«پشتکوه جلیل» تحت نظارت محیط زیست است! /کار خسارات حیات وحش را به بیمه بسپاریم
حسینعلی ابراهیمی کارنامی درباره علت مرگ این پلنگ به خبرنگار آنا گفت: هنوز مشخص نشده که این پلنگ کشته شده یا خودش مرده است و کارشناسان روی مشخص شدن این موضوع در حال مطالعه هستند، چون جسد حیوان به علت گرمای هوا و فاصله زمانی از زمان مرگ متلاشی شده است.
وی تاکید کرد: از طرف دیگر جای گلوله در بدن حیوان نیست و امکان مرگ بر اثر تصادف هم به خاطر صعب العبور بودن منطقه کاملا منتفی است. در واقع لاشه باقی مانده اصلا قابل آزمایش نیست و به زور توانستیم بخشی از پوست آن را جمع آوری کرده و پایین بیاوریم.
کارنامی درباره اینکه منطقهای که این پلنگ کشته شده از نظر حفاظت محیط زیستی به دلیل اینکه بین دو استان قرار گرفته در شرایط بلاتکلیفی است، گفت: این موضوع را کاملا رد میکنم. این منطقه حفاظت شده نیست اما تحت نظارت است و ما حتی اداره رستم را راه انداختهایم و برای آن ساختار تعریف کردیم. ما با مردم محلی در حال کار هستیم و این کارها کار یک شب و دو شب نیست.
وی اضافه کرد: دلیل اینکه این پلنگ در این منطقه تلف شده و ما خبردار نشدیم این است که نیروی کافی نداریم که منطقه را پایش کند. مثلا بعضی دوست داشتند که آنجا منطقه حفاظت شده شود. ما خیلی از مناطق را در کشور منطقه حفاظت شده کردیم و تعداد مساحت این مناطق را بالا بردیم اما نه نیرو داریم و نه پاسگاه! ما نیاز به تعریف ساختار و امکانات متناسب داریم. در حالی که بیشتر از آن نیاز به همراهی مردم احساس میشود.
وی تاکید کرد: مورد تلف شدن پلنگ را یک چوپان به ما خبر داد. یعنی میدانست که این گونه مهم است و یک دستگاه متولی وجود دارد به عنوان محیط زیست. چند سال پیش مردم محلی هیچ ارتباطی با سازمان محیط زیست نداشتند. ما روی مساله آموزش مردم و دادن این شناخت به آنها که این گونهها چه اهمیتی در چرخه حیات دارند و اینکه اینها آسیبی هم به انسانها نمیرسانند، خیلی کار کردهایم. صرف تبدیل یک محل به منطقه حفاظت شده، پاک کردن مساله است. ما باید علت آسیب به محیطزیست را شناسایی کنیم و برای رفع تعارض به درستی وارد عمل شویم و اگر امکانات اجازه داد هم منطقه تحت مدیریت سازمان محیط زیست شود.
مدیرکل محیط زیست استان فارس درباره تاثیر محرومیت از امکانات در منطقه رستم و تاثیر آن بر برداشت از درختان به عنوان سوخت و تاثیر این محرومیت بر بحث تعارض انسان با حیات وحش هم گفت: در منابع طبیعی طرح جایگزینی سوختهای فسیلی به جای سلولزی مطرح بود در حال حاضر هم این جایگزینی در حال پیگیری و انجام است. ولی انجام این کار برای دامدار و چوپان در ارتفاعات مشکل است و او خود باید بداند که خودش اولین قربانی تخریب این محیطی است که در آن زندگی میکند.
ابراهیمی کارنامی درباره تاثیر طولانی بودن پروسه پرداخت خسارت بر افزایش برخورد افراد بومی در وضعیت تعارض با حیات وحش نیز گفت: در این باره دو موضوع باید همزمان پیگیری شود. پرداخت خسارت باید توسط بیمه باشد چون اگر بگوییم در صورت مرگ گوسفند شما دولت خسارت میدهد آن وقت چوپان شاید از گله خود به درستی حفاظت نکند. در مورد باغ هم همینطور است باغدار باید حصارکشی درست داشته باشد آن وقت اگر مثلا خرس آمد آسیب زد محیط زیست خسارت را پرداخت کند. ما نمیتوانیم دقت را فدای سرعت کنیم. راهحل این است که چنین داراییهایی بیمه شوند همانطور که خودروها بیمه میشوند.
وی اضافه کرد: در مورد پرداخت خسارت باید بگویم که این کار قبلا خیلی کند بود اما در دو سال اخیر خیلی روند بهتر شده است. امیدواریم این هم با دقت و سرعت مناسب انجام شود. من خودم کشاورز و دامدارم و تمام اینها را میدانم. ما اگر یک شب پیش گوسفند نباشیم گرگ میآید همه آنها را میخورد ولی همان فانوس چوپان و سگ او بازدارنده است. مساله خسارت باید کاملا تحت پوشش بیمه باشد.
او ادامه داد: بیمه گلهها و باغها باید الزام آور شود. بیمه یک صنعت است، بنابراین در پرداخت خسارت دقت کافی را انجام میدهد و فشار هم به خزانه دولت نمیآید. این خزانه برای همه است. در حال حاضر دولت و سازمان حفاظت محیط زیست با دلسوزی برای حیات وحش کار پرداخت خسارت را انجام میدهند. ما باید کار را به بیمه بسپاریم آن وقت بیمه یک الزاماتی میگذارد و در صورت رعایت آنها خسارت میدهد. اینگونه تعارض هم کمتر میشود. ولی الان دامدارها قراردادی با سازمان محیط زیست ندارند که براساس آن الزاماتی را رعایت کنند.
انتهای پیام/