دانشجو اگر بیتفاوت شود دیگر دانشجو نیست
در آستانه روز دانشجو، فضای دانشگاهی کشور بیش از همیشه در معرض پرسشهای بنیادین قرار میگیرد؛ اینکه دانشگاه امروز تا چه اندازه توانسته نیازهای نسل جدید را بفهمد، چقدر برای دغدغههای واقعی آنان برنامه دارد و آیا هنوز میتواند نقش تاریخی خود را در ایجاد آگاهی، تحول و پیشرفت ایفا کند یا خیر. روز دانشجو بهانهای است تا دوباره به یاد آوریم دانشجو بودن تنها یک هویت آموزشی نیست، بلکه مسئولیتی اجتماعی است؛ مسئولیت پرسشگری، نقد کردن و مطالبهگری. نسلی که امروز روی صندلی دانشگاه نشسته، در محیطی پیچیدهتر از گذشته رشد کرده و با چالشهایی روبهرو است که از او انتظار میرود بیش از هر زمان دیگری فعال، آگاه و آماده مشارکت در ساخت آینده باشد.
زهرا عشاق، نماینده تشکلهای دانشجویی و دانشجومعلم دانشگاه فرهنگیان، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا تأکید میکند که روز دانشجو برای او تنها یک مناسبت تشریفاتی نیست، بلکه یادآور مسئولیتی است که دانشجویان باید آن را جدی بگیرند. او معتقد است دانشجو اگر بیتفاوت و بیمسئولیت شود، از هویت دانشجویی خود فاصله گرفته است. به گفته او، معنای واقعی دانشجو بودن در نگاه رهبر انقلاب، «آتش به اختیار بودن» است؛ یعنی دیدن نقصها، احساس مسئولیت و وارد میدان شدن برای مطالبه و اصلاح. با این حال، او باور دارد که روز دانشجو در بسیاری از دانشگاهها هنوز نتوانسته با دغدغههای واقعی دانشجویان پیوند بخورد و بیشتر در سطح چند مراسم و برنامه محدود باقی مانده است. از نگاه او این شکاف باید هرچه سریعتر پر شود تا روز دانشجو به جای نماد، به ابزار واقعی رشد و اصلاح تبدیل شود.
زهرا عشاق در ادامه به مهمترین مطالبات نسل جدید دانشجویان اشاره میکند. او می گوید اگر قرار باشد صدای واقعی دانشجو شنیده شود، مهمترین خواسته او «عدالت آموزشی» و «کیفیت واقعی یادگیری» است. به باور او، دانشجو امروز از دانشگاه انتظار دارد به جای صرفاً ارائه واحدهای درسی، توانمندیهای واقعی را تقویت کند و او را برای ورود به آینده آماده سازد. از نگاه او عدالت آموزشی به معنای دسترسی برابر به اساتید توانمند، محتوای آموزشی استاندارد و ابزارهای یادگیری بهروز است؛ چیزی که در بسیاری از دانشگاهها همچنان با چالش مواجه است. او توضیح میدهد که مطالبهگری دانشجویان فقط محدود به آموزش نیست؛ نیازهای صنفی همچنان یکی از نگرانیهای مهم آنان است. خوابگاههای غیر استاندارد، کیفیت غذا، مشکلات حملونقل و ضعف زیرساختها مسائلی هستند که هنوز به طور کامل حل نشدهاند و ذهن دانشجویان را درگیر میکنند.
او از سوی دیگر به فضای فرهنگی دانشگاه نیز اشاره میکند و معتقد است که دانشگاه باید در کنار آموزش، بستری برای تقویت هویت ایرانی ـ انقلابی و پرورش شخصیت اجتماعی دانشجویان باشد. در نهایت، مسئله اشتغال نیز یکی از جدیترین دغدغههای نسل جدید دانشجویان است؛ نسلی که نمیخواهد مدرک را فقط بهعنوان یک کاغذ اضافی در دست بگیرد، بلکه به دنبال آموزش مهارتهای واقعی و آیندهمحور است.
او در بخش دیگری از گفتوگو به نقد وضعیت آموزش عالی میپردازد و معتقد است مهمترین چالش دانشگاههای کشور «قدیمی بودن محتوا» و «وابستگی نظام آموزشی به الگوهای دهه هفتاد» است. او با صراحت می گوید بسیاری از استادان هنوز با مدلهای کلاسیک و غیر مسئلهمحور تدریس میکنند و بسیاری از دروس ارائهشده هیچ ارتباطی با نیاز جامعه ندارند. از نظر او، دانشگاه باید فضایی برای حل مسئله و تولید ایده باشد نه جایی که صرفاً نظریههای قدیمی بازگو میشوند. او تأکید میکند دانشگاهی که مسئله واقعی حل نکند، نمیتواند الهامبخش باشد و نتیجه آن بیانگیزگی و سطحی شدن یادگیری در میان دانشجویان خواهد بود.
در بخش دیگری از این گفتوگو، عشاق به یکی از خلأهای جدی دانشگاه یعنی نبود ارتباط مؤثر میان آموزش عالی و صنعت اشاره میکند. او معتقد است بسیاری از دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی تازه متوجه میشوند که صنعت از آنان چه انتظاری داشته و چه مهارتهایی را باید یاد میگرفتند. این فاصله، یکی از دلایل اصلی نرخ بالای بیکاری در میان فارغالتحصیلان است. دانشگاه باید قبل از فارغالتحصیلی، دانشجو را وارد محیط واقعی کار کند؛ از طریق پروژههای عملی، کارآموزیهای مؤثر، حضور در مراکز صنعتی و آشنایی با مسائل واقعی جامعه. بدون این اتصال، دانشگاه نقش واقعی خود را در توسعه کشور از دست خواهد داد.
زهرا عشاق که خود دانشجومعلم است، از نگاه متفاوتی وارد بحث میشود و می گوید رسالت دانشجومعلمان روشنتر از بسیاری رشتههاست: تربیت نسل آینده. او انتظار دارد دانشگاه فرهنگیان دانشجویان را به معلمانی آگاه، توانمند و مجهز به مهارتهای واقعی تبدیل کند.
او توضیح می دهد که دانشگاه باید آموزش مهارتهای واقعی تدریس را در اولویت قرار دهد؛ از مدیریت کلاس تا روانشناسی تربیتی کاربردی، از کار با فناوریهای آموزشی تا تربیت فرهنگی و انقلابی. از نگاه او، اگر دانشگاه نتواند این مهارتها را بهدرستی منتقل کند، تنها مدرک داده است و معلمی تربیت نکرده است.
در ادامه گفتوگو، او به یکی از تجربههای مثبت دانشگاه در سال گذشته اشاره می کند و آن را نمونهای از اعتماد به ظرفیتهای دانشجویان می داند. اینکه دانشگاه اجازه داد کارگاههای مهارتی توسط دانشجویان توانمند برگزار شود، اتفاقی مهم و الهامبخش بوده است. این تجربه به گفته او هم اعتمادبهنفس ایجاد کرده، هم حس تأثیرگذاری اجتماعی را افزایش داده و هم ساختار آموزشی را از حالت یکطرفه خارج کرده است. او باور دارد که اگر این سیاست ادامه پیدا کند، دانشگاه بهتدریج از یک محیط مصرفکننده به محیط تولیدکننده تبدیل خواهد شد؛ همان چیزی که بارها در سخنان رهبر انقلاب درباره دانشگاه تراز اسلامی بر آن تأکید شده است.
زهرا عشاق در پایان تأکید می کند که دانشگاه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازتعریف است. از نگاه او، نسل دانشجو نسل توانمند، آگاه و دارای ظرفیتهای فراوان است، اما دانشگاه هنوز متناسب با این توانمندیها انعطاف نشان نداده و فضای کافی برای شکوفایی آنها فراهم نکرده است. او معتقد است روز دانشجو باید یادآور این باشد که دانشگاه نباید فقط مکان دریافت واحد و مدرک باشد؛ بلکه باید مرکزی برای نوآوری، تولید فکر، نقد صادقانه، تربیت نیروی انسانی متعهد و متخصص و میدان مطالبهگری و مسئولیتپذیری باشد. به گفته او، مسئولان آموزش عالی باید اولین قدم را برای ایجاد این تحول بردارند تا دانشگاه بتواند به نقش واقعی خود در پیشرفت کشور بازگردد.
انتهای پیام/


