جنگ سرهنگها با باراک اوباما
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، در تمامی 5 سال بحران و جنگ داخلی در سوریه، در آمریکا دو رویکرد نسبت به این بحران وجود داشته است: رویکرد نخست از فشار به بشار اسد برای کسب امتیاز از او تا سرنگونی وی از طریق تقویت نیروهای شورشی مسلح را دربرمیگیرد. رویکرد دوم معتقد به برکناری قهرآمیز بشار اسد از طریق یک مداخله سنگین اما موقت همچون مورد لیبی است.
تا پیش از توافق آتشبس اخیر که از سوی روسیه و آمریکا تهیه شده بود و برای یک هفته دوام آورد، تصور میشد که رویکرد نخست متعلق به کاخ سفید و مجموعه دولت اوباما است و رویکرد دوم صرفا به کنگره به ویژه اعضای متنفذ حزب جمهوریخواه تعلق دارد.
در تمامی این 5 سال، هر دو گرایش تلاش کردند تا بر یکدیگر تاثیر بگذارند. اوج تلاش گرایش دوم برای این موضوع، به اتهام استفاده از سلاح شیمیایی از سوی نیروهای بشار اسد در ژوئن 2013 (خرداد 92) برمیگردد. 3 ماه قبل از این، باراک اوباما، اعلام کرده بود که استفاده از سلاح شیمیایی از سوی دولت سوریه خط قرمز اوست. پس از این هشدار جدی، بسیار ابلهانه بود که اسد بخواهد با کاربرد سلاح شیمیایی، اوضاع را برای خود بدتر از آن چه که هست بکند.
اما در ژوئن 2013 (خرداد 92) برخی از رسانهها مدعی شدند که دولت سوریه در نبرد دیرالزور از گاز کلر و خردل استفاده کرده است. این موضوع با چنان شدتی تبلیغ میشد که فرانسوا اولاند، رئیسجمهوری فرانسه اعلام کرد که آماده است برای یک مداخله نظامی موقت به قصد تنبیه بشار اسد وارد جنگ سوریه شود. کهنه سربازان حاضر در کنگره، نقشه مناسبی چیده بودند. با افزایش فشار جهانی به اوباما، او چارهای نداشت جز آن که برای حفظ ظاهر هم که شده، وارد جنگ سوریه شود.
جمهوریخواهان اما فراموش کرده بودند که اوباما از صبر زیادی برخوردار است. او نه تنها دستور حمله به سوریه را صادر نکرد بلکه در تماس تلفنی به اولاند گفت که در صورت حمله فرانسه به نیروهای سوریه، آمریکا نمیتواند از شریک اروپاییاش در این جنگ حمایت کند. برای اولاندی که به «تردید زیاد» در میان سیاستمداران فرانسه شهرت دارد، همین تلفن کافی بود تا پرونده حمله به سوریه را ببندد.
این فقط مخالفت استراتژیک اوباما با مداخله نظامی خارجی نبود که او را از حمله به سوریه منع کرد؛ بلکه بخشی از ماموران سیا که کمتر به گرایشهای رادیکال نزدیکی دارند، دفتر ریاست جمهوری را مطلع کرده بودند که اولا درباره کاربرد سلاح شیمیایی در دیرالزور تردیدهایی وجود دارد و ثانیا در صورت اثبات استفاده از سلاح شیمیایی، هیچ مدرک محکمی مبنی بر استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی در دست نیست.
با وجود این، معتقدان به راهکار اول، نشان دادند که بازی سیاسی را به خوبی بلدند. آنها بر موجی که هواداران گرایش دوم درباره حمله شیمیایی در سوریه راه انداخته بودند، سوار شدند اما نتیجه مطلوب خود را که همان تضعیف دولت اسد بود، گرفتند. دولت سوریه پس از چند هفته و زیر فشار جهانی مجبور شد که به سازمان منع سلاح های شیمیایی پیوسته و انباز ذخایر شیمیایی خود را طی یک برنامه زمانبندی شده، نابود کند.
موضوع آتش بس در سوریه اما سطح دیگری از اختلافات در آمریکا درباره بحران سوریه را نشان داد. ماجراهای مربوط به این آتش بس نشان داد که هواداران راهکار اول و دوم به صورت مرزبندی شده در دولت اوباما و کنگره قرار ندارند. بلکه بخشی از دولت اوباما که در پنتاگون حضور دارند به سمت راهکار دوم چرخیدهاند. برخی از فرماندهان ارشد وزارت دفاع آمریکا که در میانشان افرادی وجود دارند که اوج جنگ سرد میان واشنگتن و مسکو را دیدهاند، هرگز نمیتوانند با حضور موثر روسیه در بحران سوریه کنار بیایند. این موضوع نوعی خدشه به پرستیژ آنها به شمار میآید.
از سوی دیگر در میان همین فرماندهان ارشد پنتاگون افرادی وجود دارند که در سیاستپردازی برای مداخله نظامی آمریکا در دیگر کشورها به ویژه در عراق تاثیر زیادی داشتهاند. نباید فراموش کرد که بخشی از مفاد توافق آتش بس سوریه همچنین باعث شد که نارضایتی پنتاگون از رویکرد اول کاملا فراگیر شود. طبق یکی از بندهای این توافق، آمریکا و روسیه متعهد شده بودند که در جنگ مشترک علیه داعش، اطلاعات خود را به اشتراک بگذارند. این موضوع از همان ابتدا با مخالفت فرماندهان پنتاگون روبهرو بود. آنها آن قدر بر این مخالفت خود اصرار کردند که حتی در طول یک هفته آتش بس سوریه، هیچ عملیات مشترکی از سوی روسیه و آمریکا برای هدف قرار دادن مواضع داعش انجام نشد.
اوج مخالفت پنتاگون با کاخ سفید درباره آتش بس سوریه، به روز 17 سپتامبر (27 شهریور) برمیگردد. در این روز، جنگندههای آمریکایی، در چهار نویت مواضع ارتش سوریه را در اطراف فرودگاه دیرالزور هدف قرار دادند. سنگینی حملات به حدی بود که دست کم 100 تن از سربازان بشار اسد جان خود را از دست دادند. آمریکا بلافاصله اعلام کرد که این حمله اشتباهی انجام شده است. این موضوع، هشداری از سوی فرماندهان پنتاگون به باراک اوباما بود مبنی بر این که او نمیتواند آنها را به کاری وادار کند، که به هیچ عنوان به آن تمایل ندارند.
دو روز پیش نیز جان کری، وزیر امور خارجه، در اوج اختلافات میان رویکرد اول و دوم در آمریکا، ضمن دفاع از خود در برابر منتقدانش گفت که تنها راهکار برای حل بحران سیاسی در سوریه دیپلماسی است. وی این بار صراحتا گفت توافق آتش بسی که وی در پدیداری آن نقش داشته است، از جایی در داخل آمریکا از بین رفته است.
این اختلافات در دولت آمریکا درباره بحران سوریه به خوبی نشان میدهد که چرا توافق درباره حل این بحران چنین سخت و شاید نشدنی باشد. در واقع این فقط منافع متضاد دولتهای موثر در بحران سوریه نیست که راه را بر چنین توافقی بسته است. بلکه حتی در خود دولت آمریکا و همچنین در مجموعه سیاستمداران آمریکایی درباره بحران سوریه، هیچ اشتراک نظری وجود ندارد. برای بشار اسد اما این موضوع حاوی پیام روشنی است. جمهوریخواهان از مدتها پیش برای تمام کردن بحران سوریه به روشی که خود میخواهند، دست به کار شدهاند. تا نهایی شدن برنامه آنها فقط یک راه باقی است: ورود نامزد تندرو جمهوریخواهان به کاخ سفید.
ترجمه هانا اسمخانی
انتهای پیام/