دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در حاشیه دهمین جشنواره بین‌المللی پویانمایی تهران

جشنواره یا آوردگاه مالی؟

دهمین دوره جشنواره بین‌المللی پویانمایی تهران روز اول خود را در حالی پشت سر گذاشت که کیفیت پایین انیمیشن‌های ایرانی  و حضور انیمیشن‌های تبلیغاتی در بخش مسابقه موجب استقبال سرد مخاطبان از این جشنواره شده است.
کد خبر : 164178

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا روز اول دهمین جشنواره بین‌المللی پویانمایی، آثار بخش‌های مسابقه بین‌الملل، مسابقه ایران، بخش چشم‌انداز (در ستایش شعر به زبان انیمیشن) و نمایش ویژه (خانه انیمیشن) روی پرده سینما رفتند.


آثار بخش بین‌الملل که شامل انیمیشن‌هایی از کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران بود، در سه بخش مجزا نمایش داده شدند. آثار نمایش داده شده، طیف گسترده کیفی را در برمی‌گرفتند و از انیمیشن‌های ضعیف تا کارهای قابل قبول در بخش بین‌الملل روی پرده رفتند.


در این میان می‌توان به انیمیشن‌های «شمارش گوسفند» به کارگردانی فریتس استندرت، محصول مشترک بلژیک و فرانسه اشاره کرد که ایده خلاقانه‌ای داشت.


همچنین «پنگوئن کثیف» به کارگردانی ایزابل فاوز از روسیه یکی از دیگر انیمیشن‌های موفق نمایش داده شده در روز اول جشنواره بود. «اسب های مرده» از اسپانیا فیلم کوتاه درخشان دیگری بود که می‌توان آن را برگ برنده روز اول جشنواره دانست که فضاسازی عجیبی داشت و روایتی متفاوت از جنگ بود.


وضعیت انیمیشن‌های ایرانی حاضر در جشنواره اما ناامیدکننده به نظر می‌رسد. جدای از ضعف در تکنیک که بلای اصلی انیمیشن‌های ایرانی است _ هرچند کارهای استاندارد و قابل قبولی در سال‌های اخیر در سینمای ایران ساخته شده است _ اما نبود ایده در بیشتر کارهای ایرانی، جشنواره را به جشنواره تکراری بدل کرده است؛ طوری که اکثر فیلم‌ها براساس داستان‌های ایرانی و ادبیات کهن ساخته شده بود و نه تنها کمکی به ارتباط بهتر بین مخاطب و ادبیات نکرده بود که مخاطبی که اولین بار با اثر مواجه می‌شد را پس می‌زد.



برای مثال «داش آکل» به کارگردانی هاجر مهرانی یکی از همین موارد است که برداشت سرراست و فاقد هرگونه خلاقیتی از داستان «داش آکل» نوشته صادق هدایت بود و نه تنها خدمتی به داستان نکرده بود که شخصیت‌های درخشان داستان هدایت را به تیپ‌هایی معمولی بدل کرده بود. «پند پارسی» ساخته رسول شیری یا «جان جان‌ها»ی مانی وطن‌دوست هم موارد دیگری از این دست هستند.


شاید تنها انیمیشن موفقی که در این میان بتوان به آن اشاره کرد، «بدو رستم بدو» ساخته رسول ملایمی است _ البته اسم این انیمشن از فیلم «بدو لولا بدو» به نحو بدی برداشته شده است _ که برداشتی آزاد از نبرد رستم و سهراب است و رستم را در حالی که در به در دنبال نوش‌دارو می‌گردد، در خیابان‌های تهران به تصویر می‌کشد. رستم برای یافتن نوش‌دارو سراغ داروخانه‌های تهران می‌رود و پس از مواجهه با مشکلات بی‌شمار موجود در سیستم درمانی سر از ناصرخسرو درمی‌آورد و...


اما انتقاد اصلی به جشنواره پویانمایی به نمایش تبلیغات در بخش مسابقه ایران بازمی‌گردد؛ جایی که تعداد قابل توجهی از آثار حاضر در این بخش، تبلیغ‌های بانک‌ها و مواد بهداشتی بودند! بانک‌ها سهم اصلی را در این میان داشتند؛ طوری که انیمیشن‌های متعددی که به عنوان تبلیغ ساخته شده بودند، در بخش مسابقه ایران نمایش داده شدند و در کمال تعجب در بخش مسابقه حضور دارند و داوری خواهند شد!


نگاه مادی برخی مسئولان جشنواره پویانمایی و حضور بی‌شمار انیمیشن‌های تبلیغاتی که با هزینه‌های هنگفت و دستمزدهای قابل قبول ساخته شده‌اند، بلای جان جشنواره پویانمای شده و معتبرترین رویداد بخش پویانمایی که هرساله جایگاه فیلمسازهای جوان و بااستعداد بود را به آوردگاهی مالی برای گرادنندگان آن بدل کرده است.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب