سهم نامتوازن ایران از تجارت گاز جهانی
به گزارش خبرنگار اقتصادی آنا، 18.2 درصد از ذخایر شناخته شده گاز جهان، در ایران قرار دارد اما با وجود این حجم بزرگ از ذخایر، تنها یک درصد تجارت گاز جهان از آن ایران است.
بر همین اساس شواهد نشان میدهد که ایران تاکنون نتوانسته سهم واقعی خود را از این بازار پرسود بدست آورد. ضرورت افزایش سهم تجارت گاز ایران آنجا بیشتر احساس میشود که در سالهای اخیر، سهم گاز طبیعی از مجموع کل انرژی مصرفی تولید شده از منابع مختلف در جهان از ٢٣,١ درصد به ٢٣.٧ درصد افزایش یافته و تولید آن با رشد ٢١,٧ درصدی به ٣٤٦١ میلیارد مترمکعب در سال رسیده است. مصرف جهانی گاز طبیعی نیز در طی این دوره با افزایش ٦٩٤ میلیارد مترمکعبی به ٣٣٩٣ میلیارد مترمکعب در سال افزایش پیدا کرده است.
بنابر پیشبینیها، تقاضا برای گاز بیشترین رشد را در میان سوختهای فسیلی تا سال ٢٠٣٥ میلادی خواهد داشت و سالانه ١,٩ درصد به آن افزوده میشود که بالاترین این رشد از سوی قاره آسیا خواهد بود. نیمی از این تقاضای افزایش یافته توسط تولید متعارف گاز و در درجه نخست در روسیه و خاورمیانه و حدود نیمی دیگر توسط شیل گس (گاز رسی) تامین خواهد شد.
از همین رو ایران میتواند از فرصت افزایش مصرف گاز در آسیا بیشترین بهره را ببرد. همچنین در این چشمانداز، ایران این امکان را دارد که سهم و نقش خود را در بازار گازی اروپا ارتقاء دهد.
با این وجود، ایران اکنون در زمینه صادرات گاز نقش موثر خود را در جهان ندارد. در زمینه ال ان جی هنوز هیچ فعالیتی در این خصوص انجام نشده و در صادرات گاز بوسیله خط لوله نیز فعالیت چشمگیری صورت نگرفته است.
البته ایران در این عقبماندگی در بین کشورهای خاورمیانه تنها نیست. در بخش صادرات گاز طبیعی به وسیله خطوط لوله، منطقه خاورمیانه دارای سهم بسیار اندک ٤,١ درصدی است. این در حالی است که ذخایر بزرگ گازی مانند میدان مشترک پارس جنوبی در این منطقه واقع شده است.
از همین رو، با وجود ذخایر عظیم پارس جنوبی، ایران باید دارای سهم بالایی در صادرات گاز به وسیله خطوط لوله و ال ان جی باشد. هرچند که قطر به عنوان بزرگترین صادرکننده ال ان جی در جهان کاستیهای خود را در بخش خطوط لوله با این شیوه پوشش داده است اما بازهم سهم خاورمیانه از تجارت جهانی گاز کوچک است.
عقبماندن خاورمیانه و بویژه ایران در صادرات گاز طبیعی به وسیله خطوط لوله در سالهای گذشته، در حالی است که روسیه و نروژ به ترتیب با سهم ٢٩.٧ درصدی و ١٤.٤ درصدی از صادارت گاز طبیعی جهان به وسیله خط لوله، گوی سبقت را از دیگر رقیبان ربودهاند و در رتبههای یکم و دوم قرار دارند.
حضور نیافتن ایران در بازار LNG جهان (سهم صفر) و نیز سهم ناچیز آن در صادرات گاز طبیعی به وسیله خطوط لوله در حالی است که هم اکنون بازار گاز جهان، چه در بخش LNG و چه در بخش خطوط لوله با رشد روزافزونی روبروست.
البته طی سالهای اخیر ایران تلاش کرده است سهم خود را در بازار گاز طبیعی جهان افزایش دهد. از همین رو صادرات گاز از طریق خط لوله به ترکیه آغاز شد. با توجه به این شرایط، حدود ٩٣ درصد از صادرات گاز ایران به مقصد ترکیه، حدود ٤ درصد به ارمنستان و حدود ٣ درصد به نخجوان بوده است. اما پس از آن به دلیل مشکلات فنی و همچنین مسائل سیاسی همسایگان، مشتری دیگری برای گاز طبیعی ایران وجود نداشت.
