چرا ترامپ پایگاه «بگرام» را میخواهد؟
«امیرعلی ابوالفتح» کارشناس مسائل آمریکا، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، ضمن بررسی ادعای اخیر دونالد ترامپ درباره پایگاه بگرام در افغانستان، به تشریح دلایل و اهداف پشت پرده این اقدام پرداخت و نقش ایران، چین، روسیه و هند را در این معادلات منطقهای تحلیل کرد.
ابوالفتح در خصوص ادعای اخیر ترامپ درباره پایگاه بگرام گفت: ترامپ مدعی شده است که اگر این پایگاه به او داده نشود، اتفاق بدی برای طرف مقابل رخ خواهد داد. نکته اول این است که چرا پایگاه بگرام برای او اهمیت دارد، درحالیکه آمریکا قبلاً از افغانستان خارج شده است.
از دست رفتن بگرام و تسلیحات آن به دست طالبان، یک سرافکندگی ملی برای آمریکا بود و ترامپ دوست دارد این بازپسگیری را به نام خود ثبت کند
وی افزود: دلایل متعددی وجود دارد که آمریکا به دنبال بزرگترین پایگاه نظامی در افغانستان است؛ این پایگاه برای عملیات هواپیماهای بزرگ طراحی شده و آمریکاییها هزینه زیادی برای آن کردهاند. از نظر تحولات داخلی افغانستان و منطقهای، این پایگاه اهمیت دارد؛ بخشی از آن به مهار چین مربوط میشود، زیرا این پایگاه تنها ۹۰ کیلومتر با منطقهای که چین در آن موشک و سلاح هستهای تولید میکند فاصله دارد. همچنین این موقعیت، شرق ایران و بخش بزرگی از آسیای مرکزی را پوشش میدهد و در رقابت با روسیه میتواند نقش کنترلکننده داشته باشد.
کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به جنبه داخلی این موضوع توضیح داد: برای ترامپ، بازپسگیری پایگاه بگرام اهمیت ویژهای دارد. از دست رفتن این پایگاه و تسلیحات آن به دست طالبان، یک سرافکندگی ملی برای آمریکا بود و ترامپ دوست دارد این بازپسگیری را به نام خود ثبت کند. او پیشتر چند وعده مشابه داده بود که محقق نشد، ازجمله بازپسگیری کانادا یا کانال پاناما یا گرینلند که موفق نشد. حالا ممکن است تلاش کند پایگاه بگرام را پس بگیرد و این را بهعنوان یک میراث و افتخار شخصی ثبت کند.
ابوالفتح درباره احتمال اقدام نظامی مستقیم گفت: به لحاظ توازن قوا، امکان لشکرکشی و عملیات مستقیم با خطرات و هزینههای بسیار بالایی همراه است. همان ترامپی که خروج نیروها را از افغانستان توافق کرد، حالا اگر بخواهد مجدداً اقدام کند، باید هزینه سنگینی بپردازد؛ بنابراین احتمال اینکه پایگاه بدون توافق یا معاملهای بازپس گرفته شود، بسیار کم است.
وی به تبعات سیاسی داخلی این موضوع اشاره کرد و گفت: برای ترامپ، مسئله پایگاه بگرام فراتر از بحث نظامی است و میتواند به رقابتهای انتخاباتی داخلی آمریکا (میاندورهای کنگره) نیز مرتبط باشد. او باید با مخالفتهای گسترده دموکراتها و افکار عمومی آمریکا نیز روبهرو شود.
کارشناس مسائل آمریکا درباره امکان معامله با طالبان افزود: یکی از سناریوها این است که آمریکا بتواند پایگاه را از طریق توافق یا معامله پس بگیرد، مثلاً طالبان را به رسمیت بشناسد و در ازای آن پایگاه در اختیار آمریکا قرار گیرد. اما این مسیر بسیار پیچیده است، زیرا طالبان در غرب و آمریکا چهرهای منفور دارد و جامعه بینالمللی، بهویژه غرب، آنها را با افراطگرایی و نقض حقوق زنان میشناسد؛ بنابراین هرگونه معامله مستقیم با طالبان با مخالفت گسترده در جامعه آمریکا و غرب روبهرو خواهد شد.
اگر ترامپ بتواند پایگاه را در اختیار بگیرد، به نفع اهداف منطقهای آمریکا خواهد بود، اما دورخیز او برای ایران نیست، بلکه بیشتر مربوط به چین و روسیه است
ابوالفتح در مورد هدف آمریکا از بازپسگیری بگرام برای محاصره ایران گفت: ایران محور اصلی اقدامات ترامپ در این موضوع نیست. با خروج آمریکا از افغانستان، فاصله مرزی بین ایران و افغانستان و آسیای مرکزی افزایش یافته است، اما آمریکاییها برای ایران به اندازه کافی پایگاه دارند، بنابراین یک پایگاه جدید تغییر زیادی ایجاد نمیکند. تمرکز ترامپ بیشتر بر چین و روسیه است، بهویژه که این پایگاه میتواند در غرب چین و آسیای مرکزی نفوذ و کنترل آمریکا را افزایش دهد.
وی ادامه داد: اگر ترامپ بتواند پایگاه را در اختیار بگیرد، به نفع اهداف منطقهای آمریکا خواهد بود، اما دورخیز او برای ایران نیست، بلکه بیشتر مربوط به چین و روسیه است. هند هم در این میان از اقدامات ترامپ ناراضی است و روابط خود را با چین و روسیه گسترش میدهد؛ بنابراین هدف بزرگتر ترامپ مدیریت و بازتعریف وضعیت امنیتی منطقه است؛ از جنوب شرقی آسیا گرفته تا شرق خاورمیانه و حوزهای که حضور نظامی آمریکا کمرنگ است.
ابوالفتح با اشاره به سبک سیاسی و رفتاری ترامپ گفت: اظهارات ترامپ اغلب جنبه تبلیغاتی و نمایشی دارد. او معمولاً ابتدا موضوعی را رسانهای میکند، سپس بحث و تحلیل پیرامون آن شکل میگیرد، و درنهایت ممکن است اقدام عملی انجام ندهد. مثال آن مسائل غزه و فلسطین است که وعدههایی مطرح شد، اما محقق نشد.
یکی از معدود مواردی که او در عرصه سیاست خارجی توانست عملی کند مربوط به حمله به ایران بود، اما در بسیاری از پروژههای دیگر عملگرا نبوده است؛ بنابراین احتمال دارد این موضوع نیز صرفاً یک تبی باشد که فروکش میکند و ذهن ترامپ به مسئله دیگری معطوف خواهد شد.
این کارشناس مسائل آمریکا در پایان تأکید کرد: ایران در این موضوع نقش محوری ندارد و تمرکز آمریکا بیشتر بر اهداف کلان منطقهای و رقابت با چین و روسیه است. برای ایران، تغییر یا افزایش حضور نظامی آمریکا در غرب یا شرق آن کشور تأثیر چشمگیری نخواهد داشت و عمدتاً هدف ترامپ ایجاد دستاورد انتخاباتی و بازتعریف معادلات منطقهای است.
انتهای پیام/


