برجام و شکسته شدن ساختار بینالمللی تحریمها، فرصتهای بزرگ و کم سابقهای برای ایجاد یک تحول کلان اقتصادی در پیش روی ایران قرارداده است. اخیراً سازمان سیا در وبسایت خود نوشته که برجام باعث افزایش 25.5 میلیارد دلار ذخایر ارزی ایران در سال 2016 شده، میزان نقدینگی ایران به 135.5 میلیارد دلار بالغ شده و ایران با این حجم از نقدینگی هماکنون هفدهمین قدرت اقتصادی دنیا است.
یکی از اهداف جنگها درجهان اسلام از جمله تحمیلی هشت ساله، حمله نظامی به کویت و یمن و لیبی، ازبین بردن نقدینگی بالای کشورهای اسلامی از جمله ایران ، عراق ، کویت ، عربستان و لیبی بوده است. تغییررشد منفی 6/7 درصد به مثبت 7درصد ظرف چهار سال، مهار تورم 40 درصد، ارتقای جایگاه منطقهای و بینالمللی ایران و غیره، زنگ خطر را برای صهیونیسم و استکبار جهانی به صدا درآورده است.
طبق گزارش پایگاه امریکن اینترست امریکا، چین، ژاپن، روسیه، آلمان و هند در ردههای اول تا ششم قرار دارند و ایران بعد از این کشورها در رده هفتم قدرتمندترین کشورهای جهان در سال 2017 در ردهای بالاتر از اسرائیل، متحد نخست امریکا قرار دارد. در گزارش تصریح شده که توافق هستهای ایران و 1+5 (امریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) و قراردادهای این کشور با شرکتهای هواپیمایی بوئینگ و ایرباس، حامل این پیام برای جامعه جهانی بود که راه ایران برای تجارت باز است و تولیدات نفت این کشور به سطوح قبل از دوران تحریم بازگشته است.
قبل از آن مؤسسه هادسون در امریکا که یک اندیشکده تحقیقاتی در پیگیری تحلیل رفتارها و سیاستهای قدرتهای بزرگ جهانی است، در تحلیل خود ایران را در کنار هفت کشور امریکا، چین، روسیه، ژاپن، آلمان، هند و عربستان، بهعنوان هشتمین قدرت بزرگ نوظهور جهان در سال جدید معرفی کرد.این مؤسسه اذعان میکند که موفقیت ایران در تثبیت سیاسی و راهبردی خود بهعنوان پیامد بزرگ مذاکرات هستهای و لغو تحریمها، قدرت ایران را افزایش قابل توجهی داده و ایران را به یک قدرت تراز جهانی مبدل کرده است. نفوذ ایران در سوریه، لبنان، عراق و یمن از نگاه این مؤسسه، ایران را بهعنوان یک قدرت تمام عیار در خاورمیانه تثبیت کرده است.
در عین حال این مؤسسه معتقد است که به علت شرایط حساس خاورمیانه، امکان تداوم حضور دو قدرت برتر در منطقه خاورمیانه وجود ندارد و لذا از میان دو کشور عربستان و ایران که هم اینک قدرت های هفتم و هشتم جهانی محسوب میشوند، یک کشور در سال جاری میلادی از گردونه خارج شده و تنها یکی از این دو کشور بهعنوان قدرت هفتم جهان، قدرت برتر منطقه خاورمیانه خواهد ماند.
این مؤسسه تأکید میکند که عربستان در دو سال اخیر از تمامی فاکتورهای قدرت خود برای شکست مذاکرات هستهای و ضعیف کردن ایران استفاده کرد و بویژه با افزایش صادرات نفت و پایین آوردن قیمت نفت تلاش کرد اقتصاد ایران را به نحو قابل ملاحظهای تضعیف کند، اما ایران با پیشبرد موفقیتآمیز مذاکرات هستهای و مدیریت مناسب، شرایط را کنترل کرد و بر عکس این سیاستها به بیثبات کردن خود عربستان منجر شده است.
حقیقت این است که کشورهای متحد امریکا ضعیف و شکننده شده و ایران در آستانه یک خیز بلند تاریخی است. خط قرمز استکبار- صهیونیست این است که ایران نباید برنده تحولات منطقه بوده و به قدرت برتر منطقه تبدیل شود.
تردید نباید کرد که مثلث صهیونیسم، اعراب تکفیری، نومحافظهکاران امریکا با شرایط فعلی امریکا در صدد ضربه زدن به ایران خواهند بود. تیم ترامپ از چند میلیاردر بزرگ امریکا و تعدادی از نومحافظه کاران امریکا تشکیل شده است. در کاخ سفید فلین مشاور امنیت ملی او نقش تعیین کننده دارد. او یک افسر نظامی است که عمده تجربهاش در واحدهای اطلاعاتی سیستم نظامی امریکا بوده و تجربه سیاستگذاری ندارد. کوشنر داماد ترامپ صهیونیست تمام عیاری است که زمام امورخاورمیانه در کاخ سفید را به دست گرفته و نقش تعیین کنندهای خواهد داشت.
بانون مشاور دیگر، یک اسلام هراس بزرگی است که پیش نویس عمده فرمان های اجرایی ترامپ را او تهیه کرده است.او حتی رسانههای امریکا را «اپوزیسیون» خواند و از آنها خواست که دهانشان را ببندند.
درحقیقت نزول امریکا از دهه 60 با جنگ ویتنام آغازشد. ترور مارتین لوتر کینگ و رابرت کندی، رسواییهای واترگیت، ایران گیت و رسوایی اخلاقی بیل کلینتون، جنگهای افغانستان و عراق و لیبی همه و همه سیر تشدید بحران های اقتصادی-امنیتی-سیاسی و فرهنگی در داخل امریکا را رقم زده است. اکنون هم ترامپ رئیس جمهوری است با اتهامات جدی مالی-اخلاقی-نژادپرستی-زن ستیزی- بیگانه ستیزی- دموکراسی ستیزی و اسلام ستیزی مواجه است. در انتخابات ریاست جمهوری 2016، هیلاری کلینتون با سه میلیون رأی بیشتر حذف شد. درعین حال نتیجه انتخابات نشان داد که اعتماد نیمی ازمردم به نهادهای حکومتی کاهش یافته است. چنین روندی، حاکمیت امریکا را با بحران مشروعیت مواجه کرده است.
ترامپ در هفته اول کارخودش، تصمیماتی ازجمله منع ورود اتباع هفت کشور به امریکا را اعلام کرد که منجر به جنجال بزرگی در داخل و خارج امریکا شد. با شیوهای که ترامپ در پیش گرفته، امریکا تغییر رویکردهای اساسی داخلی و خارجی خواهد داشت که جهان را با وضعیت جدیدی مواجه خواهد کرد.
این تصمیمات موجب تهدیدهای جدی برای ایران خواهد شد ضمن اینکه چالش داخلی و جهانی با ترامپ، فرصت هایی را برای ایران خلق خواهد کرد. کشورها، سالانه ده ها میلیون دلار برای جلب حمایت افکار عمومی امریکا به منظور ایجاد موانع سیاسی-اجتماعی بر سر راه اقدامهای خصومتآمیز سیاستمداران امریکا هزینه میکنند. ایران همیشه از این مهم غافل بوده است.
حال با جنبش مقاومت مدنی عظیمی که در امریکا به راه افتاده ، برای کشورهای هدف - از جمله ایران- فرصت جدیدی ایجاد شده که با اقدامهای قهریه غیرضروری، خود را از منافع آن محروم خواهیم کرد. زمان بازی قدرت نرم ایران فرارسیده است که موافقت با ورود تیم کشتی گیران امریکایی و توریست های امریکایی یکی از محورهای مقابله با امریکا از طریق قدرت نرم خواهد بود.
ایران بیش از هرزمان نیازمند وحدت و همدلی، ابتکار، بهرهمندی از قدرت نرم و تدبیر ملی است. برای تضعیف اقتدار رهبری، قوای سه گانه و اعتبار و قدرت نیروهای نظامی و امنیتی بیکار نخواهند نشست. در جهت تخریب روابط ایران با قدرت های جهانی ازجمله اروپا، روسیه، هند، چین، ژاپن و نیزقدرت های منطقهای همچون عربستان و ترکیه تلاش های گستردهای صورت خواهد گرفت.
انتخابات ریاست جمهوری در پیش و خطر تشدید تفرقه درداخل مشهود است. راه انداختن «فتنه خودزنی در داخل» با نفوذ و تحریک خارجی یک سناریوی جدی است. روی ناامید کردن مردم بیش از گذشته سرمایه گذاری خواهد شد.
در چنین شرایطی استراتژیستهای ایران کاری بزرگ در پیش رو دارند. نجات ایران از سقوط در فتنه اختلافات داخلی و بهرهبرداری از فرصتهای بزرگ منطقهای و بینالمللی دو وظیفه بزرگی است که موفقیت آن میتواند جایگاه جدیدی درمنطقه و جهان برای ایران رقم بزند.
*پژوهشگر ارشد دانشگاه پرینستون امریکا
منبع: ویژه نامه نوروز 96 روزنامه ایران
انتهای پیام/