دو روایت متناقض از دعوای دختر و پسر جوان و اسیدپاشی در گیشا
اهالی کوچه سیوهفتم خیابان گیشا ساعت ٩ صبح روز دوشنبه صدای فریادهای دختر جوانی را شنیدند که طول کوچه را میدوید و فریاد میزد: سوختم... سوختم... هومن دوست آرزو لحظاتی بعد از مشاجره دو نفرهشان بطری اسید را روی صورت آرزو ریخت.
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از اعتماد، یکی از همسایههای نزدیک خانه آرزو و هومن که شاهد فریادهای کمکخواهی آرزو بود با دیدن این صحنه با ماموران کلانتری ١١٠ نصر تماس گرفت و ماجرا را اینطور توضیح داد: «آرزو و هومن نزدیک به سه سال است که در همسایگی ما زندگی میکنند. ما تقریبا هر چند وقت یکبار صدای جروبحثهای آنها را میشنیدیم اما تقریبا همه به این وضعیت عادت کرده بودیم. اما امروز صدای فریادهای پشت سر هم آرزو میآمد که میگفت سوختم، سوختم. من همین که وارد خیابان شدم تا از ماجرا باخبر شوم، دیدم یکی او را سوار ماشین شاسیبلند کرد و برد.» بعد از صحبتهای این مرد ماموران کلانتری نصر به بیمارستان مطهری رفتند تا جزییات حادثه را از زبان آرزو بدانند.
آرزو دختر ٢٧ ساله در بیمارستان در حالی که صورتش بهشدت سوخته بود و قادر به صحبت کردن و نوشتن اظهاراتش نبود، گفت: «سه سال قبل با هومن آشنا شدم و رابطه ما ادامه داشت تا اینکه شب قبل من به خانه هومن رفتم. رفتارهایش مشکوک به نظر میرسید و حدس زدم که او با دختر دیگری در ارتباط است. سر همین مساله با هم دعوایمان شد. هومن ناگهان عصبانی شد و روی من اسید پاشید. بعد از آن من را به بیمارستان روزبه برد و فرار کرد. در آنجا چون وضع جسمیام خوب نبود به بیمارستان شهید مطهری منتقل شدم.» طبق تحقیقات ابتدایی ماموران مشخص شده که هومن دارای سابقه کیفری است.
به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری هومن به دستور بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای جنایی تهران صادر شد. همچنین قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران درباره این پرونده گفت: «بررسیها نشان داد خانم ٢٤ساله به مدت ٣سال با هومن دوست بوده و شب قبل از حادثه نیز در منزل او حضور داشته. با توجه به اظهارات مصدوم و ارتباط متهم با دختر دیگری، آنها با هم مشاجره کردند که متهم با جوهر نمک اقدام به پاشیدن اسید روی شاکی میکند. همچنین متهم که دارای سابقه کیفری در زمینه سرقت است، متواری است.»
اما ماموران پلیس ساعت ١٥ روز چهارشنبه هومن ٢٨ ساله را در حوالی یافتآباد شناسایی و دستگیر کردند. او بعد از انتقال به اداره آگاهی خیلی زود به جرمش اعتراف کرد و گفت: «آرزو را چند سال پیش در محدوده پونک دیدم و به عنوان مسافر سوار ماشینم شد. بعد از آن مدتی با هم دوست بودیم. او ادعا میکرد که از خانوادهای مرفه است و خانه پدریاش در محدوده شهرک غرب است. او با این ترفند از من مواد و قرص میگرفت. یک سال پیش متوجه شدم که آرزو درباره خانوادهاش به من دروغ گفته است. چند بار سر پولهایی که از من قرض گرفته بود با هم جروبحث داشتیم اما آرزو هر بار با مطرح کردن ادعاهای جدید من را اغفال میکرد. روز حادثه در حال مصرف مواد بودیم که بار دیگر بر سر خانوادهاش و دروغهایی که او به من گفته بود با هم درگیر شدیم. آرزو در جریان مصرف موادمخدر به من گفت که خوشحال است که سر من کلاه گذاشته است. من که از این حرفش بهشدت ناراحت شده بودم مایع لوله بازکنی را از داخل آشپزخانه برداشتم و به صورت او پاشیدم. وقتی آرزو فریاد میزد که سوختم سوختم او را به بیمارستان رساندم و از محل حادثه متواری شدم.»
تحقیقات بیشتر از متهم ادامه دارد.
انتهای پیام/