خاطره حراستی دانشگاه از نجات معجزهآسای دانشجو در تصادف/ حراست یعنی خون دل خوردن پنهان برای موفقیت یک مجموعه
هاشم پایون، خبرنگار آنا در سیرجان- حفاظت از سلامت جامعه دانشگاهی در راستای حفظ اصول و ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی به عهده حراست دانشگاه است چراکه هر سازمانی برای نیل به اهداف خود به سلامت درونی نیاز دارد.
حراست دانشگاه نیز در راستای نقش و جایگاه خویش و با توجه به مخاطبان خود که از نخبگان جامعه هستند قطعاً راهی جز پرداختن جدی به حرکتی علمی، پویا و به دور از ساختارهای خشک ندارد و بر همین اساس و به طور جدی سعی دارد با ایجاد محیطی امن و آرام و بستری مناسب برای طرح دیدگاهها و نظر دانشگاهیان که در نهایت آن توسعه میهن اسلامی متصور است در این راستا قدم نهاده و شیوههای جدید در این زمینه را بیازماید.
مهدی یزدانخواه از خانواده حراست دانشگاه آزاد اسلامی در مسئولیت حراست واحد سیرجان انجام وظیفه میکند. او از مهر سال 1386 عهدهدار مسئولیت حراست واحد سیرجان است و آنطور که خودش میگوید؛ پس از استعفای آقای هاشمی مسئول قبلی حراست واحد سیرجان و انتخاب وی به عنوان مدیریت سابق اداری، بنده توسط آقای آقاجانی رئیس وقت واحد سیرجان به سازمان مرکزی معرفی و پس از طی مراحل قانونی، مسئولیت حراست این واحد را بر عهده گرفتم.
یزدانخواه با صراحت میگوید اگر به عقب برمیگشتم این مسئولیت را قبول نمیکردم چراکه، این مسئولیت را بسیار سنگین، خطیر و حساس دیدم.
گفتوگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با مهدی یزدانخواه مسئول حراست واحد سیرجان را میخوانیم:
*مشکلات یک شخص که در حراست مشغول به کار است، چیست؟
- یک نیروی حراست مثل سایر پرسنل و همکاران قطعا دارای مشکلات خاص خود است با این تفاوت که سایر پرسنل میتوانند مشکلات کاری خود را با دیگران در میان گذاشته و راهکار پیدا کنند اما یک حراستی باید بتواند توانایی حل مشکل را در خودش احساس کند.
*آیا این کار محدودیتهایی برای شما و خانواده ایجاد می کند؟
- خیر! بستگی دارد از چه دیدگاهی به کار حراست نگاه کنید. من و خانوادهام مثل همه زندگی میکنیم، به گردش میرویم، ورزش میکنیم و از زندگی فوق العاده راضی هستیم.
*دوست داشتید اگر در حراست مشغول بکار نبودید، چه قسمتی از دانشگاه خدمت میکردید؟
- من قبل از حراست در قسمتهای مختلف دانشگاه کار کردهام، به نظرم هر شغلی در هر جایگاهی مهم است اما کارهای فرهنگی را دوست دارم و از انجام آنها لذت میبرم.
*خانواده شما از نوع کار شما رضایت دارند؟
- خانواده من با ماهیت کار من مشکلی ندارند، اما کار حراست زمان نمیشناسد در هر لحظه از شبانه روز باید در خدمت دانشجویان و دانشگاه باشید، از مدت زمان کم حضور بنده در خانه ناراضی هستند و همان زمان نیز که در کنار ایشان هستم مرتب با تلفن به هماهنگی و انجام امور میپردازم حقیقت جواب من به ایشان این است که حلالم کنید.
*آیا انسان وظیفهشناسی هستید؟
- البته این موضوع را باید دیگران قضاوت کنند اما حقیقتا وسواس کاری من نشان میدهد که وظیفهشناس هستم.
*اگر یک نظرسنجی از دانشجویان واحد انجام گیرد فکر میکنید میزان محبوبیت شما چه مقدار است؟ از صد به خود نمره بدهید.
- ببینید برخی مشاغل هستند که ذاتاً نمیتوانند رضایتمندی همه را جلب کنند، مثلا شما کمتر پیش میآید که از یک مامور راهنمایی رانندگی که ساعتها در گرما و سرما در جاده و دور از خانواده حضور داشته است رضایت داشته باشید، کافی است یک بار شما را جریمه کند، اما اگر ما دیدگاه خود را عوض کنیم که این جریمه میتواند به قیمت حفاظت از جان ما تمام شود، آن وقت سپاسگزار زحمات وی نیز میشویم و یا مادری مجبور است برای درمان فرزندش یک داروی خیلی تلخ را به او بدهد. من سعی کردهام همیشه تمام جوانب را در برخورد با یک موضوع داشته باشم اگر قرار به نمره دادن باشد به خودم نمره ۸۰ میدهم.
*آیا حراست واحدهای دانشگاهی نباید به تناسب قشر سنی و مقتضیات زمان تغییر رویه بدهند؟
- نمی دانم مقصود از تغییر رویه چیست، برخی اصول اسلامی و ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی که ثابت بوده و مقتضای زمان تغییر نمی کند از طرفی یک حراست وظیفه اش عمل در چارچوب قوانین و مقررات است، ما برداشت شخصی از مقررات نداریم که بخواهیم آنها را تغییر دهیم. اگر رفتارها و عملکرد دانشجویان به مقتضای زمان تغییر کند حتماً مسئولان نیز مقررات را به تبع آن تغییر میدهند.
*آیا فکر می کنید شما توانسته اید این تغییر را در شرایط زمانی که نسلهای جدید وارد دانشگاه شود ایجاد کنید؟
- همانطور که اشاره شد مواردی که لازم تغییر بوده اند را مد نظر قرار داده و توجه خاصی به آنها داریم.
*آیا برخورد نیروهای حراست را با دانشجویان مثبت ارزیابی میکنید؟
- من این برخوردها را در چارچوب قوانین و مقررات میدانم، برخورد همه همکاران من مناسب است اما باید انتظامات باشی تا ببینی چه شغل پراسترس و سختی است.
*فکر می کنید حراست واحد سیرجان تا چه اندازه توانسته است اعتماد دانشجویان را به خود جلب کند؟
- این سوال را باید از دانشجویان پرسید و قضاوت را بر عهده ایشان سپرد، اما هدف جلب اعتماد است من بشخصه فکر می کنم هر کسی تاکنون به اینجانب مراجعه کرده اعتمادش را جلب کردهام.
*حراستی بودن چه خوبیها و چه بدیهایی دارد؟
- همه کارها خوب است و هیچ کاری فی نفسه بدی ندارد، شاید برخی مشاغل حساستر و سختتر باشد اما این مشاغل نیستند که به افراد اعتبار می بخشند بلکه افراد هستند که می توانند به جایگاه یک شغل اعتبار ببخشند، کار حراست در کنار همه سختی ها و نگرانی ها یک بعد خوبی هم دارد و آن حل برخی مشکلات و کمک به افراد است.
*بعد از کار سرگرمی شما چیست؟
- سرگرمی من خانواده ام است، گاهی نیز به ورزش می پردازم.
*آیا اهل کتاب خواندن هستید؟ آخرین کتابی را که خوانده اید چه بوده؟
- اهل کتاب خواندن هستم و بیشتر سعی کردم اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران ائمه معصومین را مورد مطالعه قرار دهم، آخرین کتابی که مطالعه کردم در ایام محرم با عنوان (حسین عقل سرخ) است مطالعه این کتاب را به همه دانشجویان و همکاران محترم توصیه می کنم.
*چرا دانشجویان از حراست ترس دارند؟
- این ناشی از دیدگاه جامعه به مشاغل امنیتی است اما تاکید فراوان مرکز حراست دانشگاه آزاد اسلامی بر برخورد خوب، رعایت انصاف و تعامل سازنده با همه اقشار است و بحمدالله هر روز بر محبوبیت این قشر اضافه میشود.
*آیا برنامه هایی در نظر گرفته شده که نگاه منفی دانشجویان به حراست را کم کند؟
- حضور در بین دانشجویان در مراسم مختلف، شرکت در برنامه های ورزشی، جلسات مختلف با تشکل ها و انجمن های دانشجویان، برخورد خوب و مناسب، تلاش برای رفع سریع مشکل دانشجویان از برنامه های این دفتر است.
*اگر در مدت فعالیت خود بخواهید از زاویه وجدان به خود مراجع کنید تا به حال شده تصمیمی بگیرید که احساس کنید به ناحق بوده و یا بطور کلی حتی در تصمیم شما حقی از کسی ضایع شده باشد یا مورد بی مهری قرار گرفته باشد؟
- شاید در اوایل که تجربه چندانی نبود نمی توانستیم برخی تصمیمات را درستتر بگیرم اما سعی کردم حقی از کسی ضایع نکنم، سعی می کنم عجولانه تصمیم نگیرم و همه معیارها و جوانب یک تصمیم گیری را بسنجم.
*معیار قضاوت شما در مورد افراد چیست؟
- قطعا ظاهر افراد نیست در طول این مدت یاد گرفتم هیچ وقت در مورد ظاهر افراد قضاوت نکنم.
*صمیمی ترین دوست شما چه کسی است به طور مثال اگر دلت گرفته باشد به سمت او بروی و باهاش درد و دل کنی؟
- همسرم و مادرم.
*وقتی عصبانی می شوید چه کار می کنید؟
- صلوات میفرستم و مقداری آب می نوشم.
*چه چیزی شما را عصبانی می کند؟
- حرفی که پشتش استدلال منطقی نباشد و برخی رفتارها و برخوردها که می توانست با صحبت منطقی و عدم تصمیم گیری عجولانه پیش نیاید.
*یک خاطره خوب از دوران کاری بیان کنید؟
- یادم می آید روزی به دلیل مشکل ترافیکی که در قسمت سردر دانشگاه بود در حال بازدید از سردر ورودی از طریق دوربین مداربسته در دفترم کارم بود که ناگهان یک دانشجوی خواهر که در حال عبور از بلوار رو به روی دانشگاه بود به سرعت با یک خودرو عبوری برخورد کرد. شدت برخورد به حدی بود که دانشجو چندین متر به هوا پرتاب و پس از برخورد با خودرو دیگر به جدول کنار خیابان افتاد و این درحالی بود که پدر ایشان طرف دیگر بلوار شاهد صحنه بودند. بسیار صحنه دلخراشی و غم انگیزی بود و همگان فکر می کردند دانشجو فوت کرده پس از مراجعه به بیمارستان متوجه شدیم که فقط چندتا از مهره های کمر ایشان و دستشان آسیب دیده که خیلی خوشحال شدیم. باور کنید چیزی شبیه معجزه بود و لطف خدا را به عینه دیدم وقتی بعد از بهبودی ایشان فیلم را نشانشان دادم خودش می گفت حتما طرف مقابل فوت کرده است.
*از چه چیزی بیشتر خوشحال می شوید؟
- از شادی همکارانم و دانشجویان خوشحال و از ناراحتی ایشان ناراحت می شوم شاید باور نکنید وقتی مشکلی برای دانشجو یا همکار پیش می آید روزها فکرم مشغول و دل نگران حل مساله هستم.
*توصیه شما به دانشجویان و همکاران چیست؟
- توصیه من این است که ما را از خود بدانند، حراست در همه واحدهای دانشگاهی سعی بر ایجاد یک محیط آرام به دور از تشنج دارد، حراست یعنی خون دل خوردن پنهان برای موفقیت یک مجموعه؛ خدا می داند هدف ایجاد یک فضای امن است نه یک فضای امنیتی، ضمن اینکه جا دارد از زحمات رئیس واحد سیرجان، هیات رئیسه و همه همکارانم کمال تشکر را داشته باشم.
انتهای پیام/