پشت لبخند مدیرعامل؛ ناگفته‌هایی از جشن جنجالی هلدینگ بهشهر و ریشه‌های ابتذال مدیریتی در بدنه دولت

پشت لبخند مدیرعامل؛ ناگفته‌هایی از جشن جنجالی هلدینگ بهشهر و ریشه‌های ابتذال مدیریتی در بدنه دولت
در حالی‌که جامعه هنوز از فشار معیشتی و بی‌اعتمادی اقتصادی رنج می‌برد، تصاویر جشن «موفقیت مالی» در هلدینگ توسعه صنعتی بهشهروابسته به بانک ملی پرده از واقعیتی تلخ در نظام مدیریتی کشور برداشت؛ جایی که پاداش‌ها نه برای تلاش و بهره‌وری، بلکه برای نمایش و رقص پرداخت می‌شود. پشت لبخند ارسلان کاظم‌پور، مدیرعامل این هلدینگ، روایت عمیق‌تری نهفته است؛ روایتی از زوال اخلاق سازمانی، تبدیل بیت‌المال به ابزار خودنمایی و ریشه‌دواندن فرهنگ ابتذال مدیریتی که اعتماد عمومی را در سکوتی سنگین فرو می‌برد.

به گزارش خبرگزاری آنا، آیا منابع عمومی کشور صرف ترویج ابتذال و تحقیر کارمندان می‌شود؟ انفجار خشم عمومی در پی انتشار تصاویر جشن «موفقیت مالی» هلدینگ توسعه صنعتی بهشهر، یکی از بازو‌های کلیدی بانک ملی ایران، دولت را در برابر این پرسش اساسی قرار داده است. بر اساس تصاویر منتشر شده، همزمان با ایام فاطمیه، مدیرعامل این هلدینگ، با تأییدی همراه با لبخند تمسخرآمیز خود بر رقص کارمندان برای دریافت پاداش‌های نجومی، نه تنها شکاف عمیق فرهنگی را عیان ساخت، بلکه نمادین‌ترین مصداق تبدیل «بیت‌المال» به ابزار نمایش قدرت و خرید احترام را نمایان کرد؛ نمایشی که بیشتر به یک توهین آشکار به عموم مردم تعبیر شده است.

خبر کوتاه بود، اما بازتابش گسترده؛ اخیراً در هلدینگ توسعه صنعتی بهشهر، یکی از هلدینگ‌های بزرگ وابسته به بانک ملی ایران، مراسمی با عنوان «جشن موفقیت مالی» برگزار شد که رفتار مدیرعامل و نحوه اجرای این مراسم، اعتراضات زیادی را به همراه داشت. این هلدینگ سهامی عام است و در صنایع کلیدی، چون روغن خوراکی، شیر، قند و شوینده فعال بوده و توانمندی محوری خود را در حوزه توزیع و پخش آن‌ها متمرکز کرده است.

مدیری که وعده پاداش به رقص کارکنان می‌دهد کیست؟

از سوابق دولتی این هلدینگ که گذر کنیم، به رزومه مدیرعامل آن، دکتر ارسلان کاظم‌پور، می‌رسیم. وی دارای مدرک دکترای مدیریت بازرگانی است و سوابق اجرایی متعددی دارد. در رزومه کاظم‌پور آمده است که سابقه مدیریت‌عاملی و عضویت هیات مدیره شرکت‌هایی نظیر پخش رازی، کشت و صنعت و دامپروری پارس، و شرکت سرمایه‌گذاری شفا دارو را در کارنامه خود دارد؛ این سوابق اجرایی و مدیریتی تنها بخشی از مسئولیت‌های سکاندار شرکت توسعه صنایع بهشهر محسوب می‌شود.

حواشی جشن؛ رشد سود به چه قیمتی؟

این هلدینگ بزرگ در ماه گذشته به بهانه‌ی رشد سود فروش شرکت‌های تابعه، مراسمی پرهزینه در تهران برگزار کرد. طبق ویدئو‌ها و روایت‌های منتشرشده، در این برنامه کارکنان هلدینگ نیزحضور داشتند و مدیرعامل مجموعه، کاظم‌پور، با لحنی غیررسمی، زننده و گاه به دور از شخصیت مدیری دولتی، پیشنهاد مجری این جشن که از کارمندان خواسته تا برای دریافت پاداش، روی صحنه برقصند، را با دست و لبخند تأیید می‌کند..

ویدئوی این مراسم، که در روز‌های هم‌زمان با ایام فاطمیه ضبط شده، موجی از انتقاد اجتماعی و رسانه‌ای به راه انداخت؛ از «ابتذال مدیریتی» و «تحقیر نیروی انسانی» تا «هزینه بیت‌المال به سبک رقصاندن نیروی حراست» را به نمایش گذاشت. پاداش ۱۰ میلیون تومانی که تنها در چند دقیقه ویدئوی کوتاه پرداخت شد، این سوال را پیش می‌آورد که در شرایط کسری بودجه عمومی و گلایه کارگران و بازنشستگان از تأخیر در پرداخت حقوق‌ها، چرا باید چنین رفتار‌هایی تابع تصمیمات خودسرانه و به‌دور از ضوابط باشد که در نهایت خشم و انزجار افکار عمومی را برانگیخته است.

مقایسه با رویداد‌های مشابه و انحطاط اخلاق مدیریتی

گویا برگزاری چنین مراسم‌هایی در میان متولیان و مسئولان دولتی رونق گرفته است. به عنوان نمونه، مراسم تجلیل از حسین کلانی، اسطوره فوتبال، با حضور عباس عراقچی (وزیر امور خارجه وقت) برگزار شد که حاشیه اصلی آن پخش آهنگی از یک خواننده لس‌آنجلسی بود؛ به طوری که در این مراسم احترام حضور یکی از مقامات مهم کشور را نیز حفظ نکرده‌اند..

مسئله تنها میزان خرج‌های بی‌ربط انجام شده برای این مراسم نیست؛ آنچه در این جشن رخ داد را می‌توان نوعی «تحقیر شغلی و طبقاتی» از منظر جامعه‌شناختی دانست. هنگامی که حتی به صورت غیر مستقیم مدیر ارشد یک نهاد دولتی کارکنانش را برای کسب پاداش مالی به رقص دراین مراسم، ترغیب می‌کند، در واقع مفهوم «کار شرافتمندانه» را به سطح یک نمایش کاهش می‌دهد و باید توجه داشت که جامعه‌ای که در آن احترام نیروی کار با پول خریداری می‌شود، دیر یا زود به فرسایش سرمایه انسانی و اخلاق سازمانی دچار می‌شود.

همچنین اگر این موضوع را در نظر بگیریم که برای استخدام در چنین هلدینگ‌های دولتی، از پایین‌ترین رده شغلی تا بالاترین آن، از فیلتر‌های اخلاقی و مذهبی جدی عبور می‌کنند، چنین رفتار‌های ناپسندی را می‌توان نشانه‌ای از آغاز انحطاط اخلاق مدیریتی در بدنه ساختار دولتی دانست.

ابعاد مالی و فروپاشی اعتماد عمومی

از سوی دیگر، مسئله زمانی جدی‌تر می‌شود که به وابستگی ساختاری این هلدینگ توجه کنیم. توسعه صنعتی بهشهر بخشی از دارایی‌های گروه سرمایه‌گذاری بانک ملی است؛ یعنی نهادی با منابع عمومی و تحت نظارت دولت اداره می‌شود. به زبان ساده، هزینه چنین مراسم‌هایی نه از جیب مدیران، بلکه از سود شرکت‌هایی پرداخت می‌شود که در نهایت به بیت‌المال تعلق دارند.

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس از بودجه۱۴۰۴ نشان می‌دهد کسری احتمالی بودجه امسال تا به امروز حدود ۵۵۵هزار‌میلیارد تومان است. چنین ریخت‌وپاش‌هایی بیش از هر چیز نشانه ضعف نظارت و فقدان انضباط مالی در بدنه شرکت‌های دولتی است. کاربران شبکه‌های اجتماعی، پس از ادغام نهایی بانک آینده با بانک ملی، این سوال را مطرح کردند که آیا منابع مالی چنین جشن‌های پر ایراد، واقعاً از سرمایه‌های مردم تأمین می‌شود که با زحمت به امانت سپرده‌اند؟

دوگانگی شعار و واقعیت در پاداش‌دهی

پاداش دادن بابت رقص و ابراز شادی، اگرچه ممکن است کوچک به نظر برسد، اما ابعاد اقتصادی آن نگران‌کننده است. بر اساس گزارش دیوان محاسبات کشور، تنها در سال ۱۴۰۲ بالغ بر ۳۴ هزار میلیارد تومان هزینه رفاهی و پاداش در شرکت‌های دولتی بدون شفافیت و مستند قانونی مشخص پرداخت شده است. مورد اخیر هلدینگ بهشهر نیز دقیقاً در همین چارچوب می‌گنجد؛ پاداش‌هایی که نه بر مبنای بهره‌وری، بلکه به تصمیم مدیر و برای نمایش قدرت مالی پرداخت می‌شود.

زمانی که این موضوع با قرارگیری در ایام فاطمیه ترکیب می‌شود، مسئله حادتر می‌شود. برگزاری چنین مراسمی در یک نهاد رسمی، مصداق روشن بی‌توجهی به شعائر و ارزش‌های مذهبی جامعه است. مدیرانی که با شعار‌های انقلابی منصوب می‌شوند و در عمل، الگویی کاملاً برخلاف آن را از خود نشان می‌دهند، با رفتار‌های دوگانه، فاصله‌ی بین مردم و حاکمیت را عمیق‌تر می‌کنند.

بحران پاسخگویی و نتیجه‌گیری

ماجرای «رقص و پاداش» در یک هلدینگ دولتی، بازتاب بحرانی بزرگ‌تر است؛ بحران اخلاق، پاسخگویی و نظم مالی در مدیریت عمومی. فقدان سازوکار پاسخگویی مشکل را تشدید می‌کند. تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ مقام رسمی از بانک ملی یا وزارت اقتصاد توضیح روشنی درباره منبع بودجه این مراسم و نحوه تصمیم‌گیری درباره پرداخت پاداش‌ها ارائه نکرده است. این سکوت، تأیید غیرمستقیم رفتار‌های بی‌ضابطه در لایه‌های مدیریتی تعبیر می‌شود.

ضرورت بازنگری در ساختار انتصاب مدیران دولتی برای جلوگیری از استفاده نادرست از سرمایه‌های عمومی، امروز بیش از هر زمان دیگر احساس می‌شود؛ چرا که استفاده نابه‌جا از سرمایه‌های مردم و پرداخت آن به عنوان پاداش برای رقص، خود به اندازه هر اختلاس دیگری نشان‌دهنده میزان ابتذالی است که بدنه دولت با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا