سخنگوی شورای نگهبان: رد صلاحیتها خوشحالمان نمی کند
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، گفتوگوی عباسعلی کدخدایی با ایسنا به شرح زیر است:
بحث انتخابات الکترونیک برای انتخابات ریاست جمهوری 96 اجرایی خواهد شد؟
در حال مطالعه بر انتخابات الکترونیک هستیم؛ چراکه بحثهای حقوقی و فنی دارد، آن چه تا هماکنون مطرح شده است این است که ما میخواهیم یک انتخابات مکانیکی را از طریق دستگاههای الکترونیک برگزار کنیم، e_voting نیست. انتخاباتی نیست که از طریق اینترنت باشد ،اما پیشبینی بسیار دشوار است، قبلا اشاراتی را داشتهام که مقدمات فراهم شده و جلسات کارشناسی هم بزودی شکل میگیرد اما اینکه هماکنون بخواهیم اعلام نظر کنیم شاید کمی زود باشد، باید ببینیم جلسات کارشناسی به چه نتیجهای میرسد؛ اگر انشاءالله بتوان زیرساختها و مقدمات را فراهم کرد، قطعا ما استقبال میکنیم و مدعی هستیم که به دنبال انتخابات الکترونیک هستیم.
این زیرساخت ها و بسترهای لازم انتخابات الکترونیک شامل چه مواردی میشود؟
در رابطه چند مورد آن که میتوان هماکنون به آن اشاره کرد ،یکی بحث زیر ساخت های مخابراتی است،خداروشکر کشور پهناوری داریم،ولی از آن طرف امکانات ارتباطی ما در تمام کشور به یک شکل و به یک اندازه توسعه نیافته است، خود این مسئله یک مانع است . ،مشکل دیگر بحث امنیت است، در تمام کشورها مسئله امنیت مطرح است، همانطور که انتخابات الکترونیک محاسن زیادی دارد آسیبی هم که ممکن است به بحث انتخابات وارد کند خیلی وسیع،گسترده و عظیم خواهد بود.باید دقت زیادی در رابطه با امنیت ایجاد شود.
در دوره گذشته بنده حضور نداشتم اما در ادوار گذشته که حضور داشتم مشکل ما مشکل امنیت آراء مردم بود، ما باید همان رایی که به صندوق انداخته میشود صیانت کنیم تا شمارش شود. مشکل دیگر ما بحث قوانین و مقررات است که در این قوانین و مقررات جزئیات را باز نکرده و حتی در جاهایی هنوز ما موانعی را در این جهت داریم،مصوبهای در مجلس هفتم داشتیم که دولت مکلف است انتخابات را به صورت الکترونیک برگزار کند ولی سایر الزامات قانونی ما چه میشود؟ بحث کارت ملی و شناسنامه ،ثبت اسامی افرادی که رای به صندوق میاندازند و... .
بخش دیگر هم بخش آموزشی است که در تمام کشور ها که انتخابات الکترونیک دارند مطرح است، یکی از مسائل مهم است که هم هزینهبر و هم زمانبر است ،امروزه مکررا از وسایل الکترونیک استفاده میکنیم، برای مثال به عابر بانک مراجعه میکنیم، در خانه توسط اینترنت انتقال وجه میدهیم یا خرید میکنیم، در این موارد زمان به مقدار کافی در اختیار است، اگر به عابر بانک مراجعه شود، اگر آن صندوق بعد از دریافت کارت شما بر نمایشگر خود بنویسد "متاسفیم این دستگاه کار نمیکند"شما به عابر بانک دیگر مراجعه میکنید یا روز دیگری را به این کار اختصاص میدهید، پس زمان دارید.
ولی در انتخابات الکترونیک اگر شما به صندوقی مراجعه کردید و دستگاه بنویسد "متاسفم نمیتوانم از شما رای بگیرم" مشخص نیست بار دیگر مراجعه کنید و مشخص نیست شما زمان داشته باشید باری دیگر مراجعه کنید. برای مثال زمان انتخابات از هشت صبح تا هشت شب با یک یا دو ساعت تمدید، انجام میشود و روز دیگر رایگیری انجام نمیشود.
بحث زمان که به آموزش و فرهنگ ما مربوط میشود.در دوره گذشته که البته شنیدم مدت زمانی که یکنفر به صندوق مراجعه میکرد،یک فرد که نسبت به کار با رایانه آگاه است، 10 دقیقه وقت ما را میگرفت، اگر با احتساب صفی که افراد پشت یکدیگر جمع میشوند آن 10 دقیقه خیلی زیاد خواهد بود.با این نگاه که شما فقط باید به این دستگاه مراجعه کنید یک دستگاه یا دو دستگاه که میتواند آن کار را انجام دهید.
این مشکلاتی است که بر سر راه انتخابات الکترونیک ما وجود دارد، با این حال میگوییم این مشکلات را میتوان حل کنیم، راهکار حل دارد، در یک فرصت موسع باید برنامه ریزی کنیم، دولت محترم،مجلس محترم و شورای نگهبان کمک کنند که از یک مقطع شروع کنیم و تا یک مقطعی تمام شود همه امکانات، زیرساختها و مقدمات فراهم شود، از یک تاریخ مبدایی شروع و از این به بعد انتخابات الکترونیک را داشته باشیم.هماکنون یک مقدار مشکل ما همین بحث مدیریت زمان است که در فرصت معین به انتخابات الکترونیک نمیپردازیم.
بحث ثبت نام رای دهندگان برای انتخابات ریاست جمهوری 96 اجرایی خواهد شد؟
در بحث ثبت نام رایدهندگان یک مقدار مباحث مفهومی و مبنایی آن مانده است؛ زیرا برخی معتقدند که این موضوع به دلایل مختلف در کشور ما لازم، ضروری یا امکان پذیر نباشد. فکر میکنم در این بخش باید بیشتر کار کنیم، رسانهها میتوانند کمک کنند که بحث ثبت نام از رأیدهندگان به عنوان یک مطالبه صورت گیرد؛ زیرا تقریبا بالای 90 درصد نظامهایی که انتخابات برگزار میکنند ثبت نام رأیدهندگان را دارند.
ما به دلایل مختلفی به این مسئله رجوع نکردیم و امروزه احساس میکنیم از این جهت آسیب فراوانی میبینیم، اگر این را درمان نکنیم آسیبها در آینده گستردهتر میشود، نیازمند تعمیم این موضوع در افکارعمومی هستیم و حتی برخی از مسئولان قانع شوند که بحث ثبت نام رأیدهندگان یک ضرورت و یک الزام امروز کشور است.
آیا بحث ثبت نام رأیدهندگان با وزارت کشور درمیان گذاشته شده یا قرار است مطرح شود؟
چون مسئولیت اجرایی ندارم،بیشتر مطالبی که مطرح میکنم از سبقه آکادمیکم، نگرانیها و تجربهای که در گذشته داشتهام است. بحث اجرایی را دوستان ما در معاونت اجرایی انتخابات پیگیری میکنند، ولی ما مطالب را به آنها منتقل میکنیم که این صحبتها با آنها هم انجام شود، البته فکر میکنم در پیشنویس سیاستهای کلی انتخابات که در مجمع هم مطرح بود این مسئله مطرح شد، مدنظر هم قرارگرفته بود.
در دومین نشست خبری سخنگوی شورای نگهبان در دوره جدید سؤالی از سوی یکی از خبرنگاران مبنی بر وجود امکان رد صلاحیت رییسجمهور فعلی بازگو شد، که شما در پاسخ فرمودید: "در هر دوره بر اساس همان دوره صلاحیت افراد توسط شورای نگهبان بررسی میشود."فکر نمیکنید این پاسخ در فضای سیاسی کنونی که تلاش بر سیاهنمایی نسبت به رئیسجمهور شدت گرفته موجب متشنجتر شده فضای سیاسی شود؟ فکر نمیکنید طرح بحث بررسی صلاحیت رئیسجمهوری که در حال فعالیت است کمی به منزله موضعگیری سیاسی تلقی شود؟
من درصدد ارزیابی صحت یا سقم تایید یا رد صلاحیت افراد نیستم، به رویه اشاره میکنم. من چنین قصدی را نداشتم، فقط واقعیت، قوانین موجود و رویه موجود را بیان کردم، شاید بهتر بود آن دوست خبرنگارمان چنین سوالی را مطرح نمیکرد. وقتی از من سؤال میکنند که برای مثال صلاحیت افراد حاضر هم مورد بررسی قرار میگیرد؟من نمیتوانم بگویم خیر؛ زیرا یک مسئله روشنی هم هست، در رابطه با نمایندگان مجلس هم در هر دوره تعدادی از خود نمایندگان هم صلاحیتشان تایید نمیشود به دلیل اینکه شورای نگهبان در هر دوره بر اساس همان دوره صلاحیتها را بررسی میکند و نظر شورای نگهبان هم همیشه این بوده است که این بررسی برای همان دوره است.
خارج از مسائل سیاسی این فقط یک حقیقت حقوقی بود که مطرح کردم، هیچ اشارهای به هیچ مقامی یا حتی نمایندگان مجلس هم نداشتم، رویه شورای نگهبان این بوده است، قوانین و مقررات اینگونه ایجاب میکند و این رویهای است که از گذشته هم ادامه داشته است، خاص اکنون، دوره آینده یا دورههای بعد هم نیست، از زمانی که شورای نگهبان شکل گرفته است و بررسی صلاحیتها را داشته، این موضوع تا هماکنون ادامه داشته است. امر جدید و حادثی نبوده است. در انتخابات گذشته مجلس نیز تعدادی از نمایندگان صلاحیتشان تأیید نشد، قصد ندارم بگویم این صحیح یا ناصحیح است، من درصدد ارزیابی صحت یا سقم مسئله نیستم، به رویه اشاره میکنم. شورای نگهبان در تمام ادوار بررسی صلاحیتش بر اساس همان دوره است و همه افراد را هم بررسی صلاحیت میکند، تفاوتی ندارد افرادی که مشغول کار هستند یا نیستند، هماکنون سمتی دارند یا ندارند همه را بررسی میکند.
با توجه به تغییر و تحولات جامعه شورای نگهبان درصدد ارائه تعریف جامعی از رجل سیاسی نیست؟ گرچه این کلمه به معنی مرد است ولی بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری براین نظر هستند به دلیل اینکه تعریف جامعی از موضوع وجود ندارد رد صلاحیت میشوند، نظر شما در اینباره چیست؟
مسئله ای که در رابطه با انتخابات ریاستجمهوری داریم و شرایطی که در اصل قانون اساسی ذکر شده است ،به صورت رویهای شورای نگهبان این مسئله را در هر موردی مد نظر قرار میدهد،چون بحث رجل سیاسی مربوط به انتخابات ریاست جمهوری است ،هر دوره ای که انتخابات ریاست جمهوری است ،این مطلب را بر اسامی که مطرح میشود،افرادی که هستند مورد بحث قرار میدهند،چون به عنوان یک شرط است،اما اینکه یک آیین نامه یا یک دستور العمل خاصی تنظیم شده باشد،در دوره قبل فکر میکنم در سال 92 این کار را ما انجام دادیم،سعی کردیم نه آییننامه، بلکه نظرات مشترک اعضا را راجع به بندهایی که در قانون اساسی ذکر شده است با یکدیگر مشورت و مذاکره کنیم و این مشترکات را روی کاغذ آوریم، این کار انجام شد ولی صرفا یک امر داخلی بود ،نمیدانم تا چه اندازه اعضای محترم که بعد خواستند اعلام نظر کنند با همان نقطه نظرات مشترک اعلام نظر کردند.
به نظر من نیازمند اصلاح قانون یا اگر نشد تفسیر قانون هستیم و ما باید این شرایطی که در اصل قانون اساسی ذکر شده است مخصوصا آن شرایطی که بیشتر کیفی است را با شاخص های کمی تعیین کنیم،در رابطه با رجل سیاسی در بعد مذهبی هم همین مطلب را داریم ،برای مثال وقتی میگوییم رجل سیاسی _مذهبی آیا کسی که عبادتهای یومیه اش را انجام می دهد این رجل مذهبی است؟یا باید فراتر باشد؟برای مثال در رابطه با رجل سیاسی وقتی میگوییم یعنی فردی در رسانه است، این رجل سیاسی است؟یا نه مقصود فراتر از این است؟ ما هم قبول داریم که روشن نیست و نیازمند این هستیم که این شرایط به گونه ای و به طریق مشخصی تبیین شود، شاخصهای کمّی آن اعلام شود تا بتوانیم بهتر هم اظهار نظر کنیم و هم پاسخگوی مردم و داوطلبان باشیم.
آیا شورای نگهبان درباره تغییر قانون انتخابات نظری را ارائه داده است؟
قانون و اصلاح قانون بیشتر در اختیار دولت محترم، مجلس محترم است و این دو نهاد هستند که باید پیگیریهای لازم را داشته باشند، شورای نگهبان کمک و مساعدت میکند و همکاری و همراهی را خواهد داشت، تا آن جا هم که من اطلاع دارم هم مجلس و هم شنیدهام که دولت این نظر را دارد که قانون انتخابات را اصلاح کنند، وزارت کشور ظاهرا از این جهت یک مجموعهای را تهیه کرده است. ولی سیاستهای کلی انتخابات هم از سوی مقام معظم رهبری به مجمع ارجاع شده بود،امور کارشناسی را انجام دادند، منتظر هستیم آن سیاستها هم اگر مورد تایید واقع شد ابلاغ شود که اگر قرار باشد قانونی در مجلس تصویب شود در ذیل آن سیاستها باشد و آن مشکلات را هم نداشته باشیم.
موضوع مطروحه در رابطه با مینو خالقی به شورای حل اختلاف قوا ارجاع شد، نتیجه آن رسانهای نشد، البته عدهای نیز معتقد بودند این موضوع نیازی به ارجاع شورای حل اختلاف قوا نداشت، آخرین خبر شما در این زمینه چیست؟
البته نظرات مربوط به شورای حل اختلاف را خود دبیرخانه باید منعکس کند، آنچه هماکنون مطرح میکنم فقط به عنوان فردی که از نزدیک درجریان بودهام وگرنه نظر رسمی هیئت نیست. آنچه که به دست شورای حل اختلاف رسید در واقع این سوال بود که چون وزارت کشور مدعی شده است، شورای نگهبان خارج از موعد قانونی اعلام نظر کرده است، رییس محترم مجلس، درخواست کرده بود که نسبت به این مسئله رسیدگی شود. همین بخش فقط در هیئت حل اختلاف مورد رسیدگی قرار گرفت، یعنی ما رسیدگی ماهیتی نکردیم، هیئت نظرش این بود که نظر شورای نگهبان در موعدی که اعلام شده است آن نظر قانونی است، یعنی شورای نگهبان بر اساس وظایف قانونی و در موعد قانونی هم اعلام نظر کرده است؛ بنابراین خلافی صورت نگرفته است. اینکه ماهیت چه است؟در رابطه با ماهیت نه سوال شده بود و نه هیئت ورود پیدا کرده بود.
با توجه به این که شورای نگهبان قوه نیست، آیا هیأت رسیدگیکننده صالح به رسیدگی بوده است؟
یک بحثی مطرح بود که این اختلاف در کجا و بین چه کسانی حادث شده است، البته به یک تعبیری شورای نگهبان یکی از ارکان قوه مقننه است، ولی اگر قرار بود از ارکان قوه مقننه باشد از آن طرف باید دولت طرف شورای نگهبان باشد، دولت نظری را اعلام نکرد، نامه وزیر کشور بود که اعلام شده بود. این تردیدها وجود داشت اما نهایتا به دلیل اینکه مقام معظم رهبری ارجاع فرموده بودند، در این چارچوب ورود کردیم و نظرمان را هم اعلام کردیم.
در ورود به بخش دیگری از مصاحبه، فکر نمیکنید وجود برخی از شخصیتهای بارز سیاسی از رعایت برخی قوانینی انتخاباتی اصلحتر باشد؟ فردی به دلیل عدم شرکت در آزمون مربوطه مجلس خبرگان نمیتواند در انتخابات این مجلس شرکت کند. آیا وجود این فرد اصلحتر از رعایت بحث شرکت در آزمون نیست و موجب داغتر شدن فضای انتخابات و مشارکت بیشتر مردم نمیشد؟
یک زمانی در دانشکدهای نشستهایم یک بحث علمی داریم و میگوییم اگر این راهکار را داشته باشیم برای انتخابات بهتر است، برای مثال میگوییم اگر شورای نگهبان نباشد، فقط وزارت کشور انجام وظیفه کند بهتر است، یا اصلا اگر همه را مستقیما به رای مردم گذاریم بهتر است. وقتی که شما در رابطه با وضعیت آینده صحبت میکنید و نگاهتان به آینده است ممکن است در خیلی از موارد هم من با شما همنظر باشم و این مواردی که اکنون داریم ناقص است، نمینواند منافع ملی را تامین کند و نمیتوامد در راستا مصالح کشور باشد.اما هنگامی که نشستهایم و میگوییم اکنون قانون چنین چیزی میگوید، قانون میگوید احراز صلاحیت بر عهده فقهای شورای نگهبان و فقهای شورای نگهبان میگویند آزمون، حالا بنده کدخدایی آزمون شرکت نمیکنم، شورای نگهبان هیچ حرف دیگری را نزده است، میگوید بند ب ماده 3 از قانون مثلا انتخابات مجلس خبرگان ،بند ب چه است؟ فقط آزمون علمی است، هیچ جیز دیگری نگفته است.
بله ممکن است افکار عمومی چیز دیگری را مطرح کنند و برداشت دیگری داشته باشند ولی شورای نگهبان نمیتواند غیر از این عمل کند، نکتهای که شما میگویید خارج از اختیار و اراده شورای نگهبان است و باید قانون را اصلاح کنیم، مجلس خبرگان که قانون نوشته است قانونش را اصلاح کند ،مجلس در رابطه با انتخابات مجلس قانونش را اصلاح کند ولی تا زمانی که قانون این را گفته است هیچ راهکار دیگری را نمیتوان درنظر گرفت. این آزمون مانند کنکور است، میگویند در کنکور شرکت کنید ولی شما شرکت نمیکنید. شما علامه دهر. آیا میتوانید بروید ادعا کنید و بگویید سواد من از افرادی که در کنکور شرکت کردهاند فرا تر است.سازمان سنجش میگوید چون شما در کنکور شرکت نکردهاید محروم از تحصیل هستید.
فکر نمیکنید رد صلاحیت شخصیتهای بارز سیاسی از سوی شورای نگهبان به منزله حذف سلیقههای سیاسی بخشی از جامعه باشد؟
اولا ما به عنوان شورای نگهبان خیلی خوشحال نیستیم که اگر صلاحیت کسی را تایید صلاحیت نمیکنیم اعلام کنیم. مطمئنم دیگر اعضای شورای نگهبان هم چنین احساسی را دارند، خیلی از جهت شخصی و اخلاقی خوب نمیبینیم که اعلام کنیم افراد رد صلاحیت شدند. اما از طرف دیکر قانون بیشتر از این به ما اختیاری نداده است و در این چارچوب ما را ملزم کرده است که تصمیمگیری کنیم، تصمیمگیری هم بر اساس معیارهایی است که در قانون انتخابات ذکر شده است،برای مثال در رابطه با مجلس، شرایط و موانعی که در مواد 27،29 یا 30 قانون انتخابات ذکر شده است، ما در آن چارچوب ناچاریم اعلام نظر کنیم اگر اعلام نظر نکنیم شما به عنوان خبرنگار، شما به عنوان مرجع اخبار عمومی از ما سؤال میکنید چرا اعلام نظر نکردید؟ اعلام نظری هم که میکنیم باید بر اساس همان بندهای قانون و مستندات پرونده باشد،به هر حال افرادی که صلاحیتشان مورد تأیید واقع نشده است حتما در شورای نگهبان مستنداتی وجود داشته است و حتما رای لازم را بر عدم تایید داشتنهاند، این دو مرحله قطعا انجام میگیرد یعنی هم وجود اسناد لازم و هم رأیگیری در شورای نگهبان.
طبیعتا وقتی که اعضای شورای نگهبان رأی به صلاحیت نمیدهند نمیتوانیم خلاف این اعلام کنیم و برای مثال بگویم آقای z صلاحیتش تأیید میشود، یا آن جایی که صلاحیتش تأیید میشود اعلام کنیم صلاحیتش تأیید نمیشود، ما امانتدار هستیم و باید در چارچوب آییننامه داخلی شورای نگهبان انجام وظیفه کنیم و اگر اینکار را نکنیم مردم از ما مطالبه خواهند کرد که چرا وظایف خود را انجام ندادهاید.
مواردی وجود دارد که بعد از رد صلاحیتها بعضی افرادی که به نوعی ممکن است دارای نفوذ سیاسی باشند، اعتراضهایی میکنند و سپس تأیید صلاحیت میشوند، گاهی هم هستند بعضی افراد که با نجابت سیاسی و سکوت در برابر آنچه که اتفاق میافتد اعتراض خود را ابراز نمیکنند در صورتی که شاید اگر اعتراضی شود آنها هم تأیید صلاحیت شوند، در این رابطه چه پاسخی دارید؟
قانون انتخابات یک مواردی را پیشبینی کرده است،از هیئتهای اجرایی،هیئتهای نظارت شهرستان، استان مرکزی و شورای نگهبان که در تمام این مراحل هم آیین رسیدگی را مشخص کرده است. برای مثال اگر در هیئت اجرایی اعتراض داشتید به هیئت نظارت میروید،اگر در هیئت نظارت شهرستان است به هیئت نظارت استان میروید، اگر هیئت نظارت استان است به هیئت مرکزی میروید و آیین رسیدگی و زمان رسیدگی را هم تعیین کرده است. طبیعتا وقتی که تعداد رأیدهندگان زیاد است وقتی فردی آمده در هیئت اجرایی و صلاحیتش تایید نشده و اعتراض هم نکرده، شورای نگهبان و هیأتهای مرکزی یا هیئت استانی رأسا وارد شود؟ قانون هیچ تکلیفی در این جا مقرر نکرده است.
ما زمانی میتوانیم ورود کنیم که با اعتراض افراد مواجه باشیم، ما مکررا تصریح میکنیم افرادی که در رابطه با بررسی صلاحیت ها اعتراض دارند در زمان مقرر شکایتشان را مکتوب به مراکزی که اعلام میشود ارائه کنند تا این حق از افراد فوت نشود.درست مانند رویه قضایی است، وقتی در دادگاه رای اعلام میشود ظرف 20 ،30 روز قطعی است و شما اگر در آن ظرف 20 یا 30 روز مهلت مقرر شده اعتراض کنید ممکن است به تجدید نظر برود ولی اگر اعتراض نکنید حق تجدید نظر هم از شما سلب میشود. قانون چیزی بیشتر از این برای شورای نگهبان مقرر نکرده است.
در افکار عمومی گاهی مباحثی مطرح میشود برای مثال در انتخابات مجلس شخصی در بار اول رد صلاحیت میشود، و افکار عمومی انتظار این امر را دارند، ولی بعد از اعتراض صلاحیتش تأیید میشود، در این باره افکار عمومی یک نگاه سیاسی دارد.
آفتاب آمد دلیل آفتاب، این نشانگر این است که شورای نگهبان بر اساس مر قانون عمل میکند،ممکن است در فضای رسانهای و افکار عمومی یک تصور صحیح صورت نگیرد اما چون شورای نگهبان مکلف به بررسی اسناد و مدارک است ، اگر فردی اعتراضی کرد و اسناد و مدارکی را ارائه داد که نافی اسناد و مدارک قبلی بود،طبیعتا شورای نگهبان بر اساس آن عمل میکند. در بررسی اسناد و مدارک معیار ما افکار عمومی نیست ،بلکه خود اسناد و مدارک معیار است.اگر برای مثال خبر ندارید علیه فلان فرد محترمی یک پرونده کلان قضایی شکل گرفته و محکومیت هم داشته باشد ولی بیرون هم منتشر نشده و به دست ما رسیده است،اگر ما صلاحیت این فرد را تایید نکنیم قطعا افکار عمومی میگوید چرا شورای نگهبان صلاحیت فلان فرد را با چنین سابقه ای تایید نکرده است،طبیعتا این خلاف افکار عمومی است،ولی ما ناچاریم بر اساس اسناد و مدارک عمل کنیم،اسناد و مدارک گویای تمام مطالب است ،آنچه که قانون ما را مکلف کرده است رعایت آن اسناد و مدارک است.
گفته میشد در دوره قبل عدم رأی نمایندگان مجلس به شما موجب یکسری دلخوریها از سوی شما شده بود، آیا این صحت دارد؟
من در همان زمان سه سال پیش که مجلس رای داد،هنوز از مجلس خارج نشده بودم در مصاحبه ای عنوان کردم که رأی نمایندگان برای من محترم است،حق و اختیار قانونی آنها است، و بنده هم متشکر از رایی که دادند هستم هر چه که بخواهد باشد.اکنون هم مطرح کردم که ما تابع رای نمایندگان محترم هستیم به دلیل اینکه این حق یا اختیار را قانون اساسی به نمایندگان محترم داده است، نمیتوانیم خلاف آن عمل کنیم،اگر همه بپذیریم که در جایی که قانون روشی را مقرر کرده است بر اساس آن روش گام برداریم و تابع آن روش قانونی باشیم خیلی از این بگو مگو ها و مسائل برطرف میشود.
هنگامی که مجلس،شورای نگهبان یا هر نهاد دیگری اختیاری داشته باشد و در حال عمل کردن به آن اختیار قانونی باشد ما باید بپذیریم که حاکمیت قانون یعنی همین و از رای نمایندگان و اعتمادی که کردند در این دوره تشکر میکنم و گفتم که این رای همانقدر برای من محترم است که رای مجلس قبلی محترم بود،از جهت الزام حقوقی و تبعیت از قانون،آن مجلس نظرش بود که من عضو حقوقدان نباشم این مجلس نظرش این بود که من عضو حقوقدان باشم،هر دو رای برای من قابل احترام است،ما باید یاد بگیریم از این مسائل خیلی دلخوری نداشته باشیم،دموکراسی لوازمش همین ها است و باید از همین جا باید شروع میشود.
به عنوان یک شخصیت سیاسی نه سخنگوی شورای نگهبان ،نظرتان در رابطه با فعالیتهای سیاسی برخی افرادی که گویا زودتر از موعد مقرر شروع به تبلیغات انتخاباتی کردهاند، چیست؟
قبلا بدون این که این که نامی از هر فردی آورده باشیم گفتهام، اگر این فعالیتهایی که انجام میشود با تبلیغات انتخاباتی که در قانون ذکر شده منطبق باشد، قطعا شورای نگهبان هم آن را به عنوان یک تخلف مد نظر قرار میدهد، قبلا از آن هم وزارت کشور ممکن است این کار را انجام دهد که وزیر محترم کشور هم چنین تذکری را داده است؛ بنابراین این مطلب خاص یک شخص نیست، هر شخصی باشد اگر تبلیغات زودرس داشته باشد قطعا در بررسی صلاحیتها مدنظر قرار خواهد گرفت.
از همین جایگاه نظر شما در رابطه با توهینهایی که اخیرا از تریبونهای مختلف به رئیسجمهور میشود، چیست؟
البته این در حوزه ما و شورای نگهبان نیست اما،من به عنوان یک شهروند عادی میگویم توهین نه در مبانی دینی ما نه در موازین شرعی ما جایز است و قطعا از جهت شرعی این مسائل خلاف است ، نسبت به مقامات هم بر اساس قوانین موجود توهین به برخی مقامات به یک جرم تلقی شده است، جرمانگاری شده و طبیعتا خلاف است،ضمن اینکه ما اگر درحال تمرین دموکراسی هستیم با بحث توهین یا خدایی ناکرده افترا به شخصی زدن مشکلاتمان حل نمیشود بلکه زیاد تر هم میشود که کمتر نمیشود.
اعضای شورای نگهبان چقدر با یکدیگر همنظر و هماهنگ هستند؟ هنگامی که اختلافاتی پیش میآید توقع میرود کلام آخر را دبیر شورای نگهبان منعقد کند آیا اینگونه است؟
خیر،اگر اینچنین بود میگفتند فقط یک نفر باشد و تصمیمگیری کند، در یک جمع 12 نفره یا مثلا 290 نفره یا هرچه ،هنگامی که ما تصمیم را در یک جمع بیشتر از یک نفر میبریم قطعا باید تصمیم همه افراد باشد،اختلاف نظر هم همیشه هست،مجامع کارشناسی و مشورتی اختلاف نظر، اختلاف رای و اختلاف فتوا را دارد،یک امر پسندیده و رایجی است ،که اختلاف نظر و سلیقه به خودی خود نه تنها مذموم نیست بلکه برای رشد و پیشرفت جامعه پسندیده است، اما این اختلافات باید در یک مرحله ای و با یک روشی تمام شود،برای مثال شما اختلاف نظر را میگویید هر رایی که در اکثریت بود قاطع دعوا است.یا مثلا میگویید رییس اگر نظر داد نظر رییس لازمالاتباع است.
در شورای نگهبان رای اکثریت مبنا است، هم برای تفسیر قانون اساسی،هم برای نظارت تقنینی و هم دربررسی صلاحیت ها ، هیچ فردی رایی بیشتر از یک رای نخواهد داشت،و رای ممتاز و ویژه هیچ شخصی ندارد. هیچ شخصی از نظرش به خطر شخصی کوتاه نیامده است ،معمولا آقایان نظر خود را اعلام میکنند، نهایتا رایگیری میشود.
در هر دوره مطرح میشود که اگر تخلفی در رابطه با تبلیغات انتخاباتی پیش از موعد انجام شود، وزارت کشور برخورد میکند و شورای نگهبان هم تخلف را مورد نظر قرار میدهد، ولی میبینیم در هر مقطع انتخاباتی، چه انتخابات مجلس چه انتخابات ریاست جمهوری این تخلفات انجام میشود، راه حل این مشکل کجاست؟
این مشکل به سوالی که در رابطه با قانون انتخابات مطرح شد بازمیگردد، و نکتهای که من مطرح کردم در رابطه با اینکه قانون انتخابات باید اصلاح شود که از جمله موارد آن هم بحث تبلیغات است، تبلیغات در قانون مشخصا تعریف شده است، شاخصهای تبلیغات انتخاباتی نداریم، برای مثال یک بندی داریم که عنوان میکند استفاده از تریبونهای دولتی ممنوع است. تریبون دولتی به چه معناست؟ آیا قوه مجریه است؟ آیا قوه قضاییه است؟یعنی حاکمیت است؟
مثلا اگر این تریبونها در اختیار شهرداری باشد، شهرداریها دولت هستند یا دولت نیستند؟
مساجد و تکایا چه؟ دولتی هستند یا نیستند؟اما فقط یک بند کلی ماده قانون داریم که استفاده از اینها ممنوع است. یا در انتخابات مجلس، در رابطه با استفاده از عکس،عکس برای مثال باید 10 در 15 باشد یا چنین شرایطی اما هیچگاه تبلیغات انتخاباتی تعریف نشده است و شاخصهای روشنتری داده نشده است.قانون انتخابات در رابطه با مصادیق تبلیغات، نماز جمعه، سخنرانی در نماز جمعه، سخنرانی در تلویزیون و تبلیغات را ذکر کرده و موارد دیگری را مشخص نکرده است.
در طول ادوار گذشته هم ما کمابیش با این مشکل مواجه بودیم،در برخی از موقعیتها شورای نگهبان وارد شده و با تبلیغات غیرواقع برخورد کرده است،چون روشن بوده است،برای مثال شخصی سخنرانی کرده یا مصاحبهای داشته و عنوان کرده من چنین مدارک و مدارج را دارم، این کارها را کردهام و به گونهای بوده است که مردم این فریب را میخوردند و قصد داشتند تحت عنوان و لقب غیرواقعی که ایجاد کرده بوده به او رأی دهند، در اینگونه موارد برای شورای نگهبان محرز شده است و جلوی کار را گرفته است. یعنی به بررسی صلاحیت مجدد رسیده و صلاحیت فرد رد شده است.
ما از این مصادیق داریم، نمونههایی در دورههای گذشته در انتخابات خبرگان و مجلس داشتیم، ولی در انتخابات ریاست جمهوری جنین چیزی خاطرم نیست، لیکن مهمترین بحث ما این است که قانون انتخابات باید روشن باشد، اگر من با شما مصاحبهای داشته باشم و فردا هم متن این مصاحبه منتشر شود. در مظان انتخابات آینده هم هستم، آیا این تبلیغات انتخاباتی است یا خیر؟ قانون در این رابطه سکوت کرده است، ما در بحث تبلیغات از این خلاءهای قانونی بسیار داریم، متاسفانه قانون روشن نکرده است، اما آنجا که روشن و محرز باشد قطعا هم مقامات باید برخورد کنند هم شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها مد نظر قرار خواهد داد. شورای نگهبان به غیر از مد نظر قرار دادن این تخلفات در بررس صلاحیتها راهکار دیگری ندارد، ولی قبل از آن دوستان در وزارت کشور اگر تخلفی صورت گیرد به دادگستری گزارش کنند و دادگستری هم برخورد کند.
اینکه مثلا سفرهای استانی فردی به یکباره افزایش پیدا میکند یا بعد از گذشتن چند ماه حکم دادگاه مصادره اموال ایران ایشان به تازگی یادش افتاده است به رئیسجمهور آمریکا نامهای ارسال و استرداد اموال ایران را تقاضا کند، این موارد برای شورای نگهبان شبههای را ایجاد نمیکند؟
این وضعیتها وضعیتهای جدیدی است، اینها نیازمند این است که اگر این افراد ثبت نام کردند در زمان مقرر بررسی صلاحیتها بتوانیم در این رابطه اعلام نظر کنیم، قانون کاملا در این زمینه سکوت کرده است و هیچگونه شاخصی به ما نداده که روشن شود این موارد تبلیغ انتخاباتی هست؟ یا نیست؟
شاهد رویکرد نوین ارتباطی شورای نگهبان با رسانهها هستیم، از جمله این رویکردهای مثبت ایجاد کانال تلگرامی و ارتباط نزدیکتر با رسانههاست، باتوجه به اینکه قبلا احساس بر این بود که شورای نگهبان یک مرز بین خود و رسانه قائل بود، آیا به این نتیجه رسیدهاید که باید با رسانهها تعامل دوسویه داشته باشد؟
اعتقاد دارم که اگر مطالب و واقعیتها را برای مردم بازگو کنیم، مردم خوب ما در همه مواقع این ظرفیت را داشتهاند و نشان دادهاند که با اخبار واقعی نه تنها ناراحت نمیشوند بلکه پشتیبان نظام،مقامات و مسئولین قرار میگیرند. پس بهتر است هرچه که میتوانیم اخبار صحیح و صریح خدمت مردم محترم و افکار عمومی تقدیم کنیم. اکنون فضا فضای جدیدی شده است و در آن دوره که بنده سخنگو بودم شاید این امکانات در این حد فراهم نشده بود، اکنون سرعت فضای مجازی سرعت زیادی ست که گاهی اوقات همگی حتی دوستانی که در این عرصهها فعالیت میکنند جا میمانیم. من تشخیص دادم شاید یک ارتباط سریع تری را با مردم و افکار عمومی داشته باشیم.
گاهی برخی مسائل شاید خیلی ضرورت نداشته باشد در اخبار و رسانهها به صورت عمومی منعکس شود ولی دوستان خبرنگار ما اگر این اخبار را داشته باشند میتوانند خود اخبار و مسائل بعدی را مدیریت کنند ،فکر کردیم شاید اگر از این روش استفاده کنیم بهتر باشد.در آن کانال سعی کردم مطالبی را نشر دهم که خیلی خبری نیست، یا گاهی مطلبی است که خیلی فوریت دارد که دوستان تماس میگیرند من در قالب مصاحبه آن را مطرح می کنم و دوستان آن را خبری میکنند. قصد داریم بهزودی یک ریبوتی برای این کانال در نظر بگیریم که بتوانیم نظر سنجی و نظرات مردم را هم داشته باشیم. ولی ملاحظه و رعایت حال دوستان خبرنگار را هم دارم. در همین بحث e_voting مطالعاتی انجام میدهم، مطالب خوبی دارد، آنها خیلی ضرورت ندارد که بخواهم در قالب مصاحبه عنوان کنم ولی وقتی آنها را در کانال قرار دهم شما میتوانید استفاده کنید و پیرامون آن اخبار جدید را دنبال کنید.
انتهای پیام/