کوششهای مردمی برای نجات پاسارگاد ثبت شد
بهگزارش گروه فرهنگی آنا، این کتاب شرح کوششهایی است که در گذر دو سال و نیم، در قالب «پایگاه اطلاعرسانی برای نجات یادمانهای باستانی» و در کنار شمار بالایی از کنشگران و انجمنهای حوزههای میراث فرهنگی و محیط زیست، برای جلوگیری از ساخت و آبگیری سد سیوند انجام شده است: «گفتگوهایی که با استادان و کارشناسان داشتیم، سفرهایی که به پاسارگاد و تنگ بلاغی (چشمه) انجام دادیم، نامههایی که به رییس سازمان میراث فرهنگی، رییس و هموندان کمیسیون یا کارگروه فرهنگی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و رییسجمهور نوشتیم، همایشهایی که برگزار کردیم (بهویژه میزگردی تاریخی در دانشگاه تهران که با حضور موافقان و مخالفان ساخت سد سیوند، از جمله شادروان دکتر ورجاوند و سازندگان سد و نمایندگانی از مجلس و سازمان میراث فرهنگی و... برپا کردیم)، شکایتهایی که به کارگروه اصل 90 مجلس، قوهی قضاییه و دیوان عدالت اداری و حتی یونسکو بردیم... و سرانجام هماهنگی برای تجمعی بینظیر جلو مجلس در راستای دفاع از تاریخ!»
علیرضا افشاری، نویسنده این کتاب می گوید: «این کتاب در سال 90 برای انتشار آماده شد، اما از آنجایی که نوک تیز نقدِ آن به سوی دولتِ وقت بود ناشر گرامی ترجیح داد تا کمی بردباری پیشه کند که کتاب در ارشاد رد نشود... چنین شد و در این دو ساله کتاب با برخی پیشنهادهای (!) ممیزان وزارت نامبرده پروانهی انتشارش را گرفت. البته در آخرین لحظهها برای چاپ، ممیزان گرامی در دو جا دگرگونیهای انجامشده را بسنده ندانستند و از این رو دو سه بندی از کتاب را باز برداشتیم و از آنجا که نمیخواستم نمایهی آن بههم بخورد این دو سه بند را سفید کردیم. کتاب «دفاع از تاریخ» در 700 صفحه با عکسهای خوبی که در پیوست دارد بر دستِ نشر شورآفرین به چاپ رسید. قیمت کتاب 50 هزار تومان است که با 20 درصد تخفیف در نمایشگاه کتاب عرضه میشود (شبستان، راهرو 18، غرفهی 27، نشر شورآفرین).»
وی میافزاید: «ناگفته نگذارم که در بخش پایانی کتاب و بهجهتِ جمعبندی آن از لطف دو بزرگوار برخوردار شدم؛ یکی دوستِ باستانشناسِ ارجمندم، دکتر محمدتقی عطایی، که در همین فرآیندِ اعتراض به آبگیری سد سیوند با او آشنا شدم و تلاشهای هیأتهای گوناگون باستانشناسی و آثار منتشرشده دربارهی کوششهای این گروهها را در نوشتاری گرد آورد و در اختیارم نهاد، و دیگری استادِ حقوقدانِ گرامیام، دکتر محمدعلی دادخواه، که او نیز آنچه را بر سر پروندهی شکایت ما در اینباره رفت برایم نوشت، که در کتاب آمده است.»
افشاری در پایان میگوید: «خواندنِ این کتاب را علاوه بر دوستانی که درگیر این جنبش بودند (در نمایهی کتاب نام نزدیک به 500 تن از دوستان که در کتاب آمده، آورده شده است) به دوستانی که علاقهمند به کار گروهی و بهویژه شبکهسازی هستند ــ که نیاز امروز جامعهی ماست ــ سفارش میکنم و در نظر دارم به شماری از دوستان، که دبیر انجمنی هستند، نسخهای را هدیه دهم.»
سد سیوند بدون اجرای شبکهی آبیاری و زهکشی که قولِ آن را به کشاورزانی در دوردست داده بودند رها شده است. در «سخن نخست» کتاب میخوانیم: «اکنون که بیش از پنج [هشت] سال از صدور دستور آبگیری سد گذشته است، هممیهنانی که بر انجام دادنِ این کار پافشاری داشتند (از کشاورزان، کارشناسان و سازندگان سد تا نمایندگان مجلس و سیاستمداران) باید به این پرسش پاسخ دهند که به چه میزان از اهداف خود دست پیدا کردهاند؟ صادقانه منتظر شنیدنِ پاسخشان هستیم، چرا که موضوع، موضوعِ ما و آنان نیست؛ موضوع ایران است و آب، آبادانی و زندگی. ما، و همهی کسانی که در مسیرِ جنبش بر آگاهیشان افزوده شد، همچنان در انتظارِ میزگردی ملی برای گفتوگو دربارهی «شیوهی کنونی مدیریت آب در ایران، و آسیبها و پیامدهای سدسازی گسترده» هستیم و اکنون، با آگاهی و اطمینانی بیش از پیش، اعلام میکنیم که، با هر محک و با هر دستگاه فکری و دانشی که سنجیده شود، محیط زیست و میراث فرهنگی در ساختنِ «ایران فردا» نقشی بس مهم دارند و برای مدیریت این دو بخش باید از فرهیختهترین و آگاهترینِ مدیران بهره برد».
انتهای پیام/