ارتحال آیتالله معتدل، فقدانی پراز خسارت
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه اعتماد نوشت: وی حتی پیش از انقلاب هم به سرعت از ارکان مبارزه شد ودر همه مراحل بعدی در مسیر حرکت مردم تاثیری عمیق و اغلب تعیینکننده داشت. آیتالله از نزدیکترین یاران رهبر فقید انقلاب بود و برای به ثمر رساندن نهضت مردم همه هستی خود را در طبق اخلاص گذاشت. حضورش در نهضت فرصتی بزرگ برای مخالفان رژیم بود و کمکهایش به مبارزان و مجاهدان گرمای ویژهای به انقلاب میداد. مشی مبتکرانه و مسوولانهاش در اعتدال و واقعگرایی وتوجه به وجوه مختلف زندگی مبارزهاش را رنگی دیگر میداد و از خشکی و تعصب و ناآگاهی خالی میکرد. اگر در خروش علیه ستم سنگ تمام میگذاشت کوچکترین فرصتها برای ساختن زندگی را فرو نمیگذاشت چنانچه برای ساواک هم این نکته عجیب مینمود. بعدها روشن شد که روح سازندگی در شخصیتش ریشهای عمیق دارد و مبارزهاش تنها جنبه سلبی نداشت. هاشمی با شاه به مبارزه برخواست ولی چشمش به رفع ستم برای آبادانی کشور بود. چنین روحیهای در میان دیگر رهبران مبارز کمتر یافت میشد واز او یک انقلابی متفاوت میساخت.
با پیروزی انقلاب و وقوع سیل آسای بحرانها پرکاری، ابتکار، سیاست وتدبیرش موثر افتاد و او را در کانون تصمیمهای مهم و برق آسا قرار داد. وی بعدها مرد مقابله با بحرانها نام گرفت ولی هرگز از مسیر اعتدال دور نشد. در مقابل حوادث بزرگ و گاهی خونین از تروریسم گرفته تا جنگ هیچگاه تندی و افراطی در میسرش مشاهده نشد وخون دل میخورد که اعتدال فرو گذاشته نشود و میانهروی به کناری نهاده نشود. فرماده جنگ به محض اتمام نبرد سردار سازندگی شد وهمه مساعیاش بر آبادانی کشور متمرکز گردید. چنین شخصیتی برای ثبات و تعادل کشور یک استوانه تمام عیار محسوب میشد وحتی مخالفانش بالاخره به این معنا معترف شدند. فراگیری و مسوولیتشناسی و آینده نگری و نفوذ و تجربه و تدبیر وبزرگی یک شخصیت فقدانش را خسارت بار میکند و زیانها رابه حال و آینده کشور سرایت میدهد
. او عالم دین هم بود و با ضمیر روشن خود برداشتی واقعگرایانه و مترقی از اسلام داشت و بر همین اساس ثلمه عدم حضورش متوجه این مکتب هم خواهد شد. در شرایطی بس خطیر که پیرامون کشور وجود دارد و مراحلی که متوجه انقلاب است فقدان رکنی از انقلاب نگران آسا و حتی اضطرابزاست. تنها با تمسک به راهی که همواره در پیش گرفته بود و در سالهای اخیر تاکید و تکرار میکرد و روزی نبود که تجربیات گرانبهای خویش را با مردم در میان نگذارد و برای همین هم فشارها و هجومها را بر خود هموار میساخت، میتوان به خداوند متوکل بود و امید و آرمانها را از دست نداد. شاید اگر رهبر فقید انقلاب زنده بود در رثای مرگ شاگرد صادق خود مظلومیت او را بزرگتر از مرگش غمانگیز میدانست، آنچنان که برای شهادت بهشتی گفت و واقعیت زندگی و آرمانهای او را به تصویر کشید.
روح بلند آیتالله هاشمی هم از دنیای فانی رفت و عاقبت بخیری عجیب و خیرهکنندهای از خود به جای گذاشت. او که از یمین و یسار آماج حملات قرار گرفت و سالها در مصدر کارهای بزرگ بود و در میانه معارک قرار داشت و گاهی فداکارانه عیوب دیگران را متوجه خود میکرد در آخرین همهپرسیها آرای بالا از مردم گرفت و مهر عزتمندی بر انتهای دفتر زندگی خویش نهاد. روحش شاد و آرام باد.
انتهای پیام/