عاملی: کوتاهکردن دوره کارشناسی فقط با تغییر تقویم ممکن نیست؛ ساختار دبیرستان هم باید عوض شود
به گزارش خبرگزاری آنا، در شرایطی که جهان با سرعتی بیسابقه درگیر تحولات فناورانه، اجتماعی و اقتصادی است، نگاه به ساختارهای آموزشی و آموزش عالی نیز نیازمند بازنگری بنیادین است. هوش مصنوعی، تحولات دیجیتال، تغییر الگوهای شغلی و فرسایش ساختارهای سنتی خانواده، همگی نشان میدهند که نظامهای آموزشی طراحیشده برای دنیایی گذشته، دیگر نمیتوانند نیازهای نسل جدید را پاسخ دهند. در این میان، پیشنهاد سهساله کردن دوره کارشناسی در ایران، نهتنها یک مسئله زمانبندی تحصیلی، بلکه فرصتی برای بازنگری عمیقتر در سراسر نظام آموزشی از دوره ابتدایی تا دکتری است.
دکتر سعیدرضا عاملی، رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، در گفتوگویی تحلیلی و جامع با خبرنگار آنا، به بررسی این چالشها پرداخت و بر این نکته تأکید کرد که «تغییر در دانشگاه مهم است، اما تغییر در دبیرستان حیاتی است». او با مقایسه نظامهای آموزشی کشورهای پیشرفته، هشدار داد که بدون تطبیق ساختارهای آموزشی با واقعیتهای جدید، نهتنها نسل جوان از دست خواهد رفت، بلکه کل جامعه از فرصتهای تحول و رشد محروم میماند. در ادامه، خوانشی جامع از دیدگاههای ایشان درباره ضرورت بازطراحی جذری نظام آموزشی، هماهنگی مراحل مختلف یادگیری، کاربردیکردن علوم انسانی، و مواجهه هوشمندانه با جنگهای شناختی و فناورانه روز را خواهید خواند.
سعیدرضا عاملی، رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، در گفتوگو با خبرنگار آنا درباره موضوع سه ساله شدن دوره کارشناسی که اخیرا از سوی وزیر علوم مطرح شده، با مقایسه ساختارهای آموزشی ایران و کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکایی، بر ضرورت بازطراحی جذری سیستم آموزشی کشور، به ویژه در دوره دبیرستان، تأکید کرد.
عاملی در ابتدا به تغییرات ساختاری در سیستم آموزش عالی در اروپا اشاره کرد و گفت: در بسیاری از کشورهای اروپایی، دوره کارشناسی از ۵ سال به ۳ سال کاهش یافته، کارشناسی ارشد به ۱ سال و دکتری نیز به ۳ سال محدود شده است. اما در ایران، دوره کارشناسی بطور معمول ۴ سال ولی در عمل بطور متوسط چهار سال و نیم، کارشناسی ارشد به طور متوسط ۳ سال و دکتری بین ۵ تا ۶ سال، گاهی تا ۱۴ ترم طول میکشد. این تفاوت، تنها در زمان نیست، بلکه در محتوا، کیفیت و سازوکارهای آموزشی است.
وی توضیح داد که در سیستمهای پیشرفته، کارشناسی ارشد یکساله، با ۷ درس تخصصی و پایاننامهای حداقل ۱۵ هزار کلمهای (معادل یک مقاله علمی) همراه است، اما اغلب دانشجویان حتی این محدوده را در یک سال تکمیل نمیکنند و به تأخیر میافتند. ما در ایران هنوز با مدل قدیمی که در عمل ۳ سال طول میکشد، کار میکنیم، در حالی که جهان به سمت سرعت، تخصص و کارایی پیش میرود.
اما نکته کلیدی سخنان عاملی، تمرکز بر دوره دبیرستان بود. وی اظهار داشت: پیچیدگیهای آموزش عالی، ریشه در آموزش ابتدایی و متوسطه دارد. اگر دانشآموزان را در پایههای اولیه به سمت تخصصیسازی آماده نکنیم، در دانشگاه نمیتوانیم نتیجه مطلوبی بگیریم.
عاملی با اشاره به سیستمهای آموزشی پیشرفته، مانند آمریکا و کشورهای اروپایی، توضیح داد: در این کشورها، دوره دبیرستان به صورت واحدی طراحی شده است. دانشآموزان با مشاوره تحصیلی دقیق، بر اساس علایق، تواناییها و اهداف آیندهشان، بین ۳ تا ۵ درس تخصصی انتخاب میکنند. مثلاً کسی که میخواهد پزشکی بخواند، حتماً زیستشناسی، شیمی و فیزیک را انتخاب میکند؛ کسی که به علوم اجتماعی علاقه دارد، با تأکید بر ریاضیات و آمار پیشرفته، آماده تحلیل دادههای کلان و اقتصاد محاسباتی میشود.
وی افزود: ما در ایران هنوز دانشآموزان را در سه رشته کلی علوم تجربی، ریاضی و فیزیک، علوم انسانی تقسیم میکنیم، در حالی که در جهان، این تقسیمبندی به صورت دقیقتر و متنوعتر، گاهی تا ۱۲ درس در دوره متوسطه اول، انجام میشود. نمرات این دورهها نیز به صورت میانگین جمعبندی میشوند و پایهای برای انتخاب مسیر تخصصی فراهم میکنند.
نگاه به آینده: ذهن ریاضی و فضای دیجیتال
عاملی با تأکید بر تحولات فناورانه، گفت: ما با نسلی مواجه هستیم که ذهن آنها سریعتر، الگوریتمیتر و دیجیتالتر است. فضای مجازی، سایبر و دنیای دیجیتال، یک عرصه متقارن با ذهن انسان ایجاد کرده است، عرصهای که بر مبنای الگوریتمها، منطق ریاضی و پردازش سیگنالی کار میکند.
وی توضیح داد: امروز، تلفن همراه دیگر یک ابزار مکانیکی نیست، بلکه امتداد ذهن انسان شده است. پیشبینیهای فناورانه نشان میدهد که آینده، دستگاههایی خواهد بود که مستقیماً با مغز تبادل سیگنال میکنند برای خرید، مراجعه به پزشک، یا حتی ارتباط اجتماعی. در این دنیا، هر رشتهای از پزشکی تا علوم انسانی نیازمند توانایی ریاضی، تحلیل داده و درک الگوریتمی است.
عاملی خواستار تغییر اساسی در ساختار دبیرستان شد: باید دیپلم را از یک دیپلم عمومی، به یک دیپلم تخصصی و متنوع تبدیل کنیم. این تبدیل نباید در دانشگاه اتفاق بیفتد، بلکه در دبیرستان. باید سازوکاری طراحی شود که دانشآموزان از پایه دهم، با مشاوره تخصصی، مسیر خود را بر اساس علایق و تواناییهای شناختی خود، به صورت تدریجی و پویا انتخاب کنند.
وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم نسل بعدی را برای دنیایی آماده کنیم که در آن، انسان و ماشین از طریق سیگنالهای مغزی تعامل دارند، باید از همین امروز، ذهن دانشآموزان را به سمت ریاضیات، منطق، الگوریتم و تحلیل داده آموزش دهیم، نه فقط در رشته ریاضی، بلکه در همه رشتهها.
دکتر عاملی با تأکید بر اهمیت فوری این تغییرات، گفت: تغییرات در دانشگاه مهم است، اما تغییر در دبیرستان، حیاتی است. اینجا است که نسل آینده تکوین میشود. اگر دانشآموزان را در دبیرستان به سمت تخصصیسازی هوشمند و مبتنی بر علایق و تواناییهای شناختی هدایت نکنیم، در دانشگاه و در بازار کار، دچار ناهماهنگی و تاخیر خواهیم شد.
وی خواستار تشکیل یک کمیته ملی فوری برای بازطراحی ساختار دبیرستان با الهام از مدلهای آمریکا، فنلاند و آلمان شد، به گونهای که دوره متوسطه اول به صورت گسترده و چنددرسی باشد، دوره متوسطه دوم به صورت واحدی و تخصصی با مشاوره تحصیلی دقیق طراحی شود و ریاضیات و تفکر الگوریتمی به عنوان یک مهارت پایه، در تمام رشتهها تدریس شود چراکه آینده، در کلاسهای دبیرستان امروز تکوین میشود. ما نمیتوانیم با سیستمی که برای دنیای ۳۰ سال پیش طراحی شده، نسلی را آماده کنیم که با مغزش با دنیا ارتباط برقرار میکند.
آموزش عالی باید پیوسته، هدفمند و مجهز به زیرساختهای نوین باشد
در ادامه سخنان تحلیلی خود درباره بازنگری ساختار نظام آموزشی، رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، بر ضرورت ایجاد پیوستگی بین دورههای آموزشی از ابتدایی تا دکتری و تبدیل دانشگاه به محیطی توانمند، هدفمند و مجهز تأکید کرد. وی همچنین هشدار داد که بدون تخصیص بودجه کافی به کیفیت آموزش و زیرساختها، دانشگاهها نمیتوانند با چالشهای تحولات فناورانه، به ویژه هوش مصنوعی، رقابت کنند.
دکتر عاملی گفت: در کشورهای پیشرفته، دانشآموزان از دبیرستان وارد دانشگاه میشوند و قبلاً در عمق علمی و شناختیِ زمینه مورد علاقهشان فرو رفتهاند. این عمق، آنها را برای تحصیلات عالی آماده میکند. در ایران این پیوستگی وجود ندارد. ما باید یک نظام یکپارچه طراحی کنیم که هر بخش، بستر مناسبی برای بخش بعدی فراهم کند، از ابتدایی تا دکتری.
وی اظهار داشت که در این مسیر، بازنگری در دروس عمومی و تخصصی دوره کارشناسی ضروری است: آیا دروس عمومی ما واقعاً به تحقق اهداف اخلاقی، شهروندی، ملی و جهانی کمک کردهاند؟ اگر پاسخ مثبت است، باید عمق بیشتری به آنها بدهیم؛ اگر خیر، باید آنها را بازتعریف یا حذف کنیم.
عاملی خاطرنشان کرد که دروس تخصصی نیز باید بر اساس اهداف شناختی، معرفتی، حرفهای و مهارتی طراحی شوند: هر درسی که به هدف تحصیلی دانشجو ارتباطی نداشته باشد، باید از مسیر خارج شود. دانشگاه باید فضایی باشد که هر واحد درسی، هر فعالیت، مستقیماً به رشد شناختی و کارآمدی فرد کمک کند.
یکی از نکات جدی مطرحشده توسط عاملی، کاهش شدید بودجه برنامهای آموزش و پرورش و دانشگاهها بود. وی گفت: زمانی بود که ۱۵ درصد بودجه آموزش و پرورش، بودجه برنامهای بود. امروز کمتر از نیم درصد بودجه به برنامههای محتوایی اختصاص دارد. دانشگاهها هم در معرض بحران جدی قرار دارند: بخش عمدهای از بودجه عمومی و اختصاصی، صرف حقوق و دستمزد میشود و در عمل دانشگاهها با مشکل منابع کافی برای کارهای پژوهشی و آزمایشگاهی مواجه هستند.
وی به عنوان مثالی از این بحران، به دانشگاه تهران اشاره کرد: دانشگاه تهران حدود ۷۰۰ آزمایشگاه دارد. آیا این آزمایشگاهها به روز هستند؟ آیا امکانات لازم برای روزنامهنگاری دیجیتال، آزمایشگاههای چندرسانهای، یا تقویت مهارتهای روشی و پژوهشی درعلوم اجتماعی فراهم شدهاند؟ متأسفانه خیر.
