دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

احمد شیرزاد: کثرت نامزدهای رقیب روحانی به نفع آنان نخواهد بود

تا اینجای کار، اصولگرایان راهبرد وحدت در انتخابات ریاست جمهوری را کنار گذاشته و تأیید کرده‌اند که با چند نامزد وارد رقابت با روحانی خواهند شد. این تغییر، آن هم کمتر از دو ماه تا انتخابات، ناشی از چه شرایط و زمینه‌هایی بوده است؟ آیا این تصمیم اصولگرایان، یک راهبرد واقع گرایانه است یا ناشی از واقعیت متفرق این جریان سیاسی؟ احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب معتقد است که اصولگرایان نمی‌توانستند به وحدت دست یابند و این اعلام اخیر نیز از روی ناچاری است.
کد خبر : 168142

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، روزنامه ایران نوشت: درباره سایر شرایط انتخاباتی اصولگرایان نظر او را جویا شده‌ایم که می‌خوانید:


به نظر می‌رسد اصولگرایان راهبرد اجماع را کنار گذاشته و پذیرفتند که با تعدد نامزدها وارد انتخابات ریاست جمهوری خواهند شد. چرا این اتفاق افتاد؟
این تصمیم از سر ناچاری گرفته شده است. سخن این دوستان مبنی بر تعدد نامزدها، تنها زمانی قابل قبول بود که باید گفته می‌شد که امکان رسیدن به وحدت وجود دارد، اما به‌عنوان یک تاکتیک انتخاباتی، کثرت را برگزیدیم. اما واقعیت این است که اصولگرایان راهی غیر از این ندارند. این نشان دهنده عقب ماندگی سیاسی اصولگرایان است که اتفاقاً باعث خوشحالی ما نیست، بلکه باعث تأسف است، زیرا باعث عقب ماندگی کشور می‌شود.
دلایل این عقب ماندگی یا ناتوانی از دستیابی به اجماع چیست؟
طیف‌های مختلف اصولگرا ساز وکار تحزب نمی‌پذیرند و حاضر نیستند در چارچوب‌های استاندارد حزبی کار کنند. بخشی از آنان به حق خود قانع نیستند، چنانکه می‌بینیم یک گروه کوچک می‌خواهد به دلایلی چون نفوذهای محدودی که در برخی مراکز دارد، بیش از حق خود سهم ببرد. این امور باعث می‌شود اصولگرایان نتوانند با خود کنار بیایند. ضمن اینکه هر کدام از اصولگرایان، مدعی هستند و هر کدام فکر می‌کنند عصاره انقلاب و تجلی ارزش‌ها هستند و فکر می‌کنند کلید حل همه مشکلات در آستین آنان است.
بعضی‌ها معتقدند تعدد نامزدها، یک استراتژی برای مقابله با آقای روحانی است. مثلاً یک نامزد زن برای جلب آرای زنان و یک نامزد قومیتی برای جلب آرای هم قومیت‌ها مطرح می‌شود.
اگر اصولگرایان بتوانند تابوی نامزد شدن زنان را بشکنند، شخصاً حاضرم به این نامزد رأی بدهم. اکنون خانم وحید دستجردی به فهریت نامزدها راه یافته است، اما این طور نیست که زنان در فرآیند سیاسی اصولگرایان جایگاه بالایی داشته باشند. حتی اصلاح‌طلبان هم نتوانستند آن طور که باید و شاید فعالیت‌های سیاسی خود را به زنان گسترش دهند، چه رسد به اصولگرایان. بنابراین فکر می‌کنم این فرضیه جدی نیست که اصولگرایان بتوانند یک نامزد زن معرفی کنند و این نامزد تأیید شود. اما درباره تعدد نامزدها، وقتی می‌توان این را به‌عنوان یک راهبرد اصولگرایان پذیرفت که در پی یک انتخاب صورت گرفته باشد، یعنی از بین دو راهبرد ممکن یکی انتخاب شده باشد. اما واقعیت این است که چون اصولگرایان نمی‌توانند با هم کنار بیایند، راهی جز این تکثر ندارند. به یک تعبیر در شرایط موجود، این تکثر بهترین کار یا تنها کاری است که می‌توانند انجام دهند.
بنابراین اینکه اعلام می‌شود با چند نامزد وارد می‌شوند، پوششی برای توجیه شکست در وحدت است؟
دقیقاًهمین طور است. چون نتوانستند به وحدت دست یابند، می‌خواهند فضا را شلوغ کنند و این نادرست ترین کاری است که می‌شود برای یک انتخابات کرد. بهتر است اصولگرایان بگویند که اصلاً یک جناح سیاسی نیستند و مجموعه‌ای از احزاب متفرق هستیم. چنین چیزی را اعلام نخواهند کرد. ما هم نمی‌خواهیم کسی چنین حرفی را بزند. به‌عنوان یک جبهه خود را مطرح می‌کنند، اما حاضر نیستند به سازوکار رسیدن به وحدت تن بدهند.
این سازوکارها چیست؟
سازوکارها در درجه نخست مستلزم این است که هرکدام از این گروه‌های اصولگرایی، بگویند که در چارچوب حزبی مشخصی کنار هم کار می‌کنند. طیف‌هایی از اصولگرایان، نه یک حزب، بلکه گروه‌های ذی نفوذ هستند که اصولاً تابلوی تشکیلاتی و سیاسی خاصی ندارند، اما درعین حال، می‌خواهند نفود خود را بر تصمیم گیری‌ها حفظ کنند، درحالی که حاضر نیستند هزینه تأسیس حزب، گروه یا جمعیت را پرداخت کنند یا در وزارت کشور ثبت شوند و خود را با سازوکارهای وزارت کشور تطبیق دهند. بسیار جای تأسف دارد کسانی که می‌خواهند در صحنه سیاسی کشور نفوذ داشته باشند، به حداقل‌های قانونی تن نمی‌دهند، مرکزیتی را معرفی نمی‌کنند و در چارچوب قانون فعالیت نمی‌کنند، اما درعین حال می‌خواهند نفوذ خود را داشته باشند. بنابراین، قدم اول در دستیابی به وحدت این است که هر کدام از این گروه‌ها، چارچوب حزبی خود را بپذیرند و در مرحله بعد، براساس این سازوکار فعالیت کنند. در جبهه اصلاح‌طلب به ضرورت تاریخی، به سازوکارهایی دست یافتیم که البته مشکلاتی دارد و در مواردی لرزان و ناپایدار است، اما به هر حال ساختار یا شورای هماهنگی وجود دارد و ریش سفیدانی هستند که ارتباطات را برقرار کنند.
فقدان ریش سفید به نظر می‌رسد برای اصولگرایان جدی است.
در دوره‌ای این ظرفیت برای اصولگرایان وجود داشت، اما از بین برده شد. به‌عنوان مثال، سرنخ بسیار خوبی که میان اصولگرایان وجود داشت، جناب آقای ناطق نوری بود که ایشان را دل آزرده کردند و کنار کشیدند.
بویژه با روی کار آمدن آقای احمدی‌نژاد بسیاری از سازوکارها به هم ریخت. به این ترتیب می‌توان گفت پدیده آقای احمدی‌نژاد بیشترین لطمه را به جبهه اصولگرایی زد و سازوکارهای حرکت جبهه‌ای را از آنان سلب کرد. چنانکه در سال 84 هرچه اصولگرایان تلاش می‌کردند به وحدت برسند، آقای احمدی‌نژاد این تلاش‌ها را بی‌اثر می‌کرد و در نهایت هم با تک روی خود توانست موفق شود. از همان دوره صفوف اصولگرایان بهم خورد و جبهه از هم گسیخته‌ای به جا ماند.
فرض کنیم که اصولگرایان با چند نامزد در انتخابات شرکت کنند. فرجام انتخابات و وضعیت آقای روحانی در مقابله با چند نامزد مخالف، بویژه در مناظرات را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟
پس از اعلام نظر شورای نگهبان بیش از8-7 نامزد در صحنه باقی نخواهند ماند. در سال 92 دکتر باقری لنکرانی به‌عنوان نامزد جبهه پایداری مطرح بود که شخصیتی مانند آیت‌الله مصباح هم از او حمایت می‌کرد. اما شورای نگهبان در وزن کشی ایشان را کنار زد. تکرار این اتفاق در این دوره نیز بسیار محتمل است. به‌عنوان مثال، فردی مانند آقای بذرپاش یا بسیاری از افراد دیگری که نام برده می‌شوند، حتی نیمی از وزن سیاسی آقای باقری لنکرانی را ندارند، یا برخی از وزرایی که از دولت احمدی‌نژاد مطرح شده‌اند. این چهره‌ها، به اشتباه تصور کردند که چند سال وزارت یا حضور در شرکت دولتی یا مجلس، برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری می‌کند.
ارزیابی من از عملکرد شورای نگهبان نشان می‌دهد که این نامزدها کنار می‌روند و بیش از 8-7نامزد باقی نمی‌ماند. زیرا مصلحت نظام ایجاب نمی‌کند که انتخاباتی با 15 یا 16 نامزد در کشور برگزار شود. زیرا این تعدد نامزدها این امر ضد مشارکت است و باعث کاهش مشارکت مردم شده و اهمیت و ارزش انتخابات را کاهش می‌دهد.
در این صورت وضعیت مناظرات چطور خواهد بود؟
ممکن است آقای روحانی در مناظرات تنها باشد، اما هیچ اشکالی ندارد که این اتفاق بیفتد. مناظرات و برنامه‌های رسمی رادیو و تلویزیون تأثیر چندانی بر روند انتخابات ندارد. برخلاف این برنامه‌های رسمی، تک مضراب هاست که گاهی بیش از یک مناظره طولانی کارکرد دارد. آقای روحانی از پس حضور در این صحنه برخواهد آمد و فضای تعدد منتقدان روحانی، به نفع آنان نخواهد بود و شاید به طور ناخودآگاه افکار عمومی را در طرف آقای روحانی تقویت کند. بنابراین چندان به ضرر آقای روحانی تمام نخواهد شد.
ضمن اینکه جبهه مقابل آقای روحانی نتوانسته است در مقام اثبات کاری را انجام دهد و صرفاً بر نفی روحانی تکیه خواهد کرد. تجربه نشان داد که اگر رقیب بیش از حد و از زبان چهره‌های مختلف بر نفی دولت موجود تکیه کند، نه تنها به ضرر آقای روحانی نخواهد بود، بلکه به نفع او نیز تمام خواهد شد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب