دایر شدن کلاس درس در بستر بیماری
الهه خانی-گروه اجتماعی/ قصه معلمان عاشق این سرزمین کم نیستند اگرچه سختیها زیادند اما علیرضا سلطانی یکی از جلوههای ویژه معلمی است که به همگان ثابت کرد یک معلم واقعی در هیچ شرایطی دانشآموزانش را تنها نمیگذارد. سلطانی با وجود عمل دیسک کمر به صورت خوابیده بر روی تخت در منزلش، همچنان از تدریس به دانش آموزانش دست نکشید.
البته پیش از او و برای نمونه در سال 76 معلم فداکاری برای نجات 30 دانش آموز گرفتار در آتشسوزی مدرسه روستای «بیجار سرشفت» خود را به شعلههای آتش زد و از ناحیه سر و صورت دچار سوختگی شدید شد و پس از 15 سال تحمل درد و رنج ناشی از سوختگی شدید در بیمارستان فومن جان باخت. حسن امیدزاده، معلم فداکاری که تنها یکی از هزاران معلمی بود که هر روز برای ارتقای سطح انسانیت و دانش در جامعه تلاش میکنند.
او متوجه میشود که باید هر چه زودتر کمر خود را به تیغ جراحان بسپارد. اوایل اردیبهشت ماه سال 93 که در هنگام رانندگی به طور ناگهان حس پاهای خود را از دست داده بود |
اما علیرضا سلطانی معلم فداکاری است که 26 سال از عمر خود را صرف تعلیم و تربیت دانش آموزان در مناطق محروم کشور کرده است و در باره این اقدام خود به خبرنگار آنا میگوید: حدود 26 سال است که در مقطع ابتدایی مشغول به تدریس هستم و در حال حاضر در 5 مقطع ابتدایی مدرسه در روستای سنجگان واقع در استان قم به دانش آموزان درس میدهم.
او متوجه میشود که باید هر چه زودتر کمر خود را به تیغ جراحان بسپارد. اوایل اردیبهشت ماه سال 93 که در هنگام رانندگی به طور ناگهان حس پاهای خود را از دست داده بود.
این معلم فداکار میگوید: به پزشک مراجعه کردم و ایشان به من گفت باید هرچه سریع تر عمل شوم اما چون آخر سال بود و دانش آموزان باید این ماه آخر را بی معلم میگذراندند، از انجام عمل امتناع کردم.
او با بیان اینکه هر روز بر میزان دردش افزوده میشد، میافزاید: بالاخره مجبور شدم برای درمان به تهران بیایم و پزشکی در تهران من را معاینه و اعلام کرد وضعیت شما اورژانسی است و باید هرچه سریعتر عمل شوید.
سلطانی میگوید: برایم قابل قبول نبود که دانش آموزانم را در پایان سال رها کنم، چون اگر قرار بود معلم دیگری به آنها درس دهد تنها این کودکان معصوم روستا بودند که متضرر میشدند.
او با اشاره به همکاری اداره کل آموزش و پرورش استان قم اضافه میکند: تصمیم گرفتم به دانش آموزانم در خانه و روی تخت درس دهم. به همین خاطر آنها یک ماه باقی مانده از سال تحصیلی را به منزلم میآمدند.
برایم قابل قبول نبود که دانش آموزانم را در پایان سال رها کنم، چون اگر قرار بود معلم دیگری به آنها درس دهد تنها این کودکان معصوم روستا بودند که متضرر میشدند |
این معلم با اشاره به سختیهای شغل معلمی میگوید: یک معلم تنها زمانی موفق است که عاشق دانش آموزانش و البته حرفه اش باشد.
سلطانی یاد آور میشود: من برای همه مشاغل احترام قایلم اما از کودکی عاشق حرفه معلمی بودم و تا زنده ام به شغلم افتخار می کنم.
انتهای پیام/