دانشگاههای علوم انسانی نیز نیازمند «آزمایشگاه» هستند
دکتر عاملی با تأکید ویژه بر علوم انسانی، گفت: فکر نکنیم آزمایشگاه فقط برای مهندسی و علوم پایه لازم است. رشتههایی مانند روزنامهنگاری، روابط عمومی، مدیریت رسانه، مطالعات فرهنگی و ارتباطات، باستانشناسی و مردم شناسی امروزه کارگاههای پیشرفته نیاز دارند. دانشجوی روزنامهنگاری باید از همان ترم اول با نرمافزارهای ویرایش تصویر، ویدیو، پردازش داده، تحلیل محتوای چندرسانهای و طراحی محتوا در فضای دیجیتال آشنا شود.
وی افزود: روزنامهنگاری دیگر متن محض نیست. روزنامهنگاری امروز چندرسانهای، تعاملی و حتی در دنیای متاورس (Metaverse) جریان دارد. بلاکچین برای تأیید صحت خبر، واقعیت مجازی برای بازسازی صحنهها، و هوش مصنوعی برای تحلیل روندها، همه اینها بخشی از ابزارهای یک روزنامهنگار حرفهای شدهاند.
عاملی در بخش دیگر سخنان خود، به تحولات ناشی از هوش مصنوعی اشاره کرد: ما نباید هوش مصنوعی را فقط به چتباتها محدود کنیم. هوش مصنوعی یک پدیده فناورانه و اجتماعی عمیق است که بر اساس شبکههای عصبی، الگوها را تشخیص میدهد و فرآیندها را خودکار میکند. این فناوری در کشاورزی، انرژی، آب، بهداشت، خدمات و صنعت در حال تحولآفرینی است.
وی با یادآوری مفهوم «نظام فراگیر کامپیوتری» که حدود ۲۵ سال پیش مطرح شد، گفت: آن زمان میگفتیم کامپیوترها مانند ذرات الکتریسیته در فضا پخش خواهند شد. امروز شاهد تحقق آن هستیم و فراتر از آن. اکنون دستگاهها نه تنها در همه جا حضور دارند، بلکه کمکم خودشان بخشی از زندگی بیولوژیکی و سلامت انسان میشوند. امروز بر اساس گزارش مرکز داده دیجیتال، بیش از ۴۱ میلیارد دیوایس به روندها، فرآیندها، اشیاء، اطلاعات و حتی آدمها وصل شدهاند و قدرت و سرعت پردازشگری فراگیری را فراهم کردهاند.
تغییر سلیقه یادگیری: از کلاس طولانی به یادگیری عملمحور
عاملی همچنین به تغییرات روانشناختی و فرهنگی نسل جدید اشاره کرد: نسل امروز دیگر تحمل شنیدن یک درس ۹۰ دقیقهای را ندارد. ما هنوز واحد درسی را بر اساس ساعت تعریف میکنیم یعنی دو واحد = دو ساعت کلاس. اما علوم شناختی نشان میدهد که یادگیری امروزی با عمل، تجربه و پروژه پیوند خورده است.
وی توضیح داد: در جهان امروز، تحقیق دیگر فقط برای «دانستن» نیست، بلکه برای «انجام کار مشخص» است. به آمازون نگاه کنید، امسال ۹۷ میلیارد دلار بودجه پژوهش و توسعه اختصاص داده، اما بیشتر این بودجه صرف بهبود سیستمهای لجستیک، سرورهای داده، پردازندهها و هوشمندسازی خدمات میشود — یعنی تحقیق برای اجرای بهتر برنامهها و رفع خلاءهاست.
دکتر عاملی خواستار اقدام فوری شد: کاهش دروس غیرضروری و تمرکز بر دروس هدفمند و مرتبط با بازار کار و تحولات جهانی، تخصیص بودجه واقعی به زیرساختهای آموزشی، به ویژه در علوم انسانی و علوم اجتماعی و هنر، طراحی کارگاهها و آزمایشگاههای دیجیتال برای رشتههای رسانهای، انسانی و فرهنگی، و هماهنگی عمیق بین مراحل آموزشی از طریق یک نقشه راه ملی تحول آموزشی. وی ادامه داد: ما در آستانه عصری هستیم که در آن، دانش دیگر صرفاً در کتاب و کلاس نیست، بلکه در تعامل بین ذهن، دستگاه و داده شکل میگیرد. اگر دانشگاههایمان را برای این عصر آماده نکنیم، نه تنها دچار بحران میشویم، بلکه نسل جوان را از دست میدهیم.
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، با اشاره به رابطه ناگسستنی دانشگاه و صنعت، بر ضرورت طراحی هدفمندِ آموزش بر اساس شرایط واقعی و نیازهای جامعه تأکید کرد. وی هشدار داد که ۴۸ درصد رشتههای تحصیلی در ایران فاقد اشتغال هستند و این آمار، فاجعهبارتر از آن است که در ظاهر نمایان میشود، بهویژه در شرایطی که هوش مصنوعی در حال نابودی بخش گستردهای از مشاغل سنتی است.
طراحی آموزش مانند طراحی ساختمان: نیازمند به «امکانپذیری»
عاملی با استعارهای معماری، گفت: وقتی کسی میخواهد ساختمانی طراحی کند، ابتدا شرایط محیطی آبوهوا، خاک، جمعیت، دسترسیها را بررسی میکند. سپس ایده و اهدافش را تعریف میکند و در نهایت، امکانپذیری آن را ارزیابی میکند. آموزش هم باید همینگونه باشد، واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و فناورانه را در نظر بگیرد، اهداف شناختی، اخلاقی و شغلی را مشخص کند و امکان تحقق آن را بر اساس منابع موجود بسنجد.
وی خاطرنشان کرد: امروزه، این رابطه میان طراحی و اجرا، میان دانش و عمل، دیگر گزینهای نیست، بلکه امری گریزناپذیر است.
دکتر عاملی با اشاره به نمونههای جهانی، گفت: شرکتهایی مانند Volkswagen (فولوکسواگن) برنامههای پژوهشی خود را مستقیماً در دانشگاهها توزیع میکنند. میگویند: «ما به این رشته و این نوع تحقیق نیاز داریم.» این، یک جریان پیوسته از دانش به کار است. دانشجویان از دبیرستان وارد این فرهنگ میشوند که ذهن آنها عملگرا باشد — نه اینکه فقط دانش را حفظ کنند، بلکه آن را به کار بگیرند.
وی البته تأکید کرد که این به معنای کنار گذاشتن اساس ابعاد نظری علم نیست: علوم پایه و رویکردهای معرفتی، پایههای این عملگرایی هستند. اما امروز، حتی روش تحقیق خود به یک «علم پایه» برای همه رشتهها تبدیل شده است.
عاملی با اشاره به آمار ارائهشده در جلسات کارگروههای شورای تحول، گفت: بر اساس گزارش وزارت علوم، ۴۸ درصد رشتههای تحصیلی کشور به سمت اشتغال نمیروند. یعنی فارغالتحصیل، با وجود گذراندن چندین سال درس، با بازار کار ارتباطی ندارد.
وی ادامه داد: جالبتر اینجاست که سازمان امور اداری و استخدامی کشور تأیید کرده که برای ۷۲ درصد رشتههای علوم انسانی و ۴۸ درصد رشتههای علوم تجربی، «کد شغلی» در سیستم استخدامی وجود ندارد. یعنی دولت خودش اعتراف میکند: این رشتهها را ایجاد کردیم، اما شغلی برای آنها در نظر نگرفتیم!
چالش هوش مصنوعی: تا ۸۰ درصد مشاغل در معرض نابودی
عاملی با اشاره به گزارشهای بینالمللی، هشدار داد: هوش مصنوعی و خودکارسازی فرآیندها، در حال تغییر بنیادین بازار کار هستند. گزارش مککینزی نشان میدهد که تا ۸۰ درصد مشاغل فعلی ممکن است در دهههای آینده از بین بروند یا کاملاً دگرگون شوند.
وی افزود: این به معنای فاجعه نیست، بلکه فرصتی برای بازتعریف دانش، مهارت و شغل است. باید بپذیریم که نسل جدید نمیتواند با دانش دهههای گذشته، در کلاسها و بازار کار امروز حضور مؤثر داشته باشد.
دکتر عاملی گفت: ما در برنامه پنجم و ششم توسعه شاهد توجه ناکافی به علوم انسانی بودیم. اما در برنامه هفتم توسعه با بند ۲۳ ماده ۱۱۹ این موضوع اصلاح شد و تأکید شد که علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر باید امتداد قدرتمندتری برای جامعه باشند.
وی افزود: حالا یک تکلیف قانونی و سیاستی داریم، همه رشتههای آموزشی باید روزآمد شوند، بهویژه رشتههای علوم انسانی که با وجود متقاضی کمتر در کنکور، حجم زیادی از دانشجویان را در خود جای دادهاند.
عاملی دو اصل راهبردی را مطرح کرد: دانشجویان باید در طول دورههای کارشناسی، نه تنها مفاهیم را یاد بگیرند، بلکه مهارتهای شغلی واقعی را تمرین کنند، از طراحی محتوای چندرسانهای در روزنامهنگاری گرفته تا تحلیل دادههای اجتماعی با ابزارهای دیجیتال. از طرفی پیشرفت بدون اخلاق، فاجعهآفرین است. دنیای امروز، با وجود دستاوردهای علمی، دچار پسرفت اخلاقی در حوزههای خانواده، اعتیاد، خشونت و بحرانهای اجتماعی است. ما نیازمند «دانش یکپارچه» هستیم، دانشی که هم کاربردی باشد و هم انسان را به سوی آرامش، مسئولیتپذیری و تمدن اسلامی-انسانی سوق دهد.
وی گفت: ما باید تجربههای جهانی را مطالعه کنیم، اما بدون بستن چشمان خود. نباید به عادتهای ذهنی گذشته متوسل شویم. خلاقیت و نوآوری، همیشه با شکستن هنجارهای قدیمی همراه است. اگر بخواهیم قوی شویم، پیشرفت کنیم و در عین حال، جامعهای اخلاقی و تمدنی بسازیم، باید از همین امروز، رشتههایمان را دگرگون کنیم، دانشگاهها را با صنعت پیوند بزنیم، و آموزش را از «حفظ کردن» به «خَلق کردن» تبدیل نماییم.
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، با اشاره به وضعیت بحرانی خانواده و ساختار جمعیتی ایران، گفت: ما امروز با آسیبهای اجتماعیای روبهرو هستیم که دیگر نمیتوان آنها را نادیده گرفت یا آنها را تنها به عنوان ارقام آماری دید. وی خاطرنشان کرد که با افزایش نرخ طلاق و گسترش خانوادههای تکسرپرست، جامعه ما در آستانه بحرانی عمیق قرار دارد که نیازمند پاسخهای علمی، فرهنگی و سیاستی فوری است.
عاملی با نقل آماری نگرانکننده توضیح داد که از میان ۲۶ میلیون خانواده موجود در کشور، بیش از دوازده و نیم درصد یعنی حدود ۳ میلیون و ۲۵۰ هزار خانواده، تکسرپرست هستند؛ و نکته دردناک اینجاست که ۹۰ درصد از فرزندان این خانوادهها بدون حضور پدر، بزرگ میشوند. این وضعیت نه تنها بر رشد روانی و اجتماعی کودکان تأثیر میگذارد، بلکه ساختار خانواده را از درون در حال فرسایش است. وی افزود که این تغییرات اجتماعلی، اقتضا میکند تخصصهای جدیدی را در حوزههای روانشناسی، مشاوره خانواده و خدمات اجتماعی به وجود بیاوریم.
در همان راستا، عاملی به پدیده دیگری اشاره کرد: کهنسالی جمعیت. او گفت: با گذشت زمان و کاهش نرخ زاد و ولد، سهم گروههای کهنسال از کل جمعیت در حال افزایش است. امروز بیش از ۵/۸ درصد جمعیت کهنسال یعنی بالای ۶۵ سال هستند و این موضوع، تقاضایی جدی برای رشتههایی مانند مشاوره روانشناختی کهنسالان و برنامههای مراقبت از سالمندان ایجاد کرده است. وی خواستار آن شد که انجمن روانشناسی کشور و مؤسسات آموزشی، بهسرعت برای پاسخ به این نیازهای جمعی اقدام کنند و برنامههای آموزشی، تحقیقاتی و مداخلهای را در این زمینه طراحی نمایند.
رئیس شورای تحول سپس به سخنی بنیادین پرداخت: ما در حال انجام آمایش جامع علوم انسانی، اجتماعی و هنر هستیم. هدف این آمایش، نه تنها بررسی وضعیت کنونی رشتهها، بلکه پیشبینی نیازهای دو تا سه دهه آینده است. ما باید بتوانیم پاسخ دهیم که چه رشتههایی امروز کارآمد هستند، چه رشتههایی باید بازنگری یا منسوخ شوند و چه رشتههای جدیدی باید خلق شوند. وی تأکید کرد که این آمایش باید بر چهار پایه استوار باشد: واقعبینی در تحلیل وضعیت کنونی، پیشبینی آینده، توجه به کارآمدی رشتهها و چارچوبدهی بر اساس اندیشه اسلامی.
در این بخش، عاملی نکته عمیقی را مطرح کرد: دنیای غرب، با جدا کردن دین از علم و زندگی، به سوی نسبیگرایی و بحران ارزشی رفت. امروز، خانوادههای غربی دچار فروپاشی هستند، اعتیاد گسترش یافته و هویت انسان در معرض نابودی قرار گرفته است. وی گفت که خداوند برای هستی، اخلاق، زندگی و حکمرانی یک «حقیقت» تعریف کرده است و خارج شدن از این حقیقت، مانند نوشیدن آب آلوده به جای آب پاک است که نتیجه آن، بیماری جسم و روح جامعه خواهد بود.
وی توضیح داد که علم امروز، با وجود اینکه بر پایه ابطالپذیری است و همواره ناقص خواهد ماند، باز هم ارزشمند است، چرا که انسان را در کشف رازهای هستی یاری میکند. اما جایگاه دین، جایگاهی است که جهت و معنا به این دانش میدهد. ما نباید واژه «اسلامی» را فقط به عنوان برچسب به رشتهها بچسبانیم، بلکه باید در سؤالهای بنیادی، روششناسی و هدفگذاری علم، نگاه توحیدی و انسانمحور اسلام را جایگاه ویژهای داشته باشد.
عاملی بیان کرد که این تحول، کاری بسیار دشوار و پیچیده است. این کار تنها با تصمیم یک شورا یا گروهی از متخصصان امکانپذیر نیست. این یک جنبش فرهنگی و علمی فراگیر است که نیازمند مشارکت دانشمندان، اساتید، دانشجویان، روحانیت، روشنفکران و همه اقشار جامعه است، اما وی این امید را بیان کرد که امروز، خود جامعه بهعنوان موتور محرکه تغییر ظهور کرده است. ما دیگر در عصر مخاطب لال نیستیم. امروز هر کاربر، خودش منبع تغییر است. پدیدهای به نام کراودسورسینگ یا منبع شدن انبوه مردم شکل گرفته که در آن هر فرد با انگیزهای درونی، به دنبال یادگیری، تحلیل و عمل است.
وی اشاره کرد که مردم ایران بهطور میانگین ۶.۵ ساعت در روز در فضای مجازی هستند و اولین کاری که پس از بیدار شدن انجام میدهند، دیدن موبایل است. این نشان میدهد که فضای دیجیتال، دیگر یک فضای خارجی نیست، بلکه بخشی از وجود اجتماعی ما شده است. اما هشدار داد که این فضا، دریایی مواج و پرخطر است و ما باید ایمنیهای شناختی، اخلاقی و فرهنگی را برای خود و نسلهای آینده فراهم کنیم.
عاملی گفت: ما در ایران، پیوستگی تمدنی داریم که به ۵۰۰ هزار سال پیش بازمیگردد از انسانهای دوران پاره سنگی تا نو سنگی که اولین ابزارهای فناورانه را ساختند، تا هخامنشیان، ساسانیان، و پس از آن، تمدن اسلامی-ایرانی که در طول تاریخ، همواره نماد کرامت، دانش و ارزش بوده است ما شواهد تاریخی و تمدنی داریم.
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، در بخشی از سخنان خود گفت: ما در دوره انقلاب اسلامی، پیوستگیای از انسانهای باکرامت و والای ارزشهای اخلاقی و تمدنی داریم. این کرامتها و ارزشها، جایگاهی والا و قوی برای ما رقم زدهاند که باید به آن پایبند باشیم.
وی خاطرنشان کرد که درک نگاه رهبر معظم انقلاب در این زمینه، «بسیار مهم و راهگشا» است، اما گاهی احساس میشود که «ایشان در فضای اجتماعی غریبند»، چرا که بسیاری نمیتوانند این نگاه عمیق را درک کنند. ما نیازمند یک خودشناسی و دیگری شناسی عمیق هستیم. ما نیازمند دریافت خود تاریخی و تمدنی ایران هستیم که ضمن احترام به دیگران، به بالندگی خود تمدنی افتخار کنیم.
عاملی گفت که این همان انگیزهای است که باید در وجود ملت ایران جاری باشد: ما ایرانیان صاحب تمدنیم، صاحب فخر اجتماعیایم، والایی فرهنگیایم. این باور، دستمایهای قدرتمند است که میتواند پشت تمام تلاشهای ما قرار گیرد. اگر بتوانیم در بومرنگ و زیستبوم تاریخی و تمدنی ایران بمانیم، این خود میتواند یکدفعه تحولی بزرگ به نفع انسان ایجاد کند. ما نباید اجازه دهیم نسل آینده، امروز ما را سرزنش کند و بگوید: شما چرا خاک ایران را حفظ نکردید؟ چرا استقلال ایران را تأمین نکردید؟ چرا ارزشهای تمدنی ایران را برجسته نکردید؟ چرا از این سرمایه بزرگ دین برای ساخت زندگیای سالم و پایدار استفاده نکردید؟
رئیس شورای تحول اعتراف کرد که روشهای گذشته را لزوماً بیعیب نمیداند: ما هم باید واقعبین باشیم و بپرسیم: چه کردیم که در این امر فرهنگی، توفیق چندانی نداشتیم؟ وی هشدار داد که جنگ شناختی علیه ملت ایران، «بسیار جدیتر، گستردهتر، لحظهبهلحظهتر و حرفهایتر از جنگهای فیزیکی» است. در جنگ فیزیکی، یکدفعه بمبی روی سر مردم رها میشود و همه متوجه میشوند. اما در جنگ شناختی، بمبها آرام و پنهان منفجر میشوند: افزایش خیرهکننده طلاق، گسترش خانوادههای تکسرپرست، افزایش شگفتانگیز مصرف مواد مخدر و تغییر در الگوهای رفتاری نسل جوان (الگوهایی که امروز بیشتر در پایین شهرهای بزرگ نیویورک، پاریس یا لندن دیده میشود) همه نشانههای این جنگ هستند.
وی تأکید کرد که این تهاجم، فقط یک فشار از بیرون نیست، بلکه ترکیبی از فشار خارجی و کششهای درونی است: ما خودمان نیز نقش داریم، گاهی با بیعلاقگی، گاهی با نفرت و گاهی با ایجاد الگوهای فرهنگی ناسازگار، زمینهساز این تغییرات و بحرانهای فکری و فرهنگی میشویم.
عاملی گفت: دانشگاهها، روشنفکران، اساتید و تمامی اقشار جامعه در این میدان تأثیرگذارند. باید جامعه را ابزارمند کنیم تا در فضایی که امروز وجود دارد، نه تنها مقاومت کند، بلکه پیشروی کند. تاریخ، فرهنگ، دین و تمدن ما، سرمایههایی است که اگر درست به کار گرفته شوند، میتوانند ما را در برابر هرگونه جنگ شناختی، مصون نگه دارند.
انتهای پیام/


