حسن ریوندی: 300 هزار تومان رقم بالایی برای شادی نیست!
حسن ریوندی کمدینی است که پیش از ظهور گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی چندان شناخته شده نبود، اما از وقتی بارگذاری ویدئو روی سایتهایی مثل آپارات رونق گرفت و گوشیهای هوشمند از راه رسید، کلیپهای او هم دست به دست شد و چهره او هم شناخته شده تر. حالا به نظر میرسد کارش آنقدر گرفته که برای برنامه اش بلیت 300 هزارتومانی میفروشد، هر چند گویا این بلیت برای جایگاه خاصی در سالن است، اما این رقم بسیار عجیب است و باید دید چقدر از آن استقبال میشود.
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، خراسان نوشت: به بهانه جنجال مربوط به رقم بلیت، با ریوندی گپی زدیم که میخوانید.
آقای ریوندی، بلیت 300 هزارتومانی برای یک جنگ شادی؟ چه خبر است؟
رقم بالایی نیست؛ در جامعه ما همه عادت کردهاند برای کارهای دیگری رقمهای بالایی خرج یا دریافت کنند. مثل فیلم «چند میگیری گریه کنی؟»؛ اما علیرغم نیاز و عطش شدید جامعه به نشاط و خنده، کمتر برای برنامههای شاد ارزش قائلیم. حرفم این است که اگر میبینیم مردم جامعه، درست یا غلط برای هر اتفاق و حادثهای جوک میسازند و علیرغم همه این تلاشها، باز هم عصبانیت در جامعه موج میزند و کافی است توی ترافیک، یک بوق اضافه بزنی تا رانندهها به سمتت حملهور شوند، نشان دهنده نیاز جدی جامعه به شادی و رهایی فکر است. این وسط، یکی مثل من که خداوند یک استعداد و توانایی به او بخشیده، کاری که میتواند انجام دهد این است که اول یک فضای شاد و مثبت برای مردم ایجاد کند و در همان فضا، یکی دو نکته اخلاقی و آموزشی هم یادشان بدهد. حتما میدانید که آدمها وقتی شادند، انعطاف و پذیرششان هم بالاتر است و آن لحظهها، بهتر یاد میگیرند. بهخصوص اگر یک آدمِ خوشحال و متواضع با لحنی صمیمی و خودمانی این نکتههای فردی و اجتماعی را یادآوری کند تا مثلا یک آدمی با جدیت و تحکم. این نیاز و کارکرد را بگذارید کنار بسته شدن صفحه شخصی من در اینستاگرام که محل خوبی برای اطلاعرسانی فعالیتها و تبلیغ برای برنامههایم بود که آن هم ظاهرا به خاطر سوءتفاهمهایی تعطیل شده و با توجه به هزینه بسیار گران تبلیغات در کشور ما، شاید این قیمت، قیمت زیادی نباشد.
عنوان حرفه شما شومنی است؟ شما خودتان را یک شومن میدانید؟
از حرفه ما با اسمهای مختلفی یاد میکنند؛ مجری جُنگ شادی، شومن یا به تازگی و به واسطه برنامه خندوانه، استندآپکمدین. بله، من هم در همین دسته هستم.
ظاهرا اولین فعالیت رسمی و مجوزدارتان، برمیگردد به اوایل دهه 90 در برج میـلاد...
نه. من 25 سال است مشغول به این کار هستم و اتفاقا بیشتر کارهایم هم در مراسم و همایشهای برندهای بزرگ و شناخته شده بوده. منتها در سالهای اخیر و بهخاطر شبکههای مجازی که رسانههایی قوی هستند و این روزها در جیب و دستِ هر کسی وجود دارد، بیشتر دیده و شناخته شدم.
شرایط شغل شومنها چهجوری است؟ شما کار شادی دارید؟
شرایط شغل ما از آن شرایطی است که به قول معروف، داخلش خودمان را کُشته، بیرونش مردم را. من اوایل که این کار را شروع کرده بودم، تا مدتها برایم سوال بود چرا کمدینی مثل چارلیچاپلین از افسردگی رنج میبرده، یا بسیاری از کمدینها، عصبیانــد. حتی گاهی فکر میکردم این ادا و اطوارها را درمیآورند برای معروفیت بیشتر. اما بعدها که زمان گذشت، متوجه شدم این شغل، شغلِ بسیار سختی است که اگر حواست نباشد کاملا افسردهات میکند.
شما حواستان به خودتان هست؟
بله. من دو سال است که تحت نظر یک روانشناس، جلسات منظم روانکاوی دارم. این جلسات کمک زیادی کرده که شاد باشم و با دشواریهای حرفهام کنار بیایم.
منظورتان از سختی کار، تولید محتوای مناسب و انرژی است که زمانِ اجرا روی استیج میگذارید؟
بخش مهمی از آن، این است. من نمیخواهم کار خوانندهها را زیر سوال ببرم ولی یک خواننده فارغ از زحمتی که برای آلبوم کشیده، وقتی کنسرت دارد، روی سن حاضر میشود، یک سری ترانههای تکراری اجرا میکند که تازه نصف آهنگها را هم حاضران همخوانی میکنند و تمام میشود. ولی یکی مثل من، از مدتها قبل باید جامعه و دور و بر را رصد کند، نکتهها را یادداشت کند، برای هر نکته سناریو بنویسد، برای هر سناریو گویش و لحن و زبانِ بدن مناسب طراحی کند و برای هر برنامه، دو سه ساعتِ تمام، متکلمِ وحده باشد. باید حواسم باشد حرفهایم تکراری نباشد و در عین حال که مردم را میخنداند، چیزی باشد که مردم دوست و نیاز دارند. کار راحتی نیست.
فعالیت شومنهای خارجی را هم رصد میکنید؟
بله. به شکل جدی دنبال میکنم. حتما میدانید که در کشورهای خارجی، شومنها جایگاه جدی و مهم و پذیرفتهشدهای دارند و مورد حمایت دولتها هستند. چرا که براساس تحقیقات، تاثیر کار و فعالیتشان نقش مهمی بر سلامت و بهداشت روانی جامعه دارد. مردم را میخندانند و فشارهای عصبیشان را تخلیه میکنند و در عین حال با بیان نکتههای انتقادی، مردم را آگاه میکنند و با همین قدمهای کوچک، از هدر رفتن میلیاردها دلار سرمایه برای درمانهای پزشکی و روانپزشکی جلوگیری میکنند.
به شکل کلی چهجور آدمی هستید؟ روحیه و رفتارتان چه شکلی است؟
من آدمِ به شدت برونگرایی هستم! برونگرایی به شکل افراطیاش خوب نیست و به کمک روانشناسم دارم سعی میکنم متعادل شوم.
شما آدم پولداری هستید؟ در حرفه شما، پول خوبی جابهجا میشود؟
این روزها پولدار به کسی میگویند که خانه و خودروی میلیاردی داشته باشد. با این تعریف، نه، من اصلا آدم پولداری نیستم. دستمزدها هم در حرفه من معمولی است. حالا نگاه نکنید به رقم بلیت جدیدترین برنامه ام. حتی اگر بیست صندلیِ ردیف اول 300 هزارتومان فروخته شود، سرجمع میشود 6 میلیون تومان. 6 میلیون تومان برای آدمی مثل من که بیش از خنداندن و پول درآوردن، دغدغه فرهنگی دارم، رقم بالایی نیست.
رقم بالایی نیست؛ در جامعه ما همه عادت کردهاند برای کارهای دیگری رقمهای بالایی خرج یا دریافت کنند. مثل فیلم «چند میگیری گریه کنی؟»؛ اما علیرغم نیاز و عطش شدید جامعه به نشاط و خنده، کمتر برای برنامههای شاد ارزش قائلیم. حرفم این است که اگر میبینیم مردم جامعه، درست یا غلط برای هر اتفاق و حادثهای جوک میسازند و علیرغم همه این تلاشها، باز هم عصبانیت در جامعه موج میزند و کافی است توی ترافیک، یک بوق اضافه بزنی تا رانندهها به سمتت حملهور شوند، نشان دهنده نیاز جدی جامعه به شادی و رهایی فکر است. این وسط، یکی مثل من که خداوند یک استعداد و توانایی به او بخشیده، کاری که میتواند انجام دهد این است که اول یک فضای شاد و مثبت برای مردم ایجاد کند و در همان فضا، یکی دو نکته اخلاقی و آموزشی هم یادشان بدهد. حتما میدانید که آدمها وقتی شادند، انعطاف و پذیرششان هم بالاتر است و آن لحظهها، بهتر یاد میگیرند. بهخصوص اگر یک آدمِ خوشحال و متواضع با لحنی صمیمی و خودمانی این نکتههای فردی و اجتماعی را یادآوری کند تا مثلا یک آدمی با جدیت و تحکم. این نیاز و کارکرد را بگذارید کنار بسته شدن صفحه شخصی من در اینستاگرام که محل خوبی برای اطلاعرسانی فعالیتها و تبلیغ برای برنامههایم بود که آن هم ظاهرا به خاطر سوءتفاهمهایی تعطیل شده و با توجه به هزینه بسیار گران تبلیغات در کشور ما، شاید این قیمت، قیمت زیادی نباشد.
عنوان حرفه شما شومنی است؟ شما خودتان را یک شومن میدانید؟
از حرفه ما با اسمهای مختلفی یاد میکنند؛ مجری جُنگ شادی، شومن یا به تازگی و به واسطه برنامه خندوانه، استندآپکمدین. بله، من هم در همین دسته هستم.
ظاهرا اولین فعالیت رسمی و مجوزدارتان، برمیگردد به اوایل دهه 90 در برج میـلاد...
نه. من 25 سال است مشغول به این کار هستم و اتفاقا بیشتر کارهایم هم در مراسم و همایشهای برندهای بزرگ و شناخته شده بوده. منتها در سالهای اخیر و بهخاطر شبکههای مجازی که رسانههایی قوی هستند و این روزها در جیب و دستِ هر کسی وجود دارد، بیشتر دیده و شناخته شدم.
شرایط شغل شومنها چهجوری است؟ شما کار شادی دارید؟
شرایط شغل ما از آن شرایطی است که به قول معروف، داخلش خودمان را کُشته، بیرونش مردم را. من اوایل که این کار را شروع کرده بودم، تا مدتها برایم سوال بود چرا کمدینی مثل چارلیچاپلین از افسردگی رنج میبرده، یا بسیاری از کمدینها، عصبیانــد. حتی گاهی فکر میکردم این ادا و اطوارها را درمیآورند برای معروفیت بیشتر. اما بعدها که زمان گذشت، متوجه شدم این شغل، شغلِ بسیار سختی است که اگر حواست نباشد کاملا افسردهات میکند.
شما حواستان به خودتان هست؟
بله. من دو سال است که تحت نظر یک روانشناس، جلسات منظم روانکاوی دارم. این جلسات کمک زیادی کرده که شاد باشم و با دشواریهای حرفهام کنار بیایم.
منظورتان از سختی کار، تولید محتوای مناسب و انرژی است که زمانِ اجرا روی استیج میگذارید؟
بخش مهمی از آن، این است. من نمیخواهم کار خوانندهها را زیر سوال ببرم ولی یک خواننده فارغ از زحمتی که برای آلبوم کشیده، وقتی کنسرت دارد، روی سن حاضر میشود، یک سری ترانههای تکراری اجرا میکند که تازه نصف آهنگها را هم حاضران همخوانی میکنند و تمام میشود. ولی یکی مثل من، از مدتها قبل باید جامعه و دور و بر را رصد کند، نکتهها را یادداشت کند، برای هر نکته سناریو بنویسد، برای هر سناریو گویش و لحن و زبانِ بدن مناسب طراحی کند و برای هر برنامه، دو سه ساعتِ تمام، متکلمِ وحده باشد. باید حواسم باشد حرفهایم تکراری نباشد و در عین حال که مردم را میخنداند، چیزی باشد که مردم دوست و نیاز دارند. کار راحتی نیست.
فعالیت شومنهای خارجی را هم رصد میکنید؟
بله. به شکل جدی دنبال میکنم. حتما میدانید که در کشورهای خارجی، شومنها جایگاه جدی و مهم و پذیرفتهشدهای دارند و مورد حمایت دولتها هستند. چرا که براساس تحقیقات، تاثیر کار و فعالیتشان نقش مهمی بر سلامت و بهداشت روانی جامعه دارد. مردم را میخندانند و فشارهای عصبیشان را تخلیه میکنند و در عین حال با بیان نکتههای انتقادی، مردم را آگاه میکنند و با همین قدمهای کوچک، از هدر رفتن میلیاردها دلار سرمایه برای درمانهای پزشکی و روانپزشکی جلوگیری میکنند.
به شکل کلی چهجور آدمی هستید؟ روحیه و رفتارتان چه شکلی است؟
من آدمِ به شدت برونگرایی هستم! برونگرایی به شکل افراطیاش خوب نیست و به کمک روانشناسم دارم سعی میکنم متعادل شوم.
شما آدم پولداری هستید؟ در حرفه شما، پول خوبی جابهجا میشود؟
این روزها پولدار به کسی میگویند که خانه و خودروی میلیاردی داشته باشد. با این تعریف، نه، من اصلا آدم پولداری نیستم. دستمزدها هم در حرفه من معمولی است. حالا نگاه نکنید به رقم بلیت جدیدترین برنامه ام. حتی اگر بیست صندلیِ ردیف اول 300 هزارتومان فروخته شود، سرجمع میشود 6 میلیون تومان. 6 میلیون تومان برای آدمی مثل من که بیش از خنداندن و پول درآوردن، دغدغه فرهنگی دارم، رقم بالایی نیست.
انتهای پیام/