دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
24 آبان 1395 - 09:20
مهرداد کاظمی *

تهران مُرد، از بس که هوا ندارد...

وارونگی دما ، آلاینده‌های سمی ، روزهای ناسالم ، شاخص کیفیت هوا ، بیماران قلبی ، کودکان و سالمندان و درنهایت مرگ ‌و میر.
کد خبر : 134160

این واژه‌ها چند سالی است به آشنا‌ترین واژه‌ها برای ساکنان تهران در این وقت از سال کشور بدل شده‌اند .


داستانی تکراری و همیشگی که می‌گویند: آلودگی هوا ...


در این میان نیز هر سال از سوی مسوولان و برخی صاحبنظران یک مقصر تازه برای این بحران بزرگ پیدا می‌شود. یک‌سال خودروهای فرسوده، یک‌سال افزایش تعداد خودروها، یک‌سال خودروهای تک‌سرنشین، یک ‌سال بنزین آلوده، یک ‌سال صنایع آلاینده، یک ‌سال نباریدن باران و نوزیدن باد، یک ‌سال اجرا نشدن طرح جامع کاهش آلودگی هوا و...


اما اصل قصه چیست و ایراد کار کجاست؟


براساس آمار سازمان بهداشت جهانی ، ایران در میان آلوده‌ترین کشورهای جهان از نظر آلودگی هوا قرار دارد و جایگاه سوم را به خود اختصاص داده است.


تحقیقات نشان می‌دهد مرگ ‌و میر ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی و تنفسی و سکته‌های مغزی بیشترین سهم را در تهران بزرگ به علت آلودگی هوا به خود اختصاص داده است .


آمار بالای ایست قلبی شهروندان تهرانی گویای افزایش میزان آلاینده‌ها در پایتخت است.


داستان آلودگی هوای تهران تکراری‌ترین داستان زندگی ساکنان این شهر است.


داستانی که از چهل سال پیش تا کنون در همه 12 ماه سال جز روزهایی اندک، در حال روایت و تکرار است.


در همه این سال‌ها هم هر چقدر جلوتر آمدیم بر حجم و شدت این آلودگی افزوده شد.


از سویی همیشه هم اوج این آلودگی در فصل‌های سرد سال و به خصوص ماه‌های مهر، آبان، آذر و دی و بهمن و اسفند است.


در این هنگام از سال به دلیل وقوع پدیده وارونگی دما ذرات معلق تولیدکننده آلودگی همراه با هوای سردی که شهر را در می‌گیرد پایین می‌آیند و راه نفس کشیدن بی‌دغدعه را بر شهروندان می‌بندند.


اولین باری که کارشناسان خطر آلوده شدن هوای تهران به دود و دم تولید شده توسط خودروهای در حال حرکت در سطح شهر و کارخانه های در حال کار در حاشیه شهر را گوشزد کردند به سال‌های پیش از انقلاب و دهه 40 بر می‌گردد.


روزهایی که پایتخت ایران لحظه به لحظه در حال بزرگ شدن و وسعت گرفتن بود. با این حال آن سال‌ها هنوز این قضیه آن‌قدرها جدی نبود که جدی گرفته شود.


سال‌ها گذشت و انقلاب شد و دهه شصت تمام شد و دوران سازندگی فرارسید . تازه در آن سال‌ها بود که همه دیدند نمی‌توان موضوع آلودگی هوا را که روز به روز شدیدتر می‌شود را نادیده بگیرند. این شد که از آن تاریخ تا کنون همیشه هر کس اعم از کارشناس و مسوول و روزنامه‌نگار و دوست‌دار محیط زیست به سهم خود از خطرات این بلای هولناک و نفس‌گیر سخنی بر زبان راندند.


آلودگی هوا در نیمه دوم سال در کلان شهر تهران به امر عادی تبدیل شده و مسئولان برای رفع این معضل که با جان مردم در ارتباط مستقیم است راه‌های مقطعی تجویز می کنند ولی تاکنون راه کار اساسی در نظر نگرفته اند.


آلودگی هوا و ترافیک از مشکلات اساسی 14 میلیون جمعیت ساکن تهران است و اگر این مشکل برطرف نشود آرامش جسم و روح مردم از بین می‌رود.


آلودگی هوا باعث اثر مخرب بر سلامتی شهروندان از جنین و کودکان گرفته تا افراد سالخورده می‌شود و باید برای آن فکری کرد.


امروز سلامت شهروندان در خطر است و خودروها سهم اساسی در آلودگی هوا دارند .


برخی از کارشناسان معتقدند که زنگ خطر جدی آلودگی هوای تهران در سال 1374 به صدا درآمد.


برای رفع مشکلات شهر تهران همه دستگاه ها باید همکاری کنند و یکی از راهکارهای مهم رفع آلودگی جلوگیری از تولید آلاینده ها است.


بر اساس آمار منتشره، سالانه هزاران نفر بر اثر آلودگی هوا جان خود را ازدست می‌دهند چرا که میزان ماده سرطان‌ زای بنزن موجود در هوای تهران 10 برابر استاندارد جهانی است و این یعنی یک فاجعه.


بهره‌مند شدن شهروندان تهرانی از هوای پاک و سالم به منظور زندگی توأم با سلامتی برای انجام فعالیت‌های فردی و اجتماعی حق مسلم هر شهروند است .


همانطور که مردم باید به آب سالم دسترسی داشته باشند باید از هوای سالم نیز برخوردار باشند که متأسفانه امروزه به دلیل بروز ناهنجاری‌های زیست محیطی مردم از هوای پاک و سالم که ابتدایی‌ترین مطالبه حقوق شهروندی است محروم مانده‌اند...


پیگیری جدی نکردن دستگاه‌های اجرایی، تعدد دستگاه‌های مسئول رفع آلودگی و فقدان مدیریت واحد شهری و تصمیم‌گیری برای شهر تهران در کارخانجات خودروسازی و بسیاری موارد دیگر این روزها مردم تهران را بر آن داشته که با تمهیدات فردی از جمله استفاده از ماسک در خارج از منازل و تهیه دستگاه‌های تهویه خانگی چشم به رسانه ملی و شبکه های مجازی دوخته‌اند تا به جای شنیدن خبرهایی از اقدامات موثر مسئولان در بحث آلاینده‌های زیست محیطی منتظر شنیدن تعطیلی‌ها به خاطر آلودگی هوا باشند و تعطیلی پایتخت که ضرر و زیان اقتصادی و اجتماعی زیادی را به همراه دارد تنها تصمیم برای کنترل وضع موجود تشخیص داده شود .


باید سوال شود آیا مرگ سالانه هزار انسان به ویژه کودکان و سالمندان برای پایان دادن به این داستان تکراری آلودگی هوا کافی نیست...


و از طرفی باید بدانیم آلودگی هوا سالانه 16 میلیارد دلار خسارت در ایران به دنبال دارد...


حال مقصر کیست، دولت، مردم، آسمان تهران یا نقش آقای آلودگی که مظلوم تر از مردم تهران به خود ندیده است.


اما یه نکته وجود دارد، حال تهران خوب نیست، تهران یک روز می میرد...


* مستندساز


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب