دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
10 مهر 1395 - 15:47

غرضی: برای حضور در انتخابات آْینده به موقعیت نگاه می‌کنم/ احمدی نژاد به صورت مشروط دستور آقا را پذیرفت

سید محمد غرضی درباره شرایط اصولگرایان در انتخابات پیش رو گفت: اصولگرایان برای انتخابات سال آینده بازهم به وحدت نخواهند رسید و باید کماکان در کسب تجربه از اشتباهات خود باقی بمانند.
کد خبر : 122280

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سید محمد غرضی فعال سیاسی با اعتمادآنلاین درباره مسائل مختلف سیاسی گفت‌وگو کرده است. مشروح این مصاحبه به شرح زیر است.


با توجه به تلاش دو جریان سیاسی مطرح کشور برای رسیدن به وحدت و تعیین مصداق انتخاباتی آینده، اصلاح طلبان و اصولگراها را برای رسیدن به این مهم در کارزار رقابتی سال آینده چگونه می‌بینید آیا اصولگرایانی که در سال 92 طعم شکست را چشیده‌اند این بار می‌توانند به موفقیت نسبی در صحنه دست پیدا کنند یا خیر؟


در حال حاضر انتخابات برای سال 96 به حالت رکود رفته و از یک طرف دکتر روحانی موکدا مورد حمایت اصلاح طلبان قرار دارد اگرچه در ستادش همه باهم متحدند اما در بدنه این جریان با ستاد او شاهد تعارض هستیم و چندان این دو با یکدیگر هماهنگ نیستند و دیگر شاهد فعالیت و هماهنگی آنها با یکدیگر همچون سال 92 نیستیم و اوضاع به قدری برای آنها متفاوت شده است.


این اتفاق در جریان مقابل یعنی اصولگرایی هم افتاده مضاف بر اینکه اینها در تعیین مصداق نهایی برای انتخابات آینده هم مشکل دارند که این مشکل هم ناشی از این است که بدنه اصولگرایی دچار تفرق شده و چندان با یکدیگر تعامل و قرابت ندارند و تا جاییکه حتی بر سر رسیدن بر شخص واحد به عنوان مصداق نهایی هنوز به نتیجه مشخص نرسیدند و بعضا می‌گویند که تاکنون به این موضوع به این مهمی ورود پیدا نکرده اند.


از آن طرف ستادهای کشوری در هر دو طیف و جریان سیاسی کشور منجمد شده‌اند اگرچه جامعه در حالتی دیگر قرار دارد و بسیار فعال است و در پی این است که نتیجه فعالیت این تعداد مسئولان کشوری در حل مشکلات به کجا ختم شده است؟! متاسفانه ستاد کشوری توانایی مدیریت مشکلات موجود را ندارد و هر مشکلی نشان‌دهنده این است که مسئولان حاضر در سه قوه توانایی اینکه کشور را به خوبی و در حد مطلوب مدیریت و تنظیم کنند را ندارند و در حال حاضر مردم در انتظار این هستند که برای سال 96 چه پیش خواهد آمد؟!


استنباط من از نامه احمدی نژاد این است که به نوعی اعلام کرده "چشم این دفعه نمی آیم اما دفعات بعد هستم"!.و بدین طریق سهم خود را از اداره کشور خط نزده است. درواقع احمدی ن‍ژاد گفته من اطاعت می‌کنم اما هستم.این هم دلیل دارد از زمان مطرح شدن توصیه رهبری به احمدی نژاد تا ارسال نامه به حضرت آقا برخی از اصولگراها هشدارهایی دادند

آیا می توان قائل به این موضوع شد که برای انتخابات سال آینده اصولگریان با محوریت دو ضلعی(جامعتین) و یا سه ضلعی(تندروها و جامعتین) به عرصه انتخابات در رقابت با اصلاح طلبان ورود پیدا خواهند کرد؟


اصولگراها اگرچه زحمت زیادی برای وحدت می‌کشند اما همچون رقیب خود اصلاح طلبان از انسجام لازم برخوردار نیستند و در میان چهره‌ها و احزاب آنها نظرات مختلفی وجود دارد. در این جریان افراد و بزرگانش همچون حضرات آیات موحدی کرمانی، محمد یزدی و مصباح یزدی هم در نحوه اداره و مدیریت کشور و فعالیت حزبی و جریانی با یکدیگر متفق القول نیستند و در روش چینش افراد و مهره های سیاسی مورد نظر برای اداره کشور هم اختلاف نظر فاحش وجود دارد. با این وجود نمی توان این سه بزرگ را با همدیگر در یک جا جمع کرد اگرچه با این اوصاف نمی توان گفت که آنها از دایره اصولگرایی خارج شدند.


اگر چنانچه از سوی این جریان سیاسی برای انتخابات آینده اتفاق خاصی هم بیافتد جاذبه وسیع تری از طیف اصولگرایی نمی توانند داشته باشند و مجموعه آرای این جریان در یک سبد رای مختص به خود، بیشتر نخواهد شد.


گمان می‌کنید با وجود اختلاف سلیقه در میان اصولگراها با طیف های گوناگون به ویژه در تعیین مصادیق انتخاباتی، این جریان سیاسی کهنه کار به وحدت لازم برای هموار شدن راه پیروزی در انتخابات سال آینده خواهند رسید؟


اصلاح طلبان اشتباهاتی را در سال 84 درتعیین مصادیق انتخاباتی خود مرتکب شدند که موجب تفرق و در نهایت شکست آن‌ها شد و لذا دیگر این جریان در صحنه رقابتی اشتباهات گذشته خود را تکرار نکرد اما در مقابل، اینکه اصولگراها بتوانند از شکست در سال 92 برای خود تجربه گرانبها کسب کنند باید گفت که به زمان بیشتری برای حل این مسئله نیاز دارند که در حال حاضر هم در میان آن‌ها انسجام لازم برای رسیدن به وحدت مشاهده نمی‌شود. آنچه که مسلم است اینکه بدنه اصلاح طلب و اصولگرا در حال حاضر از ستادهایشان فاصله دارند و این مشکل اصلی در ستادهای سیاسی کشور هم است چراکه اگر این ستادها نتوانند بر مبنایی مشخص و واحد، بدنه را جذب خود کنند شاهد انتخاباتی سرد و بی روح خواهیم بود و حتی امکان کاهش آرای مردمی در روند مشارکت وجود دارد.


به اعتقاد شما چه گزینه‌ای می‌تواند به عنوان اصلی ترین نامزد انتخاباتی برای جریان اصولگرا با وجود همه طیف‌های گوناگون درون خود برای سال آینده انتخابات ریاست جمهوری معرفی شود؟


ذکر نام و شخص را شرعا جایز نمی‌دانم لذا هیچ فضولی در کار اصولگرایان نمی‌کنم و ترجیح می‌دهم اسم مشخصی را مطرح نکنم.لذا پاسخ این سوال شما را بی جواب می‌گذارم.


اخیرا محمود احمدی نژاد بنا به توصیه رهبر انقلاب با ارسال نامه‌ای به ایشان اعلام کردند که اصلا قصد حضور در انتخابات سال اینده را ندارد، عده ای ادبیات او را در نامه ارسالی طلبکارانه تلقی کرده‌اند ارزیابی شما از توصیه رهبری و نامه احمدی نژاد با آن ادبیات چیست؟


استنباط من از نامه احمدی نژاد این است که به نوعی اعلام کرده "چشم این دفعه نمی آیم اما دفعات بعد هستم"!.و بدین طریق سهم خود را از اداره کشور خط نزده است. درواقع احمدی ن‍ژاد گفته من اطاعت می‌کنم اما هستم.این هم دلیل دارد از زمان مطرح شدن توصیه رهبری به احمدی نژاد تا ارسال نامه به حضرت آقا برخی از اصولگراها هشدارهایی دادند . در واقع احمدی نژاد به صورت مشروط دستور آقا را پذیرفت.


طی هشت سال شاهد بودیم که احمدی نژاد با تمام ارگان‌های سیاسی و انتظامی و مجلس و دیگر نهادها در تعارض قرار گرفت و یکه تاز میدان تمام تصمیم‌گیری‌ها شد. الان که بخواهد شکاف‌های ایجاد شده را ترمیم کند کار بسیار سختی در پیش دارد. در این میان فقط شخص رهبری نیستند که به این رفتارها و عملکردها انتقاد داشته باشند. ایشان اعلام کردند آمدن احمدی نژاد به صلاح کشور نیست تحلیل این نکته با توجه به مسائل موجود به راحتی قابل فهم است.


احمدی نژاد در این مدت و در اطراف خود، هیچ گروه و مجموعه ای را به جز مجموعه نزدیک به خودش نگه نداشته است و در واقع می خواهد که در آینده سهمی برای خود داشته باشد.


بسیاری از افراد و کارشناسان سیاسی، جریان آقای احمدی نژاد را جریان پایان یافته ای می دانند و به ماندگاری آن ذره ای هم معتقد نیستند شما با وجود چنین اتفاقاتی و مشکلات به جای مانده از دوران ریاست جمهوری هشت ساله اش چه فکر می‌کنید؟


در مورد شخص احمدی نژاد هم می‌توان قائل به این موضوع شد که او هم برای خود ستاد و بدنه ای دارد که در حال حاضر ستادش دچار مشکل حکومتی است و مورد اعتراض. اما بدنه او در جامعه هنوز حضور دارد و سعی دارد که رأی خود را داشته باشد و با نظام هم تعارض نداشته باشد اگرچه این ستاد هم به مقدار زیادی دچار افت شده و بدنه هم کم و بیش متفرق شده است اما هستند کسانیکه در جامعه به نفع او حضور داشته باشند که با تصمیم ستاد و نفی بدنه هم از بین نمی‌رود.


گمان می کنید وضعیت هواداران احمدی ن‍ژاد در آینده به چه صورت خواهد درآمد؟


اگر وضعیت هواداران را هم با این دو تعریف ببینیم باید به تقسیم دو طیف سیاسی و اعتقادی در میان دوستداران و هوادارانش قائل شویم.که طیف سیاسی کم کم بیشتر از این متفرق خواهد شد و طیف دیگر یعنی اعتقادی در حالتی قرار می‌گیرند که نه زیر چتر او اما در زیر چترهای دیگر جمع خواهند شد.


خودتان قصد حضور در انتخابات سال 96 را دارید؟


به موقعیت نگاه می‌کنیم. به هر حال در رقابت، امکاناتی که دیگران دارند ما نداریم.افرادی در جامعه عنوانی دارند و مردم هم برای تصمیم گیری انتخاباتی از عنوان آنها تبعیت می‌کنند و هرچه آن‌ها بگویند عمل می‌کنند و من هم که یک نفره می‌خواهم حرف مردم را بزنم لذا در سبد رای دچار مشکل می‌شوم.


این حق طبیعی هر گروه و فردی است که به انتخابات ورود پیدا کند و نباید آنها را در این راه به این دلیل که جز بدنه تندروها هستند مایوس کنیم.اما آنچه که هست اینکه همه گرایش ها و گروه های سیاسی و فکری در جامعه اصل مدیریت کشوری را نمی بینند و متاسفانه دائما از مدیریت ها تراوشاتی می آید که زهر است و برای جامعه و کشور ضرر دارد

با این وجود نمی‌خواهید به جای ورود مستقلانه به عرصه در یکی از طیف‌های سیاسی و حزبی قرار بگیرید؟ شاید امکان موفقیت برای شما در این صورت وجود داشته باشد؟


من به شخصه عمر احزاب سیاسی در ایران را طولانی نمی‌بینم و گروه های سیاسی مختلف براساس مصادیق گروهی عمل می کنند و همدیگر را نمی‌پسندیم.


برگردیم به جریان اصولگرایی و انتخابات آینده و نحوه و چگونگی امکان تعامل آنها با تندروهای این گروه سیاسی، تا چه اندازه این مسئله را برای آنها در مسیر پیش روی موفقیت آمیز می دانید؟


این حق طبیعی هر گروه و فردی است که به انتخابات ورود پیدا کند و نباید آنها را در این راه به این دلیل که جز بدنه تندروها هستند مایوس کنیم.اما آنچه که هست اینکه همه گرایش ها و گروه های سیاسی و فکری در جامعه اصل مدیریت کشوری را نمی بینند و متاسفانه دائما از مدیریت ها تراوشاتی می آید که زهر است و برای جامعه و کشور ضرر دارد.


بسیاری حتی خود جریان اصولگرایی می‌گویند که نام این جریان به دلیل اشتباهات فاحشی که به ویژه در هشت ساله دولت احمدی نژاد رخ داده دچار خدشه شده و نیاز به بازیابی دارد تا چه اندازه معتقد به این موضوع هستید؟


هر جریان سیاسی اگر نارضایی عامه را علیه خود به وجود بیاورند نمی‌تواند اظهار وجود سیاسی کند و در حال حاضر با مشکلات موجود، جامعه و مردم از مدیریت مسئولان در حل مشکلات رضایت ندارند.


شما به این موضع قائل هستید حضور بزرگانی همچون حجت‌الاسلام ناطق نوری و ایات امامی کاشانی و هاشمی رفسنجانی و دیگر بزرگان در جمع جامعه روحانیت مبارز تهران راهگشای بسیاری از مشکلات این جریان سیاسی کهنه‌کار برای رسیدن به وحدت باشد؟


در واقع آنچه باعث شده ستادهای کل کشور هر دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا متفرق شوند و انسجام لازم را از دست بدهند به ویژه در اصولگرایی ناشی از این است که نسبت به این نوع رفتارها نارضایتی هست و اگر برخی بزرگانی که نام بردید از یک فکر با هم طیفان خود منسجم نیستند تحلیل این است که این عدم انسجام ناشی از عدم انسجام قاعده جامعه است و نه اینکه نخواهند با هم اتحاد کنند در واقع این موضوعات باعث شده که اینها از هم جدا بیافتند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب