سارقان طلافروشی خانیآباد در دادگاه/ متهمان: میخواستیم پول دیه یک قتل را جور کنیم!
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از شهروند، ساعت هشت شب ١٩ مردادسال ٩٤- ٤ مرد سارق در حالیکه دو اسلحه جنگی به دست داشتند، به یک طلا فروشی در این خیابان حمله کردند و با نقشهای خطرناک توانستند ٤ و نیم کیلو طلا را سرقت کنند. آنها پس از سرقت این ٤ و نیم کیلو طلا، سوار دو موتورسیکلت شده و فرار کردند، اما درست ٧ روز بعد از سرقت شناسایی و در استان مازندران بازداشت شدند. وقتی متهمان برای بازسازی صحنه سرقت به محل طلافروشی منتقل شدند، صاحب مغازه پس از دیدن آنها مشتی به صورت یکی از متهمان زد و خودش نیز لحظاتی از حال رفت. این سرقت توسط ٢ کلاشینکف صورت گرفت که پس از دستگیری متهمان، همراه با ٦٠ فشنگ کشف شد. همچنین خریدار طلاهای مسروقه و دختر جوانی که این سارقان را همراهی کرده بود، شناسایی و دستگیر شدند. با اعترافات متهمان به این سرقت و پس از تکمیل تحقیقات، پرونده آنها برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این درحالی است که تحقیقات نشان داد یکی از متهمان در بروجرد در یک درگیری، مردی را کشته و تحت تعقیب پلیس بوده است.
صبح دیروز سه متهم این پرونده در مقابل هیأت قضائی شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفتند و از خود دفاع کردند. در این جلسه که به ریاست قاضی حسین اصغرزاده برگزار شد پس از قرائت کیفرخواست، صاحب طلافروشی در مورد روز سرقت گفت: «من و برادرم آن شب در داخل طلافروشیمان بودیم که حدودا ساعت هشت شب زن جوانی قصد داشت وارد طلافروشی شود. ما در را برای آن زن باز کردیم که همان لحظه چهار نفر سیاهپوش در حالیکه دو اسلحه کلاش داشتند وارد مغازه طلافروشی شدند. من و برادرم به شدت ترسیده بودیم. آنها شروع کردند به تیراندازی در داخل مغازه که حتی یکی از گلولههای شلیک شده نیز به دیوار پشت سر من برخورد کرد. این مردان در حالیکه دو نفرشان داخل مغازه بودند و دو نفر دیگر بیرون مغازه درحال تیراندازی بودند، هر دو نفر ما را از مغازه بیرون کردند. این دو نفر طلا و جواهرات داخل ویترین مغازه را سرقت کردند و درون یک کیسه ریختند. آنها پس از انجام سرقت به سرعت سوار دو موتورسیکلت آپاچی سفید رنگ شده و از محل متواری شدند. زمانیکه سارقان فرار کردند، با خودرو شخصی زانتیا آنها را تعقیب کردم. هنگام تعقیب، ضربهای با ماشین به یکی از موتورها وارد کردم که باعث شد راننده تعادلش را از دست بدهد و موتورسیکلت به همراه دو سرنشین آن به زمین برخورد کند. پس از واژگونی موتور، ترکنشین که مسلح بود اسلحه خود را به سمت ماشین من گرفت و آن را به رگبار بست. در آن لحظه تنها توانستم خودم را در زیر فرمان ماشین پنهان کنم تا گلولههای شلیک شده به من برخورد نکند. درحالیکه دیگر امکان روشن شدن موتورسیکلت وجود نداشت، یکی از سارقان که راننده موتور بود به همراه دو سارق دیگر با موتور از محل متواری شد و فرد مسلحی نیز که اقدام به شلیک گلوله به سمت ماشین من کرد هم با تهدید راننده یک خودرو عبوری پژو پرشیا، راننده پژو را مجبور کرد تا او را از محل خارج کند.»
پس از صحبتهای این مرد، هادی متهم ردیف نخست در جایگاه ایستاد. این مرد ٣٨ ساله در اینباره گفت: «با دوستانم در قهوهخانه بودیم که با هم نقشه این سرقت را کشیدیم. درواقع رضا همدستمان که در این دادگاه حضور ندارد، این پیشنهاد را داد و ما هم پذیرفتیم. آن زمان من بهخاطر قتل یک مرد تحت تعقیب بودم، برای همین میخواستم با این سرقت، پول دیه را جور کنم تا بتوانم رضایت خانواده اولیای دم را جلب کنم. بعد از سرقت ٣ کیلو ونیم طلا آن را در یک نایلون گذاشتیم و با ترازوی یک مغازهدار کشیدیم. به هر کدام از ما ٩٠٠ گرم طلا رسید که بعد از تقسیم پولها به یک خانه ویلایی در عباسآباد رفتیم. یک هفته گذشت تا اینکه از طریق سارا دختر مورد علاقه همدستم که او نیز دستگیر شده است، شناسایی و بازداشت شدیم. ما بعد از انجام این سرقت بود که میخواستیم از ایران فرار کنیم، اما به خاطر فرزندانم این کار را نکردم. باور کنید از کارهایم پشیمان هستم و از دادگاه تقاضای تخفیف مجازات را دارم.»
در ادامه فرشید، دومین متهم نیز که چندین سابقه شرارت در پروندهاش دارد درباره ماجرای سرقت به هیأت قضائی گفت: «بعد از طراحی نقشه این سرقت، به همراه هادی موتوری را از مقابل یک مغازه در حوالی خیابان نظامآباد سرقت کردیم. با همان موتور به سراغ این مغازه طلافروشی رفتیم. مدتی بود که با سارا آشنا شده بودم. آن زمان برای اجرای نقشهمان از سارا خواستم که کمکمان کند. در این سرقت تنها ٥٠میلیون تومان پول به من رسید بدون اینکه آن را خرج کنم بعد از دستگیری به صاحب طلافروشی پس دادم.»
پس از صحبتهای این دو متهم، سومین نفر نیز از خود دفاع کرد و گفت: «از تمام کارهایم پشیمانم. هیچ دفاعی ندارم و نمیدانم باید چه بگویم. فقط درخواست بخشش دارم.»
در ادامه جلسه این دادگاه سارا ٣٠ ساله که با قرار وثیقه آزاد بود، به هیأت قضائی گفت: «مدتی بود که پدرم فوت کرده بود و برادرم هم اعتیاد داشت. برای همین زندگیام را به سختی میگذراندم، تا اینکه با فرشید آشنا شدم. عاشق فرشید شدم و حاضر بودم به خاطرش هرکاری کنم. برای همین وقتی پیشنهاد همراهی در این سرقت را به من داد قبول کردم. در این سرقت تنها بهعنوان مشتری وارد مغازه شدم و با دیدن اسلحه همدستانم ترسیدم و فرار کردم. سوار یک خودروی پژو شدم که راننده مرا تحویل پلیس داد. باور کنید من به خاطر عشقی که به فرشید داشتم حاضر به شرکت در این سرقت شدم. فرشید به خاطر یک درگیری محکوم به پرداخت دیه شده بود و باید آن را پرداخت میکرد. او گفت بعد از این سرقت و پرداخت دیه با من ازدواج میکند، برای همین قبول کردم.»
در این لحظه دختر جوان اشک ریخت و قاضی دادگاه نیز از مرد طلافروش خواست تا با توجه به دفاعیات این دختر و نزدیک بودن سالروز تولد حضرت علی(ع)، این دختر جوان را ببخشد. درنهایت شاکی نیز از این دختر اعلام رضایت کرد.
در پایان نیز هیأت قضائی وارد شور شدند تا رأی خود را در اینباره صادر کنند. همچنین قرار است به اتهامات دو متهم دیگر این پرونده نیز در روزهای آینده رسیدگی شود.
انتهای پیام/