هرچند که قراردادی با کشور پاکستان به منظور صادرات این محصول بسته شد و در خاک ایران نیز زیرساخت های مناسب برای این امر احداث شد، اما به دلیل کارشکنی های طرف پاکستانی هنوز صادرات به این کشور آغاز نشده است. این در شرایطی است که قرار بود در ادامه این خط لوله به هند برسد اما در همین ابتدای کار مشکلات بر سر صادرات به پاکستان نیز باقی است.
همچنین صادرات گاز به عراق هم در دستور کار قرار دارد و خط ششم سراسری تا مرز عراق، آماده انتقال گاز به این کشور است. البته شرایط سیاسی عراق و درگیری این کشور با داعش سبب شده تا صادرات گاز چند بار به تعویق بیافتد و همچنان نیز انتقال گاز به عراق آغاز نشده است.
با وجود آنکه بارها تاکید شده که اولویت ایران در صادرات گاز کشورهای همسایه و منطقه است اما صادرات گاز ایران از طریق خط لوله به اروپا نیز در سالهای اخیر مورد توجه واقع شده و هرچند هنوز کار عملی در این خصوص صورت نگرفته، اما ایران امیدوار است با نیاز روزافزون قاره سبز به سوخت پاک گاز طبیعی، مسیر صادرات گاز به این قاره فراهم شود، امری که تا کنون انجام نشده است.
از سوی دیگر احداث خط لوله دریایی برای صادرات گاز به عمان هم در دستور کار قرار دارد و مراحل مطالعاتی خود را طی میکند، طرحی که تا اجرایی شدن آن چند سال زمان نیاز خواهد بود.
این شرایط حاکی از آن است که با وجود سهم ایران از منابع گاز طبیعی، این کشور تاکنون نتوانسته در بازارهای جهانی جایگاه واقعی خود را کسب کند.
از سوی دیگر، در گذشته ای نه چندان دور، بازارهای گاز طبیعی تنها به مصرف داخلی و یا صادرات از طریق خط لوله به همسایگان محدود می شد، امری که اکنون تجارت گاز ایران نیز به آن محدود است، اما صنعت مایعسازی گاز یا همان ال ان جی، محدودیت صادرات این منبع زیر زمینی را از میان برداشت.
در واقع، پراکندگی منابع گاز طبیعی جهان و دور بودن ذخایر عمده از بازارهای عمده مصرف گازطبیعی، صادرات از طریق ال ان جی به عنوان یکی از روش های حمل گاز به بازارهای دوردست را اقتصادی می کند.
بخش زیادی از تجارت گاز به وسیله افزایش عرضه ال ان جی تامین خواهد شد؛ تولید ال ان جی در باقیمانده دهه جاری افزایش می یابد و رشد عرضه این سوخت تا سال ٢٠٢٠ سالانه حدود ٨ درصد رشد خواهد یافت که به این معناست که تا سال ٢٠٣٥ میلادی تجارت ال ان جی از عرضه گاز با خط لوله پیشی میگیرد.
حضور نیافتن ایران در بازار LNG جهان (سهم صفر) و نیز سهم ناچیز آن در صادرات گاز طبیعی به وسیله خطوط لوله در حالی است که هم اکنون بازار گاز جهان، چه در بخش LNG و چه در بخش خطوط لوله با رشد فراوانی روبروست.
بنابراین ایران برای ارتقای جایگاه خود در بازار جهانی گاز علاوه بر انتقال از طریق خط لوله باید از روش ال.ان.جی نیز بهره بگیرد، امری که تاکنون مغفول مانده و تنها واحد مایع سازی گاز ایران یعنی ایران ال ان جی نیز نمیه کاره رها شده است.
در مجموع می توان گفت، هرچند از گوشه و کنار صنعت نفت، زمزمه هایی برای جایگزینی تجارت گاز به جای فروش نفت خام به گوش می رسد اما فعالیت های مناسبی برای کسب بازار جهانی صورت نگرفته است. صادرات ایران از طریق خط لوله بسیار محدود است و سهم این کشور از صادرات گاز مایع نیز صفر است.
با توجه به شرایط کنونی ایران در عرصه بینالمللی و سهم بسیار اندک آن در تجارت بینالمللی گاز، هدفگذاری برای افزایش سهم ایران در تجارت بینالمللی گاز از 2 درصد به 10 درصد در سال 1040، تقریباً یک هدف بلند پروازانه به نظر میرسد که دستیابی به آن نیازمند بینش و مدیریت علمی است.
انتهای پیام/