مدرسان دانشکده خبر مشهد: حق التدریس 5 سال پیش را هنوز نگرفتهایم!
پرداخت نشدن حقوق مدرسان دانشکده خبر مشهد که بناست به فارغ التحصیلان خبرنگاری خود، پیگیری حق و عدالت را آموزش دهد، طنزی تلخ است.
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه همشهری نوشت: سال86 برای اهالی رسانه در خراسانرضوی با خبری خوش توام شد. امضای تفاهمنامه ایجاد دانشکده خبر مشهد به عنوان نخستین مرکز دولتی آموزشهای رسانه ای شرق کشور، نوید آن را میداد که علم و عمل در رسانههای استان به معنی واقعی درآمیزد. سابقه راهاندازی این دانشکده، آنقدر دور نیست که نشود وعدههای مسئولان وقت را به خاطر آورد. برخی از این گفتهها علاوه بر حافظه فعالان رسانه، هنوز در سایت اصلی دانشکده خبر قابل مشاهده است.
ارائه سرفصلهای بدیع در قالب آموزشهای علمی-کاربردی و تربیت علمی اصحاب رسانه از اهدافی بود که وقتی با مواردی مثل مقابله با جنگ نرم دشمن، شناسایی نخبگان رسانه ای استان و جلوگیری از جذب آنها در مراکز تهران گره میخورد، تصویرهای خوشایند از آینده رسانههای استان را تا مرز رویا پیش میبرد.اما با گذشت 8 سال از عمر این دانشکده، هر از چندی خبرهای ناخوشی از وضعیت آن بین اهالی رسانه دست به دست میشود و امیدها را برای تحقق اهداف یادشده بیش از پیش کمرنگ میکند؛ از تغییر ریاست و جابه جایی ساختمان گرفته تا اعتراض مدرسان به حقوق معوق و انتقاد دانشجویان به کیفیت پایین آموزشهای ارائه شده. در این میان، پرداخت نشدن حقوق مدرسان، آن هم در دانشکده ای که بناست به فارغ التحصیلان خبرنگاری خود، پیگیری حق و عدالت را آموزش دهد، طنزی تلخ است. اگر این مساله واقعیت داشته باشد، پایین آمدن سطح کیفی آموزشها طبیعی و قابل درک خواهد بود.
ممکن نبودن پیگیری حقوقی
شاید «یوسف بینا» با سابقه بیش از 5 سال تدریس در دانشکده بتواند شدت و ضعف این مساله را شرح دهد. وی که تا پیش از قطع همکاری خود، واحدهای مرتبط با ادبیات فارسی را تدریس میکرد، میگوید: مشکل پرداخت حقوق مدرسان از بدو تاسیس دانشکده وجود داشت. حقوقها مرتب داده نمیشد، هیچ وقت محاسبه دقیقی نداشت و کسی هم پاسخگو نبود. بعد از مدتها پرداخت نشدن، چک بلندمدت با مبالغی پایین میدادند و وقتی هم که سررسید چک میرسید تماس میگرفتند که آن حساب خالی است.
این مدرس که از پنج سال پیش تا کنون حق التدریسی دریافت نکرده میافزاید: من بارها تصمیم به قطع رابطه با دانشکده گرفتم. یکی از دلایل ادامه دادن همکاری ام این بود که با رفتنم، طلبهای قبلی ام فراموش نشود که شد. به طور کلی مدرسان دانشکدههای علمی، کاربردی نمیتوانند پیگیری حقوقی انجام دهند، چون قراردادهای درستی با آنها منعقد نمیشود.
بینا با وجود وارد دانستن نقدهای ناشی از نبود نظارتهای مالی و حرفه ای در دانشکده، اظهار میکند که تصمیم به جدایی از دانشکده را باوجود میل باطنی گرفته است و نسبت به این محیط، اهداف و آینده اش تعلق خاطر داشته اما وضعیت نابسامان دانشکده، او و بسیاری از همکارانش را به این تصمیم وادار کرده است.
پرداخت نشدن معوقات
می شود سخنان بالا را با کمی تفاوت در صحبتهای دیگر مدرسان سابق و فعلی دانشکده نیز شنید. «احسان رحیم زاده» که پس از حدود 3 سال تدریس، از ادامه همکاری خود با دانشکده منصرف شده است، میگوید: اگر به جای دانشکده خبر با یک کارخانه و به جای مدرسانش، با قشر کارگر مواجه بودیم، حتما بعد از چند سال سردواندن، جنجال به پا میشد. لااقل مسئولان میآمدند قول و وعده ای میدادند اما در دانشکده خبر هیچ کدام از این اتفاقها نیفتاد، چون استادانش نجابت به خرج میدادند. نتیجه این مدارا این شد که نه وعده ای دریافت کردند و نه حتی یک عذرخواهی ساده؛ فقط سکوت و دیگر هیچ.
ارائه سرفصلهای بدیع در قالب آموزشهای علمی-کاربردی و تربیت علمی اصحاب رسانه از اهدافی بود که وقتی با مواردی مثل مقابله با جنگ نرم دشمن، شناسایی نخبگان رسانه ای استان و جلوگیری از جذب آنها در مراکز تهران گره میخورد، تصویرهای خوشایند از آینده رسانههای استان را تا مرز رویا پیش میبرد.اما با گذشت 8 سال از عمر این دانشکده، هر از چندی خبرهای ناخوشی از وضعیت آن بین اهالی رسانه دست به دست میشود و امیدها را برای تحقق اهداف یادشده بیش از پیش کمرنگ میکند؛ از تغییر ریاست و جابه جایی ساختمان گرفته تا اعتراض مدرسان به حقوق معوق و انتقاد دانشجویان به کیفیت پایین آموزشهای ارائه شده. در این میان، پرداخت نشدن حقوق مدرسان، آن هم در دانشکده ای که بناست به فارغ التحصیلان خبرنگاری خود، پیگیری حق و عدالت را آموزش دهد، طنزی تلخ است. اگر این مساله واقعیت داشته باشد، پایین آمدن سطح کیفی آموزشها طبیعی و قابل درک خواهد بود.
ممکن نبودن پیگیری حقوقی
شاید «یوسف بینا» با سابقه بیش از 5 سال تدریس در دانشکده بتواند شدت و ضعف این مساله را شرح دهد. وی که تا پیش از قطع همکاری خود، واحدهای مرتبط با ادبیات فارسی را تدریس میکرد، میگوید: مشکل پرداخت حقوق مدرسان از بدو تاسیس دانشکده وجود داشت. حقوقها مرتب داده نمیشد، هیچ وقت محاسبه دقیقی نداشت و کسی هم پاسخگو نبود. بعد از مدتها پرداخت نشدن، چک بلندمدت با مبالغی پایین میدادند و وقتی هم که سررسید چک میرسید تماس میگرفتند که آن حساب خالی است.
این مدرس که از پنج سال پیش تا کنون حق التدریسی دریافت نکرده میافزاید: من بارها تصمیم به قطع رابطه با دانشکده گرفتم. یکی از دلایل ادامه دادن همکاری ام این بود که با رفتنم، طلبهای قبلی ام فراموش نشود که شد. به طور کلی مدرسان دانشکدههای علمی، کاربردی نمیتوانند پیگیری حقوقی انجام دهند، چون قراردادهای درستی با آنها منعقد نمیشود.
بینا با وجود وارد دانستن نقدهای ناشی از نبود نظارتهای مالی و حرفه ای در دانشکده، اظهار میکند که تصمیم به جدایی از دانشکده را باوجود میل باطنی گرفته است و نسبت به این محیط، اهداف و آینده اش تعلق خاطر داشته اما وضعیت نابسامان دانشکده، او و بسیاری از همکارانش را به این تصمیم وادار کرده است.
پرداخت نشدن معوقات
می شود سخنان بالا را با کمی تفاوت در صحبتهای دیگر مدرسان سابق و فعلی دانشکده نیز شنید. «احسان رحیم زاده» که پس از حدود 3 سال تدریس، از ادامه همکاری خود با دانشکده منصرف شده است، میگوید: اگر به جای دانشکده خبر با یک کارخانه و به جای مدرسانش، با قشر کارگر مواجه بودیم، حتما بعد از چند سال سردواندن، جنجال به پا میشد. لااقل مسئولان میآمدند قول و وعده ای میدادند اما در دانشکده خبر هیچ کدام از این اتفاقها نیفتاد، چون استادانش نجابت به خرج میدادند. نتیجه این مدارا این شد که نه وعده ای دریافت کردند و نه حتی یک عذرخواهی ساده؛ فقط سکوت و دیگر هیچ.
وی ادامه میدهد: در دوره مدیریت فعلی دانشکده نیز خبری از پرداخت حقوق معوق ما نیست. این در حالی است که برای ساختمان فعلی اجاره ای پرداخت نمیشود. در این شرایط باید پرسید شهریه ای که دانشجویان میپردازند صرف چه چیزی میشود؟
جای خالی کیفیت
قبول کنیم این تصور قدری ایده آل گرایانه است که بی توجهی به مطالبات مدرسان، در انگیزه تدریس و تصمیم آنها برای ادامه همکاری شان و در نتیجه کیفیت آموزشی دانشکده اثر منفی نداشته باشد.
جای خالی کیفیت
قبول کنیم این تصور قدری ایده آل گرایانه است که بی توجهی به مطالبات مدرسان، در انگیزه تدریس و تصمیم آنها برای ادامه همکاری شان و در نتیجه کیفیت آموزشی دانشکده اثر منفی نداشته باشد.
رحیم زاده در این باره میگوید: حق التدریس مدرسان بسیار ناچیز است؛ چیزی حدود 300 هزار تومان برای یک ترم تحصیلی. اما وقتی همین اندک را هم نمیدهند، روی همه چیز اثر میگذارد. هرچند که به نظر نمیرسد برای دانشکده اهمیتی داشته باشد که مدرس، چه کسی است. واقعیت این است که با انبوه جوانان تحصیلکرده و بدون سابقه کار، تدریس در دانشگاه برای سنگین شدن رزومه هم که شده هنوز برای خیلیها جذاب است.
دانشجویان دانشکده نیز کمابیش نظر مشابهی دارند. همان طور که انتظار میرفت، به دلیل اشتغال به تحصیل، به انجام مصاحبه روی خوش نشان نمیدهند یا حداقل مایل به ذکر نامشان نیستند اما چکیده صحبت ها، همینهایی است که «جمال رستم زاده» از دانشجویان سابق دانشکده خبر میگوید.
وی که به خاطر کیفیت پایین، عطای ادامه تحصیل در این مرکز را به لقایش بخشیده است، اظهار میکند: خبرنگار شدن، ابزارهایی فراتر از صندلی، تخته و ماژیک میخواهد. استاد مجرب، کار میدانی و وسایل کمک آموزشی نیاز دارد. فیلمبرداری و عکاسی درس میدادند بی دوربین، وبلاگ نویسی بدون سیستم. بقیه اش را خودتان حدس بزنید.
امیدی که ناامید شد
آن طور که گفته میشود منشاء مشکلات مالی دانشکده خبر که ضعف شدید امکانات و فضای آموزشی را به دنبال داشت، به دوران مدیریت اسبق دانشکده باز میگردد. شائبههایی مبنی بر سوء مدیریت مالی ریاست وقت، وضعیت دانشکده را به جایی رسانده بود که دیگر نمیشد این تنگناها را کتمان کرد.
زمستان 92 همزمان با انتساب رئیس جدید، پیگیریهای حقوقی عملکرد مدیریت سابق آغاز شد؛ پیگیریهایی که با گذشت 2 سال و چند ماه، معلوم نیست چرا هنوز به نتیجه نرسیده است. حضور «سید جلال فیاضی» در کسوت ریاست جدید دانشکده، با سوابقی که در روزنامههای قدس و شهرآرا، خبرگزاری ایرنا و خانه مطبوعات استان داشت، امیدها را برای بازگرداندن دانشکده به حرکت در جاده اهداف تشکیلش یک بار دیگر زنده کرد. این امیدواری یک سال و چند ماه بعد با استعفای وی به ناامیدی گرایید و نشان داد که مشکلات حادتر از چیزی است که به نظر میرسد. فیاضی در مورد دلیل استعفایش به «وقایع اتفاقیه» گفته است در مدتی که ریاست این دانشکده را برعهده داشته همه وقتش صرف امور مالی شده و در نتیجه، مسئله کیفیت مورد غفلت واقع شده است و در نهایت همین مسئله استعفایش از حوزه ریاست دانشکده خبر را رقم زده است.
شائبههای بی پاسخ
با نزدیک شدن به سال تحصیلی جدید اخباری در مورد تمدید نشدن مجوز جذب دانشجوی جدید در این دانشکده به گوش میرسد. حکم سرپرستی موقت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بر این دانشکده و این که آیا این حکم تمدید میشود یا خیر، نیز مزید بر علت شده است. در این میان، پاسخگونبودن سرابی، سرپرست دانشگاه جامع علمی- کاربردی و مدیر کل ارشاد نیز به ابهامهای یادشده دامن میزند. به نظر میرسد نگرانی فعالان رسانه، همچنین مدرسان فعلی و سابق دانشکده، بیش از آن که احقاق حقشان باشد، اهداف بلندی است که دانشکده در بدو تاسیس داشت و شواهد نشان میدهد تا حد زیادی بر زمین مانده است. رد این دغدغه را میشود در جملات کوتاه «مجید فکری» مدرس روزنامه نگاری پیدا کرد. وی که از مدرسان سابق دانشکده خبر بوده است، رقمی از مطالباتش در ذهن ندارد و در پاسخ به سوالاتمان به ذکر یک جمله بسنده میکند: برای دانشکده خبر و فراتر از آن، آینده روزنامه نگاری در خراسان رضوی نگرانم.
تاثیر بی انضباطی مالی بر کیفیت آموزش
مدیرعامل سابق خانه مطبوعات خراسان با تایید تاثیر بی انضباطی مالی روی کیفیت آموزش، به موضوع مدیریت در دانشکده خبر اشاره و تاکید میکند: کیفیت، محصول مولفههایی است که به درستی کنار هم قرار گرفته باشند ومدیریت یکی از مهم ترین آنها است. وقتی مدیر، باثبات، فعال و با انگیزه نباشد پای دیگر برنامه ریزیها و تلاشها لنگ خواهد زد.
دانشجویان دانشکده نیز کمابیش نظر مشابهی دارند. همان طور که انتظار میرفت، به دلیل اشتغال به تحصیل، به انجام مصاحبه روی خوش نشان نمیدهند یا حداقل مایل به ذکر نامشان نیستند اما چکیده صحبت ها، همینهایی است که «جمال رستم زاده» از دانشجویان سابق دانشکده خبر میگوید.
وی که به خاطر کیفیت پایین، عطای ادامه تحصیل در این مرکز را به لقایش بخشیده است، اظهار میکند: خبرنگار شدن، ابزارهایی فراتر از صندلی، تخته و ماژیک میخواهد. استاد مجرب، کار میدانی و وسایل کمک آموزشی نیاز دارد. فیلمبرداری و عکاسی درس میدادند بی دوربین، وبلاگ نویسی بدون سیستم. بقیه اش را خودتان حدس بزنید.
امیدی که ناامید شد
آن طور که گفته میشود منشاء مشکلات مالی دانشکده خبر که ضعف شدید امکانات و فضای آموزشی را به دنبال داشت، به دوران مدیریت اسبق دانشکده باز میگردد. شائبههایی مبنی بر سوء مدیریت مالی ریاست وقت، وضعیت دانشکده را به جایی رسانده بود که دیگر نمیشد این تنگناها را کتمان کرد.
زمستان 92 همزمان با انتساب رئیس جدید، پیگیریهای حقوقی عملکرد مدیریت سابق آغاز شد؛ پیگیریهایی که با گذشت 2 سال و چند ماه، معلوم نیست چرا هنوز به نتیجه نرسیده است. حضور «سید جلال فیاضی» در کسوت ریاست جدید دانشکده، با سوابقی که در روزنامههای قدس و شهرآرا، خبرگزاری ایرنا و خانه مطبوعات استان داشت، امیدها را برای بازگرداندن دانشکده به حرکت در جاده اهداف تشکیلش یک بار دیگر زنده کرد. این امیدواری یک سال و چند ماه بعد با استعفای وی به ناامیدی گرایید و نشان داد که مشکلات حادتر از چیزی است که به نظر میرسد. فیاضی در مورد دلیل استعفایش به «وقایع اتفاقیه» گفته است در مدتی که ریاست این دانشکده را برعهده داشته همه وقتش صرف امور مالی شده و در نتیجه، مسئله کیفیت مورد غفلت واقع شده است و در نهایت همین مسئله استعفایش از حوزه ریاست دانشکده خبر را رقم زده است.
شائبههای بی پاسخ
با نزدیک شدن به سال تحصیلی جدید اخباری در مورد تمدید نشدن مجوز جذب دانشجوی جدید در این دانشکده به گوش میرسد. حکم سرپرستی موقت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بر این دانشکده و این که آیا این حکم تمدید میشود یا خیر، نیز مزید بر علت شده است. در این میان، پاسخگونبودن سرابی، سرپرست دانشگاه جامع علمی- کاربردی و مدیر کل ارشاد نیز به ابهامهای یادشده دامن میزند. به نظر میرسد نگرانی فعالان رسانه، همچنین مدرسان فعلی و سابق دانشکده، بیش از آن که احقاق حقشان باشد، اهداف بلندی است که دانشکده در بدو تاسیس داشت و شواهد نشان میدهد تا حد زیادی بر زمین مانده است. رد این دغدغه را میشود در جملات کوتاه «مجید فکری» مدرس روزنامه نگاری پیدا کرد. وی که از مدرسان سابق دانشکده خبر بوده است، رقمی از مطالباتش در ذهن ندارد و در پاسخ به سوالاتمان به ذکر یک جمله بسنده میکند: برای دانشکده خبر و فراتر از آن، آینده روزنامه نگاری در خراسان رضوی نگرانم.
تاثیر بی انضباطی مالی بر کیفیت آموزش
مدیرعامل سابق خانه مطبوعات خراسان با تایید تاثیر بی انضباطی مالی روی کیفیت آموزش، به موضوع مدیریت در دانشکده خبر اشاره و تاکید میکند: کیفیت، محصول مولفههایی است که به درستی کنار هم قرار گرفته باشند ومدیریت یکی از مهم ترین آنها است. وقتی مدیر، باثبات، فعال و با انگیزه نباشد پای دیگر برنامه ریزیها و تلاشها لنگ خواهد زد.
«علی محدث» که از معدود مدرسانی است که به همکاری اش با دانشکده خبر ادامه داده، اضافه میکند: مطمئن باشید کسانی که در دانشگاهها به صورت حق التدریس فعالیت میکنند برای پول، به میدان نیامدند. بسیاری از آنها مشتاق ارتباط با نسل جوان و به روز نگه داشتن اطلاعاتشان از راه تدریس هستند. هنوز از این مدرسان در دانشکده خبر هستند که بی توجه به شرایط و صرفا بر اساس انگیزههای درونی سعی میکنند با انگیزه در کلاس حاضر شوند اما در مجموع، این که وضعیت سالهای اخیر اعم از مدیریت و عمل نشدن به تعهدات مالی روی کیفیت اثر منفی گذاشته است یا خیر، باید بپذیریم که همین طور بوده است. وی ادامه میدهد: حال و روز خیلی از دانشگاههای دیگر هم بهتر نیست. در مجموع میشود گفت در این مراکز، کیفیت مقوله ای فراموش شده است.
انتهای پیام/