چرا ابراهیم رئیسی از اصولگرایان جدا شده است؟
انتشار این بیانیه کمی روند کارزار انتخابات را جذابتر کرد. اصولگرایان از یکسو غافلگیر شدند و از دیگر سو کاندیدایی جز او نداشتند که بتواند اجماع بهوجود بیاورد. کمکم مشخص شد که آنها به دلیل آنکه اصولگرایان طیفهای مختلف هستند و همه در جمنا نیستند، به این نتیجه رسیدهاند که اعلام استقلال کنند تا همه اصولگرایان از رئیسی حمایت کنند. کمی که پیش آمدیم برخی از تحلیلگران نیز این سخن را مطرح کردند که رئیسی با آرای اندک اصولگرایان رئیسجمهوری نمیشود. بهتر است روی قشر خاکستری سرمایهگذاری شود. اکنون رئیسی با صدور بیانیهای اعلام استقلال کرده و مهر تاییدی بر آن کوبیده است. اما آیا اعلام استقلال رئیسی به معنای جدایی از جبهه نو پای جمنا است که برای به اجماعرسیدن بر سر یک نامزد واحد و حمایت کامل از آن تشکیل شد و عزم آن داشتند تا برای نخستینبار در تاریخ ایران، دوره ریاستجمهوری روحانی را به همان دوره اول محدود کنند. اکنون اگر اعلام استقلال رئیسی به معنای کنارهگیری از جمنا باشد، آن تشکل همچنان موفق عمل میکند یا همچون شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در سال ٨٤، سال طعم تلخ شکست را خواهد چشید؟ چراکه برخی از نامزدهای اصولگرایی که به جمنا پیوسته بودند، این تشکل دیگر مورد قبولشان نیست یا آنکه عزم آن دارند که چون جبهه پایداری، دیگر تشکل سیاسی اصولگرایان که حاضر به ائتلاف با جمنا نشده برای خود تشکل دیگری راه بیندازند و از نامزدی فرد دیگری حمایت کنند. اگرچه در رأیگیری اخیر جمنا، رئیسی با کسب ۲۱۴۷ رأی، بیشترین آرای نشست جمنا را به دست آورده است و علیرضا زاکانی با ۱۵۴۶رأی، مهرداد بذرپاش ۱۴۰۴رأی، محمدباقر قالیباف ۱۳۷۳رأی و پرویز فتاح ۹۹۴ رأی در مکانهای بعدی قرار گرفتهاند. با این وجود، رئیسی اعلام استقلال کرده است، به راستی این اعلام استقلال ریشه در چه چیزی دارد؟ آیا ریشه در سیاستهای کاری اصولگرایان دارد؟ برخی از تحلیلگران این امر معتقدند اصولگرایان در کنار نامزد اصلی خود (رئیسی) قصد دارند نامزد دیگری را معرفی کنند و بگویند براساس سازوکار وحدت در انتخابات ریاستجمهوری حضور پیدا کردیم.
پیشینه
جبهههای ناموفق در گذشته
آیا تاکنون کاندیدایی از یک جریان سیاسی بهصورت مستقل وارد انتخابات شده است؟ ابراهیم رئیسی دقیقا همان راه دیروز احمدینژاد را میرود. احمدینژاد در سال ٨٤ عضو شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بود. این شورا قرار بود کاندیدای واحدی را از بین ٧-٦ کاندیدا معرفی کند، اما این اتفاق نیفتاد. احمدینژاد اعلام استقلال کرد و راه خود را رفت. بعد از او ولایتی و بعد قالیباف و... همه راه خود را از تشکل مهم اصولگرایان که با راهنمایی و هدایت علیاکبر ناطقنوری پیش میرفت، جدا کردند. درواقع شاید بتوان نخستین تجربه مکانیسم وحدت را در دوره اصلاحات و پیش از انتخابات ٨٤ درنظر گرفت. در این مقطع بود که چگونگی آرای اصولگرایان بهروشنی به چشم میخورد. در میان اصولگرایان، تصمیمگیری برای کاندیدای انتخاباتی ابتدا برعهده «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی» گذاشته شد. البته این شورا در آنروزها ناکام ماند، چراکه پس از انتخابشدن کاندیدای نهایی هر کسی راه خود را در پیش گرفت و آن را سپری کرد. شورای هماهنگی نیروهای انقلاب که ریاست آن را ناطقنوری به عهده داشت، هدف این تشکل را انتخابات یک کاندیدای واحد برای انتخابات ریاستجمهوری نهم میدانست که در عمل فروپاشید، چراکه پس از معرفی لاریجانی بهعنوان نامزد نهایی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی و با جداشدن بخش اجتماعی شورای هماهنگی از بخش احزاب آن، احمدینژاد، توکلی، رضایی و قالیباف میثاقنامهای را امضا کردند که در آن تصمیمگیری برای نامزد نهایی براساس نتایج نظرسنجی معتبر صورت میگرفت. البته نمایندگان این ٤ نفر نتوانستند بر چگونگی انجام نظرسنجی به توافق برسند. به همین جهت احمدینژاد، لاریجانی، قالیباف، توکلی، ولایتی و رضایی همگی وارد عرصه رقابت انتخاباتی شدند! البته در روزهای بعد علیاکبر ولایتی به نفع هاشمیرفسنجانی کنارهگیری کرد، احمد توکلی نیز به سود قالیباف کنار رفت و درنهایت محسن رضایی هم ٣ روز قبل از انتخابات انصراف داد. در آستانه انتخابات رفتار جناحهای سیاسی نیز تغییر میکند و آنچه بیش از همه به چشم میآید ارایه یک کاندیدای واحد برای انتخابات ریاستجمهوری یا یک فهرست مشترک برای انتخابات مجلس و شوراهاست. رجال سیاسی معتقدند چنین برنامهای منجر به همافزایی سلایق مختلف جناح میشود و آرای طیف گستردهتری را به خود جذب میکند. با این حال، تجربه تاریخی نشان میدهد اگر در این همافزایی، به مبانی فکری بنیادین توجهی نشود، نقطه پایانی این مسیر چیزی جز تفرقه، اختلاف و ورود همزمان کاندیداهای مختلف نیست و نخواهد بود. در یک تجربه نهچندان دور، این مسأله تا جایی پیش رفت که از ٣ ورودی به «مکانیسم وحدت»، هر ٣ نفر کاندیدای انتخابات شدند! بازخوانی تجربههای پیشین سازوکار وحدت بدون توجه به مبانی فکری افراد میتواند چراغ راهی باشد برای ترسیم راهی که در آینده باید طی کرد.
نگاه موافق
رئیسی اصولگراست و راه سختی در پیش دارد
پروانه سلحشوری| اگرچه از سال گذشته تاکنون زمزمههایی مبنی بر اینکه رئیسی نامزد نهایی اصولگرایان خواهد بود، شنیده میشود، اما این موضوع برای زمانی بود که رئیسی در رأس «جمنا» قرار داشت و اعلام نکرده بود که قصد دارد در انتخابات حضور مستقل داشته باشد. اما این حضور مستقل سوالات و ابهامات فراوانی را بر جای میگذارد. پروانه سلحشوری، نماینده اصلاحطلب مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در این زمینه معتقد است: «زمانی که آقای رئیسی اعلام استقلال کرد، به معنای آن بود که قصد ماندن در یک جناح خاص را ندارد و نمیخواهد خود را وابسته به طیف اصولگرا معرفی کند. به همین جهت این امر نشاندهنده این است که ترجیح آقای رئیسی آن است که تحت حمایت گروه خاصی نباشد.» سلحشوری با اشاره به اینکه وابستهنبودن به طیف خاصی باعث گستردگی آرا و حمایت مضاعف میشود، ادامه داد: «از این طریق میتوان دایره حمایت را گستردهتر کرد، اما ایشان هنوز از جمنا حذف نشده است که بخواهد بهعنوان کاندیدای مستقل باشد.»
موضوع حایز اهمیت در این میان، نکتهای است که او در بیانیهاش درباره استقلال خود بیان کرده است. آن استقلال البته به معنای جدایی از جمنا نیست. خانم سلحشوری در این زمینه میگوید: «آقای رئیسی میخواهد خود را فراجناحی نشان دهد، زیرا «جمنا» تمامی گروههای اصولگرا را دربرنمیگیرد. درواقع جمنا جامعیت اصولگرایان را ندارد و آقای رئیسی با تکیه بر این موضوع میخواهد طیفهای دیگری از اصولگرایان را جذب خود کند و از دیگر سو یک چشم هم به قشر خاکستری جامعه دارد تا با توجه به سیادتی که دارد و استقلالی که از خود در مقابل اصولگرایان نشان میدهد، آرای طبقه متوسط را کسب کند. البته ایشان در ابتدای امر توانسته از طریق «جمنا» آرای جمعی از اصولگرایان را کسب کند.
این نماینده مجلس ادامه میدهد: «ابتدا این سوال مطرح است که آیا آقای رئیسی چهرهای شناختهشده است و نیازی به مطرحشدن از طریق جمنا ندارد؟ از دیگرسو از آنجا که جمنا تکلیفش با خودش مشخص نیست، نمیتواند با حضور مستقل آقای رئیسی در انتخابات مخالفتی داشته باشد، پس از حضور مستقل وی حمایت میکند. به همین دلیل شما میبینید که آقای میرسلیم کاندیدا میشود و علیه جمنا نیز سخن میگوید. آقای جلیلی از ابتدا اعلام میکند که جمنا را قبول ندارد. کاندیداهای دیگر آنها مانند قالیباف حتی در جمنا آرای پایینی دارند. به همین دلیل است که میبینیم آقای رئیسی برای ادامه مسیر لازم میبیند که از جمنا اعلام استقلال کند و تنها پا در انتخابات بگذارد. جبههای که نمیتواند در درون سازوکار مشخصی داشته باشد که همه آن را قبول کنند، چگونه میتواند کاندیدا مشخص کند؟ الان هر یک از کاندیداهای جمنا برای خود فعالیت و طرفداران آنها نیز کار خود را میکنند. تصور آقای رئیسی این است که تنها در صورتی موفق به پیروزی میشود که جلبنظر همه گروهها را داشته باشد، به دست آمدن این اجماع هم کار آسانی بهنظر نمیرسد و راه سختی در پیش دارد.»
کارشناس بیطرف
آرای خاکستری مقوله مهم انتخاباتی
حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی | این دوره از انتخابات، متفاوت از سایرانتخابات، ریاستجمهوری است چرا که بسیاری از اصولگرایان برای ثبتنام در انتخابات پیش رو حضور پیدا کردهاند اما در این میان چه کسی در بین اصولگرایان شانس بیشتری را دارد خود جای سوال است. حسینکنعانی مقدم در این زمینه معتقد است: «به نظر میرسد در جمع اصولگرایان آقای رئیسی مزیتهایی دارد، که میتواند کاندیدای وحدت گرای بین اصولگرایان باشد. چرا که آقای رئیسی نسبت به سایر اصولگرایان شانس بیشتری در انتخابات پیش رو دارد. اما در این میان موضوعی که حایز اهمیت است. جذب آرای خاکستری است. که اگرآقای رئیسی بتواند آرای خاکستری را به خود جذب کند امکان پیروزی در انتخابات را دارد.»
ممکن است برای بسیاری جای سوال باشد که چرا رئیسی با وجود حمایت «جمنا»و حتی آنکه در راس این جبهه قرار داشت، چرا از جمنا جدا شده است. کنعانی مقدم با اشاره به اینکه «جمنا» طیف خاصی از اصولگرایان را در بر میگیرد و شامل همه اصولگرایان نمیشود در این زمینه ادامه داد: «جمنا یک جریان تشکیلاتی اصولگرایان در تصمیمهای حزبی و مردمی است. به همین جهت اگر آقای رئیسی خود را منتسب به جمنا کند خود را معدود به عدهای خاص میداند و تنها بخشی از طیف اصولگرایان را در برمیگیرد.اما با اعلام استقلال خود در انتخابات همه طیفهای اصولگرا را در بر میگیرد و همراهان بیشتری را دارد.»
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه آقای رئیسی تنها با این جبهه همراهی کرده و به آن نپیوسته است در این زمینه ادامه داد: «همچنین باید توجه داشت که آقای رئیسی از روز اول شکل گیری «جمنا»اعلام نکردهاند، به جمنا میپیوندند. حتی آن میثاق نامه را امضانکرده بودند. اما جمنا در جمعبندی خود به این نتیجه رسیده بود که آقای رئیسی میتواند در راس کاندیدای این جبهه قرار گیرد به همین جهت آقای رئیسی در طول این دوران تنها این جبهه را همراهی کردند، و در صورتی که رئیسجمهوری شوند، از قابلیتهای این جبهه استفاده میکنند.»
کنعانی مقدم در خاتمه با اشاره به اهمیت آرای خاکستری در این دوره از انتخابات خاطرنشان کرد: «بهطور کلی میتوان گفت این دوره از انتخابات رقابت میان آقای روحانی و آقای رئیسی است. که به احتمال زیاد ما شاهد انتخابات دوره دوم خواهیم بودکه این امر نشاندهنده این است که کدام یک از این دو شخصیت میتوانند آرای خاکستری را به خود اختصاص داده و مورد قبول آرای بیشتری قرار میگیرند»
نظر مخالف
رئیسی از جمنا خارج نشده است
حسینعلی حاجی دلیگانی| در پیچوخم برخی انتخابات و برخی از گمانهزنیها هستیم، چراکه همچون گذشته در بین اصولگرایان چنددستگیهایی دیده میشود. یکی از آنها در «جمنا» و دیگری در«جبهه پایداری» قرار دارد، به همین جهت برخی از تحلیلگران سیاسی از جدایی جبهه پایداری از ائتلاف تازهتأسیس اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری آینده خبر میدهند و احتمال برندهشدن ابراهیم رئیسی را در انتخابات پیشرو میدانند. اما این موضوع تا زمانی حایز اهمیت بود که رئیسی اعلام نکرده بود در انتخابات حضور مستقلی دارد و در جبهه تازهتأسیس «جمنا» قرار داشت. حال با این وجود، برخی از صاحبنظران معتقدند اصولگراها دچار ازهمگسستگی شدهاند. این درحالی است که بسیاری نظر متفاوت دارند. در این میان حسینعلی حاجی دلیگانی، نماینده شاهینشهر نظری متفاوت دارد و معتقد است: «بر اساس انتشار بیانیه توسط آقای رئیسی در این زمینه باید گفت ایشان با توجه به آنچه در جامعه رخ میدهد، این بیانیه را صادر کردهاند، چراکه بدنه جامعه درواقع این احساس را داشته و دارند که این کاندیدا تأییدشده یک جریان خاص فکری نیست، بلکه یک حالت جامعیت را در بین تودههای مردم دارد. با توجه به نشانههایی که در جامعه ما شاهد آن هستیم و شامل جلسات و اقبال جوانان است، از این بابت این حالت در جامعه نمایان بود به همین جهت آقای رئیسی خواستند اطمینانی برای آحاد جامعه به وجود آورد و اعلام استقلال کردهاند، چراکه بسیاری از افراد جامعه بحثهای انتخاباتی را پیگیری میکنند و این بیانیه برای پاسخی به خاستگاه جامعه بود. به همین جهت میتوان گفت اعلام استقلال آقای رئیسی مفادی با حضور در جمنا ندارد، چراکه با وجود اینکه آقای رحیمیان ولایی است، دیدگاههای فکری وسیعی را از گذشته تاکنون دارد، به عبارت دیگر باید گفت جبهه مردمی مجموعهای از نوع سلایق چپ جامعه است.»
با وجود بیانیهای مبنیبر حضور مستقل رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری برخی از تحلیلگران این موضوع را ریشهدار میدانند و معتقدند میان اصولگرایان شکافی باورنکردنی ایجاد شده است. این نماینده مجلس در این زمینه معتقد است: «البته برای ملموسترشدن موضوع لازم به ذکر است که آقای رئیسی همچنان در جبهه مردمی «جمنا» قرار دارند و بهعنوان یک تفکر چپ، جامعه تقاضاهایی را داشته که در این زمینه پاسخگوی آن تقاضاها بوده است، چراکه دولت در عمل و میدان نتوانسته به خوبی عمل کند. با نگاهی به جامعه به وضع نابسامان اقتصادی جامعه پی میبریم، چراکه مردم از وضع معیشتی مناسبی برخوردار نیستند، حتی در جامعه بسیاری وجود دارند که قدرت خرید ندارند و دلیل این وضع نابسامان اقتصادی را قوهمجریه میدانند، زیرا قوهمجریه نتوانسته در این راستا که امری ملموس برای آحاد جامعه است، موفقیت کسب کند. به همین علت مردم از قوهمجریه راضی و دلخوش نیستند و رفتار و نوع نگاهشان به گونهای است که خواستار یک تغییر و تحول اساسی هستند و این تغییر را بیش از هرکس دیگری درخور آقای رئیسی دیدهاند.»
انتهای پیام/