۱۳ آبان، روز تثبیت هویت اجتماعی ایران در برابر سلطه جهانی
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، آزاده لرستانی- در تقویم ایران اسلامی، روزهایی هستند که بازتابدهنده روان جمعی یک ملتاند؛ روزهایی که در حافظه ملی ما به مثابه آیینه «کرامت ایرانی» میدرخشند. روز ۱۳ آبانماه از همین دست روزهاست؛ روزی که سه حادثه بزرگ در آن به هم پیوستند: تبعید امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۳، به خاک و خون کشیده شدن دانشآموزان انقلابی در سال ۱۳۵۷ و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸. سه رخداد با سه نسل، اما یک معنا: «ایستادگی ملت ایران در برابر تحقیر و سلطه».
از شور تا شعور جمعی
در ظاهر، ۱۳ آبانماه یک اتفاق تاریخی است؛ اما در باطن، نمایش یک «بلوغ جمعی» است. هر نسلی در این روز با زبان خاص خود سخن گفته است؛ از دانشآموزان دهه پنجاه تا دانشجویان دهه شصت و جوانان دهه نودی امروز. آنچه این سه نسل را به هم پیوند دادهاند. در علوم اجتماعی، زمانی از «کنش جمعی» سخن گفته میشود که مردم در زمانی واحد برای هدفی مشترک اقدام کنند. اما ۱۳ آبانماه از این مرحله فراتر رفت. این روز تبدیل به «الگوی فرهنگی پایدار» شد. هر سال در بازخوانی ۱۳ آبان، مردم تنها واقعهای را یاد نمیکنند، بلکه بخشی از «خود اجتماعی» و «هویت سیاسی» خود را بازسازی میکنند.
امیدآفرینی؛ راز ماندگاری استکبارستیزی ایرانی
برخلاف برداشت سطحی برخی تحلیلگران غربی، مبارزه با استکبار در فرهنگ ایرانی، هرگز از جنس خشونت یا نفرت نبوده است. جوهره این ایستادگی، ایمان، امید و عزتطلبی است. ایرانیان آموختهاند که استکبارستیزی یعنی «ایمان به امکان تغییر». در پرتو همین ایمان بود که ملت، تحریم را به فرصت تبدیل کرد و تهدید را به خودباوری. اگر امروز جوان ایرانی از ۱۳ آبانماه سخن میگوید، باید احساس کند این روز به آینده تعلق دارد، نه گذشته. این روز باید در او حس توانستن، مسئولیت و امید بیافریند؛ امیدی که از جنس ساختن است. باید در نظر داشت هرگاه ۱۳ آبان صرفاً با فریاد و شعار روایت شود، به ضد خود بدل میشود؛ اما وقتی با تأکید بر پیشرفت، عزت و خودباوری بازگو گردد، الهامبخش نسل جدید خواهد بود.
صیانت از امنیت روانی جامعه؛ مقاومت در عصر روایتها
در دنیای امروز، استکبار جهانی چهرهاش را تغییر داده است. دیگر با توپ و تانک نمیجنگد، بلکه با «تحریف، روایت و تصویر» میجنگد. هدف دشمن دیگر تصرف خاک نیست، بلکه تصرف ذهنهاست. در این میدان جدید، جنگ رسانهای و شناختی، مهمترین جبهه نبرد است. به همین دلیل، صیانت از «امنیت روانی مردم» یعنی محافظت از ذهن و احساس جامعه در برابر القای ترس، اضطراب و دوگانگی. پس ۱۳ آبان باید به روز آرامش آگاهانه تبدیل شود؛ روزی که مردم حس کنند ملت مقتدری هستند که دشمن هنوز از عقلانیتشان میترسد.
در چنین شرایطی، بازنمایی هوشمندانه رویدادهایی مانند ۱۳ آبانماه در رسانهها، خود نوعی مقاومت است. گاه یک پست کوتاه در شبکههای اجتماعی، اگر دقیق، مستند و امیدبخش باشد، بیش از صد شعار اثرگذار است. چه زیبا میشود که رسانهها در این روز به جای هیجان، منطق را روایت کنند و به جای ترس، امید را تزریق کنند.
وحدت ملی؛ بستر حقیقی استکبارستیزی
۱۳ آبانماه روز همه ایران است؛ روزی که هیچ خطکشی سیاسی در برابر مفهوم «عزت ملی» معنا ندارد. در واقع بزرگداشت ۱۳ آبانماه تمرینی برای حفظ همبستگی امروز است. این روز به ما میآموزد که استکبارستیزی واقعی، بدون وحدت ملی ممکن نیست. هر چند تجربه نشان داده هر ملتی با ساختن درونی قدرت، به استقلال دست یافته است. ایران اسلامی نیز اگر توانسته در برابر فشارهای بیپایان اقتصادی و نظامی دوام بیاورد، بهخاطر چهار مؤلفه بنیادین است: ایمان مردم، سرمایه اجتماعی، دانش بومی و پیوند ملت و رهبری.
در نتیجه، روایت ۱۳ آبانماه باید با «پیشرفت» پیوند بخورد. وقتی جوان ایرانی ببیند کشورش در فناوریهای نوین از نانو و داروسازی تا هوافضا و هوش مصنوعی پیشرو است، باور میکند که مقاومت نتیجه داده است. استکبارستیزی اگر از مسیر علم و سازندگی بگذرد، به «تمدنسازی» میرسد.
نسل زد و بازتعریف زبان مقاومت
نسل Z ایران، فرزندان دهههای ۸۰ و ۹۰، نسلی که شاید صدای گلولههای ۵۷ را نشنیده باشد، اما صدای دادهها و روایتها را هر روز میشنود. برای این نسل باید از زبان خودشان سخن گفت؛ با کلیپهای خلاقانه، پادکستهای تاریخی، طنزهای هوشمند و روایتهای کاربرمحور. نسلی که خود روایت میسازد، به آن باورمندتر است؛ بنابراین باید به جوانان اجازه داد ۱۳ آبانماه را از نو بازگو کنند، بیشک اگر در ذهن آنان این روز به «افتخار ملی» بدل شود، آینده استکبارستیزی نیز تضمین میشود.
در نهایت اینکه ۱۳ آبانماه یک فرهنگ است. فرهنگی که نشان میدهد ملت ایران در برابر زور و تحقیر، راه مقاومت، گفتوگو، عقلانیت و عزت را انتخاب کرده است. آن هم در جهانی که برخی ملتها هنوز میان وابستگی و هویت سرگرداناند، ملت ایران با ایمان به خدا و اعتماد به خویش، مسیر سومی را برگزید: مسیر استقلال در عین تعامل، مقاومت در عین امید.
انتهای پیام/


