از خواب ترامپ تا راهبرد ایران/ چرا ادامه رویاپردازی آمریکا، شکست نقشه فشار است
به گزارش خبرگزاری آنا، کشورمان ایران طی دهههای اخیر بارها هدف کارزارهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و تبلیغاتی غرب بهویژه ایالات متحده قرار گرفته است. این فشارها عمدتاً با هدف توقف پیشرفت علمی، فناوری و صنعتی کشور طراحی شده و هر بار در پوشش طرحهایی مانند مهار برنامه هستهای ایران، اجرا شده است. در آخرین نمونه، پس از سخنان جوشخورده و تبلیغاتی رئیسجمهور آمریکا، مبنی بر «پایان برنامه هستهای ایران» و «تخریب کامل تأسیسات اتمی» به واسطه تجاوز هوایی، رهبر معظم انقلاب، با صراحت لحن و استدلال مبتنی بر واقعیت، این ادعا را «خیال خام» دانست و گفت: «خوب است، به همین خیال باش.»
این جمله کوتاه، اما پرمعنا، نه تنها تضعیف ادعای واشنگتن را نشان میدهد، بلکه پیام راهبردی روشنی به افکار عمومی جهانی دارد: جمهوری اسلامی ایران، فارغ از فشارها و تهدیدها، مسیر علمی و فناورانه خود را با تکیه بر دانش بومی، خودباوری و مقاومت ادامه خواهد داد و نه بمباران و عملیات نظامی، نه محاصره و تحریم و نه تبلیغات رسانهای نمیتواند این مسیر را مسدود کند.
رد مذاکره تحت فشار؛ موضعی اصولی و مستند
در سخنان اخیر، رهبر انقلاب تأکید کردند که «هر مذاکرهای که در سایه تهدید و فشار انجام شود، اساساً مذاکره نیست، بلکه تحمیل اراده و زورگویی است.» این گزاره، بنیان فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی در قبال تعاملات جهانی را بازگو میکند. ایران از نخستین سالهای پیروزی انقلاب تا امروز، مذاکره را در چارچوب احترام متقابل، برابری و رعایت منافع ملی میپذیرد، اما به هیچ عنوان حاضر نیست در شرایطی که طرف مقابل از ابزار تهدید نظامی یا فشار اقتصادی استفاده میکند، پای میز گفتوگو بنشیند. این رویکرد، هم ناشی از تجربههای تاریخی مذاکره با غرب است مانند دوره برجام است که آمریکا از آن خارج شد و هم ریشه در اصول عزت و استقلال کشور دارد.
عملیات «چکش نیمهشب» و روایت متضاد واقعیت
ترامپ و مقامات پنتاگون بارها با دروغ پراکنی، حمله هوایی به سه سایت اصلی هستهای ایران یعنی فردو، نطنز و اصفهان را «کامل و موفق» دانستند. اما از نظر کارشناسان مستقل، این حمله نه تنها نتوانست ساختار علمی ایران را نابود کند، بلکه بهرغم خسارتهای مادی، شبکه دانشی و زیرساخت انسانی برنامه هستهای کشور همچنان دستنخورده باقی مانده است. رهبر انقلاب نیز به همین نکته اشاره کردند که هر چند آمریکا و رژیم صهیونیستی دانشمندان ما را ترور کردند، اما نمیتوانند دانش آنها را نابود کنند.»
این جمله، جوهره واقعیت علمی را بیان میکند: دانش و تخصص حاصل سالها تلاش جمعی، بذرهایی هستند که در ذهنها کاشته شده و نسل به نسل منتقل میشوند. تخریب تجهیزات ممکن است کار چند روز باشد، اما نابودی دانش و تخصص بومی، مأموریتی ناممکن است—به ویژه در کشوری که بهطور سیستماتیک بر تربیت نیروی انسانی و آموزش دانشگاهی سرمایهگذاری کرده است.
چارچوب حقوقی و مشروعیت بینالمللی برنامه هستهای ایران
ایران بارها و در سطوح مختلف بینالمللی اعلام کرده است که برنامه هستهای صرفاً برای مقاصد صلحآمیز و تولید انرژی طراحی شده و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت میکند. بازرسان آژانس در گزارشهای متعدد، صحت این ادعا را تأیید کردهاند. با وجود این، آمریکا و برخی کشورهای غربی، به استناد ادعاهای بیپایه و گزارشهای غیرمستند، ایران را متهم به تلاش پنهانی برای ساخت سلاح هستهای میکنند.
این رویکرد، از دید حقوق بینالملل تناقضآمیز و غیرقابل دفاع است: کشوری که عضو معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) است و فعالیتهایش تحت بازرسی رسمی انجام میشود، از سوی طرفی که خود هزاران کلاهک هستهای در زرادخانهاش دارد و حتی NPT را در مواردی نقض کرده، مورد تحریم و تهدید قرار میگیرد.
پیام به افکار عمومی جهان: مقاومت یعنی بقا
سخنان اخیر رهبر انقلاب تنها خطاب به مردم ایران نبود، بلکه به جهانیان نیز پیامی روشن داشت: آمریکا و متحدانش باید بدانند که «تاریخ پیروزی ملتهایی که ایستادگی کردند» در برابر قدرتهای مسلط تکرار خواهد شد. این پیام، در شرایطی که افکار عمومی جهانی نسبت به سیاستهای زورگویانه واشنگتن حساستر از گذشته شده، میتواند نقش مهمی در ایجاد همگرایی میان کشورهای مستقل و ملتهایی که قربانی سیاستهای یکجانبهگرایانه شدهاند، ایفا کند.
حملات نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران بخشی از جنگ روانی گستردهای بود که سعی داشت تهران را مجبور به پذیرش شروط واشنگتن کند. اما این جنگ روانی، نه در افکار عمومی داخلی ایران اثر گذاشت و نه توانست روحیه مقاومت را تضعیف کند. برعکس، تبدیل به نشانهای شد که نشان میدهد آمریکا از مسیر دیپلماسی واقعی فاصله گرفته و به ابزار قدرت سخت متوسل شده است ابزاری که در تاریخ معاصر بارها ناکارآمدیاش ثابت شده است: از ویتنام گرفته تا افغانستان.
تفاوت نگاه ایران و غرب به صلح
ترامپ در سخنرانیهای متوالی خود مدعی شده که «صلح با ایران» به نفع همه است، اما تعریف او از صلح، در عمل به معنای خلع سلاح کامل، عقبنشینی از فناوری و پذیرش سلطه سیاسی، اقتصادی و امنیتی آمریکا است. در مقابل، ایران صلح را در چارچوب استقلال ملی، احترام به حقوق بینالملل، و همزیستی برابر کشورها میداند. این تفاوت بنیادین، دلیل اصلی بینتیجه بودن پیشنهادهای ظاهراً آشتیجویانه واشنگتن است.
با توجه به حمله ژوئن و تهدیدات اخیر، انتظار میرود آمریکا مسیر فشارهای ترکیبی ترکیبی از تحریم، تهدید نظامی، و تبلیغات رسانهای را ادامه دهد. اما همانطور که رهبر انقلاب تأکید کردند، حتی در شرایط سخت، برنامه هستهای ایران متوقف نمیشود. این پیام، نه یک شعار، بلکه بر اساس تجربه دهههای گذشته است: از تحریمهای سازمان ملل و آمریکا در اوایل دهه ۲۰۱۰، تا خرابکاریهای سایبری و ترور دانشمندان. هر بار که غرب کوشیده پیشرفت ایران را متوقف کند، نه تنها موفق نشده، بلکه باعث تسریع سرمایهگذاری ایران در حوزههای بومی و دانشبنیان شده است.
فرجام سخن
پیام کوتاه «خیلی خوب، به همین خیال باش» رهبر انقلاب، در واقع خلاصهای از نگاه راهبردی جمهوری اسلامی به واقعیت قدرت است: آمریکا میتواند هزینه وارد کند، اما نمیتواند مسیر را ببندد؛ میتواند فشار آورد، اما نمیتواند اراده ملی را در هم بشکند؛ و میتواند از زبان تهدید استفاده کند، اما نمیتواند گفتوگو را جایگزین اجبار سازد.
آنچه ایران امروز به جهان نشان میدهد، الگوی مقاومت فعال است: اتکا به دانش بومی، حفظ اصول عزت و استقلال، و استفاده از تحولات جهانی برای تقویت همپیمانی با کشورهای مستقل. در چنین چارچوبی، نه عملیات «چکش نیمهشب»، نه سخنرانیهای تبلیغاتی ترامپ، و نه ادعاهای نابودکردن صنعت هستهای، هیچکدام واقعیت را تغییر نخواهد داد: ایران در مسیر خود باقی است و علم، اراده و استقلالش، سلاحهای واقعی این ملتاند.
انتهای پیام/


