آغاز ترامپ و پایان رومانس اروپایی میدان کییف
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا سال 2016 را میتوان برای اوکراین سال مواجهه با حقیقت دانست. از همان آغاز ماجراهای «میدان کییف»، دولت اوکراین، با دقت هرچه تمامتر در حال ساختن نوعی توهم موجودیتی بود که در چارچوب آن، اوکراین بخشی از دنیای غرب و سپر بلای آن مقابل «لشگر مسکو» تعریف میشد و اینکه در اوکراین یک دولت دموکراتیک امروزی که سریعا هم به اتحادیه اروپا ملحق خواهد شد، بر سر کار خواهد آمد.
بوروکراتهای اروپایی با تمدید تحریمها علیه روسیه و تمجید از دولتمردان اوکراینی از این بازی حمایت کردند. ملت اوکراین هم که با تبلیغات هر روزه حسابی ساخته و پرداخته شده بود، این وعده و وعیدها را باور کرد. به لطف باور ملت و حمایتهای غرب، کییف نه تنها توانست در اجرای مفاد تفاهمنامه مینسک کارشکنی کند، بلکه موفق شد تقصیر این کارشکنی را به گردن روسیه بیندازد اما تقریبا در اواخر سال 2016 روی دیگر حقیقت خود را آشکار ساخت.
پیروزی ترامپ که در طول تمام مراحل مبارزات انتخابی در اوکراین مورد شماتت و تخریب قرار میگرفت، بزرگترین گاف پتر پوروشنکو، رئیسجمهوری اوکراین، در عرصه سیاست خارجی بود. رئیسجمهوری منتخب آمریکا هم از آمادگی کشور خود برای عادیسازی روابط با روسیه، رفع تحریمها و همچنین بازگرداندن تمام منطقه پساشوروی (منجمله اوکراین) به حوزه مسئولیت روسیه خبر داد.
اما کییف سعی دارد نشان دهد بین او و صاحب جدید کاخ سفید هیچ مشکلی وجود ندارد اما بهواقع خوب تظاهر نمیکند. طبق گفتههای کنستانتین اِلیسیِیف، معاون رئیس دفتر رئیسجمهوری اوکراین، شخص وی در حال تدارک سفر پتر پوروشنکو به واشنگتن در فوریه (بهمن و اسفند) سال جاری است اما به گفته همین دولتمرد اوکراینی، تاریخ دقیق سفر تنها پس از مراسم تحلیف دونالد ترامپ مورد رایزنی قرار خواهد گرفت.
اینطور که برمیآید، اگر رئیسجمهوری منتخب ایالات متحده از دیدار با همکار خود در ماه فوریه (بهمن) سر باز بزند (این مساله کاملا محتمل است، چرا که بسیاری از دولتمردان مهمتر از پوروشنکو مایل به دیدار با ترامپ هستند)، تحقیری جدی برای پوروشنکو، که سفرش به ایالات متحده در ماه فوریه (بهمن) اعلام شده است، تلقی خواهد شد.
در وضعیت جدید دولتمردان اوکراینی میتوانند مناسبات خود با بروکسل را حفظ کنند. آنها به ملت اوکراین رژیم لغو روادید با اتحادیه اروپا در سال 2017 را وعده میدهند و آن را بهعنوان نماد هواداری اتحادیه اروپا از اوکراین جلوه میدهند. خارج از دایره امکان نیست که رژیم لغو روادید حقیقتا عملی شود، اما این امر در وهله نخست نماد هواداری نیست، بلکه لطفی است که برای نیمی از جمعیت اوکراین از اهمیت خاصی برخوردار نیست.
نسبت واقعی اتحادیه اروپا با اوکراین در آن پیششرطهایی که برای تصویب توافقنامه در خصوص الحاق مطرح شده است، نمود مییابد. اروپا، از اوکراین آشوبزده، که به تیغی در گلوی روابط روسیه و اروپا میماند، خسته شده است. در ماههای آغازین سال جاری، ناکامیهای تازهای در قالب انتخابات پارلمانی هلند و خصوصا انتخابات ریاستجمهوری فرانسه در انتظار اوکراین است. هر دو نامزد اصلی ورود به کاخ الیزه، فرانسوا فیون و مارین لوپن، اعلام داشتهاند که در صورت بهقدرت رسیدن به داستان تحریمهای روسیه پایان خواهند داد.
پر واضح است که با توجه به گرایش غالب در حال شکلگیری، هر دولتمرد برخوردار از عقل سلیمی خود را با شرایط جدید وفق میداد، دکترین سیاسی خود را در شرایط بهوجود آمده بهروز میکرد، روند عادیسازی روابط با روسیه را درپیش میگرفت، اجرای توافقنامهی مینسک را آغاز میکرد و از میزان روسیههراسی در اوکراین میکاست. اما انجام چنین چرخشی بعید مینماید، چرا که دولتمردان اوکراینی برای تحقق این مهم از عزم راسخ و دوراندیشی برخوردار نیستند.
میکولا آزاروف، نخستوزیر سابق اوکراین میگوید: «از زمان شروع ماجرای میدان کییف، اوکراین قطع به یقین تمامی شاخصها، از مرگومیر کودکان گرفته تا طول عمر، بیکاری، حجم تولید ناخالص ملی و حجم صادرات دقیقا بیست سال پسرفت داشته است.» اما اینطور که مشخص است این پایان ماجرا نیست. دولتمردان اوکراینی در سال 2017 حداقل رشد حجم تولید ناخالص ملی را انتظار میکشند، اما نظر به کاهش ادامهدار حجم ذخایر مالی، تشدید بیثباتی داخلی و کاهش حمایت غرب، بحران در اوکراین همچنان گستردهتر و عمیقتر خواهد شد.
حال سوال ایناست که روسیه با این وضعیت چه کار خواهد کرد. شاید برای برخی اینطور بهنظر برسد که پوتین از وضعیت انتظار خارج خواهد شد و با استفاده از شرایط در حال تغییر، سیاست تهاجمی در پیش میگیرد. شاهد این مدعا میتواند رای دادگاه مسکو مبنی بر کودتای ضد دولتی اعلام کردن حوادث سال 2014 میدان کییف باشد. بله، در نگاه اول رای دادگاه کاملا عجیب بهنظر میرسد، چرا که از هیچ وزنی در اوکراین برخوردار نیست.
همچنین جایز نیست که بر حسب نشانههای ظاهری، رای مذکور را بیطرفانه قلمداد کنیم، چرا که حرفهای شهود طرف «میدانی» شنیده نشده است. همچنین نباید گفته شود که مسکو با استناد به این رای از به رسمیت شناختن دولتمردان کنونی اوکراین سرباز میزند. کرملین هیچوقت پنهان نکرد که حوادث فوریه 2014 (بهمن) اوکراین را کودتایی ضد دولتی میشمارد، اما پس از آن دولت جدید اوکراین در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی از مشروعیت برخوردار شد و مسکو هم به این مشروعیت اذعان دارد. مسکو این مشروعیتبخشی به دولت اوکراین را رد نخواهد کرد، حداقل به این علت که رد این مساله توافق مینسک را با تردید مواجه خواهد کرد.
احتمالا رای دادگاه مقدمهای برای رجوع به دادگاههای اروپایی و آمادهسازی زمینهای برای اعمال فشار بر اوکراین خواهد بود؛ اما فشاری محتاطانه. پوتین همچنان منتظر تغییر شرایط خواهد ماند و صبر خواهد کرد تا دولت اوکراین خود را زیر اشتباهات خود دفن کند و غرب (چه ایالات متحده و چه اتحادیه اروپا) به مسیر عادیسازی روابط با روسیه بازخواهد گشت. این مساله که این اتفاقات تا اواسط سال جاری رخ دهند دور از ذهن نیست. وقتی دولت پوروشنکو مشروعیت داخلی و خارجی خود را از دست بدهد میتوان با زبان دیگری با آن سخن گفت.
ترجمه: مازیار کمالی
انتهای پیام/