المپیادیها نخبه نیستند، اثبات کردهاند که میتوانند نخبه شوند
در دنیایی که سرعت تغییرات علمی و فناوری هر روز بیشتر میشود، کشورهای مختلف سعی میکنند با شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان، گامی مؤثر در جهت توسعهٔ پایدار بردارند. المپیادهای علمی، بهعنوان یکی از ابزارهای کلیدی در این زمینه، نهتنها زمینهساز رقابتهای بینالمللی میشوند، بلکه ذهنهای جوان را برای دید عمیق، تفکر تحلیلی و حل مسائل پیچیده آماده میکنند.
در این مصاحبه، با محسن پاینده دانشجوی رشتهٔ اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف و مدالآور نقرهٔ جهانی المپیاد اقتصاد در سال ۲۰۲۵ صحبت میکنیم. او که از مسیر چالشبرانگیز المپیاد علمی گذر کرده، بازتابی عمیق از تجربههایش دربارهٔ آموزش، استعداد، رقابت، فشار روانی، و همچنین چشمانداز آیندهٔ نخبگان جوان ایران ارائه میدهد. گفتههای محسن یادآور این است که المپیاد فقط یک رقابت نیست، بلکه مدرسهای برای فکر کردن است؛ مدرسهای که در آن، فرآیند اندیشیدن اهمیتی بیش از پاسخ دارد.
درخصوص رشته المپیادی که شرکت کردید توضیح بدهید.
المپیاد در اصل تمرینی برای فکر کردن است، نه صرفاً یاد گرفتن مطالب درسی. آنچه در این مسیر اهمیت دارد، توانایی تحلیل مسئله، دیدن ابعاد مختلف آن و پیدا کردن راهحل منطقی است. برخلاف آموزشهای رایج مدرسهای که بیشتر بر نتیجه تمرکز دارند، در المپیاد فرآیند رسیدن به پاسخ اهمیت دارد و همین موضوع باعث میشود فرد درک عمیقتری از مفاهیم پیدا کند.
چه شد تصمیم گرفتید وارد مسیر المپیاد شوید؟ جرقه اولیه از کجا خورد؟
زمانی که با فضای المپیاد آشنا شدم، برایم جذاب بود که میتوانم خودم را در محیطی متفاوت از آموزش معمول محک بزنم. المپیاد برای من فرصتی بود تا از چارچوب حفظیات فاصله بگیرم و با مسائل چالشیتری روبهرو شوم. همین کنجکاوی و علاقه باعث شد وارد این مسیر شوم و آن را جدی دنبال کنم.
چه کسی بیشترین نقش را در تشویق یا حمایت شما داشت؟
خانواده و فضای آموزشی اطرافم نقش مهمی داشتند. مسیر المپیاد بدون حمایت روحی و درک شرایط، بسیار فرساینده میشود. اینکه اطرافیان شرایط خاص این مسیر را بفهمند و همراهی کنند، کمک بزرگی است و باعث میشود فرد بتواند با آرامش بیشتری ادامه دهد.
در طول مسیر المپیاد، برنامهریزی مطالعاتیتان چگونه بود؟
برنامهریزی من خیلی سختگیرانه و ساعتبندیشده نبود. بیشتر سعی میکردم هر زمانی که امکانش را دارم، مطالعه کنم و ذهنم را درگیر مسئله نگه دارم. به نظرم در المپیاد، کیفیت و استمرار مطالعه مهمتر از برنامههای سنگین و غیرقابل اجراست. مهم این است که ذهن همیشه فعال بماند.
منابع اصلی که مطالعه میکردید چه بود و چطور انتخابشان کردید؟
انتخاب منبع یکی از مهمترین بخشهای مسیر المپیاد است. بسیاری از دانشآموزان بدون مشورت شروع به مطالعه منابع مختلف میکنند و همین باعث سردرگمی میشود. من سعی میکردم از منابع معرفیشده و با راهنمایی افراد باتجربه استفاده کنم تا مطالعهام هدفمند باشد و وقت و انرژیام هدر نرود.
آیا از کلاس، دوره یا اساتید خاصی بهره بردید؟
بیشتر آموزشهایی که دیدم در قالب کلاسهایی بود که در همان فضای آموزشی خودمان برگزار میشد. به نظرم نقش استاد در این مسیر بیشتر راهنمایی و جهتدهی است تا صرف آموزش محتوا. همین راهنماییها کمک میکند فرد مسیر درست را پیدا کند.
مطالعه برای المپیاد را چگونه با درس مدرسه هماهنگ میکردید؟
هماهنگی میان مدرسه و المپیاد همیشه چالشبرانگیز است. حجم درسها زیاد میشود و فشار کار بالا میرود. با این حال، مطالعه المپیادی باعث میشود درک بهتری از مفاهیم درسی داشته باشیم و همین موضوع تا حدی کار مدرسه را آسانتر میکند، هرچند فشار زمانی همچنان وجود دارد.
سختترین بخش مسیر المپیاد برای شما چه بود؟
سختترین بخش، انتظار برای اعلام نتایج آزمونها بود. این بازه زمانی پر از استرس و نگرانی است و ذهن آدم مدام درگیر سناریوهای مختلف میشود. تحمل این بلاتکلیفی واقعاً سخت است و به نظرم یکی از دشوارترین بخشهای مسیر المپیاد محسوب میشود.
آیا در طول مسیر لحظهای بوده که بخواهید انصراف دهید؟
بله، چنین لحظاتی وجود داشت. بعد از بعضی ناکامیها یا مقایسه خودم با دیگران، ناامیدی ایجاد میشد و حتی به انصراف فکر میکردم. اما صحبت با افراد باتجربه و نگاه واقعبینانه به مسیر، کمک کرد از این مرحله عبور کنم.
فشار روحی و رقابت سنگین را چطور مدیریت میکردید؟
سعی میکردم به نتیجه فکر نکنم و تمرکزم را فقط روی خود آزمون و مسئله بگذارم. وقتی ذهن درگیر مقایسه و نتیجه میشود، فشار روانی بیشتر میشود. تمرکز روی کاری که در آن لحظه باید انجام داد، بهترین راه مدیریت استرس بود.
فکر میکنید سیستم آموزشی ایران باید چطور از استعدادهای المپیادی حمایت کند؟
به نظرم نمیشود یک نسخه کلی برای همه پیچید. هر فرد انگیزهها و اهداف متفاوتی دارد. اما اگر سیستم بتواند نیازهای علمی و حتی مالی این افراد را درک کند و مسیر را برایشان هموارتر کند، قطعاً شرایط بهتری ایجاد میشود.
بزرگترین چالش نخبگان جوان در ایران چیست؟
یکی از چالشهای اصلی، مشکلات مالی و کمبود امکانات نسبت به بسیاری از کشورهاست. این مسئله در بلندمدت میتواند انگیزهها را کاهش دهد و تصمیمگیری برای آینده را سختتر کند.
به نظر شما کشور چقدر میتواند استعدادهای المپیادی را حفظ کند؟
واقعیت این است که پاسخ مشخصی برای این سؤال ندارم. انگیزهها متفاوت است و نمیتوان یک حکم کلی داد. اما اگر شرایط مناسب فراهم شود، امکان حفظ بخش زیادی از این استعدادها وجود دارد.
مهمترین اشتباه رایج دانشپژوهان المپیادی چیست؟
مغرور شدن بعد از موفقیت یکی از رایجترین اشتباهات است. مدال پایان مسیر نیست، بلکه شروع مرحلهای جدید است. اگر فرد تصور کند همهچیز تمام شده، از رشد بازمیماند.
برنامه شما برای آینده چیست؟
در حال حاضر دانشجوی اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف هستم و علاقه دارم مسیر شغلی یا پژوهشیام را نیز در همین حوزه ادامه بدهم. ترجیح میدهم با شناخت بیشتر و تجربه عمیقتر، درباره آینده تصمیم بگیرم.
درباره مقالهمحوری در دانشگاهها چه نظری دارید؟
یکی از دلایل اصلی این روند، شیوه ارزیابی اساتید است. وقتی معیار اصلی، تعداد مقالات باشد، طبیعی است که تمرکز به سمت چاپ مقاله برود. نتیجه این میشود که پژوهشها کمتر به سمت حل مسائل واقعی کشور هدایت میشوند.
نقش المپیادیها در حل مسائل کشور را چگونه میبینید؟
من معتقدم المپیادیها نخبه نیستند، بلکه ثابت کردهاند که پتانسیل نخبه شدن را دارند. المپیاد مهارت حل مسئله را پرورش میدهد، اما حل مسائل کشور نیازمند سالها آموزش و تجربه است. اگر استعدادها زود شناسایی شوند، دولت میتواند مسیر رشد آنها را هدفمند هموار کند.
آیا پیشنهاد همکاری یا مهاجرت داشتهاید؟
بله، برخی دانشگاههای خارجی مانند École Polytechnique فرانسه و HSE روسیه به مدالآوران المپیاد بورسیه کامل میدهند. این نشان میدهد که ارزش این مسیر در سطح بینالمللی بهخوبی شناخته شده است.
انتهای پیام/


