نانوفناوری؛ وقتی ذرات کوچک، تغییرات بزرگ میسازند/ روایتی از طرح فیلترنانو که میتوانست قاتل آلودگی باشد!
خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ در جهان امروز، سرعت تحولات علمی، فرهنگی و اجتماعی به گونهای است که مرز میان دانش تخصصی و مسئولیت اجتماعی بهتدریج از میان برداشته میشود.
پژوهشگر معاصر دیگر تنها در چارچوب آزمایشگاه یا دانشگاه تعریف نمیشود، بلکه بهعنوان کنشگر فکری و فرهنگی جامعه، نقش چندوجهی در شکلدهی به آیندهی زیست انسانی ایفا میکند.
در این میان، ترکیب تفکر علمی با دغدغههای زیستمحیطی و فرهنگی، شاخصی از بلوغ معرفتی و مسئولیتپذیری اجتماعی محققان و استادان دانشگاهی در عصر حاضر است.
در چنین بستری، این گفتوگو تصویری روشن از این پیوند میان علم، فرهنگ و مسئولیت اجتماعی ارائه میدهد و تحلیل پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که مسیر علمی از حوزه نانومواد و فناوریهای نوین آغاز شده و به سمت حوزههای میانرشتهای نظیر نانوبیوتکنولوژی گسترش یافته است؛ شاخهای که امروزه از مؤثرترین و استراتژیکترین زمینهها در پیشرفت علوم کاربردی به شمار میرود.
نگاه چندبُعدی پژوهش تنها محدود به تحقیق در سطح آزمایشگاهی نیست، بلکه ناظر بر تأثیر مستقیم علم در بهبود کیفیت زندگی، صنعت، محیطزیست و حتی رفتار فرهنگی جامعه است.
از سوی دیگر، با محور همین نگاه مسئولانه انجمن علمی نانو و بیوتکنولوژی بنیانگذاری شده که اکنون با حضور فعال دانشجویان و پژوهشگران جوان به یکی از بسترهای پرتحرک علمی و آموزشی در دانشگاه مبدل شده است.
این انجمن نهتنها محلی برای آموزش، بلکه فضایی برای پرورش نسل جدیدی از محققان متعهد میدانند؛ نسلی که بتواند میان پژوهش علمی، کارآفرینی فناورانه و اخلاق حرفهای توازن برقرار کند.
در مسیر پیوند میان پژوهش و جامعه، همکاریهای بینالمللی و میانرشتهای در سالهای اخیر نقشی تعیینکننده در توسعهی علمی کشورها یافتهاند. بسیاری از تیمهای تحقیقاتی که در حوزههای نانوتکنولوژی و بایوتکنولوژی فعالیت دارند، تمرکز خود را بهویژه بر ارتباط میان دانشگاه و صنعت معطوف کردهاند؛ حوزهای که تحقق واقعی شعار «علم در خدمت حل مسائل کشور» را امکانپذیر میسازد. اگرچه سیاستگذاری کلان در این زمینه هنوز بهطور کامل تثبیت نشده است، تجربه نشان میدهد اساتید، پژوهشگران و نخبگان علمی با رایزنی، اعتمادسازی و ارائهی مدلهای موفق همکاری میتوانند مسیر پیوند صنعت و دانشگاه را هموار کنند و از ظرفیتهای علمی کشور برای توسعهی صنعتی، فناورانه و زیستمحیطی بهره بگیرند.
از دیگر جنبههای قابل توجه در فعالیتهای علمی معاصر، توجه روزافزون پژوهشگران به ابعاد انسانی، فرهنگی و زیستمحیطی علم است. بسیاری از پروژههای نوین علمی، بهویژه در عرصهی فناوریهای نانو، با هدف بهبود محیط زیست و ارتقاء کیفیت زندگی انسان طراحی میشوند. طرحهایی نظیر فیلتراسیون آلایندگی هوا از مبدأ نمونهای از نگاه آیندهنگر به علم است؛ رویکردی که میکوشد با بهرهگیری از فناوریهای نو، انتشار آلایندهها را در همان نقطهی تولید کاهش دهد و اثرات مخرب زیستمحیطی را به حداقل رساند. هرچند اجرای کامل چنین طرحهایی مستلزم پشتیبانی سازمانی و منابع مالی گسترده است، اما جهتگیری آنها بیانگر روحیهی مسئولیتپذیری علمی و اجتماعی نسل جدید پژوهشگران است.
در ادامه این رویکرد، تأسیس و گسترش کانونها و تشکلهای دانشگاهی زیستمحیطی در سالهای اخیر نقش تأثیرگذاری در ارتقاء آگاهی عمومی و ترویج رفتارهای مسئولانه ایفا کرده است.
این کانونها با تمرکز بر آموزش مباحثی همچون حفظ خاک، تفکیک پسماند، مقابله با ریزگردها و صرفهجویی در مصرف انرژی، میکوشند فرهنگ زیستپایدار را در جامعه نهادینه کنند.
محور اصلی این فعالیتها تغییر نگرش فردی و اجتماعی از سطح آموزش نظری به سطح رفتارهای زیستی روزمره است—حرکتی که میتواند به تدریج الگوی زیست شهری و دانشگاهی را دگرگون کند.
در کنار عرصه علمی، حوزه فرهنگ و هنر نیز بستری مؤثر برای گسترش همین نگرش مسئولانه به شمار میرود.
نویسندگان و منتقدان فرهنگی با پرداختن به موضوعاتی چون هویت نسل جوان، رسانه و سبک زندگی، نقش مهمی در شکلدهی گفتمانهای تربیتی و فرهنگی ایفا میکنند. نقد فرهنگی در این میان تنها به معنای بازگویی ضعفها نیست، بلکه تلاشی است برای بازسازی مسیرهای فکری و هنری جامعه در جهت رشد اخلاقی، آگاهی و زیست فرهنگی پایدار. این نوع نگاه، بهویژه در حوزهی ادبیات و سینمای کودک و نوجوان، میتواند بر رفتار و نگرش نسلهای آینده اثرگذار باشد و از بازتولید الگوهای آسیبزا در رسانه پیشگیری کند.
در مجموع، زیست فکری و حرفهایِ مبتنی بر علم، فرهنگ و محیطزیست را میتوان مسیر تازهای از زیست دانشگاهی در قرن بیستویکم دانست؛ زیستی که از مرز آموزش و تولید علم صرف فراتر میرود و به سطح الهامبخشی، اقدام و مسئولیت اجتماعی ارتقاء مییابد. پژوهشگر امروزی دیگر تنها انتقالدهندهی دانش نیست، بلکه عاملی است برای بیدارسازی وجدان علمی و فرهنگی جامعه—کسی که علم را نه هدف نهایی، بلکه ابزاری برای تعالی انسان و حفظ زمین میبیند.
براین اساس، سه عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرقدس که در حوزههای تخصصی خود نقش برجستهای در رونق پژوهش بهجا گذاشتهاند، بهعنوان پژوهشگران برتر معرفی شدند: علیرضا رحمان با صفحه پژوهشی: scimet.iau.ir/Alireza_Rahman، زهرا خلج با صفحه پژوهشی: scimet.iau.ir/Zahra_Khalaj و علیرضا زند
صفحه پژوهشی: scimet.iau.ir/Alireza_Zand.
این سه پژوهشگر با ارائه دستاوردهای نوآورانه، فعالیتهای میانرشتهای، انتشار نتایج علمی موثر و توسعه همکاریهای پژوهشی، نقش قابل توجهی در ارتقای جایگاه علمی واحد دانشگاهی داشتهاند.
خبرنگار آنا به این مناسبت و برای بررسی وضعیت پژوهشی در کشور (همزمان با هفته پژوهش ۱۴۰۴) گفتوگویی را با زهرا خلج عضو هیئت علمی و دانشیار گروه فیزیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرقدس و استاد مشاور و سرپرست انجمن علمی دانشجویی نانوبیوتکنولوژی وکانون حفاظت از خاک این دانشگاه ترتیب داده است.
بخش دوم گپ و گفت آنا با دکتر خلج در پی میآید: (بخش نخست را اینجا بخوانید)
فیلتر نانویی که ۱۰ سال است منتظر پمپبنزینهاست
آنا: با توجه به برنامههای سهماهه و پنجساله، چشمانداز تحقیقاتی شما برای امسال و سال آینده در حوزه تخصصی خود (نانو و مواد) چیست؟
خلج: ببینید، برای تحقیقاتی که اکنون از هر برنامه سهماهه و برنامه تا پنجساله آینده هم با هم جمعبندی کردهام، منتها این نکته وجود دارد که ابتدای هر سال بر حسب آن تغییرات کلی که بر سیاستها و نیازهای کشور وجود دارد، مسلماً این برنامه ممکن است تغییراتی داشته باشد.
اما زمینه فعالیت من در حوزه نانومواد است؛ همچنان یک مقدار بحثهای بایو هم به آن اضافه میشود؛ این نانوبیوتکنولوژی است که یکی از ضرورتهایی است که در حال حاضر تأثیرگذار بوده و در حال پرداخته شدن است.
در همین راستا، انجمنی را تأسیس کردم در سال ۱۴۰۰ که همچنان استاد مشاورش هستم و خیلی خوب هم کار میکند؛ دانشجویان خیلی خوبی را هم در این زمینه پرورش میدهم، خیلیها در زمینه تحقیقاتی همکاری میکنند، بعضی از دانشجویان هم در باقی فعالیتهای آموزشی و اجرایی هستند و فکر میکنم این یک بخش خوبی است که میتوانم بهعنوان یک میراثی از خودم در یک مقطعی به جا بگذارم که این میشود آن زمینه باقیاتالصالحات.
در زمینه فعالیتهای پژوهشی باید عرض کنم که چند نفر از استادان خارج از ایران و سایر کشورها هستند؛ یک تعدادی هم هستند که از گذشته جزو تیم تحقیقاتی من از ۱۰ سال گذشته یا شاید بیشتر بودند که روی همان حوزه نانوتکنولوژی و بایو برنامهریزی کردهایم و کارها را پیش میبریم و امسال خیلی بیشتر تمرکزم را نسبت به سال قبل روی صنعت گذاشتهام و این در سطحی هر سال بالاتر میرود؛ چراکه هرچقدر بخواهیم به حل مشکل کشور کمک کنیم که شعاری نباشد، باید این ارتباط بین دانشگاه و صنعت کم شود.
هر چقدر که ما اساتید حداقل تا زمانی که سیاست کلی در این باره طرح شود، باید با رایزنی اعتماد صنایع را جلب کنیم؛ به این ترتیب که دانشگاه میتواند مسئله صنعت و صنایع را حل کند و در این راستا باید بودجه جذب کنیم، این اعتمادسازی میتواند بستری باشد تا بعدها تعداد بیشتری از استادان یا دانشجویان بتوانند با صنایع ارتباط بگیرند و علوم روز واقعاً در صنعت ما استفاده شود.
خطر پنهان در قابهای روشن سینما
آنا: با توجه به مسائل حیاتی محیط زیستی ازجمله آلایندهها، آلودگی هوا، فلزات سنگین و میکروپلاستیکها، آیا حوزه پژوهشی شما درراستای حل معضلات زیستمحیطی و کاهش آلایندهها فعال یا طرح تحقیقاتی جدیدی در این زمینه تدوین شده است؟
خلج: بله، ببینید محیط زیست همیشه دغدغه شخصی من بوده؛ زمینه تخصصی رشته دانشگاهی من نیست، اما اینکه اگر یک اطلاعی در رابطه با علم فناوری نانو داشته باشید، فناوری نانو در تمامی علوم به جز علوم انسانی ورود کرده؛ از علوم پزشکی و داروسازی تا علوم مهندسی، علوم پایه و حتی انرژی.
بیش از ۱۰ سال پیش طرحی را در حوزه آلودگی هوا ارائه کردم؛ طرحی که متأسفانه بهدلیل شرایط خاص آن زمان و همزمانی با دوران دانشجوییام، به مرحله اجرایی نرسید. این طرح با تمرکز بر حل معضل آلودگی از مبدأ طراحی شده بود.
بیش از ۱۰ سال پیش طرحی را در حوزه آلودگی هوا ارائه کردم؛ طرحی که متأسفانه بهدلیل شرایط خاص آن زمان و همزمانی با دوران دانشجوییام، به مرحله اجرایی نرسید. این طرح با تمرکز بر حل معضل آلودگی از مبدأ طراحی شده بود.
در آن زمان، متریال مادهای را پیشنهاد دادم که در صورت استفاده به عنوان فیلتر، میتوانست در مبادی تولید آلایندهها نظیر پمپبنزینها و بخشهای صنعتی کارخانهها نصب شود و با جذب مؤثر بخش زیادی از ذرات و گازهای آلاینده، از انتشار آنها به محیط جلوگیری کند.
این طرح بهدلیل محدودیتهای زمانی و نیز اشتغال همزمان در طرحی دیگر با بنیاد ملی نخبگان (که اکنون با عنوان بنیاد علم شناخته میشود) ادامه نیافت. در آن دوره، بهدلیل همکاری در آن طرح که استاد راهنمایم مجری آن بود، امکان پیگیری همزمان دو طرح وجود نداشت.
بنابراین جذب حمایت و بودجه برای یک طرح علمی یا فناورانه فرایندی بسیار انرژیبر است. فردی که در جایگاه مجری طرح قرار دارد، اگر بخواهد علاوه بر اجرای بخش علمی، بهتنهایی امور مربوط به جذب بودجه، رایزنی، توجیه تصمیمگیرندگان و انجام مراحل اداری را نیز بر عهده بگیرد، ناگزیر از کاهش راندمان کاری خواهد شد، اما اگر تیمی تخصصی در کنار این فرد فعالیت کند تا فرآیند اجرا و جذب منابع را تسهیل کند، بهرهوری کار دستکم پنج برابر افزایش پیدا میکند، به همین دلیل است که بسیاری از طرحهای علمی ارزشمند به مرحله اجرا نمیرسند؛ چراکه فرد پژوهشگر، با وجود توان علمی بالا، فرصتی برای پیگیری تمامی مراحل ساختاری و اداری ندارد.
در حال حاضر افتخار دارم به عنوان استاد مشاور کانون حفاظت از خاک در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرقدس فعالیت کنم و این کانون حدود دو سال است با رویکردی آموزشی و فرهنگی تأسیس شده و هدف آن ارتقاء سطح آگاهی در میان دانشجویان و استادان درباره اهمیت حفاظت از خاک و محیطزیست است.
در قالب این فعالیتها، برنامههایی نظیر آموزش تفکیک پسماند و تفکیک زباله، معرفی اهمیت خاک در هر منطقه و بررسی نقش گونههای گیاهی در تثبیت خاک و پیشگیری از پدیده ریزگردها برگزار میشود.
ما در کانون حفاظت از خاک تلاش میکنیم آموزههایی درباره نقش هر فرد در حفظ محیطزیست ارائه کنیم؛ ازجمله اینکه هر شخص از لحظه خروج از منزل تا حضور در اجتماع، مسئولیتی در قبال هوای پاک دارد.
بهعنوان مثال اگر هر فرد متعهد شود هفتهای یک روز از خودروی شخصی استفاده نکند و از وسایل حملونقل عمومی بهره ببرد، جمع این رفتارهای کوچک تأثیر بسزایی در پاکی هوای شهر خواهد داشت. اینگونه اقدامات، اگر به صورت روتینهای فرهنگی و رفتاری در جامعه نهادینه شوند، میتوانند نقش پایدار و مؤثری در ارتقاء زیستپذیری شهرها ایفا کنند.
آنا: با توجه به اهمیت شکلگیری گفتمانهای فرهنگی و تربیتی در رسانههای داخلی، از دیدگاه شما چه معیارهایی برای پذیرش و انتشار مقالات تحلیلی در حوزه کودک و نوجوان (بهخصوص با رویکرد فرهنگی و زیستمحیطی) اهمیت بیشتری دارد؟
خلج: در زمینههای فرهنگی دغدغههایی دارم؛ ازجمله نقد فیلمها و سریالهایی که اخیراً تولید میشوند و بهطور غیرمستقیم به ترویج مصرف الکل یا سیگار میپردازند و این موج سینمایی تأثیری منفی بر فرهنگ عمومی گذاشته، بهخصوص در میان گروههای سنی زیر ۲۵ سال. متأسفانه امروز شاهد هستیم که حتی کودکان ۱۳ یا ۱۴ ساله نیز گرایشهایی نسبت به مصرف دخانیات پیدا کردهاند و این موضوع واقعاً نگرانکننده است.
این مسائل دغدغه ذهنی من هستند و درباره آنها مینویسم و در حال حاضر نیز در زمینه نویسندگی برای نوجوانان با استاد احمد اکبرپور (نامزد جایزه هانس کریستین اندرسن) همکاری دارم؛ شخصیتی برجسته و اثرگذار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان.
انتهای پیام/


