی که میروم مردم با حضور من به هر دلیلی خوشحال و شاد میشوند. دوست ندارم این موقعیت را با هیچ چیز دیگری عوض کنم. ولی حرفم با آنهایی که فحش میدادند یا الان هم بعضا میدهند این است که من شبیه به مسی هستم. این موضوع چه ربطی به پدر و مادرم داشت که آنها را هم فحش میدهید؟
این شباهت برای «رضا پرستش» چه سودی داشته است؟
از نظر اجتماعی و برخوردهای مردم انرژی که از آنها دریافت میکنید خیلی خوب است. از نظر اقتصادی هم درحال انجام دادن کارهای مختلف هستم. پیشنهادات تبلیغاتی بسیار زیادی به من شده است. الان هم وارد کار بازیگری شدهام و سریالی را داریم آماده میکنیم که من بهعنوان مسی نقش اول سریال هستم. ولی این انتخابها همهاش هوشمندانه است.
خیلیها اعتقاد دارند با ریش گذاشتن به مسی خیلی شبیه شدی.
من اگر ریش هم نداشته باشم، شبیه مسی هستم. یکسری عکس از بچگی مسی هم به دستم رسید که شاید برایتان جالب باشد بگویم که چهره ما از بچگی هم خیلی به هم شبیه بوده است.
چرا موهایت را مثل مسی رنگ نکردی؟
دوست داشتم موهایم را مثل مسی رنگ کنم. اما در ایران محدودیتهای فرهنگی داریم. من دانشجوی رشته شهرسازی هستم و با موی رنگ کرده نمیتوانم به دانشگاه و تلویزیون و خیلی جاهای دیگر بروم. من حتی خیلی دوست داشتم مثل مسی خالکوبی داشته باشم اما به خاطر شرایط فرهنگی در جامعه ایران این کار را نکردم.
فوتبالت هم مثل مسی است یا...
فوتبالم نه خیلی بد است، نه خیلی خوب. قابلیت استفاده از هر دو پای خودم را دارم اما بر خلاف مسی پای راست قویتری دارم. در زمین بازی همه فکر میکنند که من مسی هستم. ٥ نفر فقط من را میگیرند و اجازه نمیدهند که توپ به من برسد تا یک ذره حرکت کنم.
مسی از وجود شبیهترین فرد به خودش در ایران باخبر است؟ این روزها اخبار زیادی درباره دعوت مسی از تو برای حضور در اسپانیا منتشر شده است.
مسی صددرصد در جریان وجود من قرار دارد. دعوت شدن و رفتن من به اسپانیا کاملا درست است. اما اینکه میگویند این دعوت از طرف مسی صورت گرفته دروغ است. ما از طریق یک سری کمپانیهایی که فعلا نمیتوانیم اسم آنها را ببریم به اسپانیا دعوت شدهایم.
ژاوی را هم در تهران ملاقات کردی.
یکی از بهترین روزهای زندگی من بود. وقتی او از اتوبوس پیاده شد و من را دید در چشمهای من خیره شد و داشت میخندید. بعد گفت: «I like to Iranian messi». این را که گفت من دیگر در فضا بودم. همینطوری نگاه میکردم و با او انگلیسی صحبت میکردم که لباس خود را درآورد و به من داد.
مثل اینکه پیراهن ژاوی مشتری زیادی پیدا کرده؟
باشگاه استقلال پیشنهادی ٦٠میلیون تومانی برای خرید پیراهن ارایه داد که قبول نکردم. این پیراهن را قاب کردهام و در اتاق خودم نگه داشتهام. ولی اگر پرسپولیس بود شاید این پیراهن را به باشگاه میدادم. یک پرسپولیسی دوآتشه هستم.
تو طرفدار بارسلونا و آرژانتین هستی؟
من از اول بارسایی و آرژانتینی بودم. طرفدار رونالدینیو بودم. بعد که مسی آمد، مسلما شخصیت و فوتبال عالی او بهعلاوه شباهت ظاهری باعث شد طرفدارش باشم.
با رونالدو ایرانی ارتباطی داری؟
با رونالدو ایرانی خیلی کم ارتباط دارم. اوایل خیلی تلاش کردیم که بتوانیم با هم کارهای مشترک داشته باشیم. چون معتقد بودم دو نفری خیلی کارهای بزرگتری میتوانستیم انجام بدهیم. با این حال او تمایلی به همکاری نداشت و گفت که تنهایی خیلی راحتتر است. ولی با هم دوست هستیم.
مثل رابطه اصلی مسی و رونالدو!
تقریبا. من پیشرفت او را میبینم خیلی خوشحال میشوم. ولی در کل صلاح مملکت خویش خسروان دانند!
نظرت را درباره رونالدو و مسی واقعی هم به ما بگو. این دو نفر مدام درحال مقایسه شدن با هم هستند.
مسلما مسی خیلی بزرگتر از رونالدو است. در کل دنیا هم طرفداران بارسلونا و مسی بیشتر از رئالمادرید و بارسلوناست.
با درخشش مسی در زمین، مردم چه واکنشی به تو نشان میدهند؟
کافی است که مصدوم شود. کامنت در صفحهام سرازیر میشود. دیگر کم میماند با آمبولانس بیایند دم در خانه. بازی الکلاسیکو که دهان مسی پر از خون شد، کلی پیام و زنگ داشتم و حالم را میپرسیدند.
از این مطرح شدن خودت و شهرتی که درحال جهانی شدن است دوست داری چگونه استفاده کنی؟
برنامهام این است که بتوانم به جایگاه و مقامی برسم که کنار مسی باشم. یعنی نفر دوم مسی باشم. چون مسی بزرگترین فوتبالیست تاریخ دنیا و فوق ستاره تکرار نشدنی قطعا نمیتواند خیلی کارها را انجام بدهد. نمیتواند خیلی حرفها را بزند و خیلی جاها برود. من دوست دارم به شخصیت و سفیری تبدیل شوم که از طرف مسی انجام دادن این کارها به او محول شود؛ مثلا از طرف مسی سر بزنم به بچههای جنگزده و سرطانیها و... در داخل ایران هم خیلی برنامهها برای بچههای محک، آسایشگاه کهریزک و ... دارم.
با چه هدفی؟
چون در بازی ایران و آرژانتین ایرانیها خودشان را خیلی بد نشان دادند. من دوست دارم فرهنگ و تمدن و تاریخ بزرگ کشورم را با نزدیک شدن به مسی به همه دنیا نشان بدهم. بگویم که ایرانیها به جز یک عده معدود که خیلی کم هستند فرهنگ بسیار بالایی دارند.
راستی، مسی به ایران هم گل زده است!
(میخندد). نمیخواهم کلیشهای صحبت کنم. نمیخواهم شعار بدهم، ولی من واقعا از پیروزی آرژانتین مقابل تیمملی ایران خوشحال شدم. از اینکه مسی گل پیروزی را به ایران زد بیشتر خوشحال شدم. ولی بعد از بازی نتوانستم به خانه بروم!
بازی ایران و آرژانتین چه ربطی به حضور شما در خانه داشت؟
پدرم خیلی فوتبالی است. روی تیمملی ایران و پرسپولیس و رئالمادرید تعصب زیادی دارد. آن شبی که مسی گل را به ایران زد خیلی جدی و بدون هیچ شوخی زنگ زد و به من گفت که حق نداری به خانه بیایی! به او گفتم چرا؟ با عصبانیت داد زد چرا به ایران گل زدی؟ امشب خانه پیدایت نشود. برای خودم هم عجیب بود. شاید چون نمیخواست با دیدن من دوباره داغ گلی که مسی به ایران در بدترین زمان ممکن زد برایش تازه شود. (میخندد)
رضا تو گفتی میخواهی نفر دوم مسی در دنیا باشی! فکر میکنی این ایده مورد قبول مسی قرار میگیرد؟
برنامهام این است به مسی نزدیک شوم و با او همکاری داشته باشم و به احتمال ٩٩درصد میگویم قبول میکند. اگر هم این اتفاق رخ نداد من مسی را دیدهام و به آرزوی خود رسیدهام و حداقل با او دوست میشوم و زندگی و برنامههای خودم را ادامه میدهم. بههرحال شباهت ما به قدری است که اگر من در ایران به خیابان و جایی که میروم فارسی حرف نزنم، مردم فکر میکنند که مسی به ایران آمده است. این اتفاق بارها و بارها برای من افتاده است تا جایی که دیگر من واقعا از شرایط به وجود آمده ترسیده بودم. مثلا ما به تولد فردی دعوت شدیم که عاشقانه مسی را دوست داشت و آرزو داشت او را ببیند. دوست مشترک ما به او قول داده بود که مسی را میآورم که او را از نزدیک ببینی! از این موضوع شوکه شد و دستش را گذاشت روی قلبش و نشست روی زمین. من آنقدر ترسیدم که خیلی سریع فارسی حرف زدم و موضوع شباهت را سریع با او در میان گذاشتم.یک خاطره باحال دیگر هم تعریف کنم. زمانی در استکهلم سوئد زندگی میکردم. پسرخاله من آنجا کافه دارد! او خیلی مصمم بود که من شبیه مسی هستم و باید از این مسأله استفاده کند. او همیشه اصرار میکرد و من انکار. یکبار قرار شد کت و شلوار رسمی بپوشم و با بادیگاردها به کافه بروم. او در کافه تبلیغ هم کرده بود که میزبان یکی از بازیکنان مطرح بارسلونا خواهد بود. مردم هم همه آمده بودند که من با بادیگارد وارد شدم و پشت یک میز از قبل رزرو شده نشستم. همه مردم ساکت نشسته بودند و از تعجب نزدیک بود شاخ دربیاورند. البته این مسائل میتوانست پیگرد قانونی داشته باشد و حسابی برای ما دردسر درست کند.
کافی بود یک عکس و خبر منتشر شود که مسی در کافههای شبانه و ...
آره، از همین ترسیدیم و موضوع را با مردم در میان گذاشتیم که کمدی بود و برنامه طنز و ختم به خیر شد!
تابهحال به این موضوع فکر کردهای که اگر اولینبار مسی را ببینی چه واکنشی خواهی داشت؟
باید در شرایط قرار بگیرم. قطعا خیلی به این مسأله فکر میکنم. آن روز دور نیست که مسی را از نزدیک ببینم. قطعا شوکه خواهم شد. بعد از آن خیلی ریلکس به او خواهم گفت «رضا چطوری؟» گریه هم شاید بکنم!
به اینکه مسی را به ایران بیاوری هم فکر میکنی؟
صددرصد. اولین قدمی که میخواهم بردارم این است که مسی را به ایران بیاورم.
انتهای پیام/