آذرآیین رمان «فوران» را تمام کرد/ هیچ وقت برای آثارم دنبال اسپانسر نبودهام
قباد آذرآیین در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، درباره آخرین اثر خود گفت: «کار رمان فوران به اتمام رسیده و از مدتی قبل متن را برای چند نویسنده جنوبی فرستادم که بخوانند و نظر بدهند؛ چراکه به دلیل اتفاقها و فضای رمان، فکر کردم برای نویسندگان جنوبی ملموستر است و میتوانند نگاه جزئینگرانهتری به آن داشته باشند.»
وی افزود: «یکی دیگر از کسانی که رمان را برایش فرستادهام، طراحی جنوبی است به نام بهزاد داوری که بسیار فعال است. از ایشان خواستم تا بعد از خواندن رمان، کار طراحی طرح جلد را انجام دهد تا با داستان و فضای آن ارتباط خوبی داشته باشد.»
نویسنده «عقربها را زندهبگیر» و «هجوم آفتاب» در توضیح ژانر رمان تازهاش گفت: «فوران، یک رمان بومی نیست؛ یعنی به قبیله یا قوم خاصی تعلق ندارد. یک رمان اقلیمی است که به دلیل واقع شدن نخستین چاه نفت ایران در مسجد سلیمان، به این شهر مربوط میشود.»
وی ضمن بیان این مطلب که کارگران این چاه نفتی، بختیاری و اهل مسجد سلیمان هستند، ادامه داد: «البته این رمان، فاکتهای تاریخی متعددی دارد و از آنجا که نفت در سرنوشت ما ایرانیها نقش بسزایی داشته، موضوعات مطرح شده در داستان به کل جامعه تسری پیدا میکند و بنابراین، به دایره خاصی از مخاطبان محدود نمیشود.»
آذرآیین درباره انتشار این رمان توضیح داد: «بیشتر از اینکه عجله داشته باشم، وسواس دارم. دلم میخواهد نظرهای متفاوت نویسندگان و منتقدانی که کار را برایشان ارسال کردم، بشنوم و بعد برای انتشار آن اقدام کنم.»
وی با اشاره به سختی کار نگارش رمان تاریخی، گفت: «نگارش فوران، کار زمانبری بود. خصوصا که متاسفانه یکبار لپتاپ شخصیام با مشکل روبرو شد و کار را سختتر کرد اما سرانجام این رمان به اتمام رسید و فکر میکنم در چاپ به 180 صفحه برسد.»
این نویسنده مسجدسلیمانی در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به موضوع تاریخی اولین چاه نفت ایران، سازمان یا نهادی از این رمان حمایت خواهد کرد یا نه، اظهار داشت: «هیچ وقت به دنبال جذب اسپانسر نبوده و نخواهم بود. دلم نمیخواهد استقلال کاریام را از دست بدهم. میشد برای این کار، جذب اسپانسر هم کرد؛ اما این کار را نکرده و نخواهم کرد؛ هرچند بعد از چاپ، امکان خرید کتاب برای سازمانهای علاقهمند وجود خواهد داشت.»
مطابق با اظهارات نویسنده: «فوران نخستین رمان از سهگانه مسجد سلیمان است که به اکتشاف چاه شماره یک مسجدسلیمان و کارگران شرکت نفت و اقشار دیگری مثل، کسبه، کارگران ساختمانی و... اختصاص دارد. این اقشار، از امتیازاتی که شرکت نفتیها داشتند، بینصیب بودند؛ امتیازاتی مثل بیمه، بهداشت و درمان، حمل و نقل و ... غیرشرکت نفتیها، حتی اجازه نداشتند به برخی از محلهها و مناطق شهر وارد شوند و پلیس حراست شرکت نفت، مانع آنها میشد.
جلد دوم از سهگانه مسجد سلیمان به غیرشرکتیها میپردازد و به وضعیت زندگی سایر اقشار ساکن در مسجد سلیمان که البته همچنان تحت تاثیر شرکت نفت و تبعات آن بودند. جلد سوم اما به سرنوش ناخوشآیند این شهر برمیگردد؛ به بیچارگیها، دربدریها و فلاکتها.»
انتهای پیام/