خواننده قدیمی: ای کاش عینک دودی و ژل میزدم !
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از مهر، حسن همایونفال که اغلب مخاطبان وی را با ترانه معروف «آی نسیم سحری» می شناسند توضیح داد: «در این چند سال خوانندگان جوان، خوش چهره و خوش تیپ با عینک های دودی زیبا و موهایی ژل زده در عرصه موسیقی پاپ حضور پیدا کردند و امثال من غیر از حضور در چند نماهنگ متناسب با حال و هوای نوروز با بی مهری محض آقایان مدیر چه در رسانه ملی و چه در دفتر موسیقی وزارت ارشاد مواجه شده ایم. گویی اینکه ما خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ ایران که در شرایطی بسیار سخت قطعه های موسیقایی تولید می کردیم دوستان قبلی و دشمنان درجه یک فعلی آقایان هستیم. مدیرانی که به معنا و مفهوم واقعی کلمه خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ ایران را فراموش کردند و برای خالی نبودن عریضه در عیدها و مناسبت ها از ما استفاده می کنند.»
کسی میداند مهرداد کاظمی چه می کند؟
این خواننده نسل اول موسیقی پاپ کشورمان گفت: «آقایان مدیر می دانند مهرداد کاظمی با این همه نغمه های ماندگار هم اکنون بیمار است و کسی هم نمی داند کجاست و چه می کند؟ نمی دانم تا چه زمانی قرار است این گونه با فراموش شدگان موسیقی پاپ ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رفتار کنند. رفتاری که نه تنها در شان این هنرمندان بلکه کار را به توهین هم کشانده است.»
این خواننده بیان کرد: باور کنید اگر هنرمندی در کشوری دیگر این تعداد کار شاخص را تولید می کرد، آن هنرمند را روی چشم خود می گذاشتند و به قدری به پیشکسوتان خود احترام می گذارند که قابل توصیف نیست. من اصلا نمی خواهم منکر حضور خوانندگان نسل جوان تر از خودم در عرصه موسیقی باشم اما معتقدم هر هنرمندی در هر کشوری جایگاهی دارد که باید آن جایگاه حفظ شود. من یادم می آید زمانی که آقای کلهر در مرکز موسیقی سازمان صدا و سیما فعالیت می کرد دائما بر این موضوع تاکید داشت که هنرمندانی مانند من، بیژن خاوری، بهادری، گودرزی، طاهری و حصیری هر ماه باید یک قطعه موسیقی تولید کنیم اما بعد از وی آقایان دیگری آمدند، ساز دیگری زدند و ما را به طور کل فراموش کردند.»
من حداقل سه ترانه دارم که زمانی ورد زبان مردم کوچه و خیابان بود اما گویا این فضا دیگر به هیچ دردی نمی خورد و البته این نکته را به من گوشزد می کند که ای کاش عینک دودی و ژل می زدم و چهره ام را جراحی می کردم تا شاید بیشتر دیده شوم. |
او با انتقاد از دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیز گفت: «این آقایان که اصلا نمی دانند ما مرده ایم یا زنده. من مدتی است که بعد از آلبوم «مثل دریا»، آلبوم جدیدی را آماده کردهام اما متاسفانه به دلیل شرایط نابسامانی که در دستان مافیای موسیقی است هنوز نتوانسته ام اسپانسری برای انتشار آن پیدا کنم و دفتر موسیقی هم کوچکترین توجهی به این موضوع نمی کند که چرا اثرم منتشر نشده است. من خواننده ای هستم که افتخار شاگردی در محضر بزرگانی چون حسین قوامی و دیگر بزرگان موسیقی را داشتم. من حداقل سه ترانه دارم که زمانی ورد زبان مردم کوچه و خیابان بود اما گویا این فضا دیگر به هیچ دردی نمی خورد و البته این نکته را به من گوشزد می کند که ای کاش عینک دودی و ژل می زدم و چهره ام را جراحی می کردم تا شاید بیشتر دیده شوم.»
فقط مردم ما را فراموش نکرده اند
خواننده قطعه ماندگار «آی نسیم سحری» گفت: «خوب یادم می آید وقتی از سر ضبط قطعه «آی نسیم سحری» به خانه آمدم به همسرم گفتم این موسیقی تا سالها در ذهن مردم باقی خواهد ماند. اما چه فایده که ساخت این نوستالژی ها آن هم در اخلاقی ترین شرایط ممکن برای مسوولان ارزشی ندارد. البته در این میان نمی توان مهر و محبت مردم را فراموش کرد که اینچنین زیبا و ارزشمند همراه من بودند.»
همایونفال در ادامه صحبتهای خود تصریح کرد: «من و هم نسلان من در سالهایی که تولید آثار موسیقایی پاپ بسیار سخت بود، آمدیم و کارهایی را تولید کردیم که هیچ کس فکرش را هم نمی کرد اما بالاخره توانستیم و راه گسترش این موسیقی را باز کردیم،، اما گویا بیان این دغدغه ها و فضایی که به آن اشاره کردم فقط باب میل دوستان رسانه ای است که هر از چندگاهی احوال ما را می پرسند و حالا من مجبورم که در گوشه ای تنها بنشینم و با سه تارم فقط برای قناری خانه ام بخوانم؛ صدایی که زمانی عالی ترین مقام اجرایی کشور همچون آقای هاشمی رفسنجانی به دلیل اعتقادی که با ما داشت خواهان اجرای برنامه از سوی ما در مراسم مختلف بود.»
خواننده قطعه «یک آسمان پرنده عاشق» در پایان اظهار کرد: «احساس می کنم دیگر در بازی موسیقی حضور ندارم و تنها دل های مردم است که در بی مهری مدیران رسانه ملی و وزارت ارشاد پناهگاه ما برای زندگی و حیات هنری است. ما خوانندگانی بودیم که موسیقی پاپ وزین خواندیم اما تولید زیاد از حد آثاری که بیشتر آنها مبتذل هستند دیگر جایگاهی برای ما باقی نگذاشت؛ مایی که مردم در زمانی ترانه ها و آهنگ های ما را زیر لب زمزمه می کردند.»
انتهای پیام/