چرخه معیوب جذب مخاطب؛ چگونه «نصف شب» به ابتذال دامن زد؟

چرخه معیوب جذب مخاطب؛ چگونه «نصف شب» به ابتذال دامن زد؟
متوقف‌شدن برنامه اینترنتی «نصف شب» و بازداشت عوامل اصلی آن، از جمله علی صبوری، بار دیگر ضرورت بازنگری جدی در نظام نظارت بر تولیدات فضای مجازی را آشکار کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، متوقف‌شدن برنامه اینترنتی «نصف شب» و بازداشت عوامل اصلی آن، از جمله علی صبوری، بار دیگر ضرورت بازنگری جدی در نظام نظارت بر تولیدات فضای مجازی را آشکار کرد. آنچه در روزهای اخیر به‌عنوان یک خبر جنجالی در فضای رسانه‌ای کشور منتشر شد، صرفاً تعطیلی یک برنامه پرحاشیه نیست؛ بلکه نمادی از شکاف نظارتی، آشفتگی در صدور مجوزهای محتوایی، و رشد بی‌ضابطه برنامه‌هایی است که در پوشش سرگرمی، عملاً به تخریب فرهنگ عمومی و عادی‌سازی ابتذال دامن می‌زنند. بازداشت هفت نفر از عوامل این برنامه و صدور قرار تأمین فقط برای بخشی از تیم تولید، نشان می‌دهد مسئله از سطح یک خطای فردی عبور کرده و به ساختار و سازوکار تولید محتوا در پلتفرم‌های آزاد گره خورده است.

برنامه «نصف شب» که در پلتفرم منتشر می‌شد و با حضور تماشاگران، دکور زنده، و فرم یک شوی اینترنتی طراحی شده بود، در ظاهر خود را یک قالب «سرگرمی تعاملی» معرفی می‌کرد. اما واقعیت آن است که ساختار برنامه و رویکرد مجری و عوامل، عمدتاً بر تحریک حاشیه، شوخی‌های جنسی، و محتواهایی استوار بود که آشکارا از خطوط قرمز فرهنگی و شرعی عبور می‌کرد.

خلأ نظارت و نبود مجوز؛ بستری برای رشد ابتذال در پلتفرم‌ها

محتوایی که شاید در ابتدا با ترفند «آزادی بیان» و «طنز تند» توجیه می‌شد، در عمل تبدیل به بستری برای بازتولید ابتذال شد؛ آن‌هم در فضایی که برخلاف صداوسیما و شبکه‌های رسمی، هیچ سازوکار مجوزدهی و هیچ معیار کنترل کیفی مشخصی وجود ندارد. این خلأ نظارتی، دقیقاً همان نقطه‌ای است که زمینه را برای شکل‌گیری چنین برنامه‌هایی فراهم می‌کند.

مسئله قابل تأمل در پرونده «نصف شب» این است که این برنامه اساساً از هیچ مرجع رسمی مجوز نگرفته بود. عملاً با استناد به خلأ قانون در حوزه تولیدات اینترنتی، تیم تولید این برنامه بدون پاسخ‌گویی به هیچ نهاد فرهنگی، اقدام به تولید و انتشار محتوایی می‌کرد که همان لحظه اول، اگر در یک رسانه رسمی اجرا می‌شد، هرگز از مرحله بازبینی عبور نمی‌کرد.

نبودِ سازوکار مشخص برای صدور مجوز برنامه‌های اینترنتی که سال‌هاست مورد انتقاد کارشناسان است باعث شده است که برخی تولیدکنندگان محتوا، پلتفرم‌های خارجی یا داخلی را به فضایی برای «تولید بدون محدودیت» تبدیل کنند. این وضعیت، نه‌تنها بی‌عدالتی در رقابت رسانه‌ای ایجاد می‌کند، بلکه موجب شکل‌گیری یک ساحت موازی و رهاشده از تولیدات تصویری شده است که هر روز جسورتر از قبل مرزهای اخلاقی جامعه را هدف قرار می‌دهد.

بازداشت‌ها و واکنش قضایی؛ توقف موقت یک روند ادامه‌دار

بازداشت علی صبوری، به‌عنوان چهره اصلی این پروژه، نقطه تمرکز واکنش‌ها شد. صبوری که از ابتدا ورودش به فضای مجازی با تولید محتوای سطحی، شوخی‌های سخیف و لودگی همراه بود، این‌بار با یک برنامه ساختاریافته‌تر و تجاری، مسیر گذشته خود را در ابعادی بزرگ‌تر تکرار کرد. حضور تماشاگران و بهره‌گیری از فضای تعاملی، نه‌تنها به بهترشدن محتوا کمک نکرد، بلکه عملاً به ابزاری برای تقویت همان جنس ابتذال تبدیل شد.

این امر نشان می‌دهد که مسئله صرفاً به رفتار فردی یک مجری محدود نمی‌شود، بلکه نتیجه نبود چارچوب‌های اخلاقی و قانونی مشخص برای فعالیت حرفه‌ای در پلتفرم‌های اینترنتی است؛ فضایی که هر فرد با اندکی امکانات می‌تواند در آن برنامه‌ای شبه‌رسانه‌ای تولید کند و مدعی فعالیت حرفه‌ای شود، بدون آنکه کوچک‌ترین میزان مسئولیت‌پذیری رسانه‌ای را بپذیرد.

نکته مهم دیگر، مدل کسب‌وکار این‌گونه برنامه‌هاست. «نصف شب» اساساً با هدف جذب مخاطب سریع، ایجاد شوک، و تولید حاشیه طراحی شده بود. فرمولی که در بسیاری از تولیدات اینترنتی مشابه نیز دیده می‌شود: هرچه هنجارشکنی بیشتر، بازدید بالاتر؛ و هرچه بازدید بالاتر، درآمد بیشتر. این چرخه معیوب، در غیاب نظارت فرهنگی و نبود قانون جامع برای تولیدات اینترنتی، باعث شده است که برخی تولیدکنندگان محتوا از رقابت سالم رسانه‌ای فاصله بگیرند و مسیر کوتاه‌مدتِ شهرت و درآمد را بر هرگونه استاندارد اخلاقی و اجتماعی ترجیح دهند. این وضعیت، در کنار رشد قارچ‌گونه برنامه‌های مشابه، در نهایت منجر به فرسایش حساسیت فرهنگی جامعه و عادی‌سازی رفتاری می‌شود که با ارزش‌های ایرانی ـ اسلامی همخوانی ندارد.

هشدار درباره آینده برنامه‌سازی اینترنتی

اقدام قوه قضاییه در توقف برنامه و تشکیل پرونده قضایی، از منظر حقوقی یک واکنش ضروری بود؛ اما این اقدام تنها روی سطح مسئله را می‌پوشاند. تا زمانی که سیاست واحد، قانون شفاف، و مرجع مشخص برای صدور مجوز و نظارت بر تولیدات اینترنتی وجود نداشته باشد، پرونده‌هایی مشابه «نصف شب» دوباره تکرار خواهد شد. امروز پلتفرم‌ها، چه داخلی و چه خارجی، به‌اندازه یک شبکه تلویزیونی قدرت اثرگذاری دارند؛ اما نظارت بر آنها تقریباً در حد صفر است. این تناقض، رسانه رسمی را محدود و رسانه غیررسمی را رها کرده و نوعی بی‌تعادلی در نظام فرهنگی ایجاد کرده است.

در کنار این، مسئله مسئولیت نهادهای فرهنگی نیز مطرح است. دستگاه‌هایی که سال‌هاست درباره خطرات «ابتذال در فضای مجازی» هشدار می‌دهند، اما در عمل برنامه مشخصی برای ساماندهی این حوزه ارائه نکرده‌اند. مشکل آن‌جاست که برخورد قضایی، اگرچه لازم است، اما راه‌حل کافی نیست.

مسئله اصلی، قانون‌گذاری و تنظیم‌گری است؛ ایجاد یک نظام مجوزدهی روشن، شفاف و قابل اجرا برای تولیدات اینترنتی، مشابه آنچه در رسانه‌های رسمی وجود دارد. بدون این اقدام، هر برنامه مشابهی می‌تواند با تغییر نام، تغییر پلتفرم، یا تغییر گروه تولید، دوباره از نو آغاز شود.

پرونده «نصف شب» در واقع هشدار جدی درباره آینده تولیدات رسانه‌ای در پلتفرم‌هاست. اگر سیاست‌گذاری کلان در این حوزه اصلاح و تکمیل نشود، جریان ابتذال نه‌تنها متوقف نخواهد شد، بلکه در قالب‌های جدیدتر و حرفه‌ای‌تری بازتولید می‌شود. اکنون که این پرونده جنجالی با ورود دستگاه قضایی متوقف شده است، زمان آن رسیده که نهادهای فرهنگی، سازمان‌های تنظیم‌گر، و حتی پلتفرم‌ها، سهم و مسئولیت خود را بپذیرند و از تکرار چنین تجربه‌هایی جلوگیری کنند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا