حادثه امنیتی یا سناریوی مظلومنمایی صهیونیستها؟
به گزارش خبرگزاری آنا، حادثه تیراندازی اخیر در محدوده ساحل بوندیبیچ سیدنی، اگرچه هنوز در سطح رسمی از سوی مقامات استرالیایی در حال بررسی است، اما از همان ساعات اولیه واکنشهایی را برانگیخت که فراتر از ابعاد یک رخداد جنایی–امنیتی معمول بود؛ واکنشهایی که بیش از هر چیز، بوی بهرهبرداری سیاسی و رسانهای میدهد و همین مسئله، ماهیت این ماجرا را در نگاه بسیاری از ناظران مشکوک جلوه میدهد.
رسانههای استرالیایی نخستین گزارشها را با احتیاط منتشر کردند. پلیس ایالت نیوساوثولز از دریافت گزارشهای «شلیک فعال» خبر داد و از شهروندان خواست تا اطلاع ثانوی از حضور در محدوده بوندیبیچ خودداری کنند. اسکاینیوز استرالیا اعلام کرد چند نفر کشته و تعدادی زخمی شدهاند، اما تأکید داشت که آمار دقیق هنوز نهایی نشده است. همزمان گاردین و ABC News Australia از انتقال مجروحان و استقرار نیروهای امدادی و بالگردها خبر دادند. پلیس همچنین از بازداشت چند مظنون سخن گفت، بیآنکه انگیزه یا هویت عاملان حادثه را مشخص کند.
در این روایت رسمی، احتیاط، پرهیز از گمانهزنی سیاسی و تمرکز بر مدیریت بحران کاملاً مشهود بود. اما در سوی دیگر، رسانهها و مقامات رژیم صهیونیستی مسیری کاملاً متفاوت را برگزیدند.
شکلدهی شتابزده به «حمله علیه یهودیان» پیش از پایان تحقیقات
رسانههای صهیونیستی از همان ابتدا، حادثه را در چارچوب «حمله علیه یهودیان» صورتبندی کردند. کانال ۱۴ اسرائیل مدعی شد تیراندازی همزمان با مراسم روشنکردن شمع حانوکا رخ داده و از «حادثه تیراندازی گسترده» سخن گفت. کانال ۱۲ اسرائیل پا را فراتر گذاشت و بدون استناد به منابع رسمی پلیس استرالیا، از کشتهشدن دستکم ۱۰ نفر نوشت؛ آماری که تاکنون تأیید نشده است. در فضای مجازی نیز حسابهای امنیتی نزدیک به جریانهای صهیونیستی، از جمله «ترور آلارم»، با مقایسه مستقیم این حادثه با ۷ اکتبر، حتی انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه رفتند؛ ادعایی که هیچ مرجع رسمی استرالیایی آن را تأیید نکرده است.
همزمان، مقامات ارشد رژیم صهیونیستی وارد میدان شدند. اسحاق هرتزوگ، رئیس این رژیم، این حادثه را «حمله تروریستی علیه برادران و خواهران ما در سیدنی» خواند و استرالیا را به بیتوجهی نسبت به هشدارها درباره یهودستیزی متهم کرد. وزیر خارجه و حتی اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، نیز با مقایسه صحنههای سیدنی با ۷ اکتبر، تلاش کردند به این رخداد بار عاطفی و امنیتی سنگینی بدهند.
روایت محتاطانه استرالیا در برابر روایت ملتهب صهیونیستی
این نوع مواجهه شتابزده و جهتدار، در حالی صورت گرفت که تحقیقات رسمی هنوز به نتیجه نرسیده و انگیزه عاملان مشخص نشده است. همین فاصله معنادار میان روایت محتاطانه استرالیایی و روایت ملتهب صهیونیستی، زمینه تقویت این گمانه را فراهم کرده که حادثه سیدنی میتواند بهعنوان یک ابزار مظلومنمایی رسانهای از پیش برنامه ریزی شده باشد.
این سناریو برای رژیم صهیونیستی بیسابقه نیست. در تاریخ شکلگیری این رژیم، نمونههای متعددی از خودزنیها و عملیاتهای مشکوک منتسب به آژانس یهود با هدف ایجاد احساس ناامنی، مظلومنمایی و تحریک مهاجرت اجباری یهودیان از سایر کشورها به فلسطین اشغالی ثبت شده است. امروز نیز، در شرایطی که وجهه بینالمللی این رژیم بهشدت آسیب دیده و مهاجرت معکوس یهودیان در پی جنگ دوساله از این سرزمین بطور بی سابقهای شدت گرفته است، بازتولید چنین روایتهایی میتواند کارکردی مشابه داشته باشد. اولا مظلوم نماییهای تکراری بوسیله جریان رسانهای اصلی و دوما پیام به یهودیانی که خواهان ترک سرزمینهای اشغالی هستند، بابت اینکه هیچکجا برای یهودیان امن نیست.
ورود زودهنگام مقامات اسرائیلی و بارگذاری عاطفی–امنیتی حادثه
واقعیت آن است که مقامات رژیم صهیونیستی بارها به بحران مشروعیت و افزایش نفرت جهانی علیه این رژیم اذعان کردهاند. روزنامه اقتصادی «کالکالیست» اخیراً فاش کرده که اسرائیل بودجهای بالغ بر ۵۲۰ میلیون شِکِل (بیش از ۱۵۶ میلیون دلار) برای ترمیم وجهه بینالمللی خود اختصاص داده است؛ بودجهای که صرف میزبانی هیئتهای خارجی، جذب افراد تأثیرگذار، تولید محتوای رسانهای و اجرای کمپینهای فضای مجازی میشود. با این حال، بهنوشته کالکالیست، در سایه هزینههای بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری جنگهای چندجبههای طی دو سال اخیر، تصویر اسرائیل در افکار عمومی جهانی به پایینترین سطح تاریخی خود سقوط کرده است؛ حتی در میان افکار عمومی کشورهای حامی این رژیم.
در چنین بستری، بزرگنمایی و سیاسیسازی حادثهای که هنوز ابعاد آن روشن نیست، میتواند بخشی از تلاش سازمانیافته برای بازسازی روایت مظلومیت باشد؛ روایتی که پس از جنایتهای گسترده در غزه و لبنان، بیش از هر زمان دیگری فروپاشیده است.
بنابراین، اگرچه قضاوت نهایی درباره حادثه سیدنی منوط به نتایج تحقیقات رسمی است، اما نوع مواجهه و بهرهبرداری رسانهای رژیم صهیونیستی نشان میدهد این ماجرا، دستکم در سطح روایتسازی، فراتر از یک حادثه صرفاً امنیتی تعریف شده و در چارچوب پروژهای آشنا برای مظلومنمایی و مدیریت بحران مشروعیت قرار گرفته است؛ پروژهای که تاریخ، نمونههای مشابه آن را کم به خود ندیده است.
انتهای پیام/


