درباره عذرخواهی دیرهنگام مرتضوی
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا به نقل از این روزنامه، متن یادداشت به این شرح است:
اقدام سعید مرتضوی متهم پرونده جنایت کهریزک در عذرخواهی از اولیای دم جانباختگان این حادثه و اظهار ندامت و شرمندگی آن هم بعد از گذشت ۷ سال از آن واقعه دهشناک را از چند زاویه میتوان موردمرتضوی
بررسی قرار داد.
۱-این اقدم قاضیالقضات سابق را شاید بتوان به خاطر اطلاع مرتضوی از حکم دادگاه درباره خودش ارزیابی کرد چه آنکه بواسطه پیگیری اولیای دم جانباختگان جنایت کهریزک این احتمال میرود که حکم صادره برای مرتضوی به واسطه اتهاماتی که متوجه او است چه بسا حکم سنگینی باشد به همین دلیل با اطلاعی که از پرونده خود دارد مبادرت به عذرخواهی و اظهار شرمندگی از جنایت کهریزک کرده است. به دیگر سخن این اقدام او را تنها برای رهایی از صدور حکم سنگین میتوان ارزیابی کرد نه از روی خلوص نیت چه آنکه اگر عذرخواهی و اظهار ندامت و شرمندگی از روی خلوص نیت بود میبایست همان ۷ سال پیش بخصوص بعد از موضعگیری رهبری در خصوص حادثه کهریزک انجام میشد.البته از نظر نباید دور داشت اقدام به عذرخواهی مانعی برای اجرای حکم محکومیت احتمالی نیست.
۲-بعد از وقوع حادثه کهریزک افکار عمومی با حساسیت خاصی این پرونده را دنبال میکرد و غیر از اولیای دم جانباختگان که پگیری های آنها با فراز و نشیبهای همراه بود اما افکار عمومی بخصوص رسانهها هر از چند گاهی موضوع جنایت کهریزک را برای فراموش نشدن آن مطرح میکردند چه آنکه تجارب حوادثی نظیر حادثه کهریزک نشان داده اگر افکار عمومی و رسانهها آن موضوع را پیگیری نکنند شامل مرور زمان شده و به ورطه فراموشی سپرده میشود. اگرچه مجلس هشتم در کوران حوادث ۸۸ با تشکیل کمیتهای پیگیر حادثه کهریزک بود اما در نهایت آن گزارش نتوانست التیامبخش خانوده های جانباختگان باشد. از این رو فشار افکار عمومی بخصوص پیگیریهای رسانهها را میتوان در اظهار ندامت و شرمندگی سعید مرتضوی تأثیرگذار دانست.
۳-بعد از حوادث ۸۸ و بازداشت گسترده فعالان سیاسی اصلاحطلب و به تبع آن حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد بارها بحث عذرخواهی طرفین درگیر در این حادثه (بخشی از حاکمیت و معترضین به انتخابات) مطرح شد به دلیل غبارآلوده بودن فضا در ماهها و سالهای ابتدایی بعد از حوادث ۸۸ این امر محقق نشد. متأسفانه صدا و سیما با یک سویه نگریستن به ماجرای ۸۸ مجالی برای بیان اظهارات معترضین فراهم نکرد و با پخش برنامههای تحریک کننده عملاً خود در یک سمت حوادث ۸۸ قرار گرفت. تریبونهای رسمی کشور هم در اختیار کسانی بود که تندترین حملات را متوجه معترضین به انتخابات میکردند. اگرچه در مقطع فعلی آنچنان مجالی برای طرح دیدگاههای محصورین وجود ندارد و رسانههایی که مبادرت به انتشار دیدگاههای آنان کنند با توقیف و فیلتر مواجه میشوند اما اقدام دیر هنگام سعید مرتضوی در عذرخواهی بابت حادثه کهریزک را میتوان فتح بابی دانست که عوارض حوادث ۸۸ را با استفاده از روش و منش عذرخواهی تداوم نبخشید.پرواضح است که اقدام به عذرخواهی پست و مقامی نمیشناسد چه کسانیکه اکنون مسئولیتی متوجه آنهاست و در حوادث ۸۸ هم به نحوی دخیل بودند و چه کسانیکه عهدهدار مقامی نیستند ولی در آن حوادث تأثیرگذار بودند قاعدتاً برای پایان بخشیدن به عوارض حوادث ۸۸ میتوانند از مکانیزم عذرخواهی استفاده کنند. حاکمیت هم مطمئناً میداند تداوم بخشیدن به عارضههای حوادث ۸۸ نه به سود نظام است و نه به نفع مردم ایران.البته از نظر نباید دور داشت که سعید مرتضوی بعد از حادثه کهریزک با عنایت محمود احمدینژاد به مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی منصوب میشود ولی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد محصور بودند.
۴-به نظر میرسد سعید مرتضوی تنها نباید به خاطر جنایت کهریزک عذرخواهی کند متأسفانه نام ایشان با پروندههایی گره خورده که از یاد بردن آنها برای افکار عمومی بسیار سخت است. توقیف فلهای مطبوعات به دستور ایشان و بازداشت گسترده فعالان سیاسی اصلاحطلب در بعد از برگزاری انتخابات ۸۸ به دستور وی ابهامات زیادی درباره آقای مرتضوی ایجاد کرده است اگر ایشان به این باور رسیده است که احکامی که در زمان قاضیالقضاتی صادر کرده با شرع و اخلاق و قانون همسان نبوده است و در حق فرد یا افرادی بهواسطه احکام صادره ظلمی روا شده است توصیه میشود تا دیر نشده بابت آن اقدامات هم عذرخواهی کند.
۵-معروف است که گاندی چنین گفته:« آنچه را نمیتوانی فراموش کنی ببخش و آنچه را نمیتوانی ببخشی فراموش کن»ماندلا مبارز آفریقایی هم گفته است که:«ببخش اما فراموش نکن».نیچه هم در کتاب "تبارشناسی اخلاق "گفته است: «دشمنان خود را و حتی کارهای بد خود را زود از یاد بردن نشانه طبع قوی سرشار از قدرتی نرم و شکلپذیر و سازنده است». یکی از نمونههای خوب این مورد در دنیای مدرن "میرابو" است که دشنامها و تو سریهای دیگران به یادش نمیماند و هرگز نمیبخشیدشان بلکه فراموششان میکرد چنین انسانی با یک تکان، بسیاری از خورههایی را که جان دیگران را میخورد از خود دور میکند. تنها اینجاست که دوست داشتن دشمن خویش به راستی جایی دارد.
حالا ما با سه گزاره مواجه هستیم: گاندی میبخشد و فراموش میکند. ماندلا میبخشد اما فراموش نمیکند. و میرابو نمیبخشد اما فراموش میکند.اگر بخواهیم به یکی از این سه نفر تمسک جوییم باید ببینیم نتیجه رهبری این سه مبارز در طول دهههای گذشته چه بوده است؟ و کدام یک موفقتر بودهاند؟ کافیست نظری به فرانسه، هند و افریقای جنوبی بیندازیم و اوضاع و احوال مردمان این سه سرزمین را ملاحظه کنیم.
انتهای پیام/