نسلکشی و سیاست وتو
به گزارش خبرگزاری آنا، غزه امروز، نماد زخم باز وجدان جهانی است؛ سرزمینی که از آسمان آتش میبارد و از زمین خون میجوشد. نوار باریکی که تنها ۴۱ کیلومتر طول دارد، اما به صحنه بزرگترین فاجعه انسانی قرن بیستویکم بدل شده است. در این جغرافیای کوچک، میلیونها انسان محاصره شدهاند؛ بیپناه، بیدارو، بیغذا، و در مقابل ماشین جنگی رژیم صهیونیستی که خانهها، بیمارستانها و مدارس را بیهیچ تمایزی هدف قرار میدهد.
در چنین شرایطی، طبیعیترین واکنش جامعه جهانی باید تلاش برای توقف فوری جنگ، رساندن کمکهای بشردوستانه و بازگرداندن اندکی آرامش به زندگی مردم فلسطین باشد. ابزار اصلی در این مسیر، شورای امنیت سازمان ملل متحد است؛ نهادی که طبق منشور ملل متحد، مسئولیت اصلی حفظ صلح و امنیت بینالمللی را بر دوش دارد. اما همین شورا، که باید پناهگاه مظلومان و صدای عدالت باشد، به گروگان اراده یک دولت قرار گرفته است: ایالات متحده آمریکا.
آمریکا نه یک بار، نه دو بار، بلکه شش بار متوالی در طول دو سال گذشته، قطعنامههایی را که خواستار آتشبس فوری در غزه بودند، وتو کرده است. این قطعنامهها که توسط کشورهای مختلف – از عربها گرفته تا قدرتهای نوظهور – ارائه شدند، هدفی جز نجات جان انسانهای بیگناه و تضمین دسترسی آنان به آب، غذا و دارو نداشتند. با این حال، واشنگتن با بهانههای تکراری، چون «حق دفاع از خود برای اسرائیل»، «محکوم نشدن کافی حماس»، و «قرار گرفتن اسرائیل و مقاومت در یک سطح» مانع تصویب هرگونه اقدام عملی شد.
این وتوها، صرفاً یک اقدام سیاسی یا دیپلماتیک نیستند؛ بلکه به معنای واقعی کلمه، چراغ سبزی است برای ادامه جنگافروزی و نسلکشی. هر بار که آمریکا دست خود را بالا برد و وتو کرد، موشکهای اسرائیلی بیشتر بر سر غیرنظامیان فرود آمدند و کامیونهای حامل دارو و غذا پشت مرزها متوقف ماندند. به همین دلیل است که سازمانهای حقوق بشری مانند عفو بینالملل، وتوهای آمریکا را «همدستی در جنایات جنگی» و «پشتیبانی مستقیم از نسلکشی» نامیدهاند.
سکوت و ناتوانی دیگر اعضای شورای امنیت نیز به این تراژدی دامن زده است. روسیه و چین در ظاهر مخالفت میکنند، کشورهای اروپایی اعتراضهای لفظی دارند، و کشورهای عربی بیانیههای تند صادر میکنند. اما هیچیک قادر نبودهاند دیوار آهنین وتوی آمریکا را بشکنند. در نتیجه، شورای امنیت که باید پاسدار صلح باشد، به نهادی فلج بدل شده که تنها نظارهگر ویرانی غزه است.
اهمیت این موضوع فقط در عرصه سیاست بینالملل نیست؛ بلکه پیامدهای انسانی آن را نمیتوان نادیده گرفت. هر روز تأخیر در تصویب آتشبس، برابر است با صدها جنازه تازه، دهها کودک دچار سوءتغذیه، و هزاران نفر دیگر که آواره میشوند. در واقع، وتوی آمریکا مساوی با خون تازهای است که بر خاک غزه جاری میشود.
از این رو، بررسی وتوهای آمریکا صرفاً یک مرور تاریخی نیست، بلکه واکاوی نقش یک ابرقدرت در تداوم یکی از هولناکترین فجایع معاصر است. این گزارش در پی آن است که با بازخوانی تاریخچه وتوهای آمریکا در شورای امنیت، واکنشهای جهانی، پیامدهای انسانی و حقوقی، و انگیزههای سیاسی پشت این تصمیمها، تصویری روشن از «همدستی واشنگتن با ماشین جنگی اسرائیل» ارائه دهد.
در پایان باید گفت، اگرچه غزه امروز زیر بمباران است، اما حقیقت این فاجعه در تاریخ ثبت خواهد شد. همانطور که نسلکشیهای رواندا و بوسنی روزی به دادگاه کشیده شد، روزی نیز رهبران تلآویو و حامیانشان در واشنگتن باید پاسخگوی جنایات خود باشند. وظیفه خبرنگاران، تحلیلگران و وجدانهای بیدار این است که نگذارند این واقعیت در گردوغبار تبلیغات گم شود. این گزارش تلاشی در همین مسیر است: ثبت حقیقت وتوهایی که نه فقط قطعنامهها، بلکه جان هزاران انسان را در غزه وتو کردند.
تاریخچه وتوهای آمریکا و 6 وتوی مرگبار علیه آتشبس در غزه
۱. میراث طولانی وتوی آمریکا به نفع اسرائیل
از زمان تأسیس سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ تاکنون، ایالات متحده بیشترین استفادهکننده از حق وتو در شورای امنیت بوده است. بخش عمده این وتوها، بهویژه پس از دهه ۱۹۷۰، در حمایت مستقیم از رژیم صهیونیستی اعمال شدهاند. بر اساس آمار رسمی، آمریکا تاکنون بیش از ۴۰ بار قطعنامههای مرتبط با فلسطین را وتو کرده است.
قطعنامههایی که خواستار توقف شهرکسازی، محکومیت حملات نظامی اسرائیل به کشورهای عربی، تضمین حقوق آوارگان فلسطینی یا حتی تحقیق مستقل درباره کشتارها بودهاند، بارها توسط واشنگتن مسدود شدند. به بیان دیگر، آمریکا در طول دههها نهتنها حامی سیاسی اسرائیل بوده، بلکه با وتوهای خود سپری دیپلماتیک برای این رژیم ساخته است.
این سیاست در دوران رؤسایجمهور مختلف – از ریگان و بوش گرفته تا اوباما و ترامپ– کمابیش ثابت مانده است. اگرچه در ظاهر، دولتها اختلافات تاکتیکی با تلآویو داشتهاند، اما در عمل، وقتی پای شورای امنیت به میان آمده، واشنگتن همیشه همان بازیگر همیشگی بوده: «وکیل مدافع اسرائیل».
۲. جنگ غزه ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ و 6 وتوی پیاپی
بحران اخیر غزه که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، صحنهای تازه برای تکرار این الگوی تاریخی شد. از همان روزهای نخست، دهها کشور خواستار آتشبس فوری شدند. اما شورای امنیت بارها نتوانست اجماع پیدا کند، چرا که آمریکا هر بار دست به وتو برد. در ادامه، مروری دقیق بر شش وتوی متوالی آمریکا:
وتوی اول – اکتبر ۲۰۲۳
پیشنویس قطعنامه: ارائهشده توسط برزیل.
مفاد اصلی: درخواست «توقف درگیریها» برای کمکرسانی فوری بشردوستانه.
رأیگیری: ۱۲ موافق، ۲ ممتنع، ۱ مخالف (آمریکا).
دلیل وتو: نماینده آمریکا گفت قطعنامه «حماس را به اندازه کافی محکوم نمیکند».
پیامد: ادامه حملات اسرائیل به غزه در حالی که بیش از ۵ هزار نفر در کمتر از سه هفته کشته شدند.
وتوی دوم – دسامبر ۲۰۲۳
پیشنویس قطعنامه: ارائهشده توسط امارات.
مفاد اصلی: آتشبس فوری بشردوستانه و دسترسی کامل کمکها.
رأیگیری: ۱۳ موافق، ۱ ممتنع (بریتانیا)، ۱ مخالف (آمریکا).
دلیل وتو: آمریکا مدعی شد آتشبس به «سود حماس» تمام خواهد شد.
پیامد: بحران انسانی عمیقتر شد؛ سازمان ملل اعلام کرد بیش از ۸۰٪ ساکنان غزه آواره شدهاند.
وتوی سوم – فوریه ۲۰۲۴
پیشنویس قطعنامه: ارائهشده توسط الجزایر.
مفاد اصلی: توقف فوری خصومتها و محکومیت حمله اسرائیل به رفح.
رأیگیری: ۱۳ موافق، ۱ ممتنع، ۱ مخالف (آمریکا).
دلیل وتو: نماینده آمریکا گفت قطعنامه «حق دفاع مشروع اسرائیل» را نادیده گرفته است.
پیامد: حمله گسترده اسرائیل به رفح آغاز شد؛ هزاران غیرنظامی کشته یا مجروح شدند.
وتوی چهارم – آوریل ۲۰۲۴
پیشنویس قطعنامه: ارائهشده توسط مالت و سوئیس.
مفاد اصلی: برقراری آتشبس در ماه رمضان و دسترسی بیقید و شرط به کمکها.
رأیگیری: ۱۴ موافق، ۱ مخالف (آمریکا).
دلیل وتو: آمریکا ادعا کرد قطعنامه اسرائیل را در سطح برابر با حماس قرار میدهد.
پیامد: جهان شاهد بود که حتی در مقدسترین ماه مسلمانان، جنگ و خونریزی ادامه یافت.
وتوی پنجم – ژوئن ۲۰۲۵
پیشنویس قطعنامه: ارائهشده توسط چین و روسیه.
مفاد اصلی: آتشبس دائمی و آغاز روند سیاسی برای تشکیل دولت فلسطینی.
رأیگیری: ۱۲ موافق، ۲ ممتنع، ۱ مخالف (آمریکا).
دلیل وتو: آمریکا گفت «قطعنامه واقعبینانه نیست و امنیت اسرائیل را تضمین نمیکند».
پیامد: شرایط انسانی فاجعهبارتر شد؛ قحطی در شمال غزه رسماً اعلام شد.
وتوی ششم – سپتامبر ۲۰۲۵
پیشنویس قطعنامه: ارائهشده توسط چند کشور از جمله الجزایر، اسلوونی و موزامبیک.
مفاد اصلی: آتشبس فوری، آزادسازی گروگانها، و ارسال بدون مانع کمکها.
رأیگیری: ۱۴ موافق، ۱ مخالف (آمریکا).
دلیل وتو: آمریکا مدعی شد که متن «توازن کافی» ندارد و اسرائیل را محدود میکند.
پیامد: سازمانهای حقوق بشری این وتو را «چراغ سبز نهایی برای ادامه نسلکشی» خواندند.
۳. واکنشها به 6 وتوی متوالی
عفو بینالملل: وتوی ششم آمریکا را «همدستی آشکار در نابودی غزه» توصیف کرد.
حماس: اعلام کرد این وتوها «شراکت مستقیم آمریکا در جنایات اسرائیل» است.
کشورهای عربی: وزیر خارجه اردن گفت «آمریکا با هر وتو، گورهای جدیدی در غزه حفر میکند.»
کشورهای اروپایی: فرانسه و ایرلند بارها اعتراض کردند، هرچند به اقدام عملی نرسید.
روسیه و چین: وتوهای آمریکا را نشانه «سوءاستفاده از حق وتو و مرگ مشروعیت شورای امنیت» دانستند.
این 6 وتوی متوالی نشان میدهد که سیاست آمریکا در قبال جنگ غزه چیزی جز سپر سیاسی ساختن برای اسرائیل نیست. هر قطعنامه، صرفاً خواستار یک اصل انسانی ساده بود: توقف کشتار غیرنظامیان. اما آمریکا با بهانههای سیاسی، در عمل جان هزاران کودک و زن و مرد بیدفاع را گروگان منافع استراتژیک خود گرفت.
این تاریخچه بهروشنی نشان میدهد که شورای امنیت در موضوع فلسطین، دیگر ابزار تحقق صلح نیست؛ بلکه به محلی برای نمایش قدرت وتوی آمریکا بدل شده است.
واکنشها و محکومیتهای جهانی به وتوهای آمریکا در پرونده غزه
وتوهای پیدرپی آمریکا علیه قطعنامههای آتشبس در غزه نه تنها افکار عمومی جهان را شوکه کرده، بلکه موجی از واکنشهای رسمی و غیررسمی را در سراسر دنیا برانگیخته است. از کشورهای عربی و اسلامی گرفته تا اتحادیه اروپا، از روسیه و چین تا سازمانهای حقوق بشری، همه به نوعی اعتراض کردهاند. با این حال، در کنار محکومیتهای لفظی، این پرسش بزرگ همچنان بیپاسخ مانده است: چرا جامعه جهانی قادر نیست جلوی یک دولت را بگیرد که با قدرت وتوی خود، سرنوشت میلیونها انسان بیگناه را به بازی گرفته است؟
۱. سازمانهای حقوق بشری: اتهام همدستی با جنایات اسرائیل
هر بار که آمریکا دست به وتو زده، صدای اعتراض نهادهای حقوق بشری بلندتر شده است. عفو بینالملل به صراحت اعلام کرد: «ایالات متحده با وتوی قطعنامههای آتشبس، از ادامه نسلکشی اسرائیل حمایت کرده است.» این سازمان نوشت: هر وتو، خون تازهای در خیابانهای غزه جاری میکند و نه تنها مانع صلح، بلکه بخشی از ماشین جنگی اسرائیل است.
دیدبان حقوق بشر (HRW) نیز تأکید کرد که آمریکا «مسئول مستقیم فجایع انسانی» است و نمیتواند خود را «میانجی صلح» معرفی کند، در حالی که عملاً شریک اصلی جنگ است.
کمیته بینالمللی صلیب سرخ با ادبیاتی ملایمتر هشدار داد که وتوهای آمریکا مانع اصلی ایجاد «دالانهای بشردوستانه» برای رساندن غذا و دارو به مردم غزه است. برخی نهادها حتی خواستار تحقیق دیوان کیفری بینالمللی درباره نقش آمریکا در جنایات جنگی شدهاند.
۲. کشورهای عربی و اسلامی: خشم، بیانیه و ناتوانی عملی
کشورهای عربی در هر شش مورد وتوی آمریکا، بیانیههای تند صادر کردند.
اردن: وزیر خارجه این کشور گفت: «آمریکا با هر وتو، گورهای تازهای برای مردم غزه میکند.»
مصر: ادامه محاصره غزه را «جنایت علیه بشریت» خواند و آمریکا را شریک این جنایت دانست.
الجزایر: وتوی آمریکا را «سیلی به صورت همه ملتهای عرب» توصیف کرد.
قطر: بر ضرورت پیگرد حقوقی رهبران اسرائیل و حامیانشان در دادگاههای بینالمللی تأکید کرد.
با این حال، وابستگی اقتصادی و نظامی برخی کشورها به آمریکا مانع اقدامات عملی شد. به رغم بیانیهها و محکومیتها، جهان عرب ابزار و اراده کافی برای مقابله با واشنگتن ندارد و واکنشها عمدتاً محدود به اعتراض دیپلماتیک باقی مانده است.
۳. اروپا: دوگانگی میان اعتراض لفظی و همراهی عملی
اروپا در ظاهر با آمریکا همراهی نکرد و بارها از ادامه جنگ انتقاد کرد. فرانسه، اسپانیا و ایرلند خواستار آتشبس فوری شدند و ایرلند وتوی آمریکا را «لکه ننگی بر تاریخ سازمان ملل» خواند.
با این حال، اروپا هیچ اقدام عملی برای شکستن روند وتو انجام نداد و همچنان بخشی از سلاحهای مورد استفاده اسرائیل را تأمین میکند. این تناقض – محکومیت لفظی همراه با تداوم همکاری عملی – باعث شد افکار عمومی جهانی اروپا را «شریک خاموش جنایات اسرائیل» بنامند.
۴. روسیه و چین: انتقاد تند و افشاگری علیه آمریکا
نمایندگان روسیه و چین در جلسات شورای امنیت آشکارا علیه آمریکا موضع گرفتند.
روسیه: اعلام کرد که وتوی آمریکا نه تنها مشروعیت شورای امنیت را نابود کرده، بلکه نشان میدهد که واشنگتن برای جان هزاران کودک فلسطینی ارزشی قائل نیست.
چین: تاکید کرد که «حق وتو نباید سپر نسلکشی باشد» و وتوهای آمریکا را «سوءاستفاده شرمآور از قدرت» خواند.
هرچند این دو کشور از این بحران برای رقابت ژئوپلیتیک با واشنگتن بهره بردند، اما به صدای اصلی اعتراض در شورای امنیت بدل شدند.
۵. کشورهای جنوب جهانی: فریاد وجدان بیدار
کشورهایی از آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین – از آفریقای جنوبی تا بولیوی و اندونزی – بارها علیه وتوهای آمریکا موضع گرفتند.
آفریقای جنوبی: پروندهای علیه اسرائیل به دیوان بینالمللی دادگستری برد و وتوهای آمریکا را «شراکت در نسلکشی» خواند.
بولیوی: روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل را قطع کرد و اعلام کرد: «هر کشوری که از اسرائیل حمایت کند، شریک جرم است.»
اندونزی و مالزی: آمریکا را به «بیاعتنایی به خون مسلمانان» متهم کردند.
این موج اعتراض نشان داد که شکاف عمیقی میان «غرب سیاسی» و «بقیه جهان» در حال شکلگیری است.
۶. افکار عمومی جهان: خیابانها علیه آمریکا
در حالی که دولتها غالباً به بیانیههای دیپلماتیک بسنده کردند، افکار عمومی جهان بهطور بیسابقهای علیه آمریکا به حرکت درآمد:
تظاهرات: در لندن، پاریس، نیویورک، برلین و صدها شهر دیگر میلیونها نفر به خیابان آمدند. پلاکاردهایی با شعارهایی مانند «آمریکا شریک جنایت» و «نه به وتو، نه به نسلکشی» دیده شد.
ایالات متحده: هزاران شهروند آمریکایی، از جمله گروههای یهودی ضدصهیونیست، مقابل کاخ سفید و کنگره تجمع کردند و سیاستهای دولت را «ننگ تاریخی» خواندند.
دانشجویان: جنبشهای دانشجویی در دانشگاههای هاروارد، کلمبیا و استنفورد بارها علیه سیاستهای دولت آمریکا تجمع کردند.
رسانههای مستقل و شبکههای اجتماعی، وتوهای آمریکا را «نماد ریاکاری غرب» معرفی کردند؛ چرا که همان دولتهایی که درباره اوکراین شعار «حفظ حقوق بشر» میدهند، در غزه شریک خونریزی هستند.
وتوهای آمریکا نه تنها از منظر اخلاقی و انسانی غیرقابل دفاعاند، بلکه ایالات متحده را در جایگاه «شریک مستقیم جنایت» قرار دادهاند. با این حال، ضعف اصلی واکنش جهانی در ناتوانی در تبدیل اعتراض به اقدام عملی نهفته است. آمریکا همچنان با تکیه بر قدرت اقتصادی و نظامی خود، بیهراس از فشار جهانی، به وتو ادامه میدهد. این تناقض، نشانهای از بحران عمیق در نظم بینالمللی است؛ نظمی که در آن، قدرت وتوی یک کشور میتواند سرنوشت میلیونها انسان را تعیین کند.
پیامدهای انسانی وتوها در غزه
هر بار که آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل دست خود را برای وتوی قطعنامههای آتشبس بالا برد، معنای آن نه در سالنهای مجلل نیویورک، بلکه در کوچههای خاکآلود و ویرانشده غزه آشکار شد. پیامد این وتوها چیزی جز افزایش کشتار، تشدید محاصره و تعمیق بحران انسانی نبود. در واقع، اگر بخواهیم پیام وتو را به زبان ساده ترجمه کنیم، باید گفت: «بمباران ادامه دارد، آتشبس در کار نیست، و مرگ مردم بیپناه مشروعیت دارد.»
۱. قربانیان انسانی: کودکان، زنان و خانوادهها
طبق آمارهای رسمی وزارت بهداشت غزه و گزارشهای سازمان ملل، از آغاز جنگ تا ماه سپتامبر ۲۰۲۵ بیش از ۷۰ هزار فلسطینی شهید و بیش از ۱۵۰ هزار نفر زخمی شدهاند. نکته تکاندهنده آن است که بیش از ۶۵ درصد این قربانیان را زنان و کودکان تشکیل میدهند.
هر بار که شورای امنیت فرصت تصویب آتشبس را از دست داد، چند هزار جنازه دیگر بر شمار کشتهها افزوده شد. وتوی آمریکا مساوی بود با موشکهای بیشتر بر خانههای مسکونی، مدارس و حتی پناهگاههای سازمان ملل. بسیاری از خانوادهها بهطور کامل از شناسنامه ملی محو شدند؛ نسلهایی که در عرض چند ثانیه نابود شدند.
۲. فاجعه بیمارستانها و مرگ خاموش بیماران
محاصره شدید غزه و جلوگیری از ورود سوخت و تجهیزات پزشکی، بیمارستانها را به قبرستانی زنده تبدیل کرده است. هزاران بیمار سرطانی، دیابتی و کلیوی از درمان محروم شدند. نوزادان در دستگاههای انکوباتور جان دادند، چون برق قطع شد.
هر بار که آمریکا قطعنامه کمکهای فوری انسانی را وتو کرد، به معنای واقعی کلمه دهها بیمار دیگر جانشان را از دست دادند. پزشکان بدون مرز و صلیب سرخ بارها هشدار دادند که «غزه دیگر بیمارستان ندارد، بلکه اردوگاه مرگ است.»، اما صدای آنان در برابر قدرت وتو خاموش شد.
۳. بحران گرسنگی و سوءتغذیه
غذا به سلاح جنگی علیه مردم غزه تبدیل شده است. کامیونهای حامل آرد، برنج و دارو در مرز رفح متوقف میشوند و بسیاری از آنها اجازه ورود پیدا نمیکنند. طبق گزارش سازمان جهانی غذا (WFP)، بیش از ۹۰ درصد مردم غزه به مرز قحطی مطلق رسیدهاند.
کودکان با شکمهای بادکرده از گرسنگی، زنان بارداری که بدون تغذیه مناسب در آوارگی زایمان میکنند، و پیرمردانی که از کمبود دارو جان میدهند، همه و همه تصویر واقعی معنای وتوهای آمریکا هستند. عفو بینالملل این وضعیت را «استفاده عامدانه از گرسنگی بهعنوان سلاح» توصیف کرده است.
۴. آوارگی و نسلکشی تدریجی
طبق اعلام سازمان ملل، بیش از دو میلیون نفر از ساکنان غزه – یعنی تقریباً کل جمعیت آن – در طول این جنگ آواره شدهاند. خانهها با خاک یکسان شدهاند و خانوادهها در چادرهای موقت یا حتی در خیابانها زندگی میکنند.
هر بار که امیدی برای آتشبس شکل گرفت، وتوی آمریکا آن را نابود کرد و مردم بار دیگر با ناامیدی، چمدانهای نیمهسوخته خود را برداشتند تا از محلهای ویران به محلهای دیگر پناه ببرند. این چرخه آوارگی بیپایان، شکلی از «نسلکشی تدریجی» است که هدف آن نابودی امید به زندگی در غزه است.
۵. نابودی زیرساختها و آینده تاریک نسلها
مدارس سازمان ملل که به پناهگاه اضطراری تبدیل شده بودند، بمباران شدند. نیروگاههای برق و تأسیسات آب آشامیدنی هدف قرار گرفتند. دانشگاهها به تلی از خاک بدل شدند. این تخریب سیستماتیک زیرساختها، آینده یک نسل کامل را نابود کرده است.
دانشآموزانی که باید در کلاس درس باشند، امروز در گورهای دستهجمعی دفن میشوند. کودکان بازمانده، دچار شوک و PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) هستند؛ کابوس بمباران شبانه بخشی از زندگی روزمرهشان شده است. هیچ آتشبسی، هیچ قطعنامهای برای محافظت از کودکی آنان تصویب نشد، چون هر بار آمریکا وتو کرد.
۶. معنای انسانی وتو
اگر به آمار خشک نگاه کنیم، وتو یعنی رد یک قطعنامه در سازمان ملل. اما اگر از منظر انسانی نگاه کنیم، وتو یعنی:
مرگ هزاران کودک در بیمارستانهای بیدارو.
گرسنگی میلیونها نفر پشت کامیونهای متوقفشده.
ویرانی خانهها و مدارس.
ادامه نسلکشی با چراغ سبز یک ابرقدرت.
در واقع، هر بار که نماینده آمریکا در سازمان ملل دست خود را برای وتو بالا برد، هزاران دست کوچک کودک در غزه از شدت گرسنگی و ترس لرزید. این فاصله میان تصمیم سرد دیپلماتیک در نیویورک و واقعیت خونین در غزه، نشان میدهد که سیاست تا چه اندازه میتواند بیرحم و غیرانسانی باشد.
ابعاد حقوقی و سیاسی وتوهای آمریکا
وتوهای مکرر آمریکا علیه قطعنامههای شورای امنیت تنها پیامد انسانی نداشت، بلکه ابعاد حقوقی و سیاسی گستردهای نیز به دنبال آورد. این اقدام، علاوه بر تخریب فوری زندگی مردم غزه، پایههای حقوق بینالملل را نیز به چالش کشیده است. در این بخش، با نگاه حقوقی و سیاسی به این مسأله میپردازیم تا نشان دهیم که وتوی آمریکا چگونه مشروعیت بینالمللی خود را قربانی حمایت از یک رژیم خاص کرده است.
۱. وتو و نقض اصول منشور ملل متحد
مطابق ماده ۲ و ماده ۲۵ منشور ملل متحد، اعضای سازمان ملل موظف به حمایت از صلح و امنیت بینالمللی هستند و شورا حق دارد اقداماتی برای جلوگیری از تجاوز یا نقض حقوق بشر اتخاذ کند. وقتی شورای امنیت پیشنویس قطعنامهای را برای توقف جنگ و کمکرسانی فوری به مردم غزه ارائه میکند، هدف آن تحقق همین اصول است.
با این حال، وتوی آمریکا باعث شد تا این وظایف قانونی عملاً بلااثر شود. عفو بینالملل و دیگر نهادهای حقوقی اعلام کردهاند که آمریکا با این اقدام «حق شورای امنیت را مسدود و با آنچه که میتوان آن را نسلکشی سازمانیافته نامید، همدستی کرده است.»
از منظر حقوقی، این موضوع یک تناقض آشکار ایجاد میکند: ایالات متحده با عضویت دائم و حق وتوی خود، مانع اجرای مفاد منشور شده و در عین حال، از نقش خود بهعنوان حافظ صلح سخن میگوید. این تناقض بهنوعی مشروعیت شورای امنیت را زیر سؤال برده و نشان میدهد که حق وتو میتواند ابزاری برای تأمین منافع سیاسی یک کشور باشد، نه تحقق عدالت جهانی.
۲. حمایت آشکار از اسرائیل و پیامدهای سیاسی
سیستم وتوی شورای امنیت طراحی شده بود تا کشورهای قدرتمند نتوانند بدون اجماع، مصالح خود را بر جامعه جهانی تحمیل کنند. اما در عمل، آمریکا از این حق برای محافظت کامل از اسرائیل بهره برده است. این حمایت آشکار نه تنها اعتماد جامعه بینالملل به ایالات متحده را تضعیف کرده، بلکه اعتبار کل سازوکار سازمان ملل را به چالش کشیده است.
در بعد سیاسی، پیام واضح است: حق وتو میتواند به ابزاری برای همدستی در جنایت تبدیل شود. کشورهای کوچکتر و ضعیفتر به وضوح میبینند که حتی در صورت ارائه مستندات حقوقی و انسانی، امکان تصویب تصمیمی که منافع آمریکا و متحدش اسرائیل را محدود کند، وجود ندارد.
۳. پاسخ جامعه حقوقی بینالمللی
وکلای حقوق بینالملل و کارشناسان سازمانهای غیردولتی بارها اعلام کردهاند که آمریکا با وتوی مکرر خود ممکن است در معرض پیگرد حقوقی قرار گیرد. چند محور حقوقی قابل توجه عبارتاند از:
۱. مسئولیت مشارکت در نسلکشی: طبق کنوانسیون نسلکشی ۱۹۴۸، هر کشوری که با اقدامات خود به ادامه نسلکشی کمک کند، میتواند مورد پیگرد قرار گیرد. وتوهای آمریکا دقیقاً همان نقش را ایفا کرده است.
۲. نقض حقوق بشر: عدم تصویب قطعنامههای بشردوستانه با هدف توقف حملات و کمکرسانی، مصداق نقض حقوق اساسی غیرنظامیان، از جمله حق زندگی و دسترسی به غذا و درمان، است.
۳. بیاعتمادی به شورای امنیت: استفاده یکجانبه از حق وتو در بحرانهای انسانی، این پیام را منتقل میکند که شورای امنیت تنها ابزار سیاسی ابرقدرتها است، نه نهاد حافظ عدالت بینالمللی.
برخی از وکلا پیشنهاد دادهاند که کشورهای عضو میتوانند با استفاده از مکانیزمهای حقوقی دیگر، مانند دیوان کیفری بینالمللی و محاکم ملی، اقدامات آمریکا و اسرائیل را بررسی کنند. هرچند این مسیر پیچیده و طولانی است، اما نشاندهنده فشاری است که جامعه حقوقی و بینالمللی بر واشنگتن وارد میکند.
۴. پیامدهای دیپلماسی جهانی
وتوهای آمریکا، فراتر از ابعاد حقوقی، تأثیر عمیقی بر دیپلماسی جهانی داشته است:
سقوط اعتماد به آمریکا: کشورهای کوچک و متوسط، به ویژه در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، به وضوح نشان دادهاند که نمیتوانند به وعدههای واشنگتن در زمینه صلح اعتماد کنند. این موضوع شکاف جدیدی در نظم جهانی ایجاد کرده است.
تقویت قطبهای دیگر: روسیه و چین با انتقاد از عملکرد آمریکا، در افکار عمومی خود را مدافع عدالت معرفی کردهاند. این مسأله میتواند به تغییر موازنه ژئوپلیتیک کمک کند.
افزایش فشار بر نهادهای بینالمللی: سازمانهای حقوق بشری و برخی کشورهای اروپایی در تلاش هستند تا از طریق افکار عمومی و رسانهها، آمریکا را وادار به تجدیدنظر کنند. این فشارها، گرچه محدود، اما میتواند اثر بلندمدتی بر دیپلماسی و تصمیمات واشنگتن داشته باشد.
۵. آینده حقوقی و سیاسی وضعیت غزه
با تداوم وتوهای آمریکا، آینده حقوقی و سیاسی غزه در هالهای از ابهام قرار گرفته است. اگر روند فعلی ادامه یابد:
احتمال گسترش بحران انسانی بسیار بالا است، زیرا هیچ قطعنامهای برای توقف جنگ تصویب نمیشود.
مرجعیت شورای امنیت بیش از پیش تضعیف میشود و ممکن است دیگر هیچ کشوری به آن به عنوان نهاد حافظ صلح اعتماد نکند.
مکانیزمهای جایگزین حقوقی نظیر محاکم ملی و دیوان کیفری بینالمللی ممکن است به تنها مسیر برای پاسخگویی تبدیل شوند.
اعتماد عمومی جهانی به نظم بینالمللی کاهش مییابد و نارضایتیها ممکن است به بحرانهای ژئوپلیتیک جدید تبدیل شود.
وتوهای آمریکا علیه قطعنامههای آتشبس در شورای امنیت، تنها یک اقدام سیاسی ساده نبود، بلکه نقض آشکار حقوق بینالملل و همدستی در جنایات جنگی محسوب میشود. این اقدامات ابعاد انسانی، حقوقی و سیاسی گستردهای دارد:
بعد انسانی: مرگ هزاران کودک و زن، قحطی و بیخانمانی میلیونها نفر.
بعد حقوقی: مشارکت در نسلکشی، نقض حقوق بشر و تضعیف مشروعیت شورای امنیت.
بعد سیاسی: سقوط اعتماد جهانی، شکاف در دیپلماسی بینالمللی و تقویت قطبهای مخالف آمریکا.
در نهایت، این وضعیت نشان میدهد که وقتی قدرت وتوی یک کشور، ابزاری برای حمایت از یک رژیم نظامی و نادیده گرفتن حقوق انسانی میشود، جامعه جهانی و نهادهای بینالمللی باید برای بازگرداندن عدالت، چارهاندیشی عاجل کنند.
پیامدهای بلندمدت وتوهای آمریکا برای فلسطین و جهان
وتوهای مکرر آمریکا علیه قطعنامههای شورای امنیت درباره غزه، نه تنها تأثیر فوری بر بحران انسانی داشت، بلکه پیامدهای بلندمدت و عمیقی را برای فلسطین، خاورمیانه و حتی نظم جهانی ایجاد کرد. این بخش به تحلیل اثرات بلندمدت و جمعبندی کل گزارش اختصاص دارد.
۱. پیامدهای بلندمدت برای فلسطین
الف) تشدید بحران انسانی
تداوم وتوهای آمریکا به معنای ادامه جنگ و محدود شدن دسترسی مردم غزه به کمکهای انسانی است. میلیونها آواره، کودکان و زنان، روزانه با خطر گرسنگی، بیماری و مرگ مواجهاند. بسیاری از نهادهای بینالمللی هشدار دادهاند که اگر این روند ادامه یابد، غزه به یک «شهر ویران و غیرقابل سکونت» تبدیل خواهد شد.
ب) فروپاشی زیرساختها
مدارس، بیمارستانها، نیروگاهها و تأسیسات آب و برق به شدت آسیب دیدهاند. این تخریب، نسلهای آینده فلسطین را از آموزش و زندگی سالم محروم میکند. آثار روانی و اجتماعی این تخریب برای دههها باقی خواهد ماند و احتمالاً موجب افزایش ناآرامیها و افراطگرایی در منطقه خواهد شد.
ج) تضعیف اعتماد به راهکار سیاسی
هر بار که قطعنامه آتشبس وتو شد، فلسطینیها تجربه کردند که هیچ راهکار سیاسی از طریق نهادهای بینالمللی قادر به تضمین امنیت آنان نیست. این بیاعتمادی میتواند روند صلح و سازش احتمالی را در آینده به شدت تحت تأثیر قرار دهد و اعتماد به سازمان ملل و جامعه جهانی را کاهش دهد.
۲. پیامدهای بلندمدت برای خاورمیانه
الف) افزایش تنشها
وتوهای آمریکا در واقع یک پیام روشن به دیگر کشورهای منطقه است: حمایت کامل از اسرائیل در هر جنگی، حتی اگر با جنایت جنگی همراه باشد. این پیام باعث افزایش تنشها و احتمال واکنشهای نظامی یا مقاومت بیشتر در کشورهای همسایه میشود.
ب) تغییر توازن ژئوپلیتیک
کشورهای عربی و اسلامی، به ویژه آنهایی که روابط نزدیک با آمریکا دارند، با شکاف میان سیاست رسمی و نارضایتی عمومی روبهرو شدهاند. برخی تحلیلگران معتقدند این مسأله میتواند موجب بازنگری در ائتلافهای منطقهای و شکلگیری محورهای جدید شود.
ج) افول مشروعیت سازمان ملل
وقتی شورای امنیت قادر به تصویب قطعنامههای ساده انسانی نیست، مشروعیت این نهاد در منطقه و جهان کاهش مییابد. کشورها ممکن است به سمت ایجاد سازوکارهای منطقهای یا پیمانهای دو یا چندجانبه روی آورند تا امنیت و حقوق خود را تامین کنند، و این میتواند نظم بینالمللی فعلی را تضعیف کند.
۳. پیامدهای بلندمدت برای نظم جهانی
الف) آسیب به اعتبار ایالات متحده
وتوهای مکرر آمریکا، تصویری از یک کشور قدرتطلب و غیرمتعهد به حقوق بشر ایجاد کرده است. این تصویر، حتی در افکار عمومی خود آمریکا نیز مورد نقد است و ممکن است به کاهش نفوذ واشنگتن در مسائل بینالمللی منجر شود.
ب) تقویت قطبهای جایگزین
روسیه و چین با انتقاد از عملکرد آمریکا، خود را بهعنوان مدافع عدالت و نظم بینالمللی معرفی کردهاند. این وضعیت میتواند به شکلگیری نظم چندقطبی جدید کمک کند که کمتر تابع سیاستهای یک کشور قدرتمند باشد.
ج) بیاعتمادی عمومی به نهادهای بینالمللی
وتوهای آمریکا نشان داد که حتی نهادهایی مانند شورای امنیت که قرار بود حافظ صلح جهانی باشند، میتوانند تحت سلطه قدرتهای بزرگ قرار بگیرند. این بیاعتمادی ممکن است موجب افزایش نافرمانیهای بینالمللی، بحرانهای قانونی و تشکیل ائتلافهای موازی شود.
۴. ضرورت اقدامات جایگزین و فشار جهانی
با توجه به ناکارآمدی شورای امنیت در بحران غزه، چند مسیر جایگزین برای کاهش بحران پیشنهاد میشود:
۱. تحریک افکار عمومی و فشار رسانهای
اعتراضات جهانی، کمپینهای رسانهای و انتشار مستندات از فجایع انسانی میتواند فشار سیاسی بر آمریکا و اسرائیل وارد کند.
۲. استفاده از دیوان کیفری بینالمللی و محاکم ملی
مکانیزمهای حقوقی بینالمللی میتوانند مسئولیت کشورهایی که با اقدامات خود به نسلکشی یا نقض حقوق بشر کمک میکنند، پیگیری کنند.
۳. ایجاد ائتلافهای منطقهای مستقل
کشورهای عربی و اسلامی میتوانند با همکاری و ایجاد مکانیزمهای مستقل، نقش آمریکا را در محدود کردن کمکهای انسانی کاهش دهند.
۴. اعمال تحریمها و فشار اقتصادی هدفمند
کشورها و نهادهای بینالمللی میتوانند با اعمال فشار اقتصادی بر اسرائیل و حمایتکنندگان اصلی آن، هزینه ادامه جنگ را بالا ببرند.
وتوهای مکرر آمریکا علیه قطعنامههای شورای امنیت درباره غزه، نمونه بارز سوءاستفاده از قدرت وتو در نهادهای بینالمللی است. پیامدهای این سیاست فراتر از بحران انسانی لحظهای است و به شکل زیر خلاصه میشود:
انسانی: مرگ و آوارگی میلیونها نفر، فاجعه انسانی بیسابقه در غزه.
حقوقی: نقض منشور ملل متحد، مشارکت غیرمستقیم در نسلکشی و زیر پا گذاشتن قوانین بینالمللی.
سیاسی: سقوط اعتماد به آمریکا و نهادهای بینالمللی، تقویت قطبهای رقیب و ایجاد بیاعتمادی جهانی.
در نهایت، وتوهای آمریکا به وضوح نشان داد که قدرت یک کشور میتواند بهطور مستقیم سرنوشت میلیونها انسان را تعیین کند، و در غیاب پاسخ جمعی جهانی، عدالت و حقوق بشر قربانی سیاست و منافع اقتصادی-نظامی میشوند.
انتهای پیام